eitaa logo
غریبہ186
187 دنبال‌کننده
519 عکس
154 ویدیو
6 فایل
- بسم الله.. مودب متخلق مي شود؛ متخلق سالك مي شود؛ سالك عارف مي شود؛ عارف طالب مي شود؛ طالب عاشق ميشود؛ عاشق كامل مي شود؛ كامل سائل مي شود؛ سائل در ميزند . . در را با سر مي زند! كسي كه با سر در مي زند ؛ خـــــدا به او سر ميزند . . :) مسیر ‌ِبندگی🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
ما شده ایم عبد فضای مجازی ، هر چه او به ما بدهد ما می گیریم ، حتی شبکه های مذهبی ! آنها برای ما باید تعیین بکنند که چه به خورد ما برود در صورتی که کسی که حرکت آسمانی اش را شروع کرده باشد ، مثل مغناطیس محیط برایش حرف برای گفتن دارد و او جذب هر چیزی نمی شود . حتی اگر کانالی را باز می کند ، آن فکری که داشته را می خواند ، ناگهان می بیند جلویش سبز شد. از خیابان رد می شود می بیند یک کسی در گوشش یک چیزی اینطوری گفت . رادیو دارد همان حرف را می زند که این دارد به آن فکر می کند . به این می گویند سلوک . نگاه که می کند روی نقش دیوار ، روی فرش ، گل فرش ، آن فکری که دارد را می بیند و کم کم احاطه پیدا می کند ، بزرگتر می شود ، روحش آسمانی تر می شود . اما اگر فکرش مشغول امور شهوانی باشد ، فکرش مشغول دنیا باشد ، این چکار می‌خواهد بکند؟! می ماند ..
1_3311409781.m4a
24.14M
معرفت الله! 「آيت الله رخـشاد از شاگردان آیت الله بهجت 」
احوال یکی از بزرگان و مصلحان و مروّجان توحید در نظرم آمد که شب‌ها به درون حیاط منزلش می‌رفت، و به‌دور از جمعیت خانه، در گوشه‌ای تنها می‌ایستاد و دستانش را به طرف آسمان بلند می‌کرد. با تواضعی و افتادگی‌ای بی‌مانند از خداوند برای اصلاح امت، مدد می‌طلبید. دعایی که در شب باشد، تنها برای خدا باشد، خالصانه و متواضعانه باشد، سراسر توجه باشد، رو به آسمان باشد، برای تمام امت و انسانیت باشد...، چنین دعایی انصافاً با دعاهای از رویِ عادتِ ما یکی‌ست؟! همین است اشکال ما. اعمالی را که انقلاب‌آور هستند انجام می‌دهیم، بدون این‌که کوچک‌ترین تحولی در ما پدید آید! بلکه ما فقط کالبدی از عمل را گرفته‌ایم و روحِ عمل را در نیافته‌ایم... از این رو می‌طلبد که نگاه دوباره به اعمال‌مان بیندازیم و روحِ معنوی را در ایشان زنده و تازه بکنیم. آن وقت است که تغییر و تأثیر در وجودمان دیده خواهد شد.
__
امام صادق (ع): ما اَنعَمَ اللهُ عزَّ وَ جَلَّ عَلی عَبدٍ اَجَلَّ مِن اَن لا یَکونَ فی قلبِهِ مَعَ اللهِ غیرُهُ. (بحارالانوار، ج 70،ص249) هیچ نعمتی از سوی خدا بر بنده اش باشکوهتر از اینکه در قلب آن انسان غیر خدا نباشد، نیست. روزی علامه بحرالعلوم را شاگردانش خندان و متبسم یافتند. سبب را پرسیدند در پاسخ فرمود: پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریایی نیست و توانسته ام به قلع و قمع ریا موفق شوم.
3303418_128kb.mp3
37.56M
اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشَاءُ، يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَذِكْرُهُ شِفاءٌ، وَطَاعَتُهُ غِنىً، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَسِلاحُهُ الْبُكَاءُ، . . !
- التماس‌دعا -
در نمازهامون بگیم. عبارتی را که مولایمان، (ع) در قنوت نمازهاش می‌گفت: "الهي اَنْتَ کَما اُحِبُّ فَاجْعَلْني کَما تُحِبُّ" تـــو همان خدایی هستی که من دوست دارم، پس من را همان بنده‌ای قرار بده که تـــو دوست داری •
نظر مراجع تقلید راجع به عیدالزهرا و رفع القلم
مودب متخلق مي شود؛ متخلق سالك مي شود؛ سالك عارف مي شود؛ عارف طالب مي شود؛ طالب عاشق ميشود؛ عاشق كامل مي شود؛ كامل سائل مي شود؛ سائل در ميزند . . در را با سر مي زند! كسي كه با سر در مي زند ؛ خـــــدا به او سر ميزند . . :) مسیر ‌ِبندگی🌿
هدایت شده از غریبہ186
3303418_128kb.mp3
37.56M
اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشَاءُ، يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَذِكْرُهُ شِفاءٌ، وَطَاعَتُهُ غِنىً، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَسِلاحُهُ الْبُكَاءُ، . . !
- التماس‌دعا -
هدایت شده از به خط یک رآوی 🇵🇸
12-Shab07Ramazan1401-04.mp3
24.45M
•این را ترک نکن! جناب سید بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع خودشون نقل میکنند که: اگر از تعقیبات عصر روز جمعه به هر عذری ادعیش رو ترک کردی این صلوات( منظور:صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی هست) رو ترک نکن، به خاطر یک امری که خداوند متعال مارو به اون مطلع کرده! پ‌ن:یکی از دعاهایی که آیت‌الله بهجت در عصرهای جمعه به خواندن آن مقید بودند صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی است! 🌱 🌿
ای آنکه گذرت بر خاک من است ، بدان که من طعمه مرگ نیستم ! من در انتظار ننشسته ام تا مرگ به سراغم آید . به ندای “موتوا قبل ان تموتوا ” لبیک گفته ام و شهادت را برگزیدم که جاودانگی است . و اکنون از  من زنده تر کیست؟! ای رهگذر ! از درون این خاک بلا دری به سوی کربلا گشوده اند. روحم به ضیافت گاه وصال پرکشید و مخاطب این خطاب ازلی قرار گرفت که ” فدخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.” بدان که این راه رفتنی است و باب جهاد فی سبیل الله و شهادت مسدود شدنی نیست. اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد ، هر کجا که باشی و در هر زمان ، تو را در جمع اصحاب کربلا به بهشت خاص خویش فرا خواهد خواند. من الغریب . .
حاج‌ آقا فاطمی‌نیا میفرمود از دو لب آیت‌الله بهجت رحمه‌الله‌علیه شنیدم که می‌فرمود: اواخر که در خدمت مرحوم آیت‌الله قاضی طباطبایی می‌رسیدیم؛ فقط می‌فرمود: نماز اوّل وقت!
_در مقابل بچه‌ی ۳_۴ ساله گناه میکنی؟! +‌ معلومه که نه _ در برابر خدا چطور؟! + نمیدونم،شاید... _ پس به اندازه‌ی شخصیت و حضور یک کودک برای حضور خداوند ارزش قائل نیستی... تعقل
خدایا! تعدادشـان را بیافزا و سلاحـشان را تیـز و برّان کن و اطراف و جوانبـشان را محـکم و نفـوذناپذیر ساز و جمعـشان را به هم پیوند ده و کارشان را رو به راه کن و آذوقـه آنان را پی‌درپی برسان و سختی‌هایشان را به تنهایی کارساز باش و به یاری خود نیرومندشان ساز و به شکیبایی مددشان ده و به آنان را در چاره‌جویی‌هایشان، دقّت نظر ده. •حضــرت سجـاد روحی‌فداه •
شیاطین در اوج.mp3
6M
حیواناتی که بار معنوی ما را خواهند برد...
غریبہ186
:))))
یادت می آید آن روز،صدلاله چیده بودی؟! آن دفعه هم توازمن زودتر رسیده بودی..
هربار درنگاهت طوفانی بی صدا بود؛ ازعشق او به قلبت نقش ها کشیده بودی
گل زخم هایت انگارسوغاتی ات بودند آن روز دوچشمت اما آرامش دگر داشت
گویی که از لب یار چیزی شنیده بودی بامن بگو مسافر از آن یقین قلبت
شاید بفهمم آن روز آخر چه دیده بودی گویند که باز با باز ، باهم پرگشایند
این است دلیل ِاینکه بی من پریده بودی . .
و مالي لا اَبْكي وَلا اَدْري اِلي ما يكوُنُ مَصيري وَاَري نَفْسي تُخادِعُني وَاَيامي تُخاتِلُني وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَاْسي اَجْنِحَة الْمَوْتِ فَمالي لا اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَ نَكير اِياي اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي عَلي ظَهْري اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يميني وَاُخْري عَنْ شِمالي اِذِ الْخَلائِقُ في شَاْن غَيرِ شَاْني لِكُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ يوْمَئِذ شَاْنٌ يغْنيهِ وُجوُهٌ یوْمَئِذ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ يوْمَئِذ عَلَيها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَ ذِلَّة . .
غریبہ186
و مالي لا اَبْكي وَلا اَدْري اِلي ما يكوُنُ مَصيري وَاَري نَفْسي تُخادِعُني وَاَيامي تُخاتِلُني وَق
چرا من بر احوال خودم اشک نمی‌ریزم؟! و چرا نمی‌دانم به کدام سرنوشت پیش می‌روم؟! و این‌که نفسم از سر نیرنگ با من چه برخوردی خواهد داشت؟! و ایام چه حیلتی برایم خواهد کرد؟! بر بالین من بال‌های مرگ تکان می‌خورد و روزگار با من از سر حیلت برخورد می‌کند! پس با این اوصاف چرا گریه نکنم؟! اشکی برای خارج شدن روح از بدنم! برای ظلمت قبرم! برای تنگی لحد! برای پرسش‌های نکیر و منکر از من! اشکی برای برهنه و خوار و بار گناه بر پشت کشیده از قبر بیرون آمدن! لحظه‌ای به راست و اندکی به چپ نگاه می‌کنم؛ زیرا مردمان در لاک گرفتاری خویش‌اند و به من کاری ندارند؛ «هر کدام کاری بس بزرگ دارند که آن‌ها را مشغول کرده؛ چهره‌هایی در آن روز سپید و روشن و خندان و پر بشارت است و برخی چهره‌ها غبار گرفته و سیاهی و ذلت آن‌ها را احاطه کرد!»