Ali Fani & Saber Khorasani - Setayesh.mp3
2.32M
اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي اَدْعوُهُ
فَيجيبُني وَ اِنْ كُنْتُ بَطيـئاً حينَ يدْعوُني..!
غریبہ186
باشه ولی دنیا ی گرامی شما یه رفاقت مثل رفاقت این دوتا به من بدهکاری..!
همه جا معروف شده بودن به باهم بودن
تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش ناخواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم
خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم
اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی
همونجور که اشک میریخت گفت:
زانوهای محکم کجا بود؟!
اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن
عهد بستن آخه مادر..
عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن..
مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد
شهید محمد رجبی
خدا نصیب کنه از این رفاقت ها :)
_یا حَـارِ هَمْـدَانَ مَـنْ یَمُـتْ یَرَنِـي
مِـنْ مُؤمِـنٍ أَوْ مُنَافِـقٍ قُبُلاً_
هدایت شده از فُرقٰان
15.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-و اینجا سرگرمی و بازیچه ای بیش نیست...
●تفسیر آیه
#نورِالقُلوب