eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
17.5هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
10.3هزار ویدیو
56 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی #موسسه خیریه امام حسن مجتبی #گروه جهادی شهید هاشمی #حسینیه شهید هاشمی #هییت رزمندگان اسلام منطقه سرآسیاب #دارالقرآن امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام #محله اسلامی شهیدهاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «موعود حق» 🌸شهید حاج قاسم سلیمانی: خدایا، به محمد و آل محمد، به عظمت این جمع و قلب‌های ارزشمند ، قَسَمت می‌دهیم این انقلاب و نظام مقدّس را تا تحویل آن به آن «موعود حق»، امام زمان(عج) حفظ بفرما. 🌟 به‌مناسبت نیمه شعبان و میلاد امام زمان (عج) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده آسمانی 32.mp3
12.44M
خانواده_آسمانی 🎤 انسان‌ها دو دسته‌اند؛ 💥 و میزان نزدیک شدن به سعادتمندی حقیقی هر یک دسته، بر اساس نوع هایشان صورت می گیرد. - این دو دسته کدامند؟ - و قرار است چه چیزی را انتخاب کنند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗳 رای دادیم چی شد؟ ♦️آخرین انتخاب شما باعث شد که وام ازدواج ۱۰ برابر شود. 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
⭕️‏در شب نیمه شعبان ، آقای رئیسی با حضور سرزده و بدون تشریفات در هیأت صاحب الزمانی بیرجند حاضر شدند! یک رئیس جمهور هم داشتیم که باید تشک مارک دارشون را با هواپیمای‌شخصی واسشون می‌بردند! پس فرق می‌کنه به کی رأی بدیم... حواسمون باشه👌 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
♦️تا کی در انتظار گذاری به زاريم  باز آی بعد از اينهمه چشم انتظاريم شرمم کشد که بی تو نفس ميکشم هنوز  تا زنده ام بس است همين شرمساريم میلاد حضرت مهدی صاحب الزّمان عج الله تعالی فرجه بر شما مبارک 🌺 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷#🇮🇷 🇮🇷#🇮🇷 🎥تصاویر کمتر دیده شده از لحظات نفس‌گیر در عملیات رمضان 🔹در تیر ماه ۱۳۶۱ و حضور فرماندهان ارشد جنگ در خط مقدم و مجروحیت و شهادت رزمنده بیسیم‌چی... 🔹عظمت را نگاه کنید ... یک آه نگفت! نگفت پایم ، جانم.. نگفت ... اینگونه این حرم حفظ شده با توسل به اهل البیت و توکل بخدا پس در راه خدا شک به دل راه ندهیم. و با پیروی از کلام خدا که می فرمایید: وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» با توکل به خدا وتوسل به اهل البیت و تبعیت از شهدا و ایثارگران و با حضور مقتدانه در انتخابات انتخاب آگاهانه داشته باشیم . انشاا‌...طبق وعده خدا روزی ما زیاد و بر مشکلات اقتصادی چیره خواهیم شد انشاا... ایران ایران ایران 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 🌹 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... ادامه دارد ... نویسنده فاطمه ولی نژاد 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامزدها اگر نماینده شوند ۴ سال باید جهاد کنند حمید مقدم‌فر در برنامه انتخابات= اقتدار ملی 🔹۳ مولفه در انتخابات موثر هستند، نخست  مردم که رای دهنده هستند و تعیین‌کننده هستند. 🔹قبل از مردم خواص باید روشنگری کنند، خواص تنها روحانیون یا اساتید دانشگاه نیستند بلکه کسبه‌ها، منبرنشینان و هیئتی‌ها هم هستند و وظیفه سنگینی برعهده دارند. 🔹گروه سوم نامزدهای انتخابات هستند که باید مراقب باشند وعده‌های غیر عملی ندهند، اگر هم نماینده شدند باید نیتشان خالص و خدایی باشد و ۴ سال باید جهادگونه رفتار کنند و صبح تا شب برای مشکلات عدیده مردم تلاش کنند و پاسخ گوی خون شهدا باشند. @TasnimNews
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقبال مردم برای شرکت در انتخابات رشد چشمگیری دارد حمید مقدم‌فر: 🔹علیرغم تبلیغات بسیار گسترده که هم دشمنان خارجی هم برخی عوامل پنهان داخلیشان در رسانه‌هایشان به مردم حس ناامیدی دهند. 🔹طبق نظرسنجی‌ها تا روز گذشته اقبال مردم برای شرکت در انتخابات رشد چشمگیری داشته و تعداد کسانی که می گویند در انتخابات شرکت می‌کنیم بسیار بالا رفته است. 🔹میلیاردها تومان خرج می‌کنند تا مردم در انتخابات شرکت نکنند اما دیدیم‌ در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم چقدر تلاش کردند اما مردم بسیار باشکوه حضور یافتند. @TasnimNews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 عطر تو برای زنده شدڹ همه شهر، کافی است 🌷 و نسیم هر روز، تو را در لا به لای رگهای ما، جاری می کند 🌾 کاش هرگز عطر تو را، در لا به لای شلوغی های دنیا گم نکنیم سلام آرامش هستی ☀️ صبحت بخیر ☀️ 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 ‌‌‎‌‌
❤️ ابن نبی مصطفی کجایی؟ و بن علی مرتضی کجایی؟ کجایی ای حضرت صاحب زمان؟ کجایی ای مقتدر مهربان؟ 😢 بچه های غزه سردشونه و گرسنه‌‌ان خیلی‌هاشون بابا ندارن ... کاش زودتر بیایی 😭 انّا من المجرمینَ منتقمون
. صبح زیبای برفیتون معطر به عطر بر مهدی صاحب زمان (عج)💚🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا