🔹پیشنهاد به کنشگران عزیز امر به معروف و نهی از منکر
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔺 اولا باید از کسانی که اهل امر به معروف و نهی از منکر هستند، تقدیر کرد و براشون آرزوی سلامتی و حسن عاقبت کرد.
🔺 ثانیا نباید به کسانی که توان و شرایط روحی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر ندارند، توپید و جوری با اونا حرف بزنیم که به کل از همه چیز ناامید بشن.
🔶 بذارید یه خاطره کوتاه بگم:
دو روز پیش اتفاق افتاد. فردی که با هم این خاطره را تجربه کردیم از دوستان عزیزی هستند که من به اسم ایشون قسم میخورم. بدون تعارف. از بس روحانی بزرگوار و خودساخته ای هستند.
عرض میکردم. در جلسه کاری بودیم. یکی از مسئولین حرفی زد که خداوکیلی ناحق بود. قشنگ مشخص بود که از روی مطالعه و اطلاع نیست. بنده همون لحظه اعتراض کردم. بحث بالا گرفت. تا جایی که دوربینها قطع کردند تا تکلیف بحث ما روشن بشه. چون اگر پخش میشد، حاضرم قسم بخورم که دشمن از اون سوتی میگرفت و دیگه نمیشد جمعش کرد و افتضاح به بار میومد. فقط یک ربع من و آن مسئول محترم درگیر بودیم. رفیق عزیز و هملباس ما هم کنارم نشسته بود. بحث ما به طرفی کشیده شد که این رفیق ما با یه جمله میتونست جمعش کنه و اون مسئول عالیرتبه هم متقاعد میشد و شاید همه چیز ختم به خیر میشد.
حالا همه منتظر بودند که رفیق ما حرف بزنه. ولی یک لحظه، قبل از این که بخواد میکروفن رفیقم روشن بشه، متوجه شدم که داره میلرزه. بنده خدا دستاش یخ کرده بود. شده بود مثل یه تیکه یخ!
من که همون لحظه قید حمایت رفیقم از خودم زدم. حدسمم درست از آب دراومد. تا بلندگوش روشن شد، در حالی که صداش میلرزید، حرفی زد که ۱۸۰ درجه خلاف حرف من بود. اینجوری بگم که حتی اسباب خنده جماعت از من و اعتراضی که کرده بودم فراهم شد.
خلاصه. گذشت. جلسه تمام شد و من رفتم وضو گرفتم و اتفاقا پشت سرش هم نماز خوندیم.
بعد از نماز، وقتی همه رفتند بهم گفت: حق با تو بود اما من روحیه کلنجار رفتن با اینا ندارم. میترسم توی جمع، حرفی بزنم که همه بد نگام کنن و دلشون نخواد که حرف من درست باشه.
گفتم: میدونم. من اصلا از تو توقع حمایت و نهی از منکر نداشتم. چون فهمیدم که دستات یخ کرده و داری میلرزی.
گفت: خب اینجوری که خیلی برای تو بد شد. ممکنه اینا جوری صورتجلسه کنن که به ضرر تو بشه.
گفتم: شک نکن که این کارو میکنن. اگه نکنن جای تعجب داره. اما من پای حرفم هستم. تو غصه نخور. به امام حسین اصلا از تو دلگیر نیستم. خیالت راحت.
با تعجب گفت: آخه چرا؟ اگه من شجاعت اینو داشتم که حرف حق بزنم، این بابا دهنشو میبست.
گفتم: اصلا فکرشم نکن. من شرایط روحی تو رو میدونم. تو اینجوری بار نیومدی. تقصیر خودتم نیست. اشکال نداره. ولی اگر میخوای اذیت نشی و تضییع حق نشه، رو خودت کار کن که زود دست و پات یخ نکنه و نترسی.
رفقا
🔺🔻پیشنهادم اینه👇
به جای این که مدام آیه و روایت درباره امر به معروف و نهی از منکر برای مردم بخونین، به جای این که مدام بهش بگین بیغیرت هستی و در قتل شهدا شریک هستی و مدام بهش استرس و زدگی از دین حاصل کنی، واسش دوره بذار که اعتماد به نفسش تقویت بشه و شجاعت حرف زدن در جمع پیدا کنه.
همین
وگرنه کی بدش میاد با مردم با مهربانی و دانش و وزانت، تذکر لسانی بده و ارتباط بگیره و نهی از منکر کنه؟!
پس لطفا به فکر این مسئله باشید و به سادگی از کنارش رد نشید.
مردم مسلمونن اما اعتماد به نفس ندارند. مثل رفیق ما زودی دست و پاشون یخ میکنه. وگرنه خیلی هم آدمای گل و مومنی هستند.
لطفا این پست را اینقدر منتشر کنید که ادمین های کانال ترویج حجاب و ترویج امر به معروف و نهی از منکر به طور جدی و اصولی به این مسئله فکر کنند.
خدا حفظتون کنه🌷
#ضرورت_تقویت_اعتماد_بنفس
#حجاب
#لطفا_نشر_حداکثری
@Mohamadrezahadadpour
💎 قرچک آنلاین 💎
تشکر از پیگیری اداره برق شهرستان قرچک
🆔 @gharchakonline_313
پاسخ جالب هوش مصنوعی به سوالی درباره رفراندوم
🔹 توئیت و ویراست #حجت_الاسلام_راجی
💢 از #هوش_مصنوعی سوالی درباره #رفراندوم پرسیدم، هر چند پاسخش ناقص است اما جالب بود.
🔴 هوش مصنوعی هم فهمید، چرا برخی در فهمیدن مقاومت میکنند؟
⭕️ پ.ن رهبر انقلاب: مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟
♦️ ما را در ویراستی (توئیتر فارسی) دنبال کنید
https://virasty.com/H_raji
جهت نصب ویراستی کلیک کنید
💠اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
پنجشنبه ها یا در گذشتگان
🥀روز دلتنگے
🥀هـمان روزے ڪه خوبان
🥀سفر ڪرده از دنیا،
🥀چشم انتظار عزیزانشان هستند ،
🥀دستشان از دنیا ڪوتاه است
🥀و محتاج یاد ڪردن ما هستند
🥀با ذڪر فاتحه و صلوات ، روحشان را شاد ڪنیم
🔻«زیارت اهل قبور»
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ...
🥀 التماس دعا
یاد در گذشتگان
🥀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَالاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّڪَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّڪَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّڪَ عَلَے ڪُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🥀التماس دعا
🍃💔
دست نوشته تکاندهنده شهیدی که...
۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد
نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه درعمل دم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد
به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت میکرد
در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند
او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت :" جگرم سوخت، آب نیست؟
و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید
ما بیش از ۳۰۰ هزار جوان پرپر شده برای حفظ این خاک و آرمان ها دادیم
#شهید_غیرت
🔗 🇮🇷𝑷𝒆𝒕𝒓𝒐𝒍𝒆𝒖𝒎.𝑬𝒏𝒈🦋
🆘 @Roshangari_ir
🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
#کلام_امیر
❀ ﴾﷽﴿ ❀
📓فراز ششم از خطبه ی176نهج البلاغه
🔻🌟در پندگرفتن از سخنان خداوند
💠آگاه باشيد!
💠خداوند مى فرمايد: کسانى که گفتند: پروردگار ما خدا است، سپس در مسير مستقيم، ثابت ماندند
💠 فرشتگان الهى بر آن ها نازل مى شوند (و به آن ها مى گويند:) نترسيد، اندوهگين مباشيد و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده مى شد.
💠 شما گفته ايد: پروردگار ما خداست; بنابراين بايد بر طريقه کتاب او و راه روشن فرمانش و مسير درست عبادتش مستقيم و ثابت بمانيد.
💠 سپس از اين مسير روشن خارج نشويد و در آن بدعتى نگذاريد و از آن منحرف نگرديد ; 💠چه اين که آنان که خارج شوند در قيامت در پيشگاه خدا وا مى مانند و به سر منزل مقصود نمى رسند.
🗓پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🆔 @Rahianenoor_News
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_روز
🎬 ایران در یک قدمی اسرائیل
http://eitaa.com/alnujaba
ای که بر بام زدی بیرق ازادی را/چوب حراج زدی غیرت و ابادی را
گرکه امن است و امان با سر عریان هستی/همه از غیرت و ایثارشهیدان هستی
وای اگر گم بشود غیرت الداغی ها/بشوی طعمه ی یک لقمه ی آن یاغی ها
گرچه توفیق شهادت هنر مردان است/انچه تقدیم خدا کرد خلیلی جان است
حیف باشد که تو با موی پریشان باشی/ همه بینند و تو بازیچه گرگان باشی
شاعره: محدثه حسینوند
🖤شهید حمید الرضا الداغی🖤 نثار روح ملکوتی این شهید بزرگوار حمد و صلواتی قرائت بفرمایید