eitaa logo
قرارگاه رسانه ای شهید قاسمی🇮🇷 (کهریزسنگ)
175 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
463 ویدیو
6 فایل
اهداف : ✔ ارسال اخبار روز دنیا و جهان ✔ارسال مطالب جذاب مردمی ✔ ارسال مطالب طنز و دانستنی 🔴ارتباط با ادمین جهت پیشنهادات و انتقادات و تبلیغات و ... @gharargah_sh_ghasemi 🔴شماره پیامک جهت پیشنهادات و انتقادات. 09131042683
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگاه که نمازت قضا شد و نخواندی در این فکر نباش که وقت نماز خواندن نیافتی بلکه! فکر کن چه گناهی را مرتکب شدی که خداوند نخواست در مقابلش بایستی!😔 -شهید‌نوید‌صفری-
فصل دوم صدای انقلاب(بخش چهارم) . بابا در حیاط خانه نشسته بود سینی هندوانه هم مقابلش . باگردن کج و قیافه مظلوم شناسنامه را سمتش هل دادم پشت گوش هایم گز گز می کرد . چاقو را در شکم هندوانه فرو کرد . پوست هندوانه را قریچ قریچ می شکافت . با صدایی که از ته چاه در می آمد دسته گلم را تعریف کردم . همه اش را که گفتم سرم را بالا آوردم. بابا قاچ سرخ شتری را سمتم گرفت : خب از اول مثل مرد به خودم می گفتی دوست داری بری جبهه . با این حرفش خشکم زد . می خواستم از خوشحالی بپرم دستش را ماچ کنم . یا می دانست جبهه رفتن به این راحتی نیست یا دوست داشت زود تر مرد شوم . مرد مثل جعفر . با گرفتن رضایت از بابا از یک خان رد شدم . اما مشکل به قوت خودش باقی بود . برای جبهه رفتن به سن قانونی نرسیده بودم . رفقا نوبت به نوبت می رفتند و من هنوز اندر خم مشکل سن و سالم بودم . انجمن خلوت شده بود . اکبر شیر غلامی ابراهیم زارع محسن صالحی و حسین رکن الدین سوراخ دعایی پیدا کردند و رفتند . دسته جمع رفته بودند پادگان ابوذر . جمعشان جمع بود و فقط مرا کم داشتند . آقای نایینی مسئول تبلیغات پادگان راه ، راه را نشان شان داده بود . کم مانده بود بعه خاطر این دوسالی که دیر آمده بودم از غصه دق کنم . هر روز صبح کله سحر از در و دیوار سپاه آویزان بودم بلکه یک نفر دلش به رم بیاید و مرا هم پیش رفقایم بفرستد . مسوول قد بلند هر توپ تشری بلد بود حواله ام می کرد . اما از رو نمی رفتم . پک اعصابش را خط خطی کرده بودم . همدیگر را که می دیدیم کهیر می زدیم . آ قدر از در بیرونم کردند و از پنجره سرک کشیدم و پرس و جو کردم که فهمیدم شاد به عنوان امداد گر قبولم کنند . رشته دبیرستانم خدمات بهداشت بود . یک واحد کمک های اولیه داشتیم که مقدمه اش راهم نخوانده بودم . دست به دامن حسین زائری شدم ، شروع کردم به اسمان ریسمان بافتن . آن قدر حرف زدم بنده خدا صدایش در آمد . خواست تا سر اصل مطلب بروم . حالا اصل مطلب چه بود ؟ اعزام امداد گر از رشته خدمات بهداشت دبیرستان شهید رجایی به جبهه . حسین زائری ابروهایش را بالا داد و متفکرانه نگاهم کرد . قرار شد خودم اعلامیه ثبت نام را بنویسم و به در و دیوار دبیرستان بزنم . از آن شب دیگر خواب و خوراک نداشتم . خود را کنار جعفر و رفایم می دیدم . هر روز صبح اول وقت به دفتر انجمن اسلامی می رفتم و موضوع را از حسن زائری پیگیری می کردم . آن قدر سماجت به خرج دادم که برای خلاصی از دست من و پیگیری هایم یک ماه بعد نامه انجمن اسلامی دبیرستان را دستم داد . نامه را زیر بغل زدم . یک گردان آدم را هم ریسه کردم دنبالم و به ساختمان سپاه رفتم . انجمن ما را به عنوان امدادگر به سپاه معرفی کرده بود .
❁﷽❁ 🔸🔹دعای عصر غیبت🔹🔸 دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 🔹 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 🔹 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 🔹 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . 🌟 دعای غریق ✨ دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ 🔹یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔹 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
از گمنامی نترس! از اینکه اسم و رسمی نداری، از کارهای کرده ات به نام دیگری، از بی تفاوت بودن آدم ها، از تنهایی ات در عین شلوغی ها، غمگین مباش که گمنامی، اولین گام برای رسیدن است! شهید ابراهیم هادی
🕊☘ ↺دزدۍ ڪه در نهایت شهید شد :) خواهر شهیدهادی : یڪ روز موتور شوهرخواهرم را از جلوے منزل مان دزدیدند، عده‌اے دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین، ابراهیم رسید و دزد زخمے شده را بلند ڪرد. نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد؟ ڪمڪش ڪرد و برایش ڪار درست ڪرد! طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد... مچ گرفتن آسان است! ⇤ دست گیری کنیم ⇥
🌿' و این خاصیت نام شماست که همیشه دݪم را وصل کرده به حال بهتری🕊.. . •.
یه زندگی بیشتر نداریم! قدرش رو بدونیم لطفا... - الفرصة تمرّ مرّ السحاب☁️⏳
امام زمانت را یاری کن و خودت را به گونه ای آماده کن که یاری کننده امام زمانت باشی. سربازان مهدی(عج)
🔴 🔹در دنیا می‌توانستیم با یک طلب حلالیت چند دقیقه‌ای رضایت‌بگیریم 🔸اما در آنجا متناسب با ظلمی که کرده بودیم فشار روحی سخت و عجیبی را تحمل می‌کردیم... حساس بودن این امر به حدی است که اگر کسی دل از تمام تعلقات مادی مانند زن و فرزند و زندگی و... بکند و برای رضای خدا به جهاد بپردازد و در این راه شهید شود تمام گناهان او بخشیده می‌شود غیر از حق الناس... -تمام گناهان شهید بجز بدهکاری و دین او بخشيده می‌شود که باید بدهکاری را ادا کند. 📚 کتاب تقاص
یہ‌بنده‌خدایۍمۍگفت : خدایاماروببخش کہ‌توۍانجام‌کارخوب یاجارزدیم! یاجازدیم ...