eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
17.5هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
10.3هزار ویدیو
56 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی #موسسه خیریه امام حسن مجتبی #گروه جهادی شهید هاشمی #حسینیه شهید هاشمی #هییت رزمندگان اسلام منطقه سرآسیاب #دارالقرآن امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام #محله اسلامی شهیدهاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان عزیز که هنوز موفق به رای دادن نشدند هر چه سریعتر اقدام کنند 🌺🌺
♦️رهبری امروز در اثنای شرکت در انتخابات، چفیه‌شان را به خبرنگار لبنانی که درخواست کرده بود اهدا کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شکرت بخاطر داشتن چنین پدری من که با دیدن این صحنه حالم خوب و خوش که وصفش محاله بی شک حال دل شما عزیزان خوب خواهد شد ان شاالله ❤️❤️❤️
همون جور که روحانی صبح جمعه فهمید، فکر کنم مردم غروب جمعه فهمیدن انتخاباته😂😂 موج اصلی تازه شروع شده😄 ┄┅═✧●💠●✧═┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
زیرنویس شبکه خبر همه مدارس استان تهران فردا تعطیل شد❌
کلیه مدارس استان تهران فردا تعطیل است رییس ستاد انتخابات استان: 🔹با توجه به اینکه بیشتر فرهنگیان مشغول فرآیند انتخابات و شمارش آرا هستند، فردا کلیه مدارس استان تهران تعطیل است.
زمان رأی‌گیری تا ساعت ۲۴ تمدید شد 🔹سخنگوی ستاد انتخابات کشور در نشست خبری: با توجه به ازدحام مردم در صف‌های رای‌گیری مدت زمان انتخابات با تایید شورای نگهبان تا ساعت ۲۴ تمدید شد. ما 👈در حسینیه شهید هاشمی تا آخرین دقیقه هستیم قدمتون به روی چشم هر رای شما خاری است به چشم دشمنان وبدخواهان این نظام وانقلاب دوستان نظام وبچه های انقلاب خوشحال باشید ودشمان این آب وخاک برید از این شور وشعور مردم از عضه بمیرید. وقتش رسیده که ........ مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید عباس جوهری رييس ستاد انتخابات استان تهران : با توجه به شمارش آرا كليه مدارس استان تهران تعطيل اعلام مي گردد. 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
✍️ 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود، یک دستش از شانه غرق خون و با دست دیگرش اسلحه را سمتم نشانه رفته بود. صورت سبزه و لاغرش در تاریکی اتاق از شدت عرق برق می‌زد و با چشمانی به رویم می‌خندید. دیگر نه کابوسی بود که امید بیداری بکشم و نه حیدری که نجاتم دهد، خارج از شهر در این دشت با عدنان در یک خانه گرفتار شده و صدایم به کسی نمی‌رسید. 💠 پاهایم سُست شده بود و فقط می‌خواستم فرار کنم که با همان سُستی به سمت در دویدم و رگبار جیغم را در گلو خفه کرد. مسیرم را تا مقابل در به گلوله بست تا جرأت نکنم قدمی دیگر بردارم و من از وحشت فقط جیغ می‌زدم. دوباره گلنگدن را کشید، اسلحه را به سمتم گرفت و با صدایی خفه کرد :«یه بار دیگه جیغ بزنی می‌کُشمت!» 💠 از نگاه نحسش نجاست می‌چکید و می‌دیدم برای تصاحبم لَه‌لَه می‌زند که نفسم بند آمد. قدم‌هایم را روی زمین عقب می‌کشیدم تا فرار کنم و در این راه فراری نبود که پشتم به دیوار خورد و قلبم از تپش افتاد. از درماندگی‌ام لذت می‌برد و رمقی برای حرکت نداشت که تکیه به دیوار به خندید و طعنه زد :«خیلی برا نجات پسرعموت عجله داشتی! فکر نمی‌کردم انقدر زود برسی!» 💠 با همان دست زخمی‌اش به زحمت موبایل حیدر را از جیبش درآورد و سادگی‌ام را به رخم کشید :«با پسرعموت کاری کردم که خودت بیای پیشم!» پشتم به دیوار مانده و دیگر نفسی برایم نمانده بود که لیز خوردم و روی زمین زانو زدم. می‌دید تمام تنم از می‌لرزد و حتی صدای به هم خوردن دندان‌هایم را می‌شنید که با صدای بلند خندید و اشکم را به ریشخند گرفت :«پس پسرعموت کجاست بیاد نجاتت بده؟» 💠 به هوای حضور حیدر اینهمه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دهان این بودم که نگاهم از پا در آمد و او با خنده‌ای چندش‌آور خبر داد :«زیادی اومدی جلو! دیگه تا خط راهی نیس!» همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و می‌دیدم می‌خواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری می‌لرزید که نفسم به زحمت بالا می‌آمد و دیگر بین من و فاصله‌ای نبود. 💠 دسته اسلحه را روی زمین عصا می‌کرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه می‌رفت تا تکان نخورم. همانطور که جلو می‌آمد، با نگاه بدن لرزانم را تماشا می‌کرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت :«واسه پسرعموت چی اوردی؟» و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت قیمتی مستش کرده بود که دوباره خندید و مسخره کرد :«مگه تو چیزی هم پیدا میشه؟» 💠 صورت تیره‌اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی می‌زد و نگاه هیزش در صورتم فرو می‌رفت. دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمی‌دانستم چرا مرگم نمی‌رسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«پسرعموت رو خودم بریدم!» احساس کردم بریده شد که نفس‌هایم به خس‌خس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمی‌اش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید. 💠 چشمان ریزش را روی هم فشار می‌داد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی می‌شدم که نارنجک را با دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم. 💠 انگار باران و گلوله بر سر منطقه می‌بارید که زمین زیر پایمان می‌جوشید و در و دیوار خانه به شدت می‌لرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم می‌چرخید و با اسلحه تهدیدم می‌کرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشوره‌های عمو، برای من می‌تپید و حالا همه شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم... ✍️نویسنده: 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
37.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌📣اینجا شهرستان ملارد صدای ما را از حسینیه شهید هاشمی می شنوید رکورد حضور درساعات اولیه در شعب اخذرای در شهرستانهای استان تهران شکست مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی محله اسلامی شهید هاشمی قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام دوستان نظام وانقلاب شاد بشن ودشمنان وبدخواهان این مردم ونظام انشالله به راه راست هدایت بشن 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
"ما که رای دادیم اونایی که رای ندادین ما براتون انتخاب کردیم انشاالله که پسندتون باشه😂" مگه اینکه تا وقت هست برید رای خودتون و بندازید تو صندوقا☺️ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز وقت هست ... اگر میتونی تو روز قیامت تو این چشم ها نگاه کنی رای نده... 💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هزاران درود وسلام به ملت قهرمان ایران به راستی که غیرتمندی وعزت شرف شما در دنیا آوازه آن پیچیده است امروز تک تک شما ثابت کردید که با تلاش وتکیه بر وجود حضرت حق می توانید پیچیده ترین معادلات جامعه غرب را به هم بزنید وبرآنها پیروز شوید ای ملت قهرمان ایران به خصوص مردم شهید پرور شهرستان ملارد پیروز میدان امروز شمایید این پیروزی وسربلندی را به یکایک شما تبریک عرض می نماییم باشد که خداوند متعال به همه شما خیرو وبرکت روز افزون عنایت بفرماید 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
بزرگ‌ترین کمپین تحریم انتخابات در ۴۵ سال گذشته شکست خورد 🔹پروژهٔ بی‌سابقهٔ تحریم انتخابات که از پارسال توسط دشمنان خارجی و دنباله‌های داخلی آن‌ها طراحی شده بود با مشارکت حدود ۲۵ میلیونی مردم ناکام ماند. 🔹رسانه‌های ضدانقلاب که تلاش داشتند مشارکت زیر ۲۰ درصد را رقم بزنند و در این مسیر طیف گسترده‌ای از دولت‌های خارجی و گروهک‌های تروریستی را همراه کردند نتوانستند میزان مشارکت را از دور قبل کمتر کنند. 🔹مشارکت بیش از ۴۰ درصدی مردم در شدیدترین شرایط تحریم اقتصادی رقم خورد و به‌رغم تهدیدات دشمن در امنیت و سلامت کامل برگزار شد. 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دلارام پای سخن بنشینیم ❇❇❇ موضوع برنامه درباره  صلوات است ❇❇❇ انسان مالک هیچ چیزی نیست ❇❇   دکتر عبدالکریم شمشیری 👇👇 https://eitaa.com/gharargaheemamhasan1 👆چه خوب است در نشر خوبی‌ها سهیم باشیم ‌💠💠💠💠💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا