به جد معتقدم که قدرت شهید سلیمانی بیشتر از سردار سلیمانیست.
سردار لقبی زمینی و شهید لقبی آسمانیست.
از وقتی که شهید شدی، بارها دیدهام چقدر نامت، یادت، حتی عکست کار کرده.
وقتی امروز از فلسطین اخبار رسید، دقایق اول، ناباورانه فقط نگاه کردم.
اما وقتی دادهها را کنار هم گذاشتم، کمکم شادی این اتفاق زیر پوستم دوید. یاد مارش عملیات زمان جنگ افتادم.
شنوندگان عزیز، شنوندگان عزیز توجه فرمایید:
«خونین شهر، شهر خون آزاد شد»
روزهای جنگ همزمان در بیم و امید بودیم. جنگ بود و زد و خورد.
پیشروی میکردیم، پیروز میشدیم شهید میدادیم.
امروز دوباره پرت شدم به آن سالها، همان بیم و امید بود.
ذکر لبم آرزوی نصرت و فتح شد. برای جوانان فلسطینی که پس از سالها بالاخره به اتحاد رسیدهاند برای حمله.
برای شروع راهی که پایانش فرج است.
این صدای آغاز یک حرکت بود.حرکتی به سمت قله.
و چه زیباست که جوانان غیور و مسلمان از هر گوشه دنیا، کدهایی که حضرت آقای ما میدهد را میگیرند و نقشه راه میکنند.
خواستم بگویم وسط معرکه امروز در غزه جای سردار خالی بود، دیدم نه.
این علمدار انقلاب است که دارد به خط میزند. که قدرت شهید از سردار بیشتر است.
«نصر من الله و فتح قریب»
شنوندگان عزیز....توجه فرمایید:
«مسجد الاقصی ...قدس شریف، آزاد شد.»
✍️سمانه نجارسالکی
#طوفان_الأقصی
#قیام_مظلوم
#سردار_مقاومت
🔻تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم سردار مهندس پناه تقی زاده
🔹سه شنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۲ از ساعت ۱۰صبح
🔹از میدان شهدای باغ فیض - خیابان ۲۲بهمن به سمت آستان مقدس امامزادگان سیدجعفر و سیده حمیده خاتون
#طوفان_الأقصى #حزب_الله
#مقاومت #فلسطین #غزه
#شهدای_ایرانی_الأقصى
🇮🇷
از اول دی مدام دل دل میکردم برای نوشتن.
انگار که بخواهم دِینم را یکجوری ادا کنم به دیماهِ همیشه سرد! نمیشد اما...
داغ چهارساله عدل خورده بود به هشتاد روز ویرانی و دل خون و زخم های بی التیام. نه اینکه کلمه از دستم بیفتد و هزار تکه شود؛ نه!
چهارسال زخمِ یک جای خالی، آنقدر عمیق هست که بشود بی وقفه هزار صفحه نوشت و دم نزد،
اما دست دست میکردم تا نشانهای از راه برسد و قصه، خودش قبل از نیمهشب سیزدهِ دی بریزد توی دفترم.
و ریخت...
درست پیش از سالگرد عزیزِ عزیزِ عزیزم،
لابلای تلخیِ هشتادمین روز نبرد حق وباطل،
یک رفیق ناب، به دیدار یار رفت. او به آرزویش رسید و هزار هزار کلمهی لال ریخت وسط صفحهی جهان!
قصهی امسال از چهارِ دی شروع شد:
به نام خدا...هنوز داشتیم هوای مسمومِ دنیای بدون حاجی را نفس میکشیدیم که عطر رزهای دمشقی به فرودگاه بغداد رسید! والسلام..
#شهیدسیدرضی
#طوفان_الاقصی
#عصر_چهار_دی
#نیمهشب_سیزده_دی
#دیماهِهمیشهسرد
#دیماهِهمیشهداغ