8310.mp3
268.6K
💐#امام_حسن__ع__واحد
من از شاه مدینه ، یوسف چاه مدینه
میخوام که گذرم بیفته به راه مدینه
براش غلغله می شه هرگذرگاه مدینه
شب و روزشو میکنه یکی ماه مدینه
طلب کردم رزق عالی ،از دست این آقازاده ی مولی الموالی
با دست پر بر میگرده ، هرکی بره پابوس حسن با دست خالی
تو تاج سروریم یاحسن یا حسن
(کریم بن الکریم یا حسن یا حسن)(2)
بند دوم:
به تنهایی نمیشه، دلی دریایی نمیشه
گدایی تو بی رخصت بالایی نمیشه
گدای در خونه ت دیگه هرجایی نمیشه
ته عشقِ به تو ختمِ به رسوایی نمیشه
با تو آقا میشم بیمه ، مهر تو همیشه سایه ی بالا سریمه
لطفت بی حد ، جد اندر جد ، بیخود نمیگن حسن کریم بن الکریمه
گدای این دریم یا حسن یا حسن
(کریم بن الکریم یا حسن یا حسن)(2)
بند سوم:
بیا دربدرم کن ، از غمت شعله ورم کن
کرمخونه تو عشق منو مشمول کرم کن
سحر ساحت عشقه منو اهل سحرم کن
سحرهایی که زهرا تو بقیعه خبرم کن
شمع شبهام سوزو سازم ، ای سجده به خاک قدمت رکن نمازم
دیشب دیدم توی خوابم دارم واسه صحن تو یه گلدسته می سازم
ما همه نوکریم یا حسن یاحسن
(کریم بن الکریم یا حسن یا حسن)(2)
شعر و سبک:
مظاهر کثیری نژاد
➰➰➰➰
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
@ghararenokary
20319_1631601901815.mp3
554.5K
#امام_حسن__ع__نوحه
روزه دارم من و خون دل افطار من شد
خواهرم گریه کن لحظه ی مرگ حسن شد
طشت پر خون خبر دارد ز حالم
که زد آتش عدو بر پرو بالم
یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان
دل من ای خدا زخمی از زخم زبان بود
قصه ی مرگ من ، داغ مادری جوان بود
کودکی بوده ام دیدم که مادر
بین دیوار و در گردیده پرپر
یا حسن......
ای مدینه شده رنگ لاله کفن من
تیر دشمن زده بوسه ها بر بدن من
بر غریبی ی من زهرا بگرید
بر لب تشنه ام دریا بگرید
یا حسن.....
□□□
شمع من قطره قطره مریز اشک جدایی
ای برادر تو مذبوح دشت کربلایی
یک دل و داغ بی اندازه سخت است
یک تن و اسب و نعل تازه سخت است
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
میثم مومنی نژاد
➰➰➰➰
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
@ghararenokary
25316-1662192738727.mp3
418.8K
#امام_حسن__ع__زمینه
از زهر جفا سوخت خدایا جگر من
شد قاتل من همسر بیدادگر من
بی یار و حبیبم غم گشته نصیبم
در کوچه و مسجد در خانه غریبم
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان
یک عمر جفا دیدم و لب باز نکردم
با هیچ کسی درد دل ابراز نکردم
غم دارم و اما غمخوار ندارم
بین همه شهر یک یار ندارم
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان
یک عمر غم کوچه بلای دل من بود
در کوچه مغیره به خدا قاتل من بود
لرزاند به کوچه او پیکر ما را
پیش نگه ما زد مادر ما را
مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان
عبدالحسین
➰➰➰➰➰
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
@ghararenokary
20890-1635835579765.mp3
619.5K
#امام_حسن__ع__شور
عشقمه سینه زنی عاشقی علنی
نوکرتم یاحسن وسط قلب منی
حضرت محترمی آقای باکرمی
دلای ماحرمت کی میگه بی حرمی
آسمون صحن بارگاهت
راه جنت مسیر راهت
کلهم انبیا سپاهت حسن
تاقیامت غلامم
تاهمیشه امامی
محضرت در رکوعم
واجب الاحترامی
یا معزالمومنین یا حسن یا مجتبی
یل امیرالمومنین یا حسن یا مجتبی
بند دوم
تودلم غم تو رولبم دم تو
پیش خدا به خدا بالائه پرچم تو
نوکرتم ز ازل عشق تو خیرالعمل
اسم تو تو دهنم شیرین مثل عسل
نوکریت افضل الکماله
عشق تو روزی پیالمه
یاحسن نقش رو مدالمه حسن
نوکریت افتخارم
بهترین روزگارم
دوست دارم که سرم رو
هدیه واست بیارم
یا معزالمومنین یا حسن یا مجتبی
گل پسر ام البنین یا حسن یا مجتبی
بند سوم
ذکر حسن میگیرم آسمونیم میکنه
یه روزی پا حرمش قربونیم میکنه
عمریه که دل من خورده به نام حسن
حسن امام من و منم غلام حسن
روبه ایون طلاش می خونم
بسته به نوکریش جونم
باحسن هستم و میمونم حسن
آخر با مراما
کربلامو میخواما
انت فی قلبی عشقم
نوکرم یا اماما
یا معزالمومنین یا حسن یا مجتبی
از تو میخوام اربعین یا حسن یا مجتبی
محمد حبیب زاده
➰➰➰➰➰
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
@ghararenokary
السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی علیه السلام
#ماه_صفر
#هفتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
#مقتل_امام_مجتبی
#تاریخ
#احادیث
@ghararenokary
✅اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع)
📚مناقب آل أبي طالب، ابن شهرآشوب، ج4، ص: 19
🔸أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ الْحَسَنُ لَا يَرُدّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ ضَحِكَ وَ قَالَ أَيُّهَا الشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شُبِّهْتَ فَلَوِ اسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوْ اسْتَحْمَلْتَنَا حَمَّلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ ارْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالًا كَبِيراً فَلَمَّا سَمِعَ الرَّجُلُ كَلَامَهُ بَكَى ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالاتِهِ» وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ الْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اللَّهِ إِلَيَّ وَ حَوَّلَ رَحْلَهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ ضَيْفَهُ إِلَى أَنِ ارْتَحَلَ وَ صَارَ مُعْتَقِداً لِمَحَبَّتِهِم.
🔹مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مرکب بود. مقابل آن حضرت ایستاد و شروع به ناسزا گفتن نمود.
🔸حضرت سکوت نمود و پاسخ او را نداد. وقتی آن مرد مسافر دشنام گویی خویش را به پایان برد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی بر لب آورد و چنین سخن آغاز نمود:
▪️ای پیرمرد! به گمانم غریبی!
▪️گویا دچار اشتباهی شده ای!
▪️اکنون اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو خواهیم نمود؛
▪️اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم؛
▪️اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم؛
▪️اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم؛
▪️اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم؛
▪️اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم؛
▪️اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم؛
▪️اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم؛
▪️اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم؛
✳️اکنون بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی،
▪️زیرا منزل ما وسیع است و اسباب رفاه و آسایش در آن فراهم می باشد... 😭وقتی آن مرد شامی جملات مهر آمیز امام را شنید شروع به گریستن کرد و گفت:
🔹شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. پیش از این تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد من بودید اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم.
🔸آن مرد اسباب و وسایل خویش را به منزل امام برد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدین به محبت این خاندان شد.
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
✅ @hosenih_maghtal
➰➰➰➰
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
#آموزش_مداحی_تخصصی
#مداحی_حرفه_ای
#هفتم_صفر
#تاریخ
#احادیث
@ghararenokary
✅منع دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر(ص) و تیرباران بدن مبارک
🔹در كتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانى مروانى در شرح حال امام حسن - علیه السّلام - از على بن طاهر بن زید روایت مى كند كه وقتى خواستند امام حسن - علیه السّلام - را دفن كنند، عایشه سوار قاطرى شد و از بنى امیه و مروان حكم و سایر طرفداران ایشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه السلام می شوراند.
🔸عایشه گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی گذارم حسن علیه السلام را در اینجا (کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و اله و اتاق حضرت زهرا سلام الله علیها) دفن کنید. و جنازه آن حضرت را تیرباران کردند تا آنکه هفتاد تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند.
🔹در آنجا بود كه ابن عباس گفت: روزى قاطر سوار و روزى شتر سوار است ! یعنی روزی سوار بر شتر می شود و به جنگ با مولا علی علیه السلام می رود و روزی بر قاطر سوار می شود و با جنازه حسن بن علی علیه السلام مقابله و جنگ می کند.
🔸مسعودى مى نویسد: آن روز عایشه سوار قاطر سفید و سیاهى بود. شاعر در همین خصوص مى گوید:تجملت تبغلت و لو عشت تفیلت /لك التسع من الثمن و فى الكل تصرفت
🔹یعنى : اى عایشه ! روزى سوار شتر شدى ، روز دیگرى هم قاطر سوارى كردى ، اگر بمانى ، سوار فیل هم خواهى شد! تو از هشت یك ارث خانه پیغمبر، یك نهم مى برى ، ولى همه را تصرف كردى . (یعنی با اینکه تنها مالک بخشی از خانه پیامبراکرم صلی الله علیه و اله هستی ولی در همه آن تصرف کردی و مانع دفن امام حسن علیه السلام در آن خانه شدی.)
📚منبع:
▪️مقاتل الطالبین،74
✳️برای مطالعه بیشتر در مورد این حادثه:
▪️منع عایشه از دفن کردن امام حسن علیه السلام: الطبقات 8/175، مختصر تاریخ دمشق، ابن عساکر ترجمة الامام الحسن علیه السلام، و انساب الاشراف، ترجمة الامام الحسن 3/61، مقاتل الطالبین 74. عایشه سوار قاطر شد و با بنی هاشم مبارزه کرد تا جسد امام حسن علیه السلام دفن نشود: مجمع البحرین، الطریحی1/572، شرح اصول کافی، المازندرانی 6/167، الایضاح، ابن شاذان 262، تاریخ الیعقوبی 2/225 ...
#حضرت_حسن علیه السلام
#امام_حسن_مجتبی ع
✅ @hosenih_maghtal
➰➰➰➰➰
#مقتل_امام_مجتبی
#تاریخ
#احادیث
#هفتم_صفر
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #امام_حسن_به_مغیره_گفت
🔹 گفتار امام حسن به #مغیرة_بن_شعبه
🔸و نیز #سلیم_بن_قیس روایت کرده که امام #حسن_مجتبی (ع) در احتجاج خود به #معاویه و طرفدارانش در گفتار مشروحی، در پاسخ «مغیرة بن شُعبه» که به حضرت علی (ع) تهمت های ناروا زده بود، فرمود:
🔸«و امّا تو ای مُغیره بن شُعبه! دشمن خدا و مخالف قرآن و وتکذیبکنندهی پیامبر (ص) هستی... و تو ضربت بر دختر رسول خدا (ص) زدی بطوری که او را مجروح ساختی و موجب سقط جنین او شدی، تا با جسارت و هتّاکی خود، با رسول خدا (ص) مخالفت کنی و سخن آن حضرت را در شأن فاطمه (س) کوچک بشمری آنجا که به فاطمه فرمود:
🔹اَنْتِ سَیِّدَةُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ: «تو سرور زنانِ اهل بهشت هستی»، ای مغیره! خداوند تو را به دوزخ افکند، و سنگینی گناه گفتار دروغین تو را به گردنت نهد»
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان شیخ عباس قمی(ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_علی علیه السلام
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#مقتل_امام_مجتبی
#تاریخ
#احادیث
#هفتم_صفر
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
@ghararenokary
✅جریان مسمومیت، شهادت و تشییع امام مجتبی(ع)
🔹جعده درخواست معاویه را عملی کرد و امام علیه السلام را مسموم ساخت. معاویه خوش خدمتی جعده را با پول پاسخ داد؛ اما هیچگاه او را به عقد یزید در نیاورد.
🔸پس از شهادت امام حسن علیه السلام جعده با مردی از آل طلحه ازدواج کرد و از او صاحب فرزندانی شد. از آن پس هرگاه بین فرزندانی از قریش و آن فرزندان گفتگویی در می گرفت؛ قریشی ها آنها را سرزنش کرده و آنها چنین خطاب می کردند:
▪️یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاجِ ؛
▪️ای فرزندان زنی که شوهران خود را مسموم می کند. (1)
📚شیخ مفید(ره) این دانشمند پرآوازه اسلامی در کتاب «الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد» خود که به «الارشاد» معروف است در فصل مربوط به شهادت امام حسن علیه السلام می نویسد:
🔹معاویه برای جَعده، دختر اشعث بن قیس پیغام فرستاد که:
▪️أَنِّی مُزَوِّجُكِ یَزِیدَ ابْنِی عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ ؛
🔸من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه [امام] حسن [علیه السلام] را مسموم کنی و او را به قتل رسانی. هزار درهم نیز برای او فرستاد.
🔹زمانی که لحظه شهادت امام حسن علیه السلام نزدیک شد. آن حضرت برادرش حسین بن علی علیهما السلام را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به او گفت:
▪️«یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ»؛
▪️اى برادر! به زودى از تو جدا میشوم و به دیدار پروردگار خود، نائل میگردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد؛
▪️می دانم چه كسى این جفا را بر من كرده و این ظلم از كجا سرچشمه گرفته؛ من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم كرد؛
😭ولی سوگند به حقى كه بر تو دارم از تو می خواهم که این پیشآمد و مرتكب آن را تعقیب مكن و منتظر قضای الهی درباره من باش.
🔸«فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ كَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا فَادْفِنِّی هُنَاكَ»؛
🔹هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و كفن كن و بر تختخه ای (تابوتی) گذارده؛ كنار مزار جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله ببر تا تجدید عهدى كنم.
✳️سپس مرا به سوی قبر جده ام فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمومنین) منتقل کن و در آنجا به خاك بسپار.
🔻سپس فرمود:
🔹به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که میخواهى مرا در كنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم میآیند و مقابلتان می ایستند.
✳️اكنون به تو سفارش میكنم براى خاطر خدا سعى كن در پاى جنازه من، خونی ریخته نشود.
🔸پس از آن درباره خانواده و فرزندانش و آنچه از او باقی می ماند به امام حسین علیه السلام وصیت کرد و نیز آنچه را که امیرالمومنین علیه السلام هنگام شهادت و انتقال امامت به امام حسن علیه السلام به او وصیت کرده بود به برادرش امام حسین علیه السلام وصیت نمود.
🔹بعد از آنکه امام حسن علیه السلام چشم از دنیا فرو بست؛ امام حسین علیه السلام ، برادر را غسل داد و كفن كرد و بر روى سریری گذارد تا طبق وصیتش براى آخرین وداع ، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول خدا ص ببرد.
🔸مروان و سایر بنی امیه که جزء دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا صلی الله علیه وآله به خاک بسپارند.
🔸 از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند.
🔹فَلَمَّا تَوَجَّهَ بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ إِلَى قَبْرِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِیُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً أَقْبَلُوا إِلَیْهِمْ فِی جَمْعِهِمْ وَ لَحِقَتْهُمْ عَائِشَةُ عَلَى بَغْلٍ وَ هِیَ تَقُولُ مَا لِی وَ لَكُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُدْخِلُوا بَیْتِی مَنْ لَا أُحِبُّ
🔸همینکه امام حسین علیه السلام بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد؛ طرف مقابل (پیروان سقیفه) در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند.
✳️عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالی که می گفت:
🔺ما را با شما چه کار؟!
🔺می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی (و ارادتی) نسبت به او ندارم؟
✳️مروان که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت:
▪️ أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَةِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ؛
🔹عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟! چنین چیزی نشدنی است.
✳️و بعد با جمله وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ؛ تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.
🔹نزدیک بود فتنه ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت:
🔸ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ
؛ برگرد به همان جایی که بودی؛ ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک می سپاریم.
🔹مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی و لکن آن حضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و می دانست که نباید خرابى در آن پدید آید،
✳️چنانچه این كار را دیگران كردند و بدون اذن آن حضرت صلی الله علیه وآله به خانه اش وارد شدند،
✳️سپس رو به عایشه کرد و گفت:
🔸وَا سَوْأَتَاهْ یَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ یَوْماً عَلَى جَمَلٍ تُرِیدِینَ أَنْ تُطْفِئِی نُورَ اللَّهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ ارْجِعِی
🔻این چه رسوائى است؟
🔻عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) می خواهى نور خدا را خاموش كنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد!
🔻از آنچه می ترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمی کنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى؛
🔻ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
🔹وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ كَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْكُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَكُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْكُمْ لِأَنْفُسِنَا.
🔸امام حسین علیه السلام فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود كه در پاى جنازه او خونی ریخته نشود می دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند.
🔹شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شكستید و شرائط آن را باطل ساختید.
🔸آنگاه جنازه مظلوم امام مجتبى علیه السلام را به طرف بقیع برده و در كنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. (2)
📚منابع:
1. الإرشاد ج2 ص 16
2. همان ص17- 19
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
✅ @hosenih_maghtal
➰➰➰➰➰
#مقتل_امام_مجتبی
#تاریخ
#احادیث
#هفتم_صفر
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
@ghararenokary
✅ علت گریه امام حسن (ع) هنگام شهادت
🔻امام حسن (ع) به هنگام شهادت می گریست.
شخصی از آن حضرت پرسید: شما چرا گریه می کنید؟
🔺زیرا نسبتی که شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید کسی ندارد و بیست بار پیاده حج بجا آوردی و سه بار مالت را با خدا تقسیم کردی؟
▪️قال علیهالسلام:
▪️انما أبکی لخصلتین لهول المطلع و فراق الأحبة(۱)
🔻امام حسن علیهالسلام فرمود:
🔹برای دو مورد گریه میکنم:
▫️برای هراس از لحظه ی دیدار و دیگری جدایی یاران.
🔺و در حدیث دیگری آمده است: امام حسین علیهالسلام از امام حسن علیهالسلام پرسید:
🔸 چرا بیتابی می کنی؟ با اینکه بر پدرانت رسول خدا و علی علیهالسلام و مادرانت فاطمه و خدیجه و داییهایت قاسم و طاهر و بر عموهایت حمزه و جعفر وارد می شوی؟.
▪️قال علیهالسلام:
▪️یا أخی ما جزعی الا أنی أدخل فی أمر لم أدخل فی مثله و أری خلقا من خلق الله لم أر مثلهم قط(۲)
🔺امام حسن علیهالسلام فرمود:
🔹برادرم! بی تابی من جز برای آن نیست که وارد فضایی می شوم که تاکنون وارد چنین فضایی نشده ام و آفریدگانی از خلق خدای می بینم که هرگز چون آنها را ندیده ام.
🔻و در حدیث دیگری آمده است: از امام علیهالسلام علت گریه اش را پرسیدند.
▪️قال علیهالسلام:
▪️انی أسلک طریقا لم أسلکها، و أقدم علی سید لم أره(۳)
🔸امام حسن علیهالسلام فرمود:
🔹من رهسپار راهی هستم که تاکنون گام در آن ننهاده ام و مهمان بزرگواری هستم که ندیدمش.
📚منابع:
(۱): بحارالانوار، ج ۶؛ ص ۱۵۹
(۲): تاریخ چهارده معصوم علیهمالسلام، ص ۴۰۴
(۳): حلیة الابرار؛ ج ۴، ص ۵۸
#هفتم_ماه_صفر
#حدیث_امام_حسن_مجتی ع
#امام_حسن_مجتبی ع
#بیست_و_هشت_صفر
✅ @hosenih_maghtal
➰➰➰➰
#مقتل_امام_مجتبی
#تاریخ
#احادیث
#هفتم_صفر
#آموزش_روضه_خوانی_تخصصی
@ghararenokary
✅ #امام_حسن_مجتبی (ع) از نگاه معصومین(ع)
🔷 #حدیث_پیامبر اعظم(ص)
🔻«هر که دوست دارد سرور جوانان اهل بهشت را ببیند ، حسن بن علی(ع) را بنگرد».[2]
🔻«حسن و حسین پسران من هستند. کسی که به آنان مهر ورزد، مرا دوست داشته است و کسی که به من مهر ورزد، خداوند او را دوست خواهد داشت و کسی که مورد مهر خداوند باشد، او را وارد بهشت می کند و کسی که این دو را دشمن دارد، مرا دشمنی ورزیده است و کسی که به من دشمنی کند، خداوند او را دشمن می دارد و چنین کسی را خداوند به رو در آتش درآورد».[3]
🔻«هر که خواهان آن است که به دستاویز محکم خدا چنگ زند ـ همان که خداوند از آن در کتابش یاد کرده است ـ باید به علی بن ابی طالب و حسن و حسین مهر ورزد و ولایت آنان را داشته باشد؛ زیرا خدای ـ تبارک و تعالی ـ آن دو را از بالای عرش خود دوست دارد».[4]
🔻«امام حسن گل خوشبو و برگزیده من از دنیاست. همانا این پسرم آقایی است که خداوند به سبب او بین دو گروه از مسلمانان را سازش می دهد. خدایا من او را دوست دارم و به دوست دار او نیز مهر می ورزم».[5]
🔻«بهشت مشتاق چهار تن از خاندان من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا نیز به مهرورزی به آنان فرمان داده است و عبارتند از: علی بن ابی طالب(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و مهدی(عج) و او همان کسی است که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می گزارد».[6]
🔻«زمانی حسن بن علی(ع) در آغوش رسول خدا(ص) بود که سربلند نمود و گفت: پدرجان کسی که بعد از رحلت تان شما را زیارت کند چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که پدرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است و کسی که تو را بعد از وفاتت زیارت کند، پاداش او بهشت است».[7]
🔻رسول اعظم(ص) فرمود: «حسن از من است و من نیز از اویم. هر که حسن را دوست داشته باشد خدا نیز او را دوست می دارد».[8]
🔶#حدیث_امام_باقر (ع)
✳️🔻«امام حسین(ع) به لحاظ بزرگ داشت مقام امام حسن(ع) در برابر او سخن نمی گفت».[9]
🔷#حدیث_امام_صادق (ع)
🔻«پدرم از پدرش برایم روایت کرد که حسن بن علی(ع) در عبادت و زهد و فضیلت سرآمد مردم زمان خود بود. در موسم حج راه را پیاده ـ و بسا که با پای برهنه ـ طی می کرد. چون از مرگ و قبر سخن به میان می آمد می گریست؛ با ذکر حشر و برانگیخته شدن و عبور از صراط می گریست؛ هنگامی که از عرض اعمال بر خدای متعال سخن می رفت، اشک راه گلویش را می گرفت و مدهوش می شد؛ هنگامی که برای نماز برمی خاست در برابر خدای صاحب عزت و شوکت اندامش می لرزید؛ چون از بهشت و جهنم یاد می شد مانند مارگزیده به خود می پیچید و از خدا بهشت را درخواست می کرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد. همچنین هنگامی که کتاب خدای صاحب عزت و جلال را می خواند، هرگاه که به «ای ایمان آورندگان» می ر سید، می فرمود: «آری خدایا آری» همچنان که دیده نشد آن حضرت در تمامی احوال و حالات خود جز به ذکر خدای سبحان مشغول باشد. او راستگوترین مردم و سخنورترین شان بود».[10]
🔻امام صادق(ع) فرمود: «امام حسن(ع) شبیه ترینِ مردم به رسول خدا(ص) در خلقت و آقایی و شرافت و سیره و رفتار بود».[11]
🔷امام حسن(ع) در نگاه پیامبر(ص)
🔴ـ روزی پیامبر، حسنِ کوچکش را میان کودکان در حال بازی دید. بی درنگ به سوی او رفت و او را در آغوش کشید و فرمود:
«حسنٌ فی رأنا بینه، أحبَّ اللهُ فَیْ أَحَبَّه؛ حسن از من است و من از حسن هستم، خداوند دوست خواهد داشت هر کس را که او را دوست بدارد».[12]
🔵ـ پیامبر مهربانی ها درباره امام حسن(ع) فرمود:
«لَوْ کانَ الْعَقْلُ رَجُلاً، لَکانَ الْحَسَن؛
اگر قرار بود عقلْ خود را به صورت انسانی نشان دهد، به صورت حسن جلوه می کرد».[13]
⚫️ـ أسلَم غلام آزاد شده عمر می گوید: حسن و حسین(ع) را روی شانه های پیامبر دیدم، به آنها گفتم: پیامبر مرکب نیکویی برای شماست و پیامبر در پاسخ فرمود:
«وَ نِعْمَ الْفارِسانِ هُما؛ و این دو کودک سواران خوبی هستند».[14]
⚪️ـ ابوهریره می گوید: روزی حسن(ع) به محضر مبارک پیامبر آمد و در کنار رسول خدا(ص) نشست. رسول خدا(ص) دهانش را به نشانه محبت بر دهان حسن(ع) می نهاد و سه بار فرمود:
«أَللّهَمَّ إنّی اُحِبُّهُ و اُحِبُّ مَن یُحِبُّهُ؛ خدایا من حسن را دوست دارم و همچنین آن کسی که حسن را دوست بدارد، دوست دارم».[15]
🔵ـ جابر روایت می کند: رسول خدا(ص) را دیدم که با یک دست، دستِ حسن(ع) و با دست دیگر دست حسین(ع) را گرفته بود و می فرمود: «همانا این دو پسرم را در کودکی تربیت نمودم... و از درگاه خداوند برای آنها درخواست نمودم تا آنها را پاک و پاکیزه قرار دهد، و خداوند به این خواسته من پاسخ مثبت داد». [16]
🔴ـ روزی پیامبر به امام حسن(ع) فرمود: «تو از نظر صورت و سیرت، مانند من هستی».[17]
📚منابع: