#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
بعد از پدر، اسیر و گرفتار ماندهام
در خاطراتِ تلخِ پر از خار ماندهام
گودال را به چشمِ خودم دیدهام، که من؛
یک عمر با دو دیدهی خون بار ماندهام
کابوسِ شمر خوابِ شبم را گرفته است
با بهتِ روزِ واقعه بیدار ماندهام
من با رقیه در پیِ خورشید بودم و …
حالا بدونِ همدم و غمخوار ماندهام
شامِ بلا نرفته ز یادِ سکینه، که؛
در ازدحامِ کوچه و بازار ماندهام
(یک مشک از قبیلهی ما یک عمو گرفت)
اینگونه است تشنهی دیدار ماندهام
با شرم از نگاهِ پر از اشکِ مادرش
در پشتِ دربِ بیتِ علمدار ماندهام
#محمد_حسن_بهرامی
@gharibe_ashena_mobasheri313