eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
889 عکس
65 ویدیو
135 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع می‌شود این شعرِ تازه با زینب مگر که گوشه‌ی چشمی کند به ما زینب هزار فاطمه گفتم هزار تا زینب سلام حضرت بانو! سلام یا زینب! بغیر تو ز تمامی خلق دل کندیم به چادر تو همیشه دخیل می‌بندیم حیا به پاکی تو اقتدا مکرر داشت علی به یُمن تو در خانه‌اش دو کوثر داشت خوشا به‌حال حسینی که چون تو خواهر داشت و با تو فاطمه آیینه در برابر داشت می‌آید از گل سجاده‌ی تو عطر خدا فدای نافله‌هایت عقیله‌ی طه اراده کرد خدا تا به عشق جان بدهد به خاکِ سردِ زمین، نور آسمان بدهد تورا نشان تمام پیمبران بدهد که پیش صبر شما، صبر، امتحان بدهد به آستان شما، کوه، سجده خواهد کرد و هر مجاهدِ نستوه، سجده خواهد کرد تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی میان حادثه‌ها شیر زن شدی بی بی شبیه مادر خود ممتحن شدی بی بی کِسای روی سر پنج تن شدی بی بی همیشه ذکر لب اهل بیت نام شماست منم غلام کسی‌که خودش غلام شماست ظهور عزت پروردگار، خطبه‌ی تو کلاس صبر، کلاس وقار خطبه‌ی تو قرار داده به هربی قرار، خطبه‌ی تو دمی شد از دودم ذوالفقار، خطبه‌ی تو کشانده‌ای تو به حیرت همه نظرها را زبان سرخ تو بر باد داده سرها را پناه امت پیغمبر است چادرتان زمان وحشت ما سنگر است چادرتان یقین که فاتح صد خیبر است چادرتان و سایبان، وسط محشر است چادرتان ندیده «مردی» دوران به مردیِ این زن که رفته است به جنگِ عقیده با دشمن اگرچه رنج و بلا دید جا نزد اصلاً به راه عاشقی‌اش پشت پا نزد اصلاً به جز حسین کسی را صدا نزد اصلاً و دست رد به غم کربلا نزد اصلاً درست مثل علی در نبردها غوغاست شجاعتش به‌خدا چون شجاعتِ زهراست عقیله بود ولی در حصار غربت بود هجوم درد به قلبش ورای طاقت بود همیشه سهمیه‌اش از جهان مصیبت بود دلش شکسته‌ی گودال بود و غارت بود نرفته است ز یادش هجوم سر نیزه سری که ذبح شد از پشت و رفت بر نیزه... ✍ 🆔@ghararenokary
شمسِ حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شأن نزول إنّما زینب است فاطمه‌ی کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا دُرّ ناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب‌زده‌گان! نسیم رحمت وزید دوباره شمسِ روی حیدر دمید آینه‌ای به دست زهرا رسید فاطمه‌ی علی‌نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه‌ی تو عرش خدا نُه فلک از خاک رهت شد بنا خانه‌ی تو مطاف ارض و سما کعبه‌ی سیار خدا زینب است بیا و جلوه‌ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه‌ی سوره کوثر ببین حَسن حَسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسینِ دیگر ببین پنج تنِ زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین! آمدی ای روح و روان حسین! آمدی ای دل نگران حسین! جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس، چراغ در این خانه‌ات ماه، غبار در کاشانه‌ات ارض و سما گر شده پروانه‌ات یافته این گونه شفاخانه‌ات تهمت عقل است به دیوانه‌ات دوای ما نعره‌ی یا زینب است هیبت روی تو سرا پا علی فاطمه‌ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل تو، الا علی می‌وزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه‌ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه‌ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه‌دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هُرم این تب یکی‌ست تا به سحر مسیر هر شب یکی‌ست هر چه نوشتیم مرکب یکی‌ست چنان که نام خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست جانِ میانِ هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشر است عرصه‌ی حشر از نم گریه، تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه‌ی روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پُر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله‌ی منبر تو عباس بود ستون خیمه‌ی سما زینب است سیل کرم لحظه‌ی باریدنت گُل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه‌ی حسین دیدنت حسین را چهره‌گشا زینب است از نگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه‌ی هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بُوَد در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصلِ خطاب خطبه‌ها زینب است ✍ 🆔@ghararenokary
بهترین خواهر دنیا زینب زهره‌ی حضرت زهرا زینب همه پست‌اند و معلا زینب همه خاکند و مطلا زینب قبله‌ی قبله‌نماها زینب! زده امشب به سرم شور نجف پای من واشده در طور نجف منم و مستی انگور نجف مات کرده همه را نور نجف نور بخشیده نجف را زینب شب یلدای علی گشت سحر کوثر آورده به دنیا کوثر حق مبارک بکند پیغمبر! رحمت خانه که باشد؟ دختر! رحمت خانه‌ی مولا زینب... عشق تا روز ابد حیرانش عقل آشفته و سرگردانش صبر زانو زده بر عنوانش کشتی کرببلا سُکانش... نیست دست کسی الا زینب! مانده در حسرت رویش خورشید سخنش آیه‌ی قرآن مجید پدری زینت اینگونه ندید آنکه زد بر دهن شوم یزید... مانده‌ام بود علی یا زینب! دامنی قرص قمرپرور داشت از رقیه چه کسی بهتر داشت؟! این سه ساله شرفی دیگر داشت! پرچم آل علی را برداشت! پس رقیه شده حالا زینب گرچه او صابره‌ی عالم بود... تکیه‌ی محکم آقا هم بود.. قدش از داغ برادر خم بود مَحرم شاه چه بی مَحرم بود بی برادر شد و تنها زینب... روز و شب یاد بیابان می‌کرد گریه بر آن تن عریان می‌کرد گله از خار مغیلان می‌کرد یاد ویرانه فراوان می‌کرد ای فلک! قهر شدی با زینب... ای فلک داغ برادر دیدم شمر را دست به خنجر دیدم کوچه‌بازار مکرر دیدم من از این‌ها غم بدتر دیدم شد تماشا به گذرها زینب... ✍ 🆔@ghararenokary
بند اول: ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حُسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مُهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده‌ام که در اثر روسیاهی‌ام‌ خیمه‌نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه‌ی او هم نرفته است سوگند می‌خورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده‌ای که گفت: (زینب عفیفه‌ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی‌دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی‌دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شأن زینب کبری نگفتنی‌ست چون عارفی که قِصه‌ی رازِ مگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می‌خواست از حکایت محسن کند سؤال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می‌زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی‌زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی‌زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه‌گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره‌ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته‌ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بُوَد که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان‌ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده‌ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه؟! کز گفتن و شنیدن آن، قلب مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه‌ی شمشیر و خنجر است آن سینه‌ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه‌ی شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) ✍حجت‌الاسلام 🆔@ghararenokary
نشستم عشق را معنا كنم دل گفت: يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت: يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت: يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت: يا زينب زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه‌ی از او نوشتن شد، قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فداي او، هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا، بگو جانِ علي زينب نگو دختر، بخوانش مرد ميدانِ علي زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب علی دستان الله است و دستان علي زينب علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم‌ها جاري سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم‌هايت شوق ديداري و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست مي‌داری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می‌خواند طپش‌های دلت نام برادر را كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قدِ خم داری همان دست کریمی که حسن دارد، تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آل‌ت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین، اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین، اینسان لبالب نیست میان سینه‌ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت! الا ای عشق حیرانت! چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه‌ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی، نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده‌ها می ریخت اشک عمهٔ سادات... ✍ 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود ولادت حضرت زینب (س) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ می وزد بوی گل از باغ کوثر آمده زینت زهــرا و حیدر آیت رحمت یـار ولایت یا زینب یا زینب عیدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ دست قدرت به بال هر فرشته با پیام خـــدا چنین نوشته ای خواهر ماه ولیّـــة الله یا زینب یا زینب عیدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ای حبیبه که خواهر حسین است همه جـا یا رو یاور حسین است گویـد برادر در عید خواهر یا زینب یا زینب عیدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ کوثـر دوم این خانواده نام او را خدا زینب نهاده ذکـر ملائک باشـد یکایک یا زینب یا زینب عیدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ در ولادت که اشکش بر دو عین است خنده بر لب زدیدن حسین است ای تازه مولود عصمت معبود یا زینب یا زینب عیدت مبارک ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اثر از: نعیمی (قم) التماس دعا ـ وطنی 🆔@ghararenokary
سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir زینبا قله ایثاری / زینبا اوج وفاداری جبل الصبر معلایی / خون حیدر توو رگات جاری آره خواهر اباالفضل و / دختر حیدر کراری تویی ثانی زهرا - زینب زینب الا زینت مولا - زینب زینب آره بعد اباالفضل - پرچمداری تویی صاحب فتوا - زینب زینب زینب زینب 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir زینبا نطق تو کوبنده / زینبا عشق تو پاینده کی مث بابات علی آخه / خیبرو با یه نگاش کنده هیبت یزیدو اون کاخش/ به یه اخم حیدریت بنده به قلبم ضربانی - زینب زینب آره کهف امانی - زینب زینب شبیه خود مولا - منبر رفتی چه نطقی چه بیانی - زینب زینب زینب زینب 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir همه ی زندگی زینب / تویی تو یا ابی عبدالله الهی نباشه یک لحظه م / دستم از دامن تو کوتاه یه سلام از ته دل میدم / برسه به محضرت ای شاه من و شور غم تو - ارباب ارباب شکوهِ علم تو - ارباب ارباب بهشتو واسه آدم - معنا کرده هوای حرم تو - ارباب ارباب ارباب ارباب 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir یا علی بن ابی طالب / ذکر تو دم مسیحامه هر کسی دلش یه جا گیره / من نجف تموم رویامه می کوبم رو سینم و میگم / علی تا همیشه آقامه علی شور اذانا - حیدر حیدر علی جان تو "هَدانا" - حیدر حیدر آره عشقتو دارم - توی سینم به تو میگم "اَبانا" - حیدر حیدر حیدر حیدر 🆔@ghararenokary
سلام الله علیها * "تضمین از اشعار استاد عابد تبریزی رحمت الله علیه" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir نور چشای پیمبره / دختر زهرا و حیدره گل بریزید خیر مقدمش / که دل عالم رو می بره چه شور و شوقی - توو عرش اعلاس هلهله روی لب ملک توی مدینه - میرسن امشب خدمت بانوی نه فلک ۲ "تندیس وقار و آیت حلم تدریس وفا حکایت علم ترکیب حیا و جوش مذهب آورده زنی به نام زینب"* ۲ عقیله بنی هاشم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir شده دلش پابست حسین / ذکر لبش پیوسته حسین اگه داره لبخند می زنه / قنداقشه توو دست حسین همه میگن که - صورت ماهش بی شباهت به خدیجه نیست سِیر نبوت - راه امامت بدون تو بی نتیجه نیست ۲ "ماه فلک آفرین تقوا همزاد حیا، قرین تقوا اسطوره همت و شهامت اعجوبه کارگاه خلقت"* ۲ عقیله بنی هاشم ۴ 🆔@ghararenokary