eitaa logo
💚| قـرارٌ شُـهَـدا بـااِمـامِـ زَمان(عـج) |💚
323 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
⭐️﷽⭐️ قَـــلبَمْ گِـرِفْٺ♥️ دَرٺَڹِ ایڹ شَــــهر ِپُرگُناہ حــــٰالُ و هَــواے جَـــمعِ شَــــهیدٰانمْ آرِزوسٺ🕊 این کانال #وقف‌حضرٺ‌زهرا‌‌(س)‌سٺ انٺقاداٺ و پیشنهاداٺ🔰⁦ ツ➣ @yazahra800 ↯↯🌸براے ٺبادلـاٺ🌸 ツ➣ @sh_gharar12
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شهیدی که سنگ مزارش همیشه معطر است 🔸او آر پی‌چی‌زن‌های گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار می‌کرد. 🔹 به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه توالتها را بدهد. 🔸او همیشه مشغول توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد می‌کند💥 و او و در زیر آوار مدفون می‌شود. 🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و بودند، متوجه می‌شوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید❗️ وقتی آوار را کنار می‌زدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو می‌شوند که غرق در بوی گلاب بود. 🔸هنگامی که پیکر آن شهید را در تهران، در قطعه 26 به خاک می‌سپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک می‌باشد به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید از آن طرف سنگ از مرطوب میشود🍃 🌹 🕊 @gharar_shohada_313
•✨🌸• ✨شہید آوینی میفرماید ڪه:
بچه حزب اللهی ها دچار شده اند.
یعنی خود پسندی و خودشیفٺگی!
یعنی من از همه بہترم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام ✋ اگر دوست دارید شهید دهقان رو بیشتر بشناسید و باهاشون بیشتر آشنا بشید پیج وصالی ۷۴ رو دنبال کنید ,عکسای جدید شهید ،متن های شهدایی و... رو میتونید در این پیج مشاهده کنید اگر هم تمایل دارید در مسابقه ی جدید گروه فرهنگی شهید دهقان(ارسال متن تبریک تولد و دلنوشته به مناسبت تولد شهید ) شرکت کنید میتونید به دایرکت پیج مراجعه کنید این مسابقه مثل همه ی مسابقه ها جوایزی هم داره اما فرقش با بقیه اینکه اگرجز برنده ها شدید جایزتون رو از مادر شهید دریافت میکنید 😍 خانم طوسی قراره به پنج نفر اول جایزه بدن 🎁 اونایی که دوستدار شهدان فکر نمیکنم بخوان از این جایزه بگذرن اونم از طرف یک مادر شهید 😊 این پیج از حمایت خانواده شهید هم برخوردار هست میتونید با دهقان ارتباط بگیرید و همچنین ☺️و فقط کافیه پیجشون رو (@vesali74) دریافت کنید دوستای شهدایی آقا محمد رضا 😇 فقط تا ۲۶ فروردین فرصت دارید 🍃
💚| قـرارٌ شُـهَـدا بـااِمـامِـ زَمان(عـج) |💚
♥️سر لشکر شهید حاج حسین همدانی : «یک بار محمود شهبازی انگشتری به من هدیه کرد و من خاطره این انگشتر عقیق را برای حمید حسام تعریف کردم. آقای حسام گفت سوژه بسیار خوبی برای نگارش یک داستان است وآن را دستمایه نوشتن رمان "راز نگین سرخ" کرد.و محمود شهیازی ستاره "راز نگین سرخ"شد.» ۱۳۹۰/۰۴/۱۲ ♥️ 🍃شهبازی و همت سکوت کردند وراه افتادند. بادگرم پوست سرها را می سوزاند؛ اما هرسه ترجیح می دادند پیاده بروند. برج ها یکی یکی پشت سرهم مقابل آن ها قد می کشیدند و کوه های سنگی از میان آنها سبز می شدند. ازمکه زدند بیرون.سوار اتوبوس شدند وخودشان را رساندند به مدینه. احد از دور خودنمایی می کرد.هرسه کنار یک سایبان ولو شدند. شهبازی نگاهی به دیواره های تنگه احد انداخت.دو رشته کوه سیاه مثل میخ روی زمین ایستاده بود و انگار نفس نفس میزد. گفت:«جالبه.....توی این برهوت دوتا کوه مثل ارتفاعات غرب هست.» متوسلیان به شوخی گفت«باز که پرکشیدی و رفتی تنگه قراویز!» ونگاه به سمت همت چرخاند. اوهم میان دیواره های سنگی احد غرق شده بود. بیا پایین حاجی .....اینجا که نوسود و پاوه نیست ! _چرا هست.....خدا دست مارو گرفته آورده اینجا تا بهمون نشون بده که احد زیاده.ما باید سرباز خوبی واسه پیامبر باشیم. متوسلیان وقتی دید که هردوی آنها جدی اند،خواست بیشتر سربه سر آن ها بگذارد.شانه اش را بالا انداخت وقیافه جدی به خود گرفت:«شما دوتا اصفهانی یه جور حرف میزنین انگار سرقفلی همه تنگه های دنیا رو به شما داده ن!» صدای فریادی ساکتش کرد. اشهد ان لااله الله و..... چهار پلیس عرب با باتوم بر سر وبدن کسی میزدند.انبوهی از حاجی ها دورآن ها حلقه زده بودند وفقط نگاه میکردند.هرسه نفر به داخل جمع افتادند. متوسلیان پرسید«چرا اون بیچاره رو میزنن؟» زائری کف دستش را به احمد نشان داد وگفت«اینقدر خاک از قبرستان احد برداشت،اونام زدنش.می گن این کار کفره.» خون در رگ های متوسلیان جوشید. فریاد زد«ولش کنین نامردا!»وبه سمت پلیسی که دست به گردن زائر گذاشته بود،دوید. شهبازی وهمت هم معطل نکردند.پریدند وسط پلیس ها وفریاد الله اکبر سردادند . گردوخاک قبرستان احد را پرکرد.شهبازی دست به کمر پلیس انداخت و کلت او را برداشت.پلیس های سعودی به عربی فحش می دادند. شهبازی دستش را روبه آسمان برد و چند تیر هوایی شلیک کرد.هرچهار پلیس صف مردم را شکافتند واز گوشه قبرستان گریختند‌. متوسلیان فریاد زد «مردم متفرق شین اونا الآن برمی گردن.» مردم بلافاصله از گوشه و کنار پراکنده شدند.متوسلیان نگاهی به دست شهبازی انداخت.هنوز قبضه کلت محکم میان دست او بود و نگاهش به نقطه ای بود که پلیس ها گریخته بودند. گفت:«پیامبر حفاظت از تنگه رو به تونسپرده که اینجوری واستادی اینجا!بریم.....» وبا تبسم ادامه داد«آقا فکر کرده با خالدبن ولید طرفه!» ➣♥️°•| @gharar_shohada_313
‍ ســــرت را بابالا بـــگیر😌 سـربازِ عفیفــــ جنگـــ نَرمے.... نہ جان داده اے نہ عضوے از اعضاۍ بدنتـ را از دست داده ای❗️ نہ بہ جَنگـ رفته اے🙄 نـــه پوز ڪسے را به خاڬ مالیده اے . ولے با حفظ حجـــاب در گرماوسرما با ٺحمل ڪردن طعنہ هاےـروزگار..❣با زندگے شهید گونہ اتـ... بــا عشقتـ نسبت بہ شُهَدا❤️ کماکان...در جهاد اڪبر... شرکـــټ کرده اے💕 نسیـــم خیــال پروربهشت گواراے وجود زہرایے اتـ..💐 ♡•┈┈•••✾•✨♥️✨•✾•••┈┈•♡ @gharar_shohada_313