🌷 داستان کوتاه نسیبه 🌷 ☀️ نسیبه ، دختر کعب مازنیه ☀️ معروف به « ام ‏عماره » ☀️ و از زنان فداکار صدر اسلام است ؛ ☀️ که در برخی از جنگ های پیامبر اسلام ، ☀️ شرکت نموده ☀️ و مجروحان جنگی را مداوا کرده است ، ☀️ او در جنگ احد ، بهترین نقش را ایفا کرد ، ☀️ با دیدن صحنه فرار مسلمانان ، ☀️ و تنها ماندن پیامبر در میدان ، ☀️ سلاحی برداشت و به میدان نبرد رفت . ☀️ و به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت ☀️ و در این راه ، ☀️ بدنش زخم های فراوانی برداشت . ☀️ پیامبر عزیز ما ، این فداکاری را ستود ☀️ و به فرزندش عماره چنین فرمود : 🕋 امروز مقام مادر تو ، 🕋 از مردان جنگی والاتر است . ☀️ پس از فروکش کردن جنگ ، ☀️ نسیبه با ۱۳ زخم سنگین ، ☀️ به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت ☀️ و به استراحت پرداخت . ☀️ همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت ، ☀️ پیش از آنکه به خانه برود ، ☀️ عبداللّه‏ بن کعب مازنی را ، ☀️ برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی ، ☀️ به نزد او فرستاد ؛ ☀️ و چون از سلامتی وی آگاهی یافت ☀️ شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد . 💟 @ghairat #الگوی_من_یک_زن_است #معرفی_زنان_قهرمان #داستان_کوتاه

💞 کد ۵۲۲ 💞 💍 #آقا 💍 #مجرد 💍 #دائم 💍 #متولد ۶۹ 💍 #قم 💍 #دیپلم 💍 #شغل کابینت ساز 💍 #قد ۱۸۰ #وزن ۸۸ 💍 رنگ پوست سفید 💍 فقط از قم می پذیرم 💍 یه خانوم می خوام خیلی #محجبه 💍 با اخلاق و درونگرا باشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💞 کانال ازدواج دائم بانوان 💟 @arooos2 💞 کانال ازدواج دائم آقایان 💟 @daem_ezdewaj

👑 یکی از عوامل آرامش برای زنان ، 👑 استفاده از آرایش ملایم است . 👑 به هیچ وجه ، آرایش غلیظ نکنید . 👑 چه در خانه چه در بیرون . 👑 چون آرایش غلیظ در بیرون از خانه ، 👑 اولا حرام است 👑 دوما باعث میشه که اطرافیان شما ، 👑 به چهره آرایش زده شما ، عادت کنند 👑 و چهره شما را ، فقط با آرایش بخواهند 👑 و اگر روزی آرایش نزنید ، 👑 حتما از چهره بدون آرایش شما ، 👑 منزجر می شوند ، 👑 هر چند که بر زبان نیاورند . 👑 در خانه برای شوهرتان نیز ، همینطور 👑 بنابراین ؛ اگر ذاتا زیبا هستید ، 👑 دیگر آرایش نکنید 👑 اما اگر زیبا نیستید ، آرایش ملایم بکنید . 💟 @ghairat

💞 حتما این قرص را به همسرتان بدهید 💞 همه جوره اش هست 💞 قبل از اینکه همسرت به قرص اعصاب ، 💞 رو بیاره 💟 @ghairat

💌 #پیامک_عاشقانه 💞 دنیارو با تو شناختم 💞 به خاطر همین ، 💞 تو شدی دنیای من . 💟 @ghairat #پیام_عاشقانه #متن_عاشقانه

🇮🇷 دنیای عجیبیه 🇮🇷 اگه خوب باشی ، عشق بورزی و محبت کنی 🇮🇷 میگن داره ریا می کنه ، فیلم بازی می کنه 🇮🇷 اما اگه بد باشی ، بدجنسی کنی ، دزدی کنی ، 🇮🇷 خیانت کنی ، کینه ای باشی و... 🇮🇷 هیچ کس نمیگه داره ریا می کنه 🇮🇷 یا داره فیلم بازی می کنه ... 🇮🇷 انگار ، ما بدی ها رو بهتر می بینیم 🇮🇷 تا خوبی ها رو ... 🇮🇷 انگار دوست داریم فقط بدی ها رو باور کنیم 🇮🇷 نه خوبی ها رو ... 🇮🇷 انگار عادت کردیم روی کارهای بد ، 🇮🇷 بیشتر زووم کنیم 🇮🇷 و کارهای خوب رو نادیده بگیریم . 🇮🇷 به خاطر همینه که تعداد آدمای بد ، 🇮🇷 روز به روز داره بیشتر میشه 💟 @ghairat

👑 زن به شوهرش گفت : 😍 شوهر همسایمون گل فروشه ، 😍 وقتی میاد خونه زنشو اینجوری صدا میکنه : 👈 سوسن من ، نرگس من ، مریم من ☹️ 😍 تو چرا اینکارو نمی کنی ؟! 🔮 مرد گفت : 😁 آخه خانم من ! 😁 اون شوهرشه ، من که شوهرش نیستم 😂 👑 زن گفت : 😍 نه بابا منظورم اینه که 😍 تو هم منو ، اینجوری قشنگ صدا کن 🔮 مرد گفت : 😁 باشه عزیزم ، انشالله از فردا ، 😁 متناسب با شغلم صدات می کنم . 👑 شغل مرده ، ابزار فروشه ، 👑 از اون به بعد ، وقتی وارد خونه میشه 👑 اینجوری خانمشو صدا میکنه : 👈 سوهان روح من ، مته مغز من ، 👈 چکش اعصاب من ☹️ 😂 😄 💟 @ghairat

💞 داستان واقعی گاهی عشق گاهی نفرت 💞 قسمت شانزدهم 🌟 یک روز ، 🌟 آنقدر خسته و بی حواس و دل گرفته بودم 🌟 که دوربین فیلمبرداری ام را ، 🌟 در یکی از ماشین ها ، جا گذاشتم . 🌟 وقتی به خانه رسیدم 🌟 متوجه شدم که دوربین ام نیست ، 🌟 و این حادثه ، بدتر حال مرا گرفت . 🌟 به محلی که ماشین از آنجا گرفتم ، رفتم 🌟 اما آن ماشین را پیدا نکردم . 🌟 فردای همان روز ، با موتور به استودیو رفتم 🌟 که ناگهان در فلکه کنار مغازه ام ، 🌟 ماشینی ، با سرعت زیاد ، به من زد . 🌟 تصادف کردم و نقش زمین شدم . 🌟 خون زیادی نیز ، از من رفته بود . 🌟 به خانواده و پدر و برادرانم ، زنگ زدم ، 🌟 اما کسی گوشی اش را برنداشت 🌟 به خانه دایی ام زنگ زدم ، خاموش بود 🌟 راننده خودش مرا به بیمارستان برد 🌟 خانواده ام بعد از ما آمدند 🌟 دوست نداشتم کسی را ناراحت کنم 🌟 به خاطر همین ، 🌟 با آن حال تصادفم 🌟 و با آن همه خونی که از من رفته بود 🌟 و با اینکه لنگان لنگان راه می رفتم ، 🌟 شوخی هم می کردم و می خندیدم 🌟 اما دلم پر از آه و غصه و غم بود . 🌟 می خندیدم تا حال دیگران مثل من نشود . 🌟 چون من دریایی از اندوه بودم . 🌟 طوفانی از بلا بودم 🌟 و کوهی از نامیدی بودم 🌟 و دریایی از اشک بودم . 🌟 چون جواب رد عمو ، داغونم کرده بود . 🌟 و من نمی دونستم چکار باید بکنم . 🌟 ناگهان به یاد امام رضا افتادم . 🌟 برای حل مشکلم به امام رضا متوسل شدم 🌟 به سرعت ، به طرف مشهد راه افتادم 🌟 من تا آن وقت ، اصلا مشهد نرفته بودم 🌟 برای اولین بار ، آن هم نه برای زیارت ، 🌟 بلکه برای حل مشکل ازدواجم ، 🌟 دارم پیش امام رضا می روم . 🌟 چون از یکی از منبری ها شنیده بودم 🌟 که ایشان در بحث ازدواج ، 🌟 خیلی زود حاجت می دهند . 🌟 من هم به این دلیل به مشهد رفتم . 🍁 ادامه دارد 🍁 💟 @ghairat

🌸 منم صبح جمعه فهمیدم 🌸 که رئیسی رفته خراسان جنوبی 🌸 و اژه ای رفته دیدار زندانیان 🌸 دست مریزاد بچه های انقلابی و جهادی 💟 @ghairat

💥 تفاوت دو رئیس جمهور ، 👈 در برخورد با کارگران 🌸 ۱. آقای رئیسی 🌸 با وجود شرایط کرونا ، 🌸 بدون محافظ در بین کارگران 🌸 و دیدار چهره به چهره 🔥 ۲. حسن فریدون ( روحانی ) 🔥 قبل از آمدن کرونا ، 🔥 با محافظ و بادیگارد ، 🔥 و دیدار از دور و از روی ماشین 💟 @ghairat ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منبع : @voifarsi

😍 یه فامیل داریم پرستاره ، 😍 یه روز اومده بود خونمون ، 😍 و داشت با پدر بزرگم تلویزیون نگاه میکرد ، 😍 پدربزرگم ، داشت کانال عوض می کرد 😍 توی همه شبکه ها ، 😍 حرف از بیماری و ویروس و کرونا بود 😍 بابا بزرگم چپ چپ به فامیلمون نگاه کرد 😍 و بعد از کمی مکث گفت : 👈 یه دقیقه پاشو ببینم فیش آنتن زیرت نیس ؟ 😄 😂 💟 @ghairat