💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت دوازدهم
🌟 آن روزایی که در سوسنگرد ،
🌟 در سازمان فنی و حرفه ای ،
🌟 مشغول فراگیری عکاسی و فیلمبرداری بودم
🌟 برای بچه های محله ابوذر نیز ،
🌟 تیم فوتبال درست کردم
🌟 در حسینیه پدربزرگم ،
🌟 نماز جماعت برپا کردم
🌟 برای بچه ها کلاس انگلیسی گذاشتم
🌟 در همین ایام بود که خبر رسید
🌟 پسر دایی دوازده ساله ام ، فوت کرد .
🌟 گویا او را ، عقرب نیش زده بود
🌟 و حدود ده روز در بیمارستان بستری بود
🌟 شنیدم در این مدت ،
🌟 مرتب خونش را عوض می کردند
🌟 تا جان به جان آفرین ، تسلیم کرد .
🌟 مرتضی پسری فعال و مسجدی و متدین بود
🌟 پسری که هر پدر و مادری ،
🌟 آرزوی داشتن او را می کردند .
🌟 گاهی در سازمان فنی و حرفه ای ،
🌟 احساس ناراحتی و دلتنگی می کردم .
🌟 آنجا از یکی از دوستان یاد گرفتم ،
🌟 که گاهی برای بدست آوردن چیزی ،
🌟 باید از چیز دیگری گذشت .
🌟 به همین خاطر تا می توانستم
🌟 چه در این مدت ،
🌟 و چه در دوره سربازی ،
🌟 جلوی خودم را می گرفتم
🌟 تا کمتر دلتنگ شوم .
🌟 سعی می کردم زود به زود ،
🌟 به دیدن فامیل بروم .
🌟 با بچه های فامیل ، خیلی مهربون بودم
🌟 و آنقدر به آنها محبت می کردم
🌟 که وابسته به من شده بودند .
🌟 به پدر و مادر آنها التماس می کردم
🌟 که شما نیز ، به بچه هایتان ،
🌟 عشق و محبت و عطوفت نشان دهید .
🌟 از بین همه دختر بچه های فامیل ،
🌟 یکی از دخترهای عمو ، بیشتر به دلم نشست
🌟 آن زمان ، نُه ساله بود .
🌟 دختری با حیا و نجیب و آرام و کم حرف .
🌟 احساس عجیبی بهش داشتم .
🌟 احساسی که باعث می شد
🌟 در مقابلش ، سر به زیر باشم .
🌟 کوچکتر که بود
🌟 هر وقت به سوسنگرد می آمدیم
🌟 با او بازی می کردم
🌟 شکلک در می آوردم
🌟 شوخی می کردم .
🌟 اما نه ساله که شد ،
🌟 دیگر نمی توانستم آن کارها را انجام دهم
🌟 نمی دانم چرا ؟!
🌟 نمی دانم چه احساسی بود
🌟 که حتی نمی گذاشت با او حرف بزنم
🌟 نمیدانم عشق بود یا احترام .
🌟 نمیدانم احساسم خوب بود یا بد بود
🌟 فقط این را می دانم
🌟 که هر چه بود بهتر از عشق های آبکی بود
🌟 این روزها می بینیم
🌟 که بعضی ها به اسم عشق ،
🌟 همدیگر را مجبور به خیانت می کنند .
🌟 هنوز عقد نکرده ،
🌟 دختر مردم را مجبور می کند
🌟 تا برایش عکس و فیلم از خودش بفرستد
🌟 یا از او می خواهد که دستش را بگیرد
🌟 یا تن به خواسته های شیطانی او بدهد
🌟 و اما دختر اگر عاقل بود
🌟 هیچ وقت پا نمی داد
🌟 اما اگر جاهل بود یا کمبود محبت داشت
🌟 حتما با این خیانت ، همراهی می کرد .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
❤️ پیامک عاشقانه ❤️
💞 مُردم از دوریَت ای دوست کجایی برگرد
💞 تا ببینم نفسی از تو پرستاری را
💞 گر طبيبانه بيايی بر سر بالينم
💞 به دو عالم ندهم لذت بيماری را
💟 @ghairat
#پیامک_عاشقانه #متن_عاشقانه
🇮🇷 به عنوان یک شوهر ،
🇮🇷 باید تکیه گاه مطمئن و محکمی ،
🇮🇷 برای همسرتان باشید
🇮🇷 آرزوی هر زنی این است که شوهرش ،
🇮🇷 پشت و پناهش باشد
🇮🇷 و مانند یک کوه ، پشت او بایستد .
🇮🇷 همسرتان باید حس کند
🇮🇷 که می تواند به شما تکیه کند
🇮🇷 و شما نیز باید آنقدر جدی و کوشا باشید
🇮🇷 که ناامیدش نکنید .
💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 مداحی یا حسین غریب مادر
👈 مرحوم سید جواد ذاکر
💟 @ghairat
💞 کد ۵۵۵ 💞
💍 #خانم
💍 #مطلقه
💍 #دائم
💍 #متولد ۶۲
💍 #خوزستان #اهواز
💍 #تحصیلات : پنجم ابتدایی
💍 #شغل : خانه دار
💍 #قد : ۱۶۰ #وزن : ۶۰
💍 رنگ پوست : سفید
💍 از شهرهای دیگه هم می پذیرم
💍 آقا اهل #نماز و #روزه باشه
💍 اهل رعایت #حلال و حرام خدا باشه
💍 خسیس نباشه ، اهل دود و دم نباشه
💍 مهربان و اهل سفر ( خوش سفر ) باشه
💍 از نظر مالی وضعش خوب باشه
💍 اگر آقایی همسرش مرده یا مطلقه باشه
💍 با بررسی شرایط و بدون فرزند قبول میکنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💞 کانال ازدواج دائم بانوان
💟 @arooos2
💞 کانال ازدواج دائم آقایان
💟 @daem_ezdewaj
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #مداحی_کودکانه عربی
👈 خیلی خیلی زیبا
🔮 @amoomolla
#محرم #کربلا #عاشورا #امام_حسین #هیئت_کودکانه_حسینی
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #مداحی_کودکانه
🌸 پسر حاج محمود کریمی
🔮 @amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #مداحی_کودکانه در کربلا
@amoomolla
قبلا یه رئیس جمهوری داشتیم که از ترس کرونا ، میچپه تو خونه ، یه رئیس جمهور الآن داریم که بدون اطلاع قبلی ، میره تو دل مرکز کرونای بیمارستان ...
💟 @ghairat
🕋 فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را ،
🕋 به شما و خانواده محترمتان ،
🕋 تسلیت عرض می کنیم .
🌸 امام حسین علیه السلام ، چند همسر داشتند ؟
👈 ۱. لیلا دختر ابی مره بن عروه بن مسعود
ثقفی
👈 ۲. شهربانو ( شاه زنان ) دختر کسری یزدگرد سوم ، پادشاه ایران
👈 ۳. رباب دختر امریء القیس بن عدی
👈 ۴. امّ إسحاق دختر طلحة بن عبیدالله
👈 ۵. ام جعفر ، زنی از قبیله قضاعه
💟 @ghairat
🌸 خوبه که در لابلای ذکر مصیبت ها ،
🌸 کمی در مورد زندگی شخصی امام حسین علیه السلام ، مطالعه کنیم .
🌸 اینکه چندتا همسر دارند ؟
🌸 برخوردشان با همسرانشان چگونه است ؟
🌸 اخلاق ایشان در خانه و خانواده چگونه است ؟
🌸 و... دانستن اینها برای مردم ، خیلی جالبه
🌸 در اینجا ، دیگر مریض دلان نمی گویند :
🌸 تا زن اولشان بود ،
🌸 هیچ وقت زن دوم نمی گرفتند
🌸 یا ازدواج امام حسین ، سیاسی و ... بوده .
🌸 و همین عمل امام حسین ، در تعدد زوجات ،
🌸 بهترین مجوز چند همسری است .
💟 @ghairat
❇️ آشنایی با همسران امام حسین علیه السلام
✅ لیلا دختر ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی
🌹 وی مادر حضرت علی اکبر است
🌹 که در کربلا حضور نداشته است
🌹 و طبق نقل قوی روایات ،
🌹 قبل از واقعه کربلا ، از دنیا رفته بود .
💟 @ghairat
❇️ آشنایی با همسران امام حسین علیه السلام
✅ شهربانو ( شاه زنان ) ،
✅ دختر کسری ، یزدگرد سوم ، پادشاه ایران .
🌹 وی مادر امام سجاد علیه السلام است
🌹 ایشان هم در کربلا حضور نداشته است
🌹 و کسانی که نام یکی از همسران امام را ،
🌹 شهربانو و دختر یزدگرد ثبت کرده اند ،
🌹 اذعان دارند پس ازتولد امام سجاد ،
🌹 به فاصله کمی از دنیا رفت .
🌹 اما بعضی مورخین می گویند
🌹 که چنین کسی همسر امام نشده است .
💟 @ghairat
غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت 💞 قسمت دوازدهم 🌟 آن روزایی که در سوسنگرد ، 🌟 در سازمان فنی و حرفه
💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت
💞 قسمت سیزدهم
🌟 ۱۶ آذر ۸۵ ، عروسی پسر داییم بود
🌟 و من دو روز دیگه باید به سربازی بروم .
🌟 در روز عروسی ، باران به شدت می بارید
🌟 همه جا ، پر از استرس و اضطراب بود
🌟 پسرداییم از سوسنگرد به اهواز رفت
🌟 تا عروس خانم را ، بیارورد
🌟 فاصله دو شهر ،
🌟 حدود شصت کیلومتر بود
🌟 باران نیز ، شدیدتر می شد
🌟 به طوری که آب جمع شده در حیاط خانه ،
🌟 تا زانوی پا هم می رسید
🌟 همه نگران و مضطرب بودند .
🌟 همه برای سلامتی کاروان عروسی ،
🌟 دعا می کردند .
🌟 آنقدر فضای معنوی بیشتر شد
🌟 که تا آمدن عروس و داماد ،
🌟 کسی جرأت نکرد آهنگ بگذارد .
🌟 واقعا آن روز فهمیدم
🌟 که ترس از مرگ و بلایا ،
🌟 آدمها را ، از خیلی از گناهان ، دور می کند .
🌟 فردای عروسی ، موهایم را تراشیدم
🌟 و پس فردا نیز ،
🌟 خودم را به نظام وظیفه معرفی کردم .
🌟 بعد از سربازی ، دوباره به سوسنگرد رفتم .
🌟 با کمک بچه های فامیل و عموهای خوبم ،
🌟 حسینیه پدربزرگم را ، در عرض یک ماه ،
🌟 گچکاری و سفیدکاری و رنگ کاری کردیم .
🌟 بعد از آن ، به اهواز رفتم پیش خانواده ام .
🌟 تا مدتها بیکار بودم .
🌟 به دستور پدر ،
🌟 به داداشم در کار مغازه اش کمک می کردم
🌟 نهم اسفند ۸۷ بود .
🌟 حدود هفت ماه ، از سربازی من میگذشت
🌟 ساعت ۲۳ ، تنها در مغازه بودم .
🌟 قلبم سنگین و غمگین بود .
🌟 همه خانواده ،
🌟 به مراسم عقد پسر دایی ام رفته بودند .
🌟 منم گاه به فکر عشقم ( دخترعمویم ) بودم
🌟 و گاه هوای فرار از اهواز ، به کله ام می زد
🌟 مدتی بعد تصمیم گرفتم
🌟 دوربین فیلمبرداری بخرم و در خانه ،
🌟 کار فیلمبرداری از مراسمات ، راه بندازم .
🌟 و از مجالس عروسی و مذهبی و... ،
🌟 فیلمبرداری کنم .
🌟 با کمک داداشم ،
🌟 یک دوربین md 10000 قسطی خریدم
🌟 داداشم لطف کرد
🌟 و یک تابلو نیز ، دم در خانه ، برایم زد .
🍁 ادامه دارد 🍁
💟 @ghairat
❇️ آشنایی با همسران امام حسین علیه السلام
✅ رباب دختر امریء القیس بن عدی
🌹 وی مادر حضرت سکینه و عبدالله رضیع است
🌹 که در بین همسران امام حسین علیه السلام ،
🌹 تنها ایشان در کربلا حضور داشت .
🌹 او به همراه دیگر زنان و فرزندان ،
🌹 به کوفه و سپس به شام ،
🌹 به عنوان اسیر برده شد
🌹 و بعداً به همراه کاروان به مدینه بازگشتند .
🌹 رباب ، بعد از شهادت امام حسین ،
🌹 یک سال زنده بود ،
🌹 و در این مدت ، سقف هیچ خانهای ،
🌹 روی او سایه نیفکند
🌹 و بعضی گفتهاند که تا یک سال ،
🌹 بر قبر امام حسین علیه السلام ،
🌹 ندبه و گریه مینمود
🌹 و پس از آن به مدینه بازگشت
🌹 و از شدت اندوه ، فوت نمود .
🌹 بزرگانی از مدینه از او خواستگاری نمودند ،
🌹 که او در جواب میگفت :
☀️ بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ،
☀️ هیچ پدر شوهری نمی خواهم .
💟 @ghairat
🕋 در زندگی ، در بین مردم ، در محل کار ،
🕋 در اجتماع ، در خانه و هر جا که باشیم ،
👈 حسینی زندگی کنیم .
❇️ آشنایی با همسران امام حسین علیه السلام
✅ امّ إسحاق دختر طلحة بن عبیدالله
🌹 ام اسحاق ، چهارمین زن امام حسین ،
🌹 ابتدا از همسران امام حسن مجتبی ، بود .
🌹 که پس از شهادت امام حسن ،
🌹 با امام حسین علیه السلام ازدواج کرد .
🌹 فرزند ام اسحاق از امام حسن ،
🌹 طلحه نام دارد .
🌹 شیخ مفید همچنین برای او ،
🌹 یک فرزند از امام حسین ،
🌹 به نام فاطمه نام میبرد .
🌹 ام اسحاق ، در کربلا حضور نداشت .
💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود😭
🕋 ذکر روز جمعه : صد بار صلوات
🌹 اللهم صلی علی محمد و آل محمد 🌹
🌸 زن مسلمان ، باید خودش را ،
🌸 برای شوهرش خوشبو کند .
🌷 امام علی علیه السلام 🌷
✍ البته
🌸 استفاده از عطر برای شوهر ، خوب است
🌸 اما برای نامحرم و در بیرون از خانه ،
🌸 نامطلوب است .
💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 نماهنگ بسیار زیبای امام زمانی
🕋 ذکر غروب جمعه ها
🕋 آقام کجاست ... آقام کجاست
💟 @ghairat
🌹 یکی از درس های عاشورا ،
🌹 شناختن یزیدیان زمان است .
🌹 در هر زمانی ، هم حسین هست هم یزید
🌹 آن هم با لباس های متفاوت
💟 @ghairat