eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
وارسی کرد آن حوالی را پشت هر تپه ، سنگ ، بوته ی خار خیمه در خیمه ، گوشه در گوشه بچه ها را شُمُرد چندین بار ایستاد و کمی تأمل کرد با همه خستگی شد آماده چشم هایش به دور و بر چرخید هیچ کس از قلم نیفتاده کاروان را شکسته بندی کرد روی هر زخم مرهمی پیچید گاه گاهی میان این همه سوز سَرِ بر نیزه رفته ای می دید شانه ها دائماً تکان می خورد گریه بی صدا چه سوزی داشت بچه ها را کمی تَفَقُّد کرد خودش اما چه حال و روزی داشت تند می رفت و تند بر می گشت در نظر داشت طول قافله را بچه ها را یکی یکی می گفت کم کنید...کم کنید فاصله را با تمام وجود می زد شور رو به رویش سیاهی شب بود دور تا دور کاروان می گشت نگران غرور زینب بود غیرت حیدریش رو شده بود چادر مادران بر سر داشت هم حواسش به چشم خواهر بود هم هوای سر برادر داشت مثل مادر چه غربتی دارد مثل بابا چقدر مظلوم است چه کسی گفت آب می خواهم؟ مشک بردوش ام کلثوم است @gharibe_ashena_mobasheri313
من از سبوی تو مستم همیشه یاد تو هستم به انتظار نشستم (خدا کند که بیایی ۲)٢ تویی ترانه ی لب ها سرور سینه ی شیدا فروغ دیده ی زهرا (خدا کند که بیایی ۲)٢ تویی چراغ هدایت نشان راه سعادت پناه اهل ولایت (خدا کند که بیایی ۲)٢ تو اصل مدح و ثنایی امید اهل ولایی شفیع روز جزایی (خدا کند که بیایی ۲)٢ تمام دار و ندارم کسی به جز تو ندارم غریب شهر و دیارم (خدا کند که بیایی ۲)٢ تو رهنمای جهانی مرا تو روح و روانی چرا ؟ ز دیده نهانی (خدا کند که بیایی ۲)٢ تو طالب خون خدایی تو مشعل راه هدایی ولی و سرور مایی (خدا کند که بیایی ۲)٢ من عاشق و بی قرارت یه عمرِ چشم انتظارت همیشه هستم یارت (خدا کند که بیایی ۲)٢ @gharibe_ashena_mobasheri313
─┅═ ✾ ﷽ ✾═┅─ _اشعار ونغمات آیینی مناسبتی وکاربردی↶ @gharibe_ashena_mobasheri313 •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• _کانال ختم و ترحیم خوانی(غریب آشنا)↶ https://eitaa.com/joinchat/1072693260C13e1ba1b76 •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• _کانال نوای اشتیاق (اماکن متبرکه)↶ @navaye_eshteyagh •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• _کانال نوای شهید @navaye_shahid_mobasheri •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• شاعر و ذاکر اهل بیت(ع) ═════════════════
۸۲ تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی عفت وپاکی زهرای مطهر دیدی زینب دوم بیت علی وفاطمه ای که غم فاطمه و غصه ی حیدر دیدی پیش چشمان تو آتش به در خانه زدند چه بگویم که چها در پس آن در دیدی مات و مبهوت در آن کوچه نظر میکردی طفل بودی که کتک خوردن مادر دیدی ام کلثوم!دعا کن که نبیند چشمی صحنه هایی که تو با چشم ز خون تر دیدی نه فقط شاهد غارت شدن پیرهنی که تو در کرب و بلا غارت معجر دیدی آسمان تیره شد آندم که به پشت خیمه دست یک مشت حرامی سر اصغر دیدی ام کلثوم!به شائق بگو از سوز جگر که در آن دشت چها با دل مضطر دیدی @gharibe_ashena_mobasheri313
۸۳ ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم از همان کودکی ام داغ مکرر دیدم طفل بودم که ز خانه پدرم را بردند ریسمان دور سر فاتح خیبر دیدم مادرم حامله بود و پسرش را کشتند میخ را دوخته با سینه ی مادر دیدم پدرم در دل محراب دو تا شد فرقش جای یک ضربه ی شمشیر روی سر دیدم بعد بابا وسط طشت ز ظلم جعده پاره های جگر و خون برادر دیدم هر چه را دیده دو چشم تر من از طفلی بخدا کرب و بلا چند برابر دیدم ارباً اربا شدن ماه حرم کشت مرا مثل تسبیح تن پاره ی اکبر دیدم چه بگویم که چه دیدم که سه شعبه تیری گیر کرده به گلوی علی اصغر دیدم سخت تر از همه نحر گلوی آقا بود نیزه را در وسط گودی حنجر دیدم @gharibe_ashena_mobasheri313
وارسی کرد آن حوالی را پشت هر تپه ، سنگ ، بوته ی خار خیمه در خیمه ، گوشه در گوشه بچه ها را شُمُرد چندین بار ایستاد و کمی تأمل کرد با همه خستگی شد آماده چشم هایش به دور و بر چرخید هیچ کس از قلم نیفتاده کاروان را شکسته بندی کرد روی هر زخم مرهمی پیچید گاه گاهی میان این همه سوز سَرِ بر نیزه رفته ای می دید شانه ها دائماً تکان می خورد گریه بی صدا چه سوزی داشت بچه ها را کمی تَفَقُّد کرد خودش اما چه حال و روزی داشت تند می رفت و تند بر می گشت در نظر داشت طول قافله را بچه ها را یکی یکی می گفت کم کنید...کم کنید فاصله را با تمام وجود می زد شور رو به رویش سیاهی شب بود دور تا دور کاروان می گشت نگران غرور زینب بود غیرت حیدریش رو شده بود چادر مادران بر سر داشت هم حواسش به چشم خواهر بود هم هوای سر برادر داشت مثل مادر چه غربتی دارد مثل بابا چقدر مظلوم است چه کسی گفت آب می خواهم؟ مشک بردوش ام کلثوم است @gharibe_ashena_mobasheri313
زاده ی نور و آیه ی تطهیر دختر کوثر دختر غدیر ⚫️یا امّ کلثوم قدر تو پنهان چون قبر زهراست قصه ی مرگت داغ عاشوراست ⚫️یا امّ کلثوم با دست بسته قد خمیده دیده ای بر نی راس بریده ⚫️یا امّ کلثوم جای تو نبود ای دخت امام زندان کوفه ویرانه ی شام ⚫️یا امّ کلثوم شاهد بوده ای با چشم گریان خیزران می خورد بر لب قرآن ⚫️یا امّ کلثوم داماد زهرا کی شود اغیار؟ بودی عروس جعفر طیّار ⚫️یا امّ کلثوم @gharibe_ashena_mobasheri313
یادگاریّ حضرت کوثر ای فراتر ز وادی باور یاس خوشبوی خانه ی گل ها امّ کلثوم خانه ی حیدر بر سر گونه های تو جاری ست عطر گلبوسه های پیغمبر دختر قد کشیده ی زهرا همدم خانواده ی جعفر قلب تو مثل زینب کبری با غم و غصّه بوده هم سنگر از غم و غصّه ی در و دیوار یا که زخم سر یل خیبر یا که با یاد ناله های حسن گوشه ی حجره ... پاره پاره جگر جان سپردی ... ولی یقین دارم که تورا کُشت لحظه ی آخر مرثیه های ظهر عاشوراء روضه های برادر بی سر عشق شاه بریده حلقومی خواهر زینب امّ کلثومی شاهد داغ بی امان حسین همدم جان نیمه جان حسین پیشمرگ دختران حرم مرهم زخم کودکان حسین بادوچشمان خیس خود دیدی ارباً اربا ... تن جوان حسین وقتی از سمت علقمه برگشت دیده شد قامت کمان حسین خواندی از سیل اشک چشمانش به زمین خورده پهلوان حسین ساعتی بعد ... غرق در خون شد حنجر طفل بی زبان حسین بین گودال ... در هجوم تگرگ قطعه قطعه شد استخوان حسین برزمین مانده پیکرش امّا ... بر سر نیزه شد روانه ... حسین اوّلین مرثیه سُرای عطش روضه خوان غم گران حسین از تو می خواهم امشب ای بانو اذن دیدار آستان حسین تو دعا کن که عاقبت برسد ... جمعه ای ... صاحب الزّمان حسین کرده شمع وجودمان را آب روضه هایت شریکةُ الارباب @gharibe_ashena_mobasheri313
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبریل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه ی بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسا را هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت معجرش را بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلا قامتش مثل کمان بود  آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد @gharibe_ashena_mobasheri313
رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو تویی که وارث جمع فضائل حسنینی امام امتی و میوه دل حسنینی همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت و در مرام شما نیست دین به غیر محبت تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت تو یادگار شهید غروب حادثه هایی تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی تو داغدار امام ِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد @gharibe_ashena_mobasheri313
بگو به نور که ماه تمام آمده است که صبح آمد و پایان شام آمده است برای شیعه دوباره امام آمده است خدای فقه و حدیث و کلام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است پدر حسینی و مادر سلاله ی حسن است اویس وار زمین در هوای او قرن است غلام خانه ی او بودن آرزوی من است تجسم همه ی احترام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است سراسر از برکات خدا پر است زمین اگر که در صدف آسمان دُر است زمین به نور اوست که گرم تبلور است زمین دوباره رحمتی از جنس عام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دمیده است به دنیا دم خدادادی به هر خرابه رسیده هوای آبادی هزار شکر خدا را که خوب استادی_ _برای این همه شاگرد خام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است چقدر در وجناتش خدا نمایان است اسیر جذبه ی او کافر و مسلمان است رسیده آن که امید گناهکاران است دوباره بوی علی بر مشام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است دل از تمام جهان برده است لبخندش فقط نه خلق که دل برده از خداوندش به داروی گل لبخند های چون قندش به درد های همه التیام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است رسیده است امامی که نافذ است و بصیر نکرده حرف خدا را به رای خود تفسیر نمی شود به کلام بنی امیه اسیر برای مذهب شیعه قوام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است به حکم آیه ی تطهیر پاک یعنی او که پنجمین گُهر تابناک یعنی او برای سنجش ایمان ملاک یعنی او ملاک حد حلال و حرام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است به علم و حلم و تمام فضائلش صلوات به جلوه های پیمبر خصائلش صلوات به نور چهره ی چون ماه ِ کاملش صلوات که موعد صلوات و سلام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است گروهی از سخنان خدا جدا شده اند که در توهم خود نائب خدا شده اند چه رازهای دروغی که برملا شده اند که آفتاب همه روی بام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است همان که وقت جسارت حضور خواهد داشت که در مسیر اسارت حضور خواهد داشت زمان کشتن و غارت حضور خواهد داشت بیا که راوی غم های شام آمده است امام باقر علیه السلام آمده است خدا کند که شب انتظار سر برسد سپیده سر بزند ، نوبت سحر برسد خدا کند که به زودی همین خبر برسد : به صف شوید دم انتقام آمده است امام مهدی علیه السلام آمده است @gharibe_ashena_mobasheri313
برما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست @gharibe_ashena_mobasheri313
چشم ها در پی دیدار به گردش آید ذره چون گشت پدیدار به گردش آید دیده ها در طلب یار به گردش آید آسمان گشته چو دوّار به گردش آید گر چه در اوج سما این همه اَنجم داریم ما نظر سوی تو ای دلبر پنجم داریم نفحه ای می رسد از کوی تو ای حضرت دوست سجده آریم به ابروی تو ای حضرت دوست دل ما آینه ای سوی تو ای حضرت دوست قبله ی ماست گل روی تو ای حضرت دوست تا هلال رجب از شرم تو گردید نهان اول ماه خدا ، ماه خدا گشته عیان ماهرویی ز جنان غنچه ی گلفام رساند جبرئیل آمد و از لعل لبت جام رساند بر همه اهل سماوات چنین کام رساند جابر از سوی نبی آمد و پیغام رساند ز محمد به محمد چه سلامی برسید نور آمد به سوی ماه ز سوی خورشید نه فقط بهر نبی آرزوی ما همه است ذکر دیدار رخت بر لب ما زمزمه است نام تو اول عشق اسن و بر آن خاتمه است حسن رخساره ی تو پرتو دو فاطمه است بر حرمخانه ی عترت شده ای نور دو عین تو هم از نسل حسن هستی و هم نسل حسین مهر تو قلب مرا سوی اِله آورده دست دل را بگرفته ست و به راه آورده سایه ی روی تو آیینه چو ماه آورده علم و دانش به حریم تو پناه آورده تو شکافنده ی هر ذره ی دانش هستی تو روایتگر هر لوحه ی بینش هستی به کریمان جهان جود و کرم داری تو فیض از سوی خدا بهر عدم داری تو به دو صد همچو مسیح آیه و دم داری تو به دلِ عاشق دل ، خسته حرم داری تو نه بقیع است فقط بارگهِ آرامت همه ی عالم هستی است اسیر دامت آسمان خم شده تا بوسه زند بر دستت اهل عرش اند همه عاشق و مات و مستت جمله ی حور و ملک همقدم و پابستت واسطه فیض خدایی و فدایش هستت جلوه ی حسن تو آیینه و مرآت خداست نام تو ذکر خدایی و مناجات خداست کعبه هستی و شده کعبه ی دل خال لبت قبله هستی و شده قبله ی جان نور شبت قدسیان مات شدند از کرم و از ادبت من چه گویم ز خصال و ز کمال و نَسَبت گفتن از مدح و ثنایت به خدا کار خداست شرح اوصاف تو آیینه ای از صدق و صفاست بی تو نابود شوم بی تو فراموش شوم با تو از خویش جدا گردم و بی هوش شدم ز ثنایت همه دم واله و مدهوش شوم بهتر آن است که از مدح تو خاموش شوم من فقط ذکر تو می گویم و هستم یادت گوشه چشمی به سویم کن که شوم دلشادت @gharibe_ashena_mobasheri313
ماه رجب است و ماه خیر و برکات شد باز به روی عاصیان باب نجات با توبه بگو برای درک حسنات بادا به علی و آل احمد صلوات طالع ماه رجب و پیک سعادت آمد در روز نخست با ولادت آمد یعنی گل گلزار محمد باقر آن قافله سالار عبادت آمد طالع تا روی به کشتی نجات آوردیم امید به ساحل نجات آوردیم در روز ولادت امام باقر ما هدیه برایش صلوات آوردیم سیدهاشم وفایی امروز که عرشیان برانگیخته اند بر عرش بلور نور آویخته اند در مقدم باقر العلوم از فردوس یک باغ گل محمدی ریخته اند سیدهاشم وفایی با عطر تو گل شوق شکفتن دارد سرمستی و میل از تو گفتن دارد ای باقر علم نبوی در شب عید این دل هوس مدینه رفتن دارد سیدهاشم وفایی مائیم و عنایت امام باقر الطاف و کرامت امام باقر یارب چه شود گناه ما را بخشی در شام ولادت امام باقر خسرو ای دل امشب شدی زغم آزاد خیز از جا پی مبارکباد شب میلاد حضرت باقر تهنیت گو به حضرت سجاد پیروی ای دیده ی اهل دل بسویت باقر وی آبرویم ز آبرویت باقر در سینه کشیده بال و پر مرغ دلم تا پر بزند بسوی کویت باقر سازگار مشهد بر ما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست سیدمجتبی شجاع @gharibe_ashena_mobasheri313
منم و این بی قراری دلخوشی یعنی امام حسینو توو زندگی داری خوش به حال اون که غیر نوکریت نداره کاری ابی عبدالله می مونم گدات همیشه عشقت از روز ازل توو دل نوکر زده ریشه دل من جایی به غیر حرمت آروم نمیشه ابی عبدالله دورم از کربلای تو / بازی دنیا رو ببین یعنی باز قسمتم میشه / کربلات روز اربعین آفریده خدا تو رو - تا دل از عالم ببری حک شده رو سینه ی من - لوح زرین نوکری ۲ منو می کشه غم تو الهی جدا نشه دستای من از پرچم تو میدونی چقد حساب کردم آقا رو کرم تو ابی عبدالله کیه عین من گرفتار قسمت میدم به دستای بریده ی علمدار گریه هامو برای قبر و قیامتم نگهدار ابی عبدالله زندگی یعنی نوکری / سرپناه یعنی کربلا لحظه لحظه ش غنیمته / گریه کردن توو روضه ها گریه کردن برا غمت - تا ابد تنها کارمه پیرَن مشکیم همیشه - مدال افتخارمه ۲ @gharibe_ashena_mobasheri313
پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد اولین مژده ماه رجب از راه آمد از حسد دشمن این قوم به جان آمده است پنجمین حیدر کرار جهان امده است ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین می رسد بوی دل انگیز پیمبر از تو ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو مدعی را نفس حق تو برده از رو عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن به فدای سر تو با همه اولاد شدن کار تو سروری عالم ایجاد شدن ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن ما مسلمان احادیث توایم و پسرت مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت چون حسن دست بگیری ز همه بی منت می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت می کند از کرمت حاتم طائی حیرت همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد گرچه ناپاک ترین سائل بیت الکرمم گرچه نه سینه زن واقعی این علمم گرچه نه دعبل و عمانم و نه محتشمم نظری کن بشود مثل کُمِیتت قلمم نظری کن برود بی سر و سامانی ها کربلایی بشوم مثل سلیمانی ها @gharibe_ashena_mobasheri313
ای قطره در حوالی دریا قدم مزن ای ذره از ستایش خورشید دم مزن حرف وجود را به زبان عدم مزن کار تو نیست؛ مدح علی را قلم مزن هرچند آرزوی من از او سرودن است کی در توان بنده خدا را ستودن است روزی اگر که خلق به وصفت زنند دم یا شاعران شوند به مدح تو هم قسم دریا شود مرکب و اشجار هم قلم صدها هزار حافظ و سعدی و محتشم لالند در بیان تو یا مرتضی علی وقتی که هست وصف تو کار خدا علی باید غزل نوشت گدای در تو را باید سرود هر نفس قنبر تو را من کیستم که وصف کنم بوذر تو را باید که واژه واژه ی هر منبر تو را دریایی از بحار، و یا الغدیر کرد خود را چنان سخن، به کمندت اسیر کرد پر کرد تا صدای خدا گوش کعبه را روشن نمود خانه ی خاموش کعبه را دیدار تو ربود ز سر هوش کعبه را دیدند باز بودن آغوش کعبه را یعنی که باده ریخت ز پیمانه ی خدا دیدند حق درآمده از خانه ی خدا راهی اگر به سمت خدا هست راه توست غیر از خدا زمین و زمان در پناه توست خوشبخت کیست؟! انکه هلاک نگاه توست کعبه کجاست؟! کعبه همان زادگاه توست کعبه همانکه در طلبت سینه میدرد هر شب بر آستان نجف سجده می برد گفتم نجف دوباره به غم مبتلا شدم بی اختیار راهی ایوان طلا شدم هر بار که مسافر کرب و بلا شدم در آسمان شهر تو اول رها شدم ای کوه! باز اذن به این کاه می دهی؟ ما را به خانه ی پدری راه می دهی؟ ای خانه ی تو خانه ی ما از قدیم ها بابای مهربان تمام یتیم ها هستند در پناه تو حتی رجیم ها محشر نجاتمان بده از چنگ بیم ها ای کاش روز حشر من اهل رجب شوم با دست های فاطمه ات منتخب شوم @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا