eitaa logo
شَهید ابراهيم هاٰدی...C᭄
7.2هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2هزار ویدیو
19 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم♥! این راهرگز فراموش نکنید تاخود را نسازیم وتغییرندهیم ، جامعه ساخته نمی‌شود . ــ شهید ابراهیم هادی ــــ 8600...✈️...8700
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا اگر به شهید ابراهیم هادی متوسل شدیدو حاجت روا شدید برای ما در ناشناس بیان کنید...🌸 ناشناسمونه😌👇🏼 https://abzarek.ir/service-p/msg/910389 https://eitaa.com/joinchat/2948727004Cc5a094bdf2
ارمنۍبود؛مۍخـواست‌زبـٰان‌فـارسۍ‌رو یادبگیردتصمیم‌گرفـت‌یہ‌ڪتاب‌فـارسۍ روانتـخاب‌ڪـنہ‌وبراۍتمریـن‌بخـونہ....! تـصویرچـھره‌نـورآنۍابـراهیم‌روۍجـلدِ ڪتـٰاب‌،چشمش‌روگرفت‌ڪتاب‌سـلام‌بر ابراهیـم‌روخوندمسلمون‌شدشیـعہ‌شد... طـلبہ‌شـدساڪن‌قـم‌شدایـن‌داستـٰان‌یڪ‌ خانم‌تازه‌مسلمـانہ «س» شهید ابراهیم هادـی _معلم وقهرمان من ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ـــــــ ـ ـ ـ
نعمـت‌آسمـاٰن‌فقط‌بـاران‌نیسـت گاهۍخُـداڪسی‌را‌نازل‌می‌ڪـند‌ بہ‌زلالی‌باران . .🔒🖤 ۸روزتاسالگردشهادتت🖤
💢 😍 خاطره «هم بازی بچه ها» گوشه ای از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🇮🇷 ✍برگ های پاییزی،حیاط را پر کرده بودند. بابا یک عبای پشمی قهوه ای رنگ انداخت روی دوشش و رفت سراغ نوه ها که داشتند توی حیاط بازی می کردند.هر وقت می رفتیم خانه شان با نوه هایش هم بازی می شد! می شد یکی مثل خودشان. پرده را کنار زدم و از پنجره بیرون را نگاخ کردم.بابا خوابیده بود کف حیاط و بچه ها برگ های زرد و نارنجی را ریخته بودند روی سر و بدنش.ذوق زده می خندیدند و شادی می کردند.بابا فرمانده نظامی بود و ذات کارش خشن و زمخت؛ولی لطیف بود و خوش قلب و مهربان. 💢 💢 📚 منبع: کتاب ص ۱۳۲ @gharebtoos ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
سلام مادر 🍃چه قدر فرق است میان فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی و فاطمه‌ای که یادمان داده‌اند. با فاطمه‌ای که ما یاد گرفته‌ایم تنها می‌شود روضه‌های آتشین خواند و سوخت. با فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی می‌شود خورشید شد و عالمی را گرم کرد. @gharebtoos
بـدون هیـچ دلیلـے،شـد صورت تـو نیلـے یڪے نگفت ڪه نامـرد،زهرا ڪجا و سیلے💔 •┈••✾•✨🌸✨•✾••┈ @gharebtoos •┈••✾•✨🌸✨•✾••┈
التماست ميڪنم چيزۍ نميخواهم بمان...😔🌿
💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله 🔸همه احادیث و روایات را که جمع کنیم و نتیجه بگیریم، اولین آسیب شما جوانان از غضب است. هر دری که به روی شما بسته شود به خاطر است. 🔸ماشالله جوان را می بینی انگشتر، تسبیح، محاسن و سجاده؛ اما در خانه که می رود با مادرش غضب آلود برخورد می کند. 🔸 آقا از بیرون می آید خانه می گوید "آقا جاتون خالی دعای کمیل بودیم". چه کمیلی؟ چهل سال است بلد نیستی با همسرت درست حرف بزنی! چهل سال نتوانستی زبانت را کنترل کنی! 🔸پس به قول امیرالمومنین اگر محاسبه نفس کنیم و اعمال خود را بسنجیم متوجه می شویم که بعضی درهای رحمت چرا به رویمان بسته می شود و نمی توانیم حال معنوی پیدا کنیم. یک کلمه احتمال بده این برای غضب توست و اگر این غضب کنترل شود چه درهایی به روی انسان گشوده می شود! ✾📚 @gharebtoos 📚✾