#نهج_البلاغه
#فرازی_از_عهدنامه | ۱۰
📜 متن : وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّعِیَّةَ طَبَقَاتٌ لاَ یَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلاَّ بِبَعْض وَ لاَ غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْض
فَمِنْهَا جُنُودُ اللهِ
وَ مِنْهَا کُتَّابُ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ
وَ مِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ
وَ مِنْهَا عُمَّالُ الاِْنْصَافِ وَ الرِّفْقِ
وَ مِنْهَا أَهْلُ الْجِزْیَةِ وَ الْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ مُسْلِمَةِ النَّاسِ
وَ مِنْهَا التُّجَّارُ وَ أَهْلُ الصِّنَاعَاتِ
وَ مِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِی الْحَاجَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ
وَ کُلٌّ قَدْ سَمَّى اللهُ لَهُ سَهْمَهُ وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ فَرِیضَةً فِی کِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِیِّهِ(صلى الله علیه وآله) عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
🗞️ ترجمه : (اى مالک) بدان مردم يک کشور از گروه هاى متعددى تشکيل يافته اند که هر يک جز به وسيله ديگرى اصلاح و تکميل نمى شود و هيچ کدام از ديگرى بى نياز نيست.
- گروهى لشگريان خداوند هستند (که امنيّت و نظم جامعه را تأمين و از آسيب دشمنان حفظ مى کنند).
- گروه ديگرى نويسندگان عمومى و خصوصى هستند (که برنامه آنها نگه داشتن حساب هاى مالى دولت، تنظيم بودجه، ثبت اسناد و تعليم و تربيت مردم است).
- جمع ديگرى قضات عدل و دادگسترند (که به فصل خصومت و احقاق حقوق مى پردازند).
- عده ديگرى عاملان انصاف و مدارا (و کارگزاران حکومت) هستند.
- و قشرى ديگر اهل جزيه و خراج از غير مسلمانان هستند که در پناه حکومت اسلامى زندگى مى کنند (و در برابر حفظ جان و مالشان به حکومت اسلامى مالياتى مى پردازند).
- و گروهى از مسلمانان (زمين هاى خراجى را کشاورزى مى کنند و خراج آن را مى پردازند).
- جمع ديگرى تاجران و صنعت گران اند.
- گروه ديگر طبقه پايين اجتماع از نيازمندان و محرومان (و از کارافتادگان و پيران ناتوان و کهن سال هستند که قادر بر انجام هيچ کارى نيستند).
خداوند براى هرکدام از اين گروه ها سهمى مقرر داشته و در کتاب خود يا سنّت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) وظيفه جداگانه اى تعيين کرده که به صورت عهدى از سوى او در نزد ما محفوظ است.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
۱۰/۱ ...
اقشار مختلف اجتماعى
امام(علیه السلام) در این بخش از عهدنامه خود به یکى از مهم ترین بحث هاى سیاسى و اجتماعى مى پردازد و مردمى را که در یک جامعه زندگى مى کنند به هفت طبقه یا هفت قشر و جمعیت و گروه تقسیم مى فرماید.
پیش از ذکر این اقسام شایسته است به این نکته که بعضى از شارحان نهج البلاغه به آن اشاره کرده اند اشاره شود که انسان به طور طبیعى اجتماعى آفریده شده (مدنى بالطبع) زیرا از یک سو نیازهاى بشر به قدرى متنوع و زیاد است که هیچ کَس به تنهایى نمى تواند از عهده تأمین آنها برآید.
افزون بر این هیچ انسانى قانع به زندگى یکنواخت نیست، بلکه جامعه بشرى دائما به سوى تحول و تکامل پیش مى رود و این پیشرفت، تنوع نیازهاى او را افزون تر مى کند و براى حل مشکلات هیچ راه عاقلانه اى وجود ندارد جز اینکه هر گروه به تأمین بخشى از این نیازها بپردازند و نتیجه کار خود را با دیگران معاوضه کنند تا همگان از زحمات همه بهره مند شوند; گروهى مأمور حفظ نظم باشند، عده اى به کشاورزى و دامدارى براى تأمین مواد غذایى بپردازند، جمعیّتى به تعلیم و تربیت فرزندان و قشرى به صنایع مختلف روى آورند؛ جمعى طبیب شوند و به درمان بیماران بپردازند و گروهى قاضى باشند و فصل خصومات کنند و...
امروز کار به جایى رسیده است که گاه در یک بخش از تأمین نیازهاى بشر مثلاً بهداشت و درمان، صدها یا هزاران شاخه هاى تخصصى پیدا شده و هر گروه در یک رشته فعالیت مى کنند.
بر این اساس امام(علیه السلام) جامعه را به هفت طبقه که در واقع هفت عمود خیمه زندگانى اجتماعى بشر است تقسیم فرموده، هرچند طبقات دیگرى نیز مى توان پیدا کرد; ولى عمده و اساس همین هفت قشر هستند.
مى فرماید: «(اى مالک) بدان مردم یک کشور از گروه هاى متعددى تشکیل یافته اند که هر یک جز به وسیله دیگرى اصلاح و تکمیل نمى شود و هیچ کدام از دیگرى بى نیاز نیست.
🛡 گروهى لشکریان خداوند هستند (که #امنیّت و نظم جامعه را تأمین و از آسیب دشمنان حفظ مى کنند).
🖋 گروه دیگرى نویسندگان عمومى و خصوصى هستند (که برنامه آنها نگه داشتن حساب هاى مالى دولت، تنظیم بودجه، ثبت اسناد و تعلیم و تربیت مردم است).
⚖ جمع دیگرى قضات عدل و دادگسترند (که به فصل خصومت و احقاق حقوق مى پردازند).
👥 عدّه دیگرى عاملان انصاف و مدارا (و کارگزاران حکومت) هستند.
🪙 و قشرى دیگر اهل جزیه و خراج از غیر مسلمانان هستند که در پناه حکومت اسلامى زندگى مى کنند (و در برابر حفظ جان و مالشان به حکومت اسلامى مالیاتى مى پردازند).
⛏ و گروهى از مسلمانان (زمین هاى خراجى را کشاورزى مى کنند و خراج آن را مى پردازند).
جمع دیگرى تاجران و صنعت گران اند.
📈 و گروه دیگر طبقه پایین اجتماع از نیازمندان و محرومان (و از کار افتادگان و پیران ناتوان و کهن سال هستند که قادر بر انجام هیچ کارى نیستند)»; (وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّعِیَّةَ طَبَقَاتٌ لاَ یَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلاَّ بِبَعْض، وَ لاَ غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْض فَمِنْهَا جُنُودُ اللهِ، وَ مِنْهَا کُتَّابُ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ وَ مِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ وَ مِنْهَا عُمَّالُ الاِْنْصَافِ وَ الرِّفْقِ، وَ مِنْهَا أَهْلُ الْجِزْیَةِ وَ الْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ مُسْلِمَةِ النَّاسِ وَ مِنْهَا التُّجَّارُ وَ أَهْلُ الصِّنَاعَاتِ وَ مِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِی الْحَاجَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ).
آن گاه امام اشاره اى اجمالى به وظایف و حقوق آنها کرده و به دنبال آن به شرح مبسوطى درباره ویژگى ها و صفات و وظایف و حقوق هر یک از این طبقات مى پردازد.
در اشاره اجمالى مى فرماید: «و خداوند براى هرکدام از این گروه ها سهمى مقرر داشته و در کتاب خود یا سنّت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) وظیفه جداگانه اى تعیین کرده که به صورت عهدى از سوى او در نزد ما محفوظ است»; (وَ کُلٌّ قَدْ سَمَّى اللهُ لَهُ سَهْمَهُ، وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ فَرِیضَةً فِی کِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً).
روشن است منظور از جنود الله سربازانى هستند که از مرزهاى کشور اسلام در مقابل هجوم بیگانگان نگهدارى مى کنند.
اما گروه دوم که امام از آنها به کتاب عامه و خاصه یاد کرده است.
کتاب خاصه نویسندگانى هستند که از خاصان والى و زمامدارند و صاحب اسرار و امضا کننده قراردادهاى مهم و پیمان هاى صلح و مانند آن و کتاب عامه تمام کارمندانى را شامل مى شود که حساب و کتاب درآمدها و هزینه هاى دولت را در دست دارند، بدهى ها را مى پردازند، مطالبات را جمع آورى مى کنند و ممکن است در عصر ما شامل مراکز آموزش و پرورش نوجوانان و جوانان را نیز شامل شود.
۱۰/۲ ...
اما قضات عدل تمام دستگاه دادگسترى اسلام را فرا مى گیرد که در رأس آن قضات اند.
عُمّال انصاف و رفق، اشاره به فرمانداران و بخشدارانى است که براى اداره شهرها و بخش هاى مختلف کشور اسلام تعیین مى شوند و اضافه آن به انصاف و رفق اشاره به این است که باید از میان کسانى انتخاب شوند که واجد این دو صفت برجسته اند; هم اهل انصاف باشند و حق را به حق دار برسانند و هم با مردم با محبّت و رفق و مدارا رفتار کنند.
اما اهل جزیه و خراج اشاره به دو گروه از شهروندان کشور اسلام است; اهل جزیه غیر مسلمانانِ اهل کتاب اند که در پناه حکومت اسلامى زندگى مى کنند و هر ساله مالیات سرانه اى که غالباً مبلغ اندکى است مى پردازند و حکومت اسلام مدافع حقوق آنها و حافظ جان و مال و ناموس آنهاست.
گروه دوم کشاورزانى هستند که اراضى متعلق به جامعه اسلامى را (به نام اراضى خراجیه) در اختیار دارند و کشاورزى و باغدارى مى کنند و هر سال مبلغى به عنوان خراج که در واقع مال الاجاره آن اراضى است مى پردازند.
اما تجار و اهل صناعات که به عنوان قشر مهم دیگرى از آنها یاد شده قسمت مهمى از جامعه اسلامى را در آن روز و مخصوصاً امروز تشکیل مى دهند که امام در ادامه این عهدنامه توصیه هاى متعددى درباره آنها دارد.
آخرین گروه که به عنوان طبقه پایین از آنها یاد شده افراد پیر و ناتوان و از کار افتاده و نیازمندند که امام در ادامه این عهدنامه درباره رسیدگى به وضع آنان بسیار تأکید فرموده و از هیچ گروهى از گروه هاى هفت گانه به آن صورت یاد نکرده است.
نکته
لایه هاى اجتماع گاه از آن به طبقات تعبیر مى شود، «طبقه» در لغت به معانى زیادى آمده که قریب الافق اند; مانند گروه، جمعیت، حال، مرتبه، نسل، صنف و لایه هاى زمین یا طبقات عمارت و در اینجا به معناى گروه اجتماعى است; ولى این واژه در عصر ما بیشتر اشاره به گروه هایى دارد که یکى برتر از دیگرى است و لذا زندگى طبقاتى اشاره به زندگى است که اجتماع را گروهى ثروتمند و گروهى کم درآمد تشکیل دهند.
به همین جهت مفهومى منفى را تداعى مى کند که البته در اصل معناى لغوى نیست و کلام امام نیز اشاره اى به آن ندارد.
این واژه از ریشه طَبَق به معناى مساوات میان دو چیز گرفته شده و مطابقت و تطابق نیز به همین معنا به کار مى رود.
ممکن است کسانى تصور کنند که گروه هاى دیگرى نیز در جامعه بشرى وجود دارند که تحت هیچ یک از عناوین هفت گانه قرار نمى گیرند از جمله کارگران، مأموران اطلاعاتى، عاملان حسبه، کسانى که بر امور اخلاقى جامعه و انجام وظیفه کاسبان و پیشهوران نظارت دارند، مأموران #امر_به_معروف و نهى از منکر و امثال آنها.
اما با دقت مى توان هر یک از اینها را زیر مجموعه گروه هاى هفت گانه فوق شمرد; مثلاً عاملان حسبه زیر مجموعه گروه قضات و کارگران تحت عنوان «اَهْلُ الصَّناعات» و کسبه و پیشه وران تحت عنوان تجار و مأموران اطلاعاتى تحت عنوان «عُمّالُ الإنْصافِ وَ الرِّفْق» قرار مى گیرند.
پاورقی :
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#خاطرات | امام جماعت نمونه
هنگامى كه در مسجدى حضور جوانان را مىبينم خوشحال مىشوم و بدنبال دليل آن مىروم.
گذرم افتاد به مسجدى پرجوان در شميران؛ وقتى پيگيرى كردم ديدم امامجماعت مسجد سالى چند بار عكس شاگردان ممتاز را تهيه و در تابلويى خارج از مسجد در معرض ديد عموم به نمايش مىگذارد. دانش آموزان جذب اين كار شده به #مسجد مىآمدند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مظلوميّت امام حسين عليه السلام
در زمان ستمشاهى رضاخان، روضهخوانى ممنوع بود، پدران ما از مجالس روضهخوانى مخفى و محرمانه خاطرات جالبى تعريف مىكردند.
يكى از بزرگان مىگفت: در قم زيرزمينهاى خانهها را به هم متّصل كرده بودند و مخفيانه در ساعتى خاص جمع مىشدند و روضه مىخواندند.
روزى آيتاللّه خوانسارى در راهرو يكى از زيرزمينها آنقدر گريه كرد كه غش كرد و مىفرمود: چقدر #امام_حسين عليه السلام مظلوم است كه ما نمىتوانيم حتّى علنى برايش #اشك بريزيم!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | عوامىگرى
مرحوم آيت اللّه العظمى بروجردى به عزاداران هيئتى فرمودند: بعضى از كارهاى شما هنگام #عزادارى خلاف شرع است، انجام ندهيد.
آنها گفتند: سالى ٣٦٠ روز ما مقلّد شما هستيم، سالى چند روز هم شما مقلّد ما باش!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | اعتراف به اشتباه
در منزل آيت اللّه العظمى بروجردى در جلسهاى علما جمع شده بودند.
يكى از علماى تهران هم مهمان جلسه بود، موضوعى علمى مطرح شد، علماى قم و #آيت_اللّه_بروجردى يك نظر داشتند و اين عالم تهرانى نظرى خلاف آنها. جلسه تمام شد؛ پس از چند روز مرجع بزرگوار متوجّه شد كه حق با آن عالم تهرانى است، لذا در نامهاى به او نوشت:
حق با شما بوده است و با كمال بزرگوارى به #اشتباه خود اقرار كرد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | اوج تواضع
جوانى قارى قرآن از مصر مهمان جمهورى اسلامى ايران بود.
وقتى به زيارت آيتاللّه العظمى #گلپايگانى قدس سره در قم نائل شد، حضرت آيت اللّه گلپايگانى به او فرمود: ممكن است من حمد و سورهام را براى شما بخوانم تا ببينيد چطور است؟
اوج #تواضع را ببينيد؛ عالم و مرجعى نود ساله حمد و سورهاش را نزد جوانى كم سن و سال مىخواند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | ساده زيستى مراجع شيعه
آيت اللّه العظمى بروجردى قدس سره مريض شده بود.
شاه براى تظاهر دستور داد پزشكى از خارج آوردند و به اتّفاق هيئتى از پزشكان ايرانى وارد منزل آقا شد.
از قبل به او گفته بودند كه ايشان رهبر شيعيان است، پزشك غربى گفت: من محلّ سكونت پاپ را ديدهام؛ امّا سادگى زندگى رهبر شما مرا متحوّل كرد.
#ساده_زیستی
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حقّ كتاب
به منزل استاد بزرگوارم آيتاللّه ستوده قدس سره رفته بودم.
به ايشان گفتم: چرا اينقدر تعداد كتابهاى شما كم است شايد از پنجاه جلد كمتر بود.
فرمود: به #آقا_ضياء_عراقى گفتند: كتابهاى شما همين چند تاست؟ گفت: بله، از همين چند تا هم شرمنده هستم. چون ممكن است نتوانم حقشان را ادا كنم.
#کتاب
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حقّاً كه تو محقّقى
عالم بزرگوار شيعه مرحوم محقّق در خواب ديد كه كسى به او مىگويد: فردا صبح، به اوّلين كسى كه وارد مسجد مىشود احترام كن.
از خواب برخاسته هنگام صبح به مسجد رفت، ديد سگى وارد شد.
آقا، سگ را از مسجد بيرون راند.
شب بعد مجدداً در خواب به او گفتند: مگر به تو نگفتيم اوّلين موجودى كه وارد مسجد مىشود احترام كن؟
روز دوّم كه وارد مسجد شد باز سگى آمد او هم سگ را از مسجد راند. تا چند روز اين واقعه تكرار شد و محقّق به وظيفهاش عمل مىكرد و مىفرمود: من بيدارى را فداى #خواب نمىكنم، از نظر فقهى سگ نجس است و نبايد گذاشت وارد مسجد شود.
پس از آن به او خطاب شد: حقّا كه تو محقّقى.
#محقق
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | بىسواد حكيم
يكى از دوستان روحانى مىگفت: با اتوبوس در حال مسافرت بودم، افكار گوناگون به من هجوم آورده بود، با حالتى خاص اين شعر را زمزمه كردم:
الهى جسم و جانم خسته گشته
دَرِ رحمت به رويم بسته گشته
فرد به ظاهر بىسوادى كه در كنارم نشسته بود رو كرد به من و گفت: جسم و جانت خسته گشته برو بخواب، ضمناً درِ رحمت خدا هم بر كسى بسته نگشته. 😁
از حرف خود خجالت كشيدم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | خادم مردم
در يكى از شهرها در ايام #انتخابات خربزه فروشى با بلندگوى📣 خود براى يكى از نامزدهاى مجلس تبليغ مىكرد.
گفتند: تو برو خربزهات را بفروش، چكارت به اين كارها.
گفت: اگر من ماشينم را هم بفروشم بايد او به مجلس برود!
گفتند: مگر از اقوام شماست و يا وعدهاى به شما داده است؟
گفت: هيچكدام؛ فرزندم به جبهه رفت و مجروح شد و الآن در خانه بسترى است و اين نامزد مجلس، معلّمى است كه هفتهاى دو روز به عيادت فرزندم مىآيد و درسهاى عقب افتادهاش را جبران مىكند و اين بيانگر آن است كه او در #خدمت نيازمندان و خدمتگزار مردم است.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | سعۀ صدر
به يكى از مراجع تقليد گفتند: فلان طلبه كه از شما شهريه مىگيرد، شما را دوست ندارد!
گفت: مىدانم ولى باز به او شهريه مىدهم، چون از شرائط گرفتن #سهم_امام دوست داشتن نيست؛ بلكه شرطش نياز است.
#سعه_صدر
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مرجع خبير
يكى از تجّار تهران فرزند نابابى داشت. چون سنّى از او گذشته بود به قم آمد و خدمت آيةاللّه العظمى بروجردى قدس سره رسيد و گفت: پسرى دارم هرزه و نمىخواهم عصارۀ عمرم يعنى دارايى و اموالم به دست آدم فاسدى مثل او بيفتد و تمام اموالش را به آقا داد و پس از مدتى از دنيا رفت.
فرزند او به قم آمد و خدمت آية اللّه بروجردى رسيد و گفت: پدرم اموالش را به شما سپرده تا بدست من نرسد، درست است كه من گذشتۀ بدى داشتهام، ولى اگر پولها را به من بدهيد من رفتارم را عوض مىكنم.
آقا دستور دادند پولها را به او بدهند.
بعضى از اطرافيان از اين كار ناراحت شدند، آقا فرمودند: شما مىگوئيد من با اين پولها حوزه علميه بسازم، طلبه #تربيت كنم و در بين طلبهها بعضى مبلّغ و اثرگذار شوند و به تبليغ بروند و براى مردم سخنرانى كنند تا بعضى عوض شوند، خوب اين آقا از همين الآن مىگويد من مىخواهم عوض شوم.
#خبیر
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | قضاوت عجولانه
در دوران جنگ يكى از برادران رزمنده مرخصى گرفته وارد شهر خود شد.
همين كه به منزلش نزديك شد ديد همسرش بدون #حجاب داخل كوچه است، نزديكتر شد ديد مردى هم داخل خانه است!
خشمگين شده به او حمله كرد. غافل از اينكه در خانه مارى پيدا شده و همسرش وحشتزده از خانه بيرون دويده و مرد همسايه داخل خانه رفته تا مار 🐍 را بگيرد!
#قضاوت
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | مبارزه با #شيطان
كاسبى بود در بازار كاشان كه به شاگرد خود مىگفت: اگر مشترى آمد و قيمت جنس را پرسيد و من #دروغ گفتم، تو به صورت من تف بينداز تا من دست به چنين كارى نزنم.
قرار ما اين است اگر اينكار را كردى نصف مغازهام را به تو مىدهم و اگر در برابر انحراف و عمل شيطانى😈 من سكوت كنى اخراجت مىكنم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حافظ قرآن يا محافظ قرآن
در سرزمين حجاز از يكى از شخصيّتهاى ايران پرسيدند: شما در ايران چند نفر حافظ قرآن داريد؟ گفته بود: ما حافظ قرآن كم داريم، امّا محافظ #قرآن زياد!!
#حفظ
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | طرّاحى خدا
عبدالفتاح عبدالمقصود از دانشمندان بزرگ اهل تسنن در مصر است. مرحوم شهيد مفتح قبل از انقلاب ايشان را به ايران دعوت كرد.
يك روز ايشان را به قم آورد تا در جمع فضلا صحبت كند.
از جمله مطالب جالبى كه اين عالم سنّى در جمع علماى شيعه گفت، اين بود: آيا مىدانيد چرا على عليه السلام در كعبه به دنيا آمد؟
خودش در پاسخ گفت:
به نظر من چون مردم به سوى كعبه نماز مىخوانند خداوند طرحى ريخت تا هر كَس كه به #كعبه توجّه مىكند به علىّ عليه السلام نيز توجّه كند و به اين دليل زايشگاه على علیهالسلام كعبه شد.
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────