eitaa logo
غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
3.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
19 فایل
کانال های جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film سینمایی و سریال @film_sinamaee محتوای تربیت کودک @amoomolla چیستان و معما @moaama_chistan شعر و سرود @sorood_sher داستان و رمان @dastan_o_roman تبلیغ ارزان @tabligh_amoo آدمین و مسئول تبلیغ و تبادل @dezfoool
مشاهده در ایتا
دانلود
🚗 وقتی قصد مسافرت داری ، 🚙 دل شوره عجیب به سراغت می‌‌آید ، 🚕 همسرت نیز ، مضطرب و نگران است ، 🚗 بهتر است در آستانه‌‌‌ی سفر ، 🚙 از هم آغوشی و نزدیکی با او ، 🚕 اجتناب کنی . 💟 @ghairat
🌸 هیچگاه با شکم سیر ، 🌸 با همسر خود ، همبستر نشوید ، 🌸 زیرا اینکار ، 🌸 موجب بیماری می شود 🌸 و چه بسا ، موجب مرگ خواهد شد . 💟 @ghairat
😍 ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯿﻪ 🤔 😍 ﻫﻢ ﺑﯿﮑﺎﺭﻡ ، 😍 ﻫﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮﺳﻢ .😁😂 😍 تازه از شدت بیکاری ، خسته هم میشم 😊 😍 اگه هم بخوابم ، 😍 خسته تر از قبل از خواب ، بیدار میشم 💟 @ghairat
😍 ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ 😍 ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﯿﺲ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ما ﻣﯽ ﺩﺍﺩ 😍 ناگهان ﯾﮑﯽ ﺍﺯ دانشجوها با جدیت ﮔﻔﺖ : 👈 ﺍﺳﺘﺎﺩ ! ﻭﯾﻨﺪﻭﺯﺵ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟!!! 😍 بدبخت ﺍﺳﺘﺎﺩ با این شاگرداش 😁😂 👌🏻 پیشاپیش روز معلم مبارک 💟 @ghairat
😍 ‏ معلم : بچه ها ! به نظر شما ، 😍 چرا نیوتون ازدواج نکرد ؟ 😍 دانش آموز : 😍 چون اگه متأهل بود ، 😍 هیچوقت نمی‌ رفت علاف زیر درخت بشینه 😍 تا یه سیب بخوره تو سرش 😍 و باعث بشه من هر ترم فیزیک رو بیفتم 😂😂 👌 پیشاپیش ، روز معلم مبارک 💟 @ghairat
😍 رفتم کتابخونه 😍 تا یه چند تا کتاب بگیرم 😍 یه کتاب دیدم روش نوشته : 👈 مردها چه زنهایی را دوست دارند ... 😍 آخه نویسنده محترم ! 😍 این چه سوالیه ؟! 😍 والله ما تا یادمون میاد 😍 مردا همه زنها رو دوست دارن 😍 بجز زن خودشون ، 😍 این که دیگه کتاب نوشتن و تحقیق نمیخواد 😁😄 💟 @ghairat
😍 ‏ یارو می‌گفت : 🌟 تو شب احیا داشتم گریه می‌کردم 🌟 و از خدا طلب بخشش می‌کردم 🌟 که ناگهان زنم یه دونه پس گردنی محکم ، 🌟 زد پس گردنم . 😡🙈😔 😍 گفتم : چته خانم ! چرا می‌زنی ؟ 😳😳 😍 گفت : 🌀 اینجوری که تو داری گریه می‌کنی 🌀 معلومه یه غلطی کردی و بهم نگفتی ، 🌀 خدا هم ببخشه من نمی‌ بخشمت 🌀 بگو چکار کردی ؟! 😂😂😀😀 💟 @ghairat
قبلا می گفتن : مگه میشه جای شاه و گدا ، عوض بشه ؟! بله عزیزم اگه خدا بخواد ، میشه مثال و نمونه ها ، اطراف ما زیاده مثلا لباس تنگ و کوتاه و پاره رو ، فقط گداها می پوشیدن اما امروزه ، بعضی پولدارا هم ، لباس تنگ و کوتاه و پاره می پوشن 💟 @ghairat
😍 ‏ امروز نمیدونستم چطوری به خانوادم بگم 😍 من زن میخاااام و دیگه بزرگ شدم 😍 پا شدم کولرو خاموش کردم 😍 بابام اومد ماچم کرد و گفت : 👈 آفرین حالا یه مرد شدی وقته زن گرفتنته 😂😀 💟 @ghairat
😍 ‏ ‏پسرا وقتی شرایطشون خوب میشه 😍 و درآمدشون بره بالا 😍 به فکر تشکیل خانواده و زندگی و ازدواج میفتن 😍 اما بعضی خانوما ، 😍 وقتی درآمدشون خوب بشه 😍 به این نتیجه میرسن 😍 که به هیچ مردی احتیاج ندارن . 😂😀 👈 نخند ، این درده ... آخ 💟 @ghairat
😍 ‏ ‏ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ 😍 ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ : 👈 ﻣﻦ به هیچی ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ . 😍 ﯾﻬﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﯾﻪ ﺗﮑﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩ 😍 اونم با ترس ﮔﻔﺖ : 👈 ﯾﺎﺍبالفضل ، یا خدا ، یا سید عباس ... 😳😂 💟 @ghairat
😍 ‏ ‏واقعا متاسفم برا همسایه هامون ، 😍 انگار دین و ایمانشونو از دست دادن 😍 نه نذری ، نه آشی ، نه شله زردی 😂 💟 @ghairat
امام زمان قلابی ، بازداشت شد شخصی که با پوشیدن لباس روحانیت ، مدعی شده بود که امام زمان(عج) است بازداشت شد . 💟 @ghairat
تنها چیزی که تاحالا تونسته قیمت خودشو حفظ کنه همین یارانه اس !! لامصب ازینی که هست یک ریال بالاتر نرفته، ثبات قبل از این سوء تفاهم بود 💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آتش زدن پرچم اسرائیل ، توسط یهودیان! 🔹️ یهودیان ضدصهیونیست ، 🔹 پرچم رژیم صهیونیستی را ، 🔹 در لندن به آتش کشیدند . 💟 @ghairat
🔰 کمتر گناه کن 🔰 تا مردن بر تو آسان گردد . ✍ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله 📚 شهاب‌ الاخبار ، ص ٣٠٩ 💟 @ghairat
🌀 در هر دعوا ، 🌀 در مورد همان مساله جدید بحث کنید . 🌀 چون مسائل گذشته‌ ، 🌀 ربطی به مسئله الان ندارند . 💟 @ghairat
⛵️ مشکلات را کلی نبینید ؛ ⛵️ و در بیان مشکلات ، ⛵️ از عبارات کلی استفاده نکنید . ⛵️ عبارت کلی مثل ؛ ⛵️ تو همیشه همینطور هستی ، ⛵️ تو کلا همینی و... 💟 @ghairat
💜 با رعایت نکات همسرداری ، 💜 روابط عاطفی و زناشویی خود را ، 💜 بهبود ببخشید . 💜 همچنین باعث پیشگیری از خیانت همسر ، 💜 طلاق عاطفی 💜 و ایجاد فضایی مناسب برای رشد فرزندان ، 💜 خواهد شد . 💟 @ghairat
🐈 داستان پسر گربه ای 🐈 🐈 تخیلی ، هیجانی ، مبارزه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت پنجم 🐈 🐈 🐈 🕌 ایوب لبخندی زد و با شوخی گفت : 🕌 خخخ ، فهمیدم داداش ، خوب هم فهمیدم 🕌 حالا تو گوش کن بَبَم ؛ 🕌 اگه تو سوتی ، من بمب ام 🕌 بنده داداش ایوبم ، پیش همه محبوبم 🕌 روشن تر از آفتابم ؛ زیباتر از مهتابم 🕌 عاشق نون و کبابم ؛ اهل خیر و ثوابم 🕌 برای دوست ، جنابم ؛ برا دشمن ، خرابم 🕌 تو آسمون ، شهابم ؛ توی زمین ، سرابم 🇮🇷 ایوب ، در حال شعرسرایی و شوخی بود ، 🇮🇷 که فرامرز ، ناگهان دستش را مشت کرد 🇮🇷 و به طرف ایوب رفت ‌. 🇮🇷 ایوب نیز به شوخی گفت : 🕌 هی پسر ! ماشالله مشت قدرتمندی داری 🕌 بهتره که مُشتت رو ، 🕌 تو صورت آمریکا ، اسرائیل ، 🕌 و دشمنان وطن و ناموست بزنی 🕌 نه تو صورت رفیقت . 🔥 اما فرامرز با جدیت و فریاد گفت : 🔥 ساکت شو ، تو رفیق من نیستی 🇮🇷 دوباره ایوب با شوخی گفت : 🕌 داداش ! صدات رو برای بنده بالا نبر 🕌 هر چی فریاد داری ، سر آمریکا بکش 🇮🇷 فرامرز ، ناگهان مشتش را ، 🇮🇷 به طرف ایوب رها کرد . 🇮🇷 ایوب نیز ، با دست چپش ، مشت او را گرفت 🇮🇷 و دست راستش را ، 🇮🇷 محکم روی شانه های فرامرز گذاشت . 🇮🇷 فرامرز ، تمام زور و قدرتش را به کار گرفت 🇮🇷 تا دستش را حرکت دهد 🇮🇷 اما ایوب ، دست و شانه او را قفل کرده بود . 🇮🇷 فرامرز با عصبانیت ، زور می زد 🇮🇷 و به ایوب نگاه می کرد . 🇮🇷 ایوب نیز با لبخند ، به فرامرز نگاه می کرد 🇮🇷 سپس گفت : 🕌 ببین پسر جون ! 🕌 اگه برای همه لاتی ، برای من ، شکلاتی . 🕌 یادت باشه من با تو دعوایی ندارم 🕌 فقط بهت میگم که از خدا بترس 🕌 و مزاحم ناموس مردم نشو 🕌 تا دچار عذاب خدا نشی 🕌 این کارهای زشت تو ، نابودت می کنن 🕌 هم دنیاتو نابود می کنن ، هم آخرتتو . 🇮🇷 فرامرز در حال زور زدن گفت : 🔥 من نه از تو می ترسم نه از خدای تو . 🔥 اگر خدا هم بیاد پایین ، زنده نمیذارمش 🇮🇷 ایوب با شنیدن این حرف ، غیرتی شد 🇮🇷 دست فرامرز را گرفت و کشید . 🇮🇷 سپس خم شد و شانه خود را ، 🇮🇷 روی سینه فرامرز گذاشت . 🇮🇷 و او را از زمین بلند کرد . 🇮🇷 او را چند دور چرخاند 🇮🇷 و به طرف حاشیه خیابان پرتاب کرد . 🇮🇷 مغازه داران و رهگذران ، 🇮🇷 از دیدن این صحنه ، به فرامرز خندیدند 🇮🇷 و ایوب را تشویق کردند . 🇮🇷 سپس ایوب گفت : 🌹 وقتی از پس من بر نمیای ، 🌹 چطور به خودت جرائت دادی ، 🌹 که خدای بزرگ رو به مبارزه طلب کنی ؟ 🐈 ادامه دارد ... 🐈 ✍ نویسنده : حامد طرفی 💟 @ghairat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 زن شهید آمریکایی ! 💯 ریچل کوری ، دختر ۲۳ ساله آمریکایی 💯 که برای دفاع از مردم فلسطین ، 💯 توسط بولدوزرهای رژیم اسرائیل ، 💯 به شهادت رسید . 💟 @ghairat
🌹 ضد صهیونیسم‌ ترین مستند ساز ، 🌹 که آرزوی رهایی قدس را داشت 🌹 در روز قدس ، 🌹 از بند زمین رهایی یافت . 💟 @ghairat
🌷 شعر در مورد کار و کارگر 🌷 🛠 کار یعنی روح و جان زندگی 🛠 کار یعنی مایه پایندگی 🛠 کار اصل رویش و افزودن است 🛠 خود صدای کار نبض بودن است 🛠 گرچه قدر کارگر از کار شد 🛠 کار بی او نیز بی آثار شد 🛠 تا پیمبر بوسه زد بر دست من 🛠 جاودان از بوسه اش شد هست من 🛠 کاوه آهنگر از نسل من است 🛠 عشق و خدمت ، دین و اصل من است 🛠 کارگر هستم نجیب و سختکوش 🛠 از تبار میثم خرما فروش 🛠 مقتدای من امام غایب است 🛠 پاک مردی در غیابش نائب است 🛠 تا فقیهی متقی شد رهبرم 🛠 من مطیع و هم مرید این درم 🛠 فاش گویم با هزاران افتخار 🛠 کارگر هستم به شکر کردگار ✍ محمد عراقی 🔮 @amoomolla
🌹 شعر روز کارگر 🌹 ⛓ جیب پر باری ندارد کارگر ⛓ غیر غم ، یاری ندارد کارگر ⛓ می نشیند دور میدان تا غروب ⛓ غیر از این کاری ندارد کارگر! ⛓ هر چه دارد در اتاقش چیده است ⛓ چون که انباری ندارد کارگر ⛓ کل اجناس اتاقش کهنه است ⛓ گرچه سمساری ندارد کارگر! ⛓ می خورد هر روز غم های جدید ⛓ شام تکراری ندارد کارگر! ⛓ کلبه و ویلا و حتی یک پلاژ ⛓ حومه ی ساری ندارد کارگر ⛓ وقت دفنش نیست عکس و تاج گل ⛓ مجلسش قاری ندارد کارگر ⛓ چند روزی می شود خوابیده است ⛓ قصد بیداری ندارد کارگر… ✍ امیرحسین خوش حال 🔮 @amoomolla
🐈 داستان پسر گربه ای 🐈 🐈 تخیلی ، هیجانی ، مبارزه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت ششم 🐈 🐈 🐈 🇮🇷 فرامرز با عصبانیت بلند شد . 🇮🇷 و به طرف ایوب دوید . 🇮🇷 ایوب ، با سرعت چرخی زد و جاخالی داد 🇮🇷 و شلوار فرامرز را از پشت گرفت و کشید 🇮🇷 فرامرز نیز چرخید ؛ 🇮🇷 و با خشم مشتش را ، 🇮🇷 به طرف ایوب ، روانه کرد . 🇮🇷 اما ایوب ، سرش را پایین آورد . 🇮🇷 و مشت فرامرز ، از بالای سر او رد شد .‌ 🇮🇷 سپس فرامرز ، به ایوب ، لگد زد . 🇮🇷 ایوب نیز ، لگد او را دفع کرد . 🇮🇷 سپس پای فرامرز را گرفت ؛ 🇮🇷 و به عقب پرتاب نمود . 🇮🇷 ایوب نگاهی به اطراف انداخت . 🇮🇷 احساس کرد ، که آبروی فرامرز در محله رفت 🇮🇷 ایوب از این ماجرا ، استغفار کرد 🇮🇷 سپس با محبت و مهربانی ، 🇮🇷 به فرامرز نگاهی انداخت . 🇮🇷 و به طرف او رفت . 🇮🇷 سپس دستش را به نشانه دوستی ، 🇮🇷 به طرف فرامرز ، دراز کرد . 🇮🇷 اما فرامرز ، دست او را رد کرد و پس زد 🇮🇷 و از جایش بلند شد . 🇮🇷 و با دست مشت کرده به طرف ایوب دوید . 🇮🇷 ایوب ، دوباره جاخالی داد . 🇮🇷 و پایش را زیر پای فرامرز ، گذاشت . 🇮🇷 و فرامرز را نقش زمین کرد . 🇮🇷 ایوب ، لبخندی به فرامرز زد ، 🇮🇷 و از آنجا رفت . 🇮🇷 فرامرز ، با خشم داد زد و گفت : 🔥 بیا بازم دعوا کنیم 🔥 بیا ترسو ، بیا برگرد 🔥 بیا با هم مبارزه کنیم . 🇮🇷 اما ایوب ، جوابش را نداد . 🇮🇷 و به راهش ادامه داد . 🇮🇷 فرامرز نیز نگاهی به مردم انداخت 🇮🇷 و با عصبانیت به آنها گفت : 🔥 چرا اینجا جمع شدین ؟! 🔥 برین از اینجا گم شین . 🇮🇷 فرامرز ، شکست خورده به طرف خانه رفت . 🇮🇷 خواهرش زینت ، 🇮🇷 که وضع آشفته برادرش را دید ، 🇮🇷 ترسان و نگران گفت : 🌷 سلام داداشی ، چی شده ؟! 🇮🇷 فرامرز با بد اخلاقی گفت : 🔥 تو یکی دیگه خفه شو 🇮🇷 زینت با تعجب به فرامرز نگاه کرد . 🇮🇷 مادر فرامرز ، در حال خواندن قرآن بود 🇮🇷 فرامرز ، وارد هال خانه شد ؛ 🇮🇷 و بدون سلام ، جلوی تلویزیون نشست . 🇮🇷 و صدای تلویزیون را تا آخر بلند کرد . 🐈 ادامه دارد ... 🐈 ✍ نویسنده : حامد طرفی 💟 @ghairat
از یارو میپرسن تو از زنت میترسی؟ میگه چرا باید بترسم؟ لباسا رو شستم اتومو کردم غذامو پختم ظرفامو شستم شیشه ها رو تمیز کردم خونه رو هم جارو زدم کسی که کاراش مونده باید بترسه 😂 💟 @ghairat
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟 ماجرای حمله ایران به پایگاه اسرائیل 🌟 به زبان طنز 😁 💟 @ghairat