میگفت هر روز، اصلا شده یک دقیقه با امامزمان صحبت کنید، بذارید رابطه همیشه برقرار باشه، نه اینکه فقط معطوف بشه به دلگرفتگیِ عصر جمعهها، با ایشون زیاد صحبت کنید.. و من، هر وقت اومدم کلمه بچینم، این بیت یادم افتاده!
«میخواستم که وقفِ تو باشم تمامِ عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت..»
نور🌱
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
بفرمایید جایزه!
پدربزرگ قرآن کهنسال آبی رنگی داشت با ورقههای زرد شده که رد انگشتانش از پس پنجاه سال قرائت دائمی بر دامن کاغذهای ظریف مصحف نقش بسته بود. قرآن، همیشه روی طاقچه بالای سر پدربزرگ ساکن بود و از آنجا اهل خانه را نظارهگر. روز اول نوروز وقتی همه در خانه پدربزرگ جمع میشدند به تبریک و شادباش و تا شب به گفتگو و خنده و تفریح، آن قرآن کهنسال آبی رنگ برای بچهها تبدیل میشد به گنجینهای ارزشمند و ماورایی، مملو از اسکناسهای تا نخوردهی خوشبو، در میان ورق به ورق آن کتابِ از آسمان نازل شده بر طاقچه. انگار که اسکناسها هم میان مصحف از آسمان آمده باشند. هرچه مردان مشغول گفتگو در باب سیاست و گرانی و زنان مشغول آماده کردن ناهار و سالاد عید بودند و خانه در هیاهو بود، بچهها اما همه چشم به قرآن داشتند و نقشهها در سر میپروراندند برای دستیابی هرچه زودتر به عیدیها. همه در پی خوشرقصی و دلبری از پدربزرگ. در پی اطاعت اوامر و فرمایشات همایونی پیرمرد مهربان. تا بلکه در هنگامهی باز شدن آن کتاب کهن عرشی و بیرون آمدن آن اسکناسها که فرشتهها سر حوصله و با ظرافتِ تمام میان ورقها گذاشتهبودند، سهم بیشتری نصیب خودشان کنند. و لحظه خیالانگیز سر آمدن انتظارها؛ لحظه بیرون آمدن نفسهای در سینه حبس شده کودکان؛ آنگاه بود که پدربزرگ شاهانه و با طمطراق روی مبلِ همیشه زیر طاقچه جلوس میکرد و قرآن را میبوسید و بچهها به پلکی کنار پاهایش جمع میشدند برای دریافت جایزههای انتظار کشیده. در آن شب جایزهها. در لیله الجوایز!
آخرین شب ماه مبارک رمضان را پیامبر لیله الجوایز نامیده. شب جایزهها. مثل آن شب عید در خانه پدر بزرگ. که « چون شب عید فطر که شب جوایز نام دارد فرارسد خداوند پاداش عمل کنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد». بندگان و عابدان و سالکان یک ماه تمام ، شب و روز ، به صلاه و صیام سعی کردهاند دلبری کنند و خوشرقصی برای خدای محبوب و معبود خودشان. شبهای قدرشان را قدر دانستهاند و عطش و گرسنگی روزهایشان را برای جلب توجه خدا خرج کردهاند. خوابشان حتی از چشم جایزه دهنده دور نمانده. یک ماه انتظار. یک ماه نفسهای در سینه حبس شده مثل نفسهای آن کودکان . تا در لیله الجوایز به هنگام باز شدن آن گنجینه ارزشمند عرشی بیشترین سهم را نصیب خویش کنند. در شب قدر حتی آن گنجینه برای بندهها باز نمیشود. باید بمانی و صبوری کنی و دلبری و اطاعت و دو زانو به ادب بنشینی تا آخر ضیافت تا در آن لحظه رویاگونه افسانهای نصیب خود را به جان بگیری. حالا میهمانی به آخر رسیده. صاحبخانه مهربان انگار که نشسته و بندهها شتافتهاند به جایزه. پلکی بزنیم جایزهها در کفمان است؛ و پیامبر فرمود که جایزههای رب ما مثل جایزههای پدربزرگها و حتی جایزههای پادشاهان نیست. «جوایز الله لَیسَت بِجوایز هولاء المُلوک». توشهی یک سال معنوی بندههایش را امشب به مهربانی و سخاوت تقسیم میکند که مسیر یک ساله را بیتوشه نپیمایند. برای عابدان و عالمان همیشه واپسین شب تاریک رمضانی، کم از شب قدر نداشته و قدر دانستهاندش که مولای ما آهسته در گوش جابر زمزمه کرد که « سه شب در سال را خواب نمان که شب تقسیم رزق و هدایا است؛... و یکی شب آخر رمضان است. ». به آرزوی شبی سرشار و پرجایزه برای عبدهای عامل که رسم کریمان است، اجر عامل را پیش از خشک شدن عرق جبین بپردازند!
«مهدی مولایی»
هدایت شده از ناب جهادی
🔴خبرنگار فلسطینی در گفتگو با صداوسیما: به لطف حمله گسترده ایران به سرزمین های اشغالی، امشب حتی یک نفر هم در غزه به شهادت نرسید.
📡 #ناب_جهادی
@nabjahadiii
هدایت شده از 🇮🇷وصیتنامه✌️🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش کاربر #لبنانی به حملات ایران به اسرائیل: ایرانیان فقط به هدف قرار دادن سفارتخانهیشان در دمشق پاسخ ندادند
بلکه حتی به یهودیانی که در زمان پیامبر بر در خانهی پیامبر زباله می انداختند نیز پاسخ دادند😂😂
اللهم صل علی محمد و آل محمد
#انتقام_سخت
#یوم_الانتقام
#القدس_لنا
آیت الله محمد علی ناصری رحمةاللهعلیه:
زمانى از استادمان آیت الله سيد محمّد كشميرى رحمة الله كه از اوتادِ روزگار بود، درخواست كردم اسمِ اعظم را به من بياموزد.
ايشان فرمود:
- اگر اسمِ اعظم را می خواهى، از نامِ مبارکِ صاحب الزمان غفلت مكن.
اسمِ اعظم، همان جمله "يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی" است.
- سيّد استاد، بارها مشكلاتِ مادّى و به ويژه مشكلاتِ معنوىِ خود را با استعانت از اين نامِ مقدّس و ذکرِ يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی، بر طرف كرده بود و بنده نيز خود بارها اثرِ اين نامِ مبارک را براى رفعِ مشكلات، به چشم ديدهام.
|آیتاللهناصری|
#عرفان
چه خوب است که
وقتی انسان فهمید فریب خورده
و بیراهه رفته، از همانجا برگردد
و جبران کند!
نه اینکه بگوید:
این همه راه آمدهایم،
بقیه راه را هم برویم هر چه بادا باد،
اگرچه بر خلاف شرع و رضای خدا باشد!
『 در محضر بهجت』