eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
858 عکس
61 ویدیو
130 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیک یا موسی بن جعفر علیهما السلام ♾♾♾♾ 🔹مراسم ولادت امام کاظم علیه السلام و گرامیداشت شهدای خدمت و شهدای هفتم تیر 🎼سخنران:حجت‌الاسلام حاتمی 📖مجری:آقای حبیبی 🎙مداح:سید_علی_حسینی_تبار 🕰چهارشنبه ۶ تیرماه،ساعت۱۸ 🕌حرم مطهر شبستان امام خمینی ره ♾♾♾♾♾ بر خنده‌ی خورشید مشارق صلوات بر آینه‌ی جمال خالق صلوات از مکه و از مدینه گل می‌بارد بر دسته گل امام صادق صلوات ✍ ♾♾♾♾ «رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد... ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenpkary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔲 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🎼 داره می رسه بوی محرم.. سلام و عرض ادب خدمت همه همراهان عزیز ذاکرین اهل بیت علیهم السلام 🔸به مدد خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام ، برای آمادگی هرچه بهتر در ایام ماه محرم الحرام حسینی 🔻🔻🔻🔻 از فردا(شنبه ۱۹ خرداد ماه) بارگزاری اشعار جدیدو سبک های جدید بهمراه متن انواع ضربهای سینه زنی را در کانال قرارنوکری به مرور خواهیم داشت.. 🔹برای جستجو و پیدا کردن مورد مدنظر روی هشتک های زیر کلیک بفرمایید.. 🔻🔻🔻🔻 🔹این پیام با توجه به ارسال مطالب جدیدتر ،هرچند روز بروزرسانی می شود.. 🔹ما را از دعای خیرتان بی بهره نگذارید... لبیک یا حسین خادم همه محبین الزهرا س سیدعلی حسینی تبار 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹بارگزاری مقاتل و مطالب کاربردی برای روضه و مقدمه روضه 🔸برای پیدا کردن مطالب مورد نظر،روی هشتک های ارسال شده در پیام سنجاق شده کلیک بفرمایید.. 🔸ملتمس دعا از همه دوستان مخصوصا روضه خوانان سیدالشهدا علیه السلام ✅ علیه السلام 🔹چند نمونه از الطاف الهی بر حسین علیه السلام 🔹خصوصيتي است كه خداوند در عطيه نسبت به آنجناب نموده، از صفات كماليه‌ي خود، و آن اين است كه از آن صفات شريفه، نمونه بر آن جناب قرار داده و مخصوص آن سرور فرموده: 🔸يكي آنكه: از جمله‌ي صفات الهي آن است كه، تمام اشياء تسبيح الهي مي‌نمايند و لكن ما نمي‌فهميم حقيقت آنرا، چنانكه در قرآن فرموده و به مقتضاي روايات، تمام اشياء گريه بر مصيبت آنحضرت مي‌نمايند و لكن ما نمي‌فهميم، حقيقت آن گريه را، مثلا گريه‌ي آسمان به تقاطر خون بود، و گريه‌ي زمين به آن است كه هر سنگي را كه حركت مي‌دادند در زيرش خون يافته مي‌شد، و گريه‌ي ماهيان به خروج از آب است، و گريه‌ي هوا تاريكي آن است، و گريه‌ي آفتاب و ماه كسوف و خسوف است، و هكذا چنانكه در روايات وارد شده. 🔸دوم اينكه: توحيد الهي از جمله فطريات است چنانكه فرمود: (فطرة الله التي فطر الناس عليها) حتي بت‌پرستان و زنديقان اقرار قلبي به آن دارند، هر چند به زبان انكار كنند،  و دل سوختن بر حضرت حسين (عليه‌السلام) نيز فطري است حتي كساني كه آنجناب را نمي‌شناسند گريه بر او مي‌كنند، و عزايش را برپا مي‌دارند، مانند بعضي از هندوها كه از دين اسلام بيگانه‌اند. ✳️بدانكه دشمنان آنحضرت در عين اظهار عداوت بر او گريان مي‌شدند، چنانكه ابن‌سعد در ساعتي كه امر به قتل او نمود گريان شد و آن ملعوني كه فاطمه دختر حضرت را غارت مي‌نمود گريه مي‌كرد و همچنين قتله در بعض حالات گريه مي‌كردند. -------------------------------------------------- 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
🔹 آن حضرت ، و نكته‌اش شايد چند وجه باشد: 🔹يكي آنكه خود گريه بر مصائب اهل بيت از اعظم عبادات است، 🔹ديگر آنكه به جهت اضمحلال دين خدا بوده، 🔹سوم اينكه ايشان از لوازم بشريه خالي نبودند، همچنان كه گرسنگي و تشنگي وخستگي از براي ايشان بود، لابد در مصائب دلسوختگي نيز عارض ايشان مي‌شد، چنانكه حضرت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) در فوت طفلش ابراهيم گريان شد و فرمود: «دل مي‌سوزد و اشك مي‌ريزد، و ليكن نمي‌گويم حرفي را كه موجب غضب الهي باشد» و آن حضرت نيز تأسي به جد بزگوارش نموده، آيا چگونه ممكن است بشر را كه ببيند خود را تنها و بي‌كس بعد از كثرت اصحاب و برادران و اولاد، در حالتي كه مظلوم باشد، و روي زمين را بر او تنگ گرفته باشند، و از اطراف دشمنان، او را احاطه نموده باشند، در ميان عيال و اطفالي كه همه گرسنه و تشنه، يكي ناخوش، يكي در غش، و ديگري محتضر، و مهيا شده كه ايشان را بگذارد و برود به سوي مرگ، و به آنها مي‌گويد: كه مهياي اسيري باشيد، و صبر كنيد، و صيحه و جزع نكنيد، پس مي‌خواهد روانه شود ✳️دختر صغيره‌اش سر برهنه مي‌آيد، و به جامه‌اش مي‌چسبد و عرض مي‌كند: اندكي توقف كن تا توشه‌اي از تو بگيرم كه اين وداع آخر است، پس دست و پاي او را ببوسد، پس بنشيند و او را بدامان خود بنشاند، در چنين حالت گريان نشود، اين بود كه 1⃣حضرت گريان شد و خود را با آستين پاك نمود، و مي‌فرمود: ▪️سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي منك البكاء اذ الحمام دهاني ▪️‌يعني: اي سكينه بدان كه بعد از من گريه‌اي طولاني برايت هست، آنگاه كه مرگ مرا فرارسد.اين يك وقت بود از اوقات گريه‌ي آنحضرت. 2⃣دوم: آن وقت بود كه آمد به نزد جسد برادرش عباس، ديد بر خاك افتاده مشك سوراخ شده در يك طرف، و دستهاي قطع شده هر يك در يك طرف، پس گريه‌ي شديد مي‌نمود. 3⃣سوم: وقتي كه قاسم اراده‌ي قتال نمود، پس او را در بغل كشيد و آنقدر گريست كه غش كرد. 4⃣چهارم: وقتي بود كه آمد بنزد جسد قاسم و ديد كه از سم اسبان پامال شده . 5⃣پنجم: وقتي كه پسرش علي‌اكبر به ميدان رفت اشكش جاري شد و محاسن شريفش را به روي دست گرفت و سر به آسمان كرد و مناجات نمود. 6⃣ششم: وقتي كه تسلي مي‌داد خواهرش زينب را از گريه و جزع، در آنحال گريه بر خودش غالب شد و چند قطره اشك از چشمش فروريخت باز خود را نگاه داشت و هر گاه تأمل كني در اين حالت مذكوره، مي‌داني كه عادتا محال است كه صاحب قلب رئوف و مهربان گريان نشود در اين احوال. -------------------------------------------------- 📘 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
🔹بحسب بعض روايات از براي طفل رضيعش با شمشير قبري حفر نموده و او را دفن كرد و شايد سرّش چند وجه باشد. 1⃣يكي آنكه از آن متمكن شد. 2⃣دوم اينكه از قطع رأس او را نجات دهد. 3⃣سوم اينكه سه روز به روي خاك نماند. 4⃣چهارم اينكه پايمال سم اسبان نشود. 5⃣پنجم آنكه بدن او را به اين حالت مشاهده ننمايند. 🔹بلي آنچه را متمكن شد آنجناب نسبت به اصحاب به جا آورد، مثلا اجساد ايشان را جمع مي‌نمود، و بعضي را پهلوي بعضي مي‌گذاشت، و بعضي را خود به نفس نفيس نقل مي‌نمود، و تشييع مي‌فرمود. -------------------------------------------------- 📘    🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
علیه السلام 🔹مؤلف گويد حضرت بر همه‌ي اين امور صبر كرد لكن گريه بر حسين (عليه‌السلام) مي‌نمود، چون آن منافي صبر نيست بلكه لازمه‌ي شفقت و رقت است، و شنيده نشده كه آنحضرت وقتي مصيبت خود را با يكي از اهل بيت خود ذكر نموده باشد و گريه كند، مگر نسبت به حسين (عليه‌السلام) كه هر وقت او را مي‌ديد يا به ياد مي‌آورد گريه بر او غالب مي‌شد، و به علي (عليه‌السلام) مي‌فرمود: او را بازدار، پس مي‌بوسيد گلوي او را و گريه مي‌كرد، عرض مي‌كردند: چرا گريه مي‌كني؟ مي‌فرمود: جاي شمشيرها را مي‌بوسم، و اگر حسين (عليه‌السلام)را خوشحال مي‌ديد گريه مي‌كرد، و اگر محزون مي‌ديد گريه مي‌كرد، و اگر لباس نو مي‌پوشيد گريه مي‌كرد ، و هم چنين اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن همه گريه مي‌كردند، و آنجناب وصيت نمود اهل بيت را در وداع آخرين كه صبر كنيد و صورت مخراشيد و گريبان مدريد و واويلا مگوئيد ، لكن شما را از گريه منع نمي‌كنم بلي دخترش را از گريه منع نمود در حال حياتش چنانكه فرمود: لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة مادام مني الروح في جثماني‌فاذا قتلت فانت أولي بالذي تأتينه ياخيرة النسوان . يعني: با اشكهاي جانكاه خود دلم را نسوزان، تا هنگامي كه روح در بدن دارم. آنگاه كه من كشته شدم تو به اين اشك ريختن شايسته‌تري، اي برگزيده‌ي بانوان! و ملاحظه نما صبر آن حضرت را كه ملائكه از آن تعجب نمودند، در آن وقتي كه برخاك گرم افتاده، تمام اعضايش از صدمه‌ي تير و سنان و شمشير مجروح، و پاره پاره، سرش شكافته، پيشانيش شكسته، سينه‌اش از تير سوراخ سوراخ، قلبش ازنيزه‌ي سه پهلو چاك، يك تير در حلقومش نشسته، و تير ديگر حنكش را خسته، تير ديگر پهلويش را شكافته، زبانش از خشكي به كام چسبيده، جگرش از تشنگي تفتيده، لبهايش از عطش خشك شده، قلبش از براي اصحاب كشته شده و عيال بي‌كسش تافته، دستش از ضربت زرعة بن شريك قطع شده، نيزه به پهلويش جا گرفته، سر و رويش از خون خضاب شده، صداي استغاثه‌ي عيال و اطفالش از يك طرف، و شماتت و شتم دشمنان از طرف ديگر، و كشته‌هاي اصحابش از يك طرف ، با وجود همه‌ي اينها آهي نكشيد، و قطره‌ي اشكي نريخت و همي گفت: «صبرا علي قضائك، لا معبود سواك، يا غياث المستغيثين» : [بر قضاي تو شكيبايم، معبودي جز تو نيست، اي پناه پناهجويان!] اين است كه در زيارت او وارد شده است: «و لقد عجبت من صبرك ملائكة السموات»:  [به راستي فرشتگان آسمانها از شكيبائي تو به شگفت آمدند]. و از حضرت سجاد (عليه‌السلام) مرويست كه هر چند امر بر او شدت مي‌كرد رخساره‌اش مي‌درخشيد، و اطمينانش بيشتر مي‌شد تا اينكه بعضي از دشمنان به بعضي مي‌گفتند: ببينيد حسين (عليه‌السلام) را كه چگونه از مرگ باك ندارد . -------------------------------------------------- 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
علیه السلام 🔹 اعطاء قلب نبي بحضرت حسين (عليه‌السلام) پس دليلش كلام آنجناب كه مي‌فرمود: «انه مهجة قلبي»  ، و ايضا آن علاقه مخصوصي كه به آنجناب اظهار مي‌نمود، در حال ملاقاتش با ديگري اظهار نمي‌فرمود، 🔹چنانكه گاهي كه به آن سكينه و وقار نبوت، در ميان اصحاب نشسته بود، هرگاه حسين (عليه‌السلام) مي‌آمد آنحضرت سخن را قطع مي‌نمود، و برمي‌خواست، و استقبال مي‌كرد او را، و به دوش مبارك مي‌گرفت و مي‌آورد در دامان خود مي‌نشانيد، ✳️ و عجب‌تر آنكه هرگاه بر منبر در اثناي خطبه، حضرت حسين (عليه‌السلام) وارد مي‌شد، آن حضرت خطبه را قطع مي‌نمود و به زير مي‌آمد و او را استقبال مي‌نمود، و مي‌فرمود، والله ندانستم كه از منبر به زير آمده‌ام چنانكه عبدالله ابن عمر روايت نموده است.و اين كلام، كنايه است از شدت محبت و علاقه‌ي قلبيه، و اعجب از آن، روايتي است كه ابن‌ماجه در كتاب سنن، و زمخشري در كتاب قائق نقل كرده‌اند كه 🔸 آنحضرت روزي حسين (عليه‌السلام) را در ميان كوچه ديد كه با اطفال بازي مي‌كند، پس حضرت رو به سوي او رفت و يكدست خود را بسوي او دراز نمود كه او را بگيرد آن طفل از طرفي به طرفي فرار مي‌كرد و آنحضرت با او مضاحكه مي‌نمود تا اينكه او را گرفت پس يكدست به زير ذقن و يكدست بر سرش گذاشت و او را بلند كرد، دهان بر دهانش گذاشت و او را بوسيد پس فرمود: «انا من حسين و حسين مني...»: [من از حسينم و حسين از منست]، خدا دوست بدارد هر كس حسين (عليه‌السلام) را دوست بدارد، حسين سبطي است از اسباط. 🔸و بدانكه اين محبت و علاقه به حسين (عليه‌السلام) سرايت به محبين او نيز نمود، چنانكه آن حضرت خدا را شاهد ميگرفت و ميفرمود من حسين(عليه‌السلام) را دوست ميدارم و محبين او را نيز دوست ميدارم و مي‌فرمود: خدا دوست بدارد محبين حسين (عليه‌السلام) را ، 🔸و روزي از روزها طفلي را در كوچه ديد پس نشست و او را گرفت و با او ملاطفت نمود، شخصي از سبب آن سؤال نمود، فرمود: اين طفل پسرم حسين را دوست مي‌دارد، زيرا كه من ديدم خاك قدم او را مي‌گرفت، و به صورت خود مي‌ماليد و جبرئيل مرا خبر داده كه از انصار حسين (عليه‌السلام) خواهد بود در كربلا. 🔸و ما نيز اميدواريم كه از محبين آنجناب باشيم تا اينكه پيغمبر (صلي الله عليه و آله) ما را دوست بدارد و خداي متعال نيز به سبب دعاي آن سرور ما را دوست بدارد، پس از گناهان ما درگذرد. -------------------------------------------------- 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
✅سه ناله و سه صدا وقتی که بر زمین قرار گرفت در آن لحظه سه ناله و سه صدا یک دفعه بلند شد : 1⃣صدای اوّل : صدای علی اکبر بود لحظات آخر صدا زد : یا اَبَتاه عَلَیکَ مِنّی السلام … 2⃣صدای دوّم : صدای بود ، وقتی در خیمه صدای ناله علی اکبر را شنید بی اختیار ، عزیز فاطمه فرمود یا بُنَیَّ قتلوک . 3⃣صدای سوّم : که در آن حال بلند شد صدای کبری بود که صدا می زد : وا حبیباه، یااُخیّاه وَ ابنَ اُخیّاه (وای برادرم ، وای پسر برادرم ). 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
مجتهد و عالم بزرگ نوشته است: 🔻حسین علیه السلام در مصیبت علیه السلام سه بار به حال و مشرف به مرگ شد. 🔹 اول: وقتی دید علی اکبر (ع) آماده ی رفتن به میدان است. 🔸 دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد، او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه که نمی توانست آب برای او آماده کند، حالت احتضار به او دست داد. 🔹 سوم: وقتی علی اکبر از اسب افتاد و پدر را صدا زد، که کبری می گوید: ▪️«لَمّا سَمِعَ أبی صوة وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه» ▪️وقتی صدای اکبر را شنید، من پدر را نگاه کردم، ▪️«فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت» ▪️دیدم مشرف به مرگ شده است. ▪️«وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتضَر» ▪️دو چشمش مثل آدم محتضر می گردد، ▪️«وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِيمَة» ▪️اطراف خیمه را نگاه می کند، نزدیک است روح از بدنش برود. ▪️«وَ صاحَ مِن وَسَطِ الخِيمَة» ▪️وسط خیمه فریاد زد: ▪️«وَلَدی قَتَلَ الله مَن قَتَلوک». 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
📚مرحوم می گوید: 🔹در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت. 1⃣اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: ▪️جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید. 2⃣دومین 🔸عضو، لبهای آقا بود، میدانی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید. 3⃣سومین 🔹عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است. 4⃣چهارمین 🔸عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: ▪️«لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم … 📘 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary