✴️پیام معنادار سرلشکر باقری به همتای کره شمالی خود
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیامی انتصاب رئیس جدید ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری خلق کره را به وی تبریک گفت. در پیام ژنرال باقری خطاب به ژنرال پاک ایل‌سو آمده است: «همکاری‌های دو کشور در مسیر استقرار صلح و ثبات منطقه‌ای و مقابله با هرگونه اقدام برهم زننده امنیت جهانی و یک جانبه گرایی، بیش از پیش توسعه یابد.»
این پیام دو هفته پس از اظهارات خارج از عرف رئیس جمهور کره جنوبی در ابوظبی در مورد ایران، به خوبی بیانگر اثرات مستقیم رفتارها در برآیند قدرت در سطح جهان است. پیش از این برخی از سیاسیون در کره جنوبی به شدت از اینکه رئیس جمهور این کشور چنین صحبت‌های انتحاری علیه ایران کرده بود، انتقاد کردند. با این حال، انتشار پیام سرلشکر باقری در فضای رسانه‌ای کشور مهم ارزیابی می‌گردد.
✅ وضعیت احتمالی روسیه و اوکراین در آینده و نقش ایران .
✍🏻 به قلم محمد مهدی بابایی
🔺شاید بتوان " آینده " را به عنوان یکی از مترادف های " گذشته " نامید .
🔹 این جمله به این معنیست که با مطالعه تاریخ میتوان با توجه به شباهت رفتار گروهی انسانها تا حدودی از وقایع آینده مطلع شد .
❓ چه کسی فکرش را میکرد مهره مورد علاقه غرب در دهه هشتاد میلادی یعنی صدام ، کمی بعد به وسیله حامیان گذشته نابود شود ؟
🔹 از زمان شروع جنگ اوکراین ، پروپاگاندای غرب ، به ساخت چهره ای جذاب از زلنسکی مشغول شد . در کمتر از ۱ سال اوکراین پر شد از تجهیزاتی که رایگان از مقصد غرب به این کشور میامد و این جدای از مبالغ هنگفتی بود که تحت عنوان کمک مالی به حساب این شخص واریز میشد .
🔹 کمک هایی که دولتهای در سایه و اوپوزوسیون حاکمیت غرب را به انتقاد شدید واداشته ، به طوری که ایده ی قطع این حمایتها از وعده های انتخاباتی جذاب این احزاب قرار گرفته است . بنا به تجربه ی صدام حسین ، این مخالفتهای شکل گرفته در غرب که اخیرا پایگاه اجتماعی خوبی پیدا کرده است ، میتواند در اینده به نفرتی تبدیل شود که میتواند ابزار دست سیاستمداران در انتظار قدرت باشد .
🔹 ارتش اوکراین نیز مانند بعثی ها به قدری جنایت جنگی و نقض حقوق بشر انجام داده اند که پس از جنگ به راحتی میتوان آنهارا به طور رسمی مورد مواخذه قرار داد . همچنین بولد شدن بیش از اندازه زلنسکی در رسانه های غربی طبق معمول نتیجه عکس داده و همان هایی که در ابتدای شروع این جنگ ، پرچم اوکراین را روی پروفایل های خود قرار میدادند از اینکه بازیچه ی پروپاگاندا شده اند احساس شرمندگی میکنند .
🔺 احتمال تجزیه ی اوکراین به کشور های مورد تایید سازمان ملل
🔹 قبلا نیز ذکر شد که روسیه به دنبال اشغال کامل اوکراین به عنوان یک کشور کامل نیست بلکه مطلوب ایشان ، تجزیه ی اوکراین به چند کشور مختلف است . به رسمیت شناسی این امر توسط سازمان ملل هم منوط به ماندن حکومت فعلی اوکراین در قدرت و به رسمیت شناسی مناطق جدا شده در ازای متارکه ی جنگ و عدم پیشروی نیروهای متحد به سمت پایتخت خواهد بود .
🔹 بدین منظور روسیه از شمال پایتخت اوکراین عقب نشینی نمود تا با تثبیت مناطق اشغالی جنوبی ، به فشار نظامی علیه اوکراین ادامه دهد . بنابرین در صورت به فرسایش رسیدن این جنگ و همچنین ته نشینی انبارهای تسلیحات غربی ، درست همانطور که در قطعنامه ۵۹۸ شاهد آن بودیم ، کشورهای دیگر به هر دو طرف برای مذاکرات آتش بس فشار خواهند اورد .
🔹 بدین شکل اگر روسیه بتواند مناطق اشغالی را با به رسمیت شناسی اوکراین تبدیل به چند کشور کند ، ناراضیتی عمومی گریبان دولت اوکراین را خواهد گرفت و دولت های جدید غربی که اینبار به واسطه مخالفت با کمک به اوکراین سرکار میایند ، به بهانه های حقوق بشری به جان دولت اوکراین خواهند افتاد تا این کشور به سمت روسیه متمایل گردد .
🔺 عقب نشینی روسیه از جنگ و حمله ی غرب به اوکراین
🔹 بااین ایده ای که ذکر شد به جز اوکراین ، کشورهایی در شرق اروپا پدید خواهند امد که در کنار متحدین دیگر اروپایی روسیه ، بلوک شرق را مجددا احیا کنند . اما اگر ارتش روسیه به ضعف فعلی خود در جبهه ها ادامه دهد ، سیاستمداران ضد جنگ در این کشور سر کار خواهند آمد تا نه به فکر حمله به اوکراین باشند و نه به فکر حمایت از اوکراینی که به دلیل جنایات جنگی و نقض حقوق بشر تحت هجمه های غرب قرار گرفته است .
🔹 بنابرین غرب که خود را پیروز این جنگ دیده ، دلیلی برای ماندن زلنسکی و دولتمردان ناقض حقوق بشر این کشور ، در قدرت نخواهد دید . زیرا رسانه ها بزودی به پوشش فساد مالی و نقض حقوق بشر در اوکراین پرداخته و حمایت از چنین حکومتی مطلوب وجهه ی حقوق بشری غرب نخواهد بود .
🔹 پس با یک کودتای نرم سیاسی ، یا دولت اوکراین تغییر خواهد کرد و یا با شکست این کودتا ، اوکراین به کشور منزوی تبدیل خواهد شد که تحت حمایت هیچ قدرتی نیست .
🔹 در صورت وقوع این امر طبق تجربه ی عراق زلنسکی به صدام و طبق تجربه افغانستان گردان های آزوف به القاعده ی جدید تبدیل خواهند شد که میتواند دلیل خوبی برای لشگر کشی ناتو به مرز های روسیه باشد .
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
💢جهاد تبیین به سبک «سرباز افغانستانی حاج قاسم»
عصر یک روز سرد زمستانی در ایستگاه سواری‌های کرمان به رفسنجان منتظر بودم دو نفر مسافر دیگر برسند که ظرفیت تاکسی تکمیل شود تا به رفسنجان برگردیم.
در حالی که باد شدیدی می‌وزید دعا می‌کردم هرچه زودتر ظرفیت تکمیل شود که بتوانم از این همه گردوخاک خلاص شوم. همزمان دو مسافر از راه رسیدند؛ یک خانم چادری و یک آقا با پوشه‌ای قرمز که در دست داشت. سوار شدیم، تاکسی حرکت کرد، ترافیک سنگینی بود و راننده که تقریبا ۵۰ ساله بود، بر خلاف بعضی که در ترافیک اعصاب‌شان خرد می‌شود، با خنده و خوش‌وبش با مسافر جلویی که آقایی جوان بود، حرکت میکرد.
از ترافیک که گذشتیم، راننده، باب صحبت را با مسافر جلویی باز کرد؛ این پوشه چیست، مدارک پزشکی هست؟
مسافر: بله، عمل کردم، در حال طی کردن مراحل درمان بعد از عمل هستم.
راننده که از لهجه مسافرش فهمیده بود از کشور افغانستان است، پرسید، چرا عمل کردی و مسافر جواب داد، تیر خوردم و مجروح شدم، راننده پرسید: کجا و مرد جوان گفت در سوریه.
ناگهان یک جرقه در ذهنم به‌جود آمد که با یک مدافع حرم همسفر شدم و تصمیم گرفتم با او صحبت کنم.
راننده که از ابتدای راه با روی خوش سفر را شروع کرده بود، با لحنی تند به مرد جوان گفت مجبور بودی؟ و با طعنه گفت: دیگه میری؟!
مرد جوان سرش را پایین انداخت و دیگر سکوت بود و صدای ماشین و هوهوی طوفانی که در جاده بود.
خانمی که همسفرمان بود چادرش را روی صورتش کشید که از فرصت چهل‌وپنج دقیقه‌ای تا رفسنجان استفاده کند و چُرتی بزند.
اما من باب گفت‌وگو را با مدافع حرم جوان باز کردم؛ نامش را پرسیدم؛ مَهدی نظری بود گلوله به ناحیه زیر قلبش اصابت کرده بود و تحت عمل قرار جراحی گرفته بود.
اما بعد از چند ماه دو تا غده اطراف ریه‌هایش پیدا شده بود.حین صحبت من با مرد جوان، خانم همسفرمان گویا به حرف‌های ما گوش می‌داد، چادرش را کنار زد و گفت آقا مدارکت را بده من پزشک هستم.
خانم دکتر رضایی متخصصی که در حال طی کردن مقطع فوق تخصص بود، مدارک پزشکی را که دید از وجود دو غده در اطراف ریه این جوان خبر داد و اصطلاحات پزشکی خاصی را به‌کار برد که ما متوجه آن نشدیم و در ادامه راهنمایی‌هایی هم به او کرد.
گفت‌وگوی من با این مدافع حرم از لشکر فاطمیون ادامه یافت. سن‌وسالش را پرسیدم، حدودا ۳۰ سال داشت و یک‌سال و سه ماه در رکاب مدافعان حرم جنگیده بود. او هدفش را از رفتن به سوریه نجات کودکانی که زیر سلطه داعش بودند دانست و گفت: بچه‌های خردسال چه گناهی داشتند که با آن طرز فجیع جلوی چشم مادران‌شان به قتل برسند.
او در پاسخ به پرسش من که آیا دوباره حاضری بروی، بی‌درنگ گفت «بله».
این مدافع حرم که سردار دلها را یک‌بار از نزدیک داخل هواپیما دیده بود، از احساسی که به حاج‌قاسم داشت گفت و ابراز کرد: سردار سلیمانی با همه راحت بود و وقتی کنارمان سر خط می‌آمد آرامش می‌گرفتیم.
وی ادامه داد: حاج‌قاسم با همه صحبت میکرد، به‌قدری مهربان بود که وقتی می‌آمد همه دورش حلقه می‌زدند. اما من موفق نشدم با ایشان حرف بزنم و با آهی عمیق سرش را پایین انداخت.
چند کیلومتری جلوتر رفتیم و راننده بحث گرانی‌ها را پیش کشید، مدافع حرم جوان ما گفت: خدا را شکر کنید در کشورتان امنیت دارید و این سخن او به دل نشست.
جوانی که زندگی‌اش را فدای دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) کرده بود و در برابر گلوله ناجوانمردانه داعشی‌ها سینه سپر کرده بود، درس بزرگی در این سفر کوتاه داد و راننده را هم با سخنان گرمش متحول کرد، به‌طوری‌که راننده عصبانی از گرانی‌ها، ضمن اینکه گفت امروز عجب مسافرانی داشتم؛ مدافع حرم، پزشک و خبرنگار، برگشت و گفت به خدا من انقلاب و نظام را دوست دارم.
به مقصد رسیدیم و پس از خداحافظی، مدافع حرم رو کرد به راننده و گفت، ناشکری نکنید!