eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
کیمیای عشق حب حیدر است هر که باور کرد خاک این در است گر علی را دوست می داری بدان این همان تاثیر شیر مادر است @gharibe_ashena_mobasheri313
انسیّه نماد عفت و پاکی شد از مردم بی شرم و حیا شاکی شد سادات بگویند چرا در کوچه افتاد زمین و چادرش خاکی شد؟ @gharibe_ashena_mobasheri313
بر کوثر خاتم النبیین صلوات بر همسر سید الوصیین صلوات بر فاطمه محبوبه ی ذات ازلی بر حجت حق به آل یاسین صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم @gharibe_ashena_mobasheri313
 کاش در باران سنگ فتنه بر ديوار و در سينۀ آيينه را می شد سپر ، ديوار و در زخم بود و شعله‌ای، بال هما آتش گرفت ز آشيانِ سوخته دارد خبر ديوار و در گردبای بود و توفان، قاف را در برگرفت ريخت از سيمرغ خونين بال، پر ديوار و در دختر پيغمبر و تدفين پنهاني به شب! وای بر امت، کُنَد لب وا اگر ديوار و در حيرتی دارم من از صبری که بر حيدر گذشت ذوالفقار آرام بود و شعله‌ور، ديوار و در استخوانی در گلو، خاری به چشم، آتش به جان ناله‌ها در چاه گاهی، گاه، بر ديوار و در از فدک تا کربلا يک خط طغيان بيش نيست سوخت آن‌جا خيمه، اين‌جا از شرر، ديوار و در   به یاد ذاکر و پیر غلام اهل بیت علیهم السلام عزیز که این غزل رو با چه حرارتی شعر خوانی می کرد روحش شاد و یادش گرامی باد . @gharibe_ashena_mobasheri313
بِـسم الـرَّبِ الفاطمـه(س) چه کنم فاطمه جان بی تو علی حیران است صـدف چشـم من از غصّـه ی تـو گریان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ چـه کنـم بعــد تو این خـانه دگــر خـانه نشد در و دیــوار ز روی تـو هنـــوز، خجلان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ درِ ایــن خـانه هنــوز در غــم تـو می سـوزد کـه چـرا سوخت بـرای تو و سرگـردان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ کـودکـانـت همــه پـژمرده و بـی تـاب توأند کـو، کجــایی کـه ببینـی دلشـان لرزان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ حسن ات بعد تو لبخند نـزد، چون که هنوز قلبش از ضربـت بر صورت تو سوزان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ بعــد تـو هیـچ کسی درد مــرا چـــاره نکرد چـاه دانـد کـه علی در به در و ویران است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ بشکنــد دست مغیـره کـه تـو را نیلـی کرد یـاد سیلی به رخت، آه که بی درمان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ فــاتـح خیبـــر و بی حـرمتی بـه همسـر او داغ تو داغ بزرگی است که بی پایان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ رفتی و بعـد تــو ای یــاس کبـودم به خدا هـر شب و روز، غم تو به دلـم مهمان است ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @gharibe_ashena_mobasheri313
بِـسم الـرَّبِ الفاطمـه(س) دلـم از مردم شهـر مدینــه بی نهـایت غصّـه ها دارد دلم از داغ بی شرمی این کُفّارها، بس عقده ها دارد ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ دلـم خون شد همــان روزی که نـااهلان کمـر بستند بــرای بیـعـت زوری، بـه خَیـرُ اللّه نظــر بستنـد ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ همــان روزی کـه میـخ در بـه پهلویــم فشــار آورد چـه بی رحمــانه شـد قنفـذ، که آتـش بر بهـار آورد ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ ز درد پهلــوی خونیـــن، زدم مـن ضجّــه ها از دل تمــام خـانــه گریــان شد، بـرای شمـع این محفـل ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ تـمـــام پـیـکــرم خـونـیّ و بـیـــن در وَ دیــــوارم علی را مـن صــدا کــردم، کــه تـنـهــا زیـــر آوارم ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ کجــا بـودی علی جــانــم کـه زیــر تازیـان کیـــن بــرای پیـــروی از تـو، شـدم قـربـــانی بی دیـــن ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ علی مشکل گشـای مـن! کجـا بودی که من، تنهـــا تمــام قامتـم خـم شد، بـه زیــر جـور ایـن اعــدا ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ منم یـاس کبـود تو، کـه خسته شد از این دنیـــا منم زهـرای پیغمبر که پـرپـر شد از این غم هـــا ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ خــدا دانـد کـه دلتنـگی، گـل عمـر مـرا بــرچیــد و تلخـی های ایـن دنیــا، بــرای رفتنـم کوشیـــد ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ علی! دانـم که بعـد من، تو تنهـا و غـریب هستی میــان کوچه‌هـای شهـر به دنبــال طبیب هستی ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ بِدان روزی که فرزندم به خونخواهی برانگیـزد میـان کعبه می خواند انـاالحق و بـه پــا خیـزد ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @gharibe_ashena_mobasheri313
به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده برای آمدنت مادرت دعا کرده برای اینکه بگیری تو انتقامش را میان نافله هایش چه ناله ها کرده اگر که شیعه شدیم اعتقاد ما این است به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده تو گفته ای که بود الگوی تو مادر تو همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده هزار سال گذشته هنوز عزاداری تمام عمر تو را غصه اش عزا کرده شنیده ام که بدست شماست پیرهنش نگه به پیرهنش بادلت چها کرده برای زخم کبودش بیار دارویی همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده @gharibe_ashena_mobasheri313
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نامحرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم @gharibe_ashena_mobasheri313
ما را تمام خـلـق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین با هر طپش ز سینه ی ما میرسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کـــربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ی ارباب دل خوش است شکـر خـدا که گشته خـریدار ما حسین آری وصیّت همه ی مـا همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید یا حسین : 💔 ‏صبح و طلوع شعر و غزل، ناشتای تو یعنی سلام، زنده شدم با دعــــای تو @gharibe_ashena_mobasheri313
در خط حسین هر آنکه ثابت قدم است مانند کبوتران دور حرم است هر کس که حسینیست بر او مژده دهید در پیش علی و فاطمه محترم است @gharibe_ashena_mobasheri313
شبی که بال کبوتر در آشیان گم شد مجال گریه ز چشمان آسمان گم شد نشان سرخ تو را از نسیم پرسیدم سکوت کرد و در آغوش ارغوان گم شد به قصد صید پلنگان در آسمان ماندم شبی که ماه ترک خورد و ناگهان گم شد همین قدر گله دارم که بی خبر رفتی به غیر تو گُلِ پرپر ! کسی چنان گم شد در این زمین پر از هیچ ، با که باید گفت تمام دغدغه این است سهممان گم شد چهار فصل من آری ز بوی تو لبریز و نام تو گُلِ نازم در این خزان گم شد حضور سبز تو را من دوباره می خوانم اگر چه دست نیازم در آسمان گم شد @gharibe_ashena_mobasheri313
حضور سبز نگاه تو جان دهد ما را در این دیار غریبی امان دهد ما را ترنم سر گیسوی رفته بر باد ت برای نغمه سرایی زبان دهد ما را ببین چه زود زهجران تو شکسته شدیم کسی جفاست که نام جوان دهد ما را خدا کند کسی آید ز دورهم که شده فقط جمال تو دلبر نشان دهد ما را برای دردِ دل ِبا تو آمدیم اینجا اگرکه هق هق گریه امان دهد ما را میان گریه ز پروردگار می خواهیم هر آنچه تو بِپَسندی همان دهد ما را نوازش سحرت تا زغصه جان ندهیم دلی شکسته و اشکی روان دهد ما را نگاه نافذ تو گر شبی به ما افتد دلی به وسعت هفت آسمان دهد ما را ز اهل عشق چو پرسیم وعده تو کجاست نشانی حرم جمکران دهد ما را اجازه از دلِ غمدیده تو می خواهیم که اذن گریه به قدّی کمان دهد ما را دوباره چشمه اشکم به جوش می آید صدای ناله مادر به گوش می آید @gharibe_ashena_mobasheri313
◼️ بخشی از نامه عمر به معاویه "علیهمااللعنة والعذاب" ◼️ خواستم لگد به در نزنم اما کینه هایی که از علی علیه السلام داشتم، به خاطرم آمد... در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که : ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و می‌خواستم او را با گفتگو از خانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد، من به او گفتم: به علی بگو: برای بیعت با ابوبکر خارج شود؛ زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند. فضه گفت: امیر مؤمنان علیه السلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج می‌کنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گو! چه می‌گویید؟ و چه می‌خواهید؟ من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر چه می‌خواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟ فاطمه به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغ‌های زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی!، آیا مرا با حزب شیطان می‌ترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است. من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی می‌آورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش می‌کشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود. و تازیانه قنفد را گرفتم و زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن می‌کنم. فاطمه گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان. فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً ▪️و فاطمة علیها السلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله می‌کرد، فَکِدْتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، ▪️ و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینه‌های علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) و جادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ، ▪️و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار می‌کند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچه‌ام در شکمم کشته شد. وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ ▪️و شنیدم که از درد زایمان می‌نالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او، سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد و بر زمین افتاد. 📚بحارالانوار ج ٣٠ص٢٨٧ @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️✋ صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر به امیدی که جوابی زشمامی آید گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر @gharibe_ashena_mobasheri313
▪️ 📖السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ... ▫️سلام بر تو ای یادگار بهانه خلقت، ای امید مادر، سلام بر تو و بر روزی که دولت زهرایی‌ات جهان را منور خواهد ساخت... سرود غیبتش را می سرایم سخن از غربت مهدی زهراست سخن از بی وفایی من و ماست غم مهدی غمی جانکاه باشد منتقم سیلی حضرت زهرا باشد از آن کمتر کسی آگاه باشد... @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️السلام علیک یاسلطان یاعلی بن موسی الرضاالمرتضی ✨صلوات خاصه به نیابت از مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف✨ ✨🍀اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِکَ✨🍀 ✨🌱یاالله یارحمان یارحیم یامقلب القلوب ثبت قلبی علی دینکَ اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم @gharibe_ashena_mobasheri313
🔆 ❣ قالت فاطمة الزهراء سلام‌الله‌علیها: 💠 اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛ 🔸همانا سعادتمند کامل و خوشبخت حقیقی کسی است که علی را در حیاتش و پس از وفاتش دوست بدارد. 📚 أمالي شیخ صدوق، ص ١٨٢ @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن تا بگویم ادعا دارم چه غم دارم حسین ای که تو دست نوازش بر سر حُر می کشی گر چه من بارِ خطا دارم چه غم دارم حسین @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚سلام امام زمانم 💚خورشید من تویی وبی حضورتو 💫صبحم بخیر نمیشود 💚ای آفتاب من 💫گر چهره را برون نڪنی 💚از نقاب خود 💚صبحی دمیده نگردد 💫به خواب من 💚اللهم عجل لولیک الفرج @gharibe_ashena_mobasheri313