#مصائب_شام
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
🌷مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلاماللهعلیها در شهر شام.🍀
درنقلی آمده است:🍀
در شهر شام هنگامی که نگاه حضرت زینب سلاماللهعلیها به حضرت سکینه سلاماللهعلیها افتاد که از شدت تشنگی و حزن نزدیک بود که روحش از بدنش جداشود، به سمت زنان شامی رفت وفرمود: از شما کسی هست که این یتیم را سیراب کند؟همانا او از شدت عطش نزدیک است جان بدهد.🍀
فَإذًا بإمرَأةٍ فی یَدِها کأسٌ مملوٌّ مِنَ الماءِ فَقالَتْ :
▪️ناگهان زنی آمد و در دستان خود کاسهای پر از آب آورد و گفت:🍀
خُذ هذا فاسقیهِ لَعَلَّ اللهَ تعالی لایَیتمُ أولادیَ وأن لایَجعَلَهم أسیرًا ولاغریباً
🌷 بگیر این را و او را آب دِه؛ امید است که خداوند اولاد من را یتیم نکند وایشان را اسیر وغریب قرار ندهد🍀
🌷وقتی حضرت سکینه سلاماللهعلیها این صحنه را دید، خاطرات گذشته و عزت و جلالی را که داشت، به یاد آورد و چنان فریادی کشید که نزدیک بود زمین و زمان بهم بریزد تا اینکه زینب کبری سلاماللّهعلیها آمدند و او را تسلی خاطر دادند.🍀
🌷 بحرالمصائب،ج۸،ص۳۲
🌷من از بیگانگان هرگز ننالم
که هرچه کرد با من آشنا کرد
عزیز قوم بودم روزگاری
اسیری با وقار من چهها کرد!
خدا لالش کند آن ساربان را.🍀
میان خلق اسمم را صدا کرد
کنار نیزهی تو شمر آمد
اراذل را به دور ما رها کرد
زنی هم آمد و نشناخت من را
برایم سفرهی خیرات وا کرد.🍀
🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸
هدایت شده از حامیان سپاه قدس🇮🇷
🔻تیراندازی مرگبار در ایرانشهر
🔹فرمانده انتظامی ایرانشهر: در یکی از محلات شهرستان ایرانشهر سرنشینان خودرو 405 بهسمت شهروندان تیراندازی کردند و 4 نفر به قتل رسید.
🔹بعد از تیراندازی تعدادی از بستگان مقتولان به روستای تمپ ریگان ایرانشهر هجوم آورده و خساراتی را برای اهالی این روستا به جا گذاشتند.
🔹با تدابیر پلیس هماکنون امنیت برقرار شده و تحقیقات در خصوص دستگیری عاملان این جنایت در دستور کار قرار گرفته.
✅کانال حامیان سپاه قدس👇
http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05
ایران ۱۴۰۲🍀🌸🍀
علما ساکت و دولت به کما رفت ، نرفت؟🍀
زیر پای همگی حکم خدا رفت ، نرفت؟🍀
هیچ کس نیست بگیرد جلوی فحشا را؟🍀
آبرو پیش امام و شهدا رفت ، نرفت؟🍀🌸🍀🌸🍀🌸
بی حجابی شد عیان و همه ناظر تنها...🍀
غیرت وحجب و حیاهم به فنا رفت، نرفت؟🍀
هرچه گفتیم که مسئول بیا کاری کن...🍀
نشنید و سخن ما به هوا رفت ، نرفت؟🍀 🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸
🌷مصائب_شام🌷
🌷امام_سجاد_علیه_السلام 🍀
🌷مایی که باغهای جَنان زیر پایماست🍀
حالا شده خرابه این شهر منزلم ...
🌷حکایت «مِنهال» از حال و روز امام سجاد علیهالسلام و دیگر أسرای آل الله در خرابه شام...🍀
منهال بن عَمرو گوید:🍀
يك روز در بازارهاى دمشق راه مىرفتم که ناگاه نگاهم به على بن الحسين عليهماالسّلام افتاد.🍀
إذًا أنا بِعليِّ بنِ الحُسين عَلَيهمَالسّلام يَتوَكّأ عَلَى عَصٰا، و رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه، فَخنقَتْني العَبرة.🍀🌸🍀
🌷او بر عصاى خويش تكيه زده بود. دو پاى مباركش مانند دو چوبه نىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و چهره مباركش هم زرد شده بود. از اين حال او، گريه راه گلويم را گرفت؛🍀
🌷عرض كردم: «يابن رسول اللّه! حال و روزتان چگونه است ؟» 🍀
امام سجاد علیهالسلام گريست و فرمود:🍀🌸🍀
كيفَ حالُ مَن أصبحَ أسيراً لِيزيدِ بن معاوية و نِسائي إلىٰ الْآنِ ما أشَبَعنَ بُطونَهنَّ و لَا كسَوْنَ رُؤوسَهُنَّ نائحاتِ اللّيلِ و النَّهار.🍀
▪️چگونه است حال آن كس كه صبح کند، در حالی كه اسير يزيد پسر معاويه باشد و اهلبيت من از آن روزی که پدرم را کشتهاند، تاكنون با شكم گرسنه خوابیده و بر سرشان پوشش مناسبی نمانده است و شبانه روز گريانند و ناله میکنند. 🍀
🌷همه به غارت رفتهایم و کشته شده و در به در و آواره گشتهایم. هر وقت يزيد ما را طلب کند، گمان قتل، بر خود میبریم. 🍀
منهال گويد: گفتم: «اى سيّد من! اكنون به كجا میروى؟»🍀
إمام سجاد علیهالسلام فرمودند:
🍀🌸🍀🌸🍀🌸
المَحبسُ الّذي نَحن فيه لَيسَ له سَقفٌ و الشّمسُ تُصَهّرُنا بهِ و لا تُرىٰ الهَواء فأفرُّ منه لِضعفِ بدني سُوَيعةً و أرجعُ خشيةً علَى النّساء.🍀
🌷به همان خرابهای كه ما را در آن حبس کردند. خرابهای كه سقف ندارد و از تابش آفتاب میسوزیم و هيچ مكانى و گودالی نیست كه با اين ضعف بدن و سستى تن، اندك مدتى راحت بگيرم و الان از ترس زنان حرم دارم به همان خرابه مراجعت میکنم.
🌷منهال گوید:🌷
پس در همان حال كه با آن حضرت صحبت میکردم، زنى را ديدم كه آن حضرت را صدا میزد. پس امام علیهالسلام مرا رها کرد و به سوی آن بانو رفت. 🍀
چون پرسیدم که آن زن کیست؟
گفتند: زينب دختر امير المؤمنين عليهالسّلام بود كه آن حضرت را مىخواند و مىفرمود:🍀
إلیٰ اَینَ تَمضی یا قُرةَ عَینی؟
🎍 «اى روشنى ديده من! كجا بودی؟ » 🍀
و آن حضرت مراجعت فرمود و من برگشتم و هر وقت که به ياد آن حضرت و حال او میافتم، گریهام میگیرد.🍀
🌷الانوار النعمانیه ج٣ ص٢۵٢
🌷معالي السّبطين ج٢ ص١۶٧
🌷آیینه زادهام که اسیر سلاسلم
هجده ستاره بر سر نیزه مقابلم
ما را زدند مثل اسیران خارجی
دارم هزار راز نگفته در این دلم
چشم همه به سمت زنان یا به نیزه هاست
غمگین ترین سواره مجروح محملم
آتش گرفت گوشه عمامهام ولی
زخم زبان به شعله کشیده است حاصلم🍀
مایی که باغ های جنان زیر پای ماست
حالا شده خرابه این شهر منزلم
داغ رقیه پیر نمود اهل بیت را
خون لخته های کنج لبش گشته قاتلم...🍀
🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸
🌷مصائب_شام 🌷
🌷حضرت_سکینه_علیهاالسلام
🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🌷ای پدر! وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباسِ کهنه دارم؛ آنها را برای این دختر یتیم بیاورم..🍀🌸🍀
🌷دلسوزیِ دختر شامی برای حضرت سیّدتنا و مولاتنا، سکینه خاتون سلاماللهعلیها..🍀
در نقلی آمده است:🍀
در خرابه شام هفده طفل یتیم، دامن زینب کبری سلاماللّهعلیها گرفته بودند و از گرسنگی ناله میزدند. مردی از اهل شام از آنجا به همراه دخترش عبور میکرد. آن دخترک ، حضرت سکینه سلاماللهعلیها را دید که مانند اسیران و غریبان رو به دیوار نهاده و میگرید.🍀🌸🍀
🌷آن دخترک دلش سوخته به پدرش گفت:🍀
حالت این دختر دلم را به درد آورد؛ وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباس کهنه دارم؛ آنها را برای این یتیم بیاوریم.🍀
🌷پدرش گفت:ساکت باش! چه میگویی؟! این دختر، دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و ناز پرورده فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است؛
از جنگ روزگار، گرفتار کفّار شده است؛ در حالیکه گردش زمین و آسمان بسته به وجود پدر و جدّ اوست. لب از اینگونه سخنان فرو بند و به آزار و اذیت برگزیدگان خداوند راضی مباش !🍀🌸🍀
🌷دختر از حرفش پشیمان شد و به پاهای حضرت سکینه سلاماللهعلیها افتاد و عذر خواهی کرد؛ سپس رو به پدرش کرد و گفت:🍀
ای پدر، در روز محشر جواب پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را چگونه میدهی!؟ وای بر شما! بر حقانیت اجداد این اسیران، اقرار میکنی، اما آنها را بدین حالت در قید ذلت در خرابه نگه میدارید!🍀
پدر آن دختر خجالت زده و شرمگین به خانه برگشت.🍀
🌷بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۶
🌷گُلسر نیست ولی موی سرم هست هنوز
تن من آب شد اما اثرم هست هنوز
جای سیلی ز روی گونه من پاک نشد!
ردّ شلاق به روی کمرم هست هنوز
گفتم ای دختر شامی تو به من طعنه نزن🍀
سایه رحمت بابا به سرم هست هنوز
🍀🌸🍀🌸🍀🌸
منکه از حرمله و زجر نخواهم ترسید
دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز🍀
همه دم ناز کشی دو به دلم تسکین داد🍀
جای شکر است که عمّه به برم هست هنوز🍀
غصه معجر من را نخوری بابا جان
پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز..🍀
🌸واحد فرهنگی مسجد حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🌸