1_100738003.mp3
17.5M
✅ سخنان #راهبردی حجت الاسلام عالی در محضر رهبر معظم انقلاب؛
🔹پیامبر اکرم(ص)، بسیاری از مسوولیتهای مهم را به #جوانان میداد. در دفاع مقدس، بیشتر فرماندهان جوان بودند. اکثر یاران اصلی امام زمان(عج) هم جوان هستند. در #کربلا نیز جوانان اولین کسانی بودند که به امام حسین(ع) پیوستند.
🔹یکی از آفتهای نظام ما این است که #مدیران_پیر مسوولیتها را رها نمیکنند به همین دلیل، #جمهوری_اسلامی از #انقلاب_اسلامی عقب افتاده است. انقلاب اسلامی با این مدیران پیر و خسته، هماهنگ نیست. انقلاب اسلامی با اهداف و آرمانهایش توانست صادر شود به خارج از کشور
🔹بیانیه #گام_دوم خطاب به جوانان است و چشم امید به جوانان است. جوانان حلّال بسیاری از مشکلات هستند. هرگاه مردم و جوانان پای کار آمدند، #نشدنیها، #شدنی شد و هر جا مردم و جوانان به میدان نیامدند، #شدنیها هم #نشدنی شد. جوانان متدین، با سواد و جهادگر باید به میدان بیایند.
🔹انقلاب ما احتیاج به انقلاب دارد؛ نیاز به انقلابِ در انقلاب از جنسِ انقلاب دارد آن هم با هدایت #رهبر_انقلاب
🔹مسوولیتها و پُستها در فرهنگ دینی ما جز #خدمت چیز دیگری نیست.
🔹جوانگرایی به معنای #پیرزدایی نیست بلکه #بدنه_اجرایی باید جوان باشد و از افراد مسنتر در #اتاقهای_فکر به عنوان #مشاور استفاده شود.
@gharar_at
💢 شبنم نعمت زاده بازداشت شد
🔹 #شبنم_نعمت_زاده، دختر محمدرضا نعمت زاده وزیر صمت دولت #روحانی بازداشت شد. انحصار #دارو و تحصیل مال از طریق نامشروع به عنوان جزئیات پرونده وی آمده است.
1⃣✍ ماشاءالله به اقتدار و عظمت قوه قضائیه فعلی که در برخورد با فساد با هیچ کس تعارف نمی کند
2⃣✍ جناب آقای لاریجانی؛ این پرونده های در دست اقدام پرونده های عقب مانده از دوران شماست که اگر شما هم مثل رئیسی در مقابله با فساد انقلابی عمل میکردید اکنون بسیاری از مشکلات جامعه حل شده بود
🔻 صدای ایران
@gharar_at
🔴 زنگنه از ترس برخورد قضایی در حال تغییر مدیران وزارت نفت است
✍️ وحید حاجیپور خبرنگار حوزه انرژی در یادداشتی نوشت: دو سال پیش بود که وزیر نفت پس از پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کرد مدیرانی که به روحانی و دولت وی اعتقاد ندارند باید کنار بنشینند؛ پاکسازی نفت از مدیرانی که به روحانی رأی نداده بودند، آغاز شد؛ نه خود زنگنه و نه مدیران وی که هجمههای شدیدی علیه رئیسی داشتند، گمان نمیکردند پس از دو سال کار بهجایی برسد که مقام عالی وزارت برای تضمین آینده خود پس از کنار رفتن، از موضع خود کوتاه آمده و برای افرادی حکم صادر کند که ازنظر سیاسی در جبهه مقابل وزیر نفت قرار دارند.
♦️او بهخوبی میداند در آینده چه به وجود خواهد آمد، بنابراین طی ماههای گذشته با فرافکنی و بازیهای رسانهای سعی دارد این دروغ را القا کند که بابک زنجانی و تیم پشتیبان وی که یکی از آنها «سعید جلیلی» است، قصد دارد وی را به زیر بکشانند زیرا او یگانه نگاهدار ثروت ملی ایرانیان است!
♦️قطعاً مشاوران وی به او گفتهاند با چنین بازیهای رسانهای نیز موفق نخواهد شد، پای خود را از مهلکه دستگاه قضا بیرون بکشاند پس طبیعی است مدیران اصولگرا را به کار بگیرد؛ او ابتدا برای عبدالحسین بیات حکم مدیریت در هیئتمدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی را صادر کرد، برای محمدرضا مقدم معاون سابق خود که دارای نفوذ بسیاری در مراجع تصمیمگیری بالادست است حکم مشاوره صادر میکند و همزمان برای دو کارشناس حکم مدیرکلی صادر میکند.
♦️نیروهایی که وی برای آنها حکم صادر کردهاست، از نظر سیاسی در مقابل وزیر نفت قرار دارند؛ زنگنه را همه میشناسند، او طاقت مدیرانی که ازنظر عقاید سیاسی با آنها همنظر باشند، ندارند حال سوابق فنی و اجرایی هر چه که باشد. چنین چرخش بزرگی از زنگنه قطعاً زمینهسازی برای آینده است؛ آیندهای که خود میداند چندان روشن نیست. چرخش او بهسوی نیروهای اصولگرا میتواند واهمه وی را تبدیل به یک اطمینان از روزهای آرام کند؟
#شبکه خبری سفیر
@gharar_at
اقدام ابتکاری یک هیأت در برابر حذف نام شهید از تابلوهای کوچه ها توسط برخی شهرداری ها
@gharar_at
🔻 یه نکته جالب
🔹 می دونید عباس اولین کسی بود که آمادگی اش برای دفاع از اسلام، امام زمان خویش، ناموساش و... را اعلام کرد و در کربلا شهید شد؟
🔸 آیا ما هم حاضریم برای دفاع از اسلام، امام زمان و ناموسمان شهید شویم؟
🔹 اگر آری پس یا علی شروع کنیم اول اینکه به ناموسمان یاد بدهیم نباید با پوشش و لباس مطلوب غربی ها بیرون بیاید.
#ویونیوز
#صدای ایران
@gharar_at
🔴یک انقلابی دیگر در راه زندان
خبر رسیده میلاد گودرزی که در سالیان اخیر نقش مهمی در افشای شبکه فساد مسئولین اشرافی و غارتگران بیت المال داشته است با شکایت یک آقازاده مسئله دار به ۶ ماه زندان محکوم شده است.
حسن عباسی، حسین قدیانی و حالا میلاد گودرزی !!
🔹انقلاب کردیم که انقلابیها را زندانی کنید؟
#رائفی پور فنس
@gharar_at
🔹آیت الله حائری شیرازی
🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا میگوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
🔸 شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
🔸 شب غربال میکند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
* #حضرت_زینب
🔻از جريان هاي مختلف عاشورا پيداست كه خود حضرت زينب عليها السلام اگر چه با حضرت اباعبد الله علیه السلام خواهر بودند و از طفوليت با حضرت بودند و بچه يك پدر و یک مادر بودند، اما به عنوان امام به ایشان نگاه می کردند.
🔸مثلا در تاریخ هست که وقت سفر از مدينه كه شد حضرت زينب عليهاالسلام ديگر از حضرت اباعبداللّه عليه السلام جدا نشدند. همان زمان ابنعباس خدمت حضرت سيدالشهداء آمد و جلسه اي تشکیل شد. حضرت زينب سلام الله علیها پشت پرده نشسته بودند. همه قضاياي كربلا را اينجوري نظارت داشتند.
🔹ابن عباس خدمت حضرت سيدالشهداء عرض كرد كه آقا شما مي خواهيد برويد به هر حال تصمیمی است که گرفته ايد، بروید اما زن و بچه همراهتان نبريد. تا صحبت به اينجا رسيد حضرت زينب از پشت پرده فرمودند:
يابن عباس! أما تَخَافَ الله؟
از خدا نميترسي؟ بين ما و بين امام ما مي خواهي فاصله بيندازي؟
ببینید حرف از امام بود.
ادامه دارد...
♦️ساعت به ساعت روز عاشورا چگونه گذشت؟
در این گزارش به شرح وقایع ساعت به ساعت روز عاشورا میپردازیم که بر اساس اوقات شرعی کربلا و با متن مقاتیل تنظیم شده است.
♦️طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیقه اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.
♦️روز عاشورا چگونه گذشت؟
5:47 اذان صبح
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
حدود 6
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
♦️روز عاشورا چگونه گذشت؟
7:06 طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
حدود 8
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
♦️روز عاشورا چگونه گذشت؟
♦️واقعه عاشورا در 1378 سال پیش در چه ماه شمسی رخ داد؟
⚫️حدود 9
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
حدود 10
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
♦️روز عاشورا چگونه گذشت؟
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات،
@gharar_at
علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است.
⚫️اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️حدود 11
بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
♦️روز عاشورا چگونه گذشت؟
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️حدود ساعت ۱۵
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
@gharar_at
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...»
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
♦️غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
♦️نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
♦️(روز عاشورا چگونه گذشت؟)
♦️۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غم انگیز عاشورا اینطور تمام میشود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!»
♦️⚫️منبع:کانال رسمی طلاب کرمانشاه
@gharar_at