eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
875 عکس
63 ویدیو
135 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه، چه خبر نجف.m4a
1.52M
بند 1⃣ چه خبر نجف نمی‌بری مارو، یه سحر نجف یا بیا به خواب من، یا ببر نجف هم یه کربلا ببر، هم یه سر نجف بذار بیام خودمو غَرق رؤیات کنم بذار بیام دلمو مستِ چشمات کنم بذار بیام پای ایوونْ طلایِ نجف یه دل سیر تماشات کنم ما رو یه افطار، مهمون خودت کن زائر صحن و، ایوون خودت کن ما رو یه روزی، قربون خودت کن (یا علی مولا، مولا علی مولا) بند 2⃣ باصفاس نجف خدایی که عینِ، کربلاس نجف خونه‌ی پدری، شیعه‌هاس نجف آرزوی هر شبِ، نوکراس نجف ببین چقدر دل نوکر برات تنگ شده دلم چقدر برا صحن و سرات تنگ شده بذار بیام پای ایوون طلا که دلم برا ایوون طلات تنگ شده ما رو علی جان، مجنون خودت کن تا نفسی هست، مدیون خودت کن ما رو یه روزی، قربون خودت کن (یا علی مولا، مولا علی مولا) بند 3⃣ محشره نجف خدایی از عالم، سرتره نجف کربلا عشقه ولی، بهتره نجف یه جورایی حرمِ، مادره نجف دلم می‌خواد تو نگاهم کنی پاک بشم دلم می‌خواد حسرت کلّ افلاک بشم دلم می‌خواد آخرش هم جوار شما زیر ایوون طلات خاک بشم ما رو مقیمِ، باروون خودت کن ساکن صحن و، ایوون خودت کن ما رو یه روزی، قربون خودت کن (یا علی مولا، مولا علی مولا) ✍ @ghararenokary
سلطان یکیه اونم برا همیشه سلطانه سلطان یکیه اونم همه کاره ی ایرانه سلطانه یکیه اونم فقط امام رضا جانه خونوادگی غلام، خونوادشم همیشه دستم از دامن لطفش، تا ابد جدا نمیشه تا ابد تووی رگامون، عشق سلطان داره ریشه کرم سلطان، سایه ی سرم سلطان عشق مادرم سلطان، یا امام رضا جان کرم سلطان، صاحب حرم سلطان شاه محترم سلطان، یا امام رضا جان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن سطان یکیه که رحمتش شبیه بارانه سلطان یکیه که توو خوونه ش روزی فراوانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه زندگی قشنگه وقتی، توی صحن سقاخونه روبروی گنبدی و، یک نفر داره می خونه هیشکی توو این حرم آخر، دستِ خالی نمی مونه برو مشهد، روبروی اون گنبد باز بگو گدات اومد، یا امام رضا جان برو مشهد، می بینی که خوب و بد می خونن توو این مرقد، یا امام رضا جان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن سلطان یکیه که دردارو همیشه درمانه سلطان یکیه که واسه غم نقطه ی پایانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه دل به هیشکی توی عمرم، جز امام رضا ندادم جار زدم همیشه هر جا، بنده ابالجوادم وقت مردنم میاد و، میرسه خودش به دادم فدائی شم، تا ابد هوائی شم کاش امام رضائی شم، با نگاه سلطان فدائی شم، مشغول گدائی شم کاشکی کربلائی شم، با نگاه سلطان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن ارباب یکیه که واسه نوکر سر و سامانه ارباب یکیه اونم خودش قدیم الاحسانه ارباب یکیه اونم فقط آقام حسین جانه من به لطف عشق ارباب، تا همیشه زیر دینم خاک پای نوکراشم، سربلند عالمینم تا ابد سرم بلنده، نوکر امام حسینم گدا داره، کلی مبتلا داره آخ یه کربلا داره، بهتر از بهشته گدا داره، صحن با صفا داره ایوون طلا داره، بهتر از بهشته مولانا یا حسین مدد سلطانا یا حسین مدد مولا یکیه که تا همیشه شاه مردانه مولا یکیه که تا همیشه شیر یزدانه مولا یکیه اونم فقط آقام علی جانه هم علی مدار حق و، حق هم از علی جدا نیس هیچ امیرِ مؤمنینی، غیر شاه لافتی نیس در مقام حیدر این بس، که باید بگیم خدا نیس هدف عشقه، شاه لو کشف عشقه تا ابد نجف عشقه، یا علی علی جان هدف عشقه، دُرّ(ــــِ) توو صدف عشقه باشی هر طرف عشقه، یا علی علی جان مولانا یا علی مدد سلطانا یا علی مدد @ghararenokary
خاطره های کربلا یادم نمی ره اون همه غصه و بلا یادم نمی ره سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره یادم نمی ره گودال و شمر و اون ضربه ها یادم نمی ره نامردا ریختن تو خیمه ها یادم نمی ره صدای ناله ی مادرش یادم نمی ره رفت از حال روی تل خواهرش ای وای قصه ی غربت حرم یادم نمی ره آتیش و غارت حرم یادم نمی ره داغ جسارت حرم یادم نمی ره یادم نمیره دستای بسته ی زینبو یادم نمی ره زانوی خسته ی زینبو یادم نمی ره گهواره غارت شد تو حرم یادم نمی ره رقیه هی میگفت معجرم ای وای خاطره های شهر شام یادم نمی ره سنگای روی پشت بام یادم نمی ره غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره یادم نمی ره گوشای پاره از غارتو یادم نمی ره روزای تلخ اسارتو یادم نمی ره زخمای پای رقیه رو یادم نمی ره چادر پاره ی عمه رو ای وای @ghararenokary
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همه‌ی شهر به یک‌باره سرم ریخت حسین باورم نیست که آواره شدم در این شهر نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم باورم نیست که آواره‌ی صحرا شده‌ای باورم نیست که تو یکه و تنها شده‌ای کاش اینجا نرسی، کوفه پر از نیرنگ است کوچه‌هاشان همگی مثل مدینه تنگ است رفته از کف همه‌ی تاب و توانم چه کنم نامه دادم که بیا، دل‌نگرانم چه کنم نگرانم نکند زینبت اینجا برسد تو نباشی و خودش بی کس و تنها برسد چقدَر نقشه‌ی شوم است که در سر دارند نکند دخترکان معجر نو بر دارند وعده‌ی زیور و خلخال به هم می‌دادند وعده‌ی غارت گودال به هم می‌دادند نگرانم چه کنم، پیرهنت را بردار آه آقای غریبم کفنت را بردار چند تا مشک پر از آب بیاور حتماً آه! لب‌تشنه شدم، آب ندادند به من کوفه در فکر اسیرند، چه بد خواهد شد خیزران دست بگیرند، چه بد خواهد شد کوفه از قَهقه‌ی حرمله‌ها سرمست است کمر قتلِ غریبانه‌ی مهمان بسته است ✍ @ghararenokary
مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز @hosenih نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقا جان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز @hosenih لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز شاعر: @ghararenokary
تب باران گرفته چشمانم مست باران ترانه می خوانم بنویسید عبد معصومه بنویسید غرق بارانم بنویسید شیعه ی مولا نوکری از تبار سلمانم گاه پای ضریح معصومه گاه پای ضریح سلطانم و به لطف کرامت بی بی سر این سفره باز مهمانم من اگر بی قرار می چرخم مست طعم لذید سوهانم شب لبخند آسمانی هاست شب بانوی مهربانی هاست شده ام بار، بار معصومه میثم روی دار معصومه بی صدا حرف می زند امشب نوکری از تبار معصومه شوق بالای سر به سر دارم شده ام بی قرار معصومه در سرم فکر و ذکر دیگر نیست تا که هستم کنار معصومه و به قم اعتبار بخشیده به خدا اعتبار معصومه ماند حسرت به دل، به سر نرسید عاقبت انتظار معصومه به سرم هست شور معصومه غرق نورم به نور معصومه *ربنا بعد ربنا* آمد نور، توحید، اهدنا آمد همنشین فرشته های خدا سفره دار ستاره ها آمد با قدم های او بهشت آمد با نفس های او خدا آمد آسمان غرق نور سلطان شد خواهر حضرت رضا آمد هر کسی رفت سمت بیت النور از در خانه مبتلا آمد مفتخر شد به منصب شاهی در این خانه هر گدا آمد در این خانه نوکری خوب است با فقیران برابری خوب است سحر آورده، کوثر آورده نفحاتی معطر آورده به میان رواق آینه ها چلچراغی منور آورده از حوالی کوچه های خدا بوی موسی بن جعفر آورده نذر دیدار با امام رضا چند تایی کبوتر آورده شده از ریشه های چادر او حاجت هر کسی بر آورده و خدا هم به قم، نه معصومه بلکه زهرای دیگر آورده به نفس های قم کرم دادند و به زهرای آن حرم دادند هست بال و پر ولی الله اول و آخر ولی الله هست هم عمه ی ولی الله هست هم خواهر ولی الله هست زهرای دیگر این قوم هست او دختر ولی الله تاج روی سر پدر، دختر هست تاج سر ولی الله مادری کرده او برای رضا بوده پس مادر ولی الله همه ی عمر غرق برکت را بوده در محضر ولی الله درس خوانده به پای این منبر پدر او فدای این دختر @ghararenokary
در روضه‌ایم و روضه‌ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک، جای ماست "دردم نهفته به ز طبیبان مدعی" گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی‌ست که از عرش می رسد این چاهِ زمزمی است که در چشم‌های ماست این‌جا میان عرش خدا سِیر می‌کنیم بالا نشسته‌ایم و جهان زیر پای ماست این اشک‌ها همیشه گره باز می‌کنند گریه برای فاطمه مشکل‌گشای ماست ما عهد بسته‌ایم بمیریم در غمش مُردن برای روضه‌ی مادر بنای ماست * * دستِ شکسته، سینه‌ی زخمی، رُخِ کبود این واژه‌ها خلاصه‌ی شرح عزای ماست قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ✍ @ghararenokary
برام سپر شدی توو ازدحام کوچه بود که بی پسر شدی توو این سه ماهه یاس من شکسته تر شدی برام سپر شدی بی حالی، نمونده واسه ی حسن احوالی کم حرفی، نمونده بینمون به جز غم حرفی پر دردی، با گریه هات دل منو خون کردی یار جوون منی تو مهربون منی یه کم با من حرف بزن تو هم زبون منی فاطمه یا فاطمه غمت غم منه نه وضع خونمون دیگه شبیه قبلنه کسی جلوی بچه مادرو نمی زنه غمت غم منه گریونی، می خوای بلند بشی ولی بی جونی محزونی، نمازتم نشسته هی می خونی دلخونی، ولی بگو بازم پیشم می مونی باغ و بهار علی صبر و قرار علی یه خورده طاقت بیار بمون کنار علی فاطمه یا فاطمه شبای آخره برای بچه ها دلت حسابی پرپره دوباره ذکر روو لبت غریب مادره شبای آخره می سوزی، داری براش یه پیرُهن می دوزی بی تابی، توو فکر تشنگیشو ظرف آبی بی حالی، میون روضه های اون گودالی سه ماهه بی خواب شدی ببین چقدر آب شدی اسم حسین اومد و دوباره بی تاب شدی فاطمه یا فاطمه @ghararenokary
درد داره بدنت، گلگون پیرُهنت پیش چشم علی، نامردا زدنت الهی، بمیره، نوکرت، خوردی زمین جلوی، چشای، شوهرت، خوردی زمین الهی، بمیرم، پشت در، خوردی زمین الهی، بمیرم، که با سر، خوردی زمین وای، برات بازویی نمونده مادر وای، برات پهلویی نمونده مادر وای، به چشمات سویی نمونده مادر وای، الهی مادر برات بمیرم بی جونه نفسات، جوهر نیس توو صدات پلکات بی رمقه، نیمه بازه چشات الهی، بمیرم، که دستات، بی حس شده الهی، بمیرم، که پهلوت، ناقص شده الهی، بمیرم، که خونت، آتیش گرفت بمیرم، همه آشیونه ات، آتیش گرفت آه، چه آتیشی بی هوا به پا شد آه، در خونه ات با لگد که وا شد آه، چقدر توو خونه برو بیا شد وای، الهی مادر برات بمیرم حالت دیدنیه، غم ناگفتنیه پیچیده خبرش، زهرا رفتنیه بگو کی، میتونه، حسن رو، آروم کنه یکی نیس، کمک به، علیِ، مظلوم کنه بگو کی، میتونه، حسینُ، خوابش کنه یه فکری، برایِ، دل بی، تابش کنه وای، چه اوضاعی میشه بعد زهرا وای، چه دنیایی میشه واسه مولا وای، میشه زینب خونه دار بابا وای، الهی مادر برات بمیرم @ghararenokary
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها ➰➰➰ تو ای غم! دست بردار از سر من نمانده اشک در چشم تر من از آن‌روزی که بین شعله‌ها رفت نفس تنگی گرفته مادر من * * * تنش می‌سوخت در هُرم شراره سخن می‌گفت تنها با اشاره تنور خانه که روشن شد امروز سیاهی رفت چشمانش دوباره ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
زبانحال حضرت ام‌البنین (س) با امام حسین (ع) به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب برای پیرهنت گریه می‌کنم هر شب شبیهِ سرخیِ خورشیدِ آسمانِ غروب به دست و پا زدنت گریه می‌کنم هر شب به خشکیِ لبِ مثل کویرت آقا جان به خشکی دهنت گریه می‌کنم هر شب به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند به جسم بی کفنت گریه می‌کنم هر شب به لحظه‌ای که تنت را گذاشت بین حصیر به بوریا شدنت گریه می‌کنم هر شب اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب ✍ 📝 @ghararenokary
به نام نامی زهرا، به نام مادرها سلام ما به امام تمام مادرها که فاطمه‌ست همیشه امام مادرها به لطف فاطمه هستم غلام مادرها غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم گدای خانه‌ی او تا به آخرش باشیم اجازه داد به ما، حلقه‌ی درش باشیم به روی شانه‌ی خود دست رحمتی داریم غلام فاطمه‌ایم و چه عزتی داریم بهشت زیر قدم‌های مادرانه‌ی اوست بهشت گوشه‌ی دنجی ز آشیانه‌ی اوست بهشت زمزمه‌های شب و شبانه‌ی اوست بهشت گرمی نان و تنور خانه‌ی اوست قسم به گردش دستاس و گرمی نانش نشسته‌ایم سر سفره‌های احسانش تنور عالمیان گرم شد به برکت او شدند خلق، خلائق همه به علت او قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او به عرش و فرش می‌ارزد فقط دو رکعت او سلام ما به قیام و قعود و یا رب او سلام ما به قنوت و به سجده‌ی شب او به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند برات اشک به غم‌های شاهمان دادند شدیم گریه‌کنِ روضه‌ی حسین و حسن یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن... ✍ 📝@ghararenokary