🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع) ♨️سیره حضرت امام زین العابدین(ع) 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #مومنی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.

🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع) 🌴یه عمر گریه یه عمر ناله 🌴یه عمر داغی که هنوز روی پر و بالِ 🎤 #محمود_کریمی ⏯ #زمینه

📲 #استوری | الشام ... الشام ... الشام ....💔 شده بدتر از کربلا ...💔 #شهادت_امام_سجاد(ع)🥀 #تسلیٺ_باد🏴

📹 محبوبیت امام سجاد«سلام‌الله‌علیه» در قلوب مردم #آیت_الله_مظاهری ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄

🦠 اطلاع نگاشت | مسئولیت‌های مهم مردم‌ در کاهش ابتلا و تلفات سنگین کرونا 👈🏼 چهار کار آسان و اثرگذار در مقابله با کرونا 🔻رهبرانقلاب: اینها همه‌ کارهای آسانی است؛ اگر‌ مردم این رعایتها را بکنند، قطعاً تأثیر خواهد گذاشت در ابتلاء، و این تلفات سنگینی که دل انسان را به درد می‌آورد، به وجود نخواهد آمد. ۱۴۰۰/۶/۶

📹 وصیت مهم امام زین العابدین(ع) به فرزند بزرگوارشان امام‌ باقر(ع) در آخرین لحظات عمر #امام_سجاد #شهید_مطهری ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄

احمد مسعود، آخرین مبارز علیه طالبان کیست؟

🎥 بدون تعارف با معتادی که کارخانه‎دار شد @Farsna

🖤 الابـذڪرالله‌تطمـئن‌القلوب 🖤 🖤 ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحسین🖤 🌷الهی روی بنما 🌸تا در روی کسی ننگریم 🌷و دری بگشای 🌸تا بر در کس نگذریم. 🌷پیوسته دلم دم از رضای تو زند 🌸جان در تن من نفس برای تو زند 🌷گر بر سر خاک من گیاهی روید 🌸از هر بر گی بوی وفای تو زند🙏 🕊✨امروز شنبه↶ 🌸 13 شهریور 1400 ه.ش 🕊 26 محرم 1443 ه.ق 🌸 3 سپتامبر 2021 میلادی 🌸✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 یا رب العالمین 》 🌹☘🌹☘🌹 دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است هر چه جز معشوق باشد پردهٔ بیگانگی است بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است هر سر موی ترا با زندگی پیوندهاست با چنین دلبستگی، از خود بریدن مشکل است ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ ✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐ در زمان‌های دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار می‌کردند و در نزدیک هم خانه‌هایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار می‌گذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئله‌ای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمین‌ها و خانه‌هایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن آب انداخت تا هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند. برادر بزرگتر هم ناراحت شد و از نجاری خواست تا با نصب پرچین‌های بلند کاری کند تا برادرش را نبیند و خودش عازم شهر شد. هنگام عصر که برگشت با تعجب دید که نجار بجای ساخت دیوار چوبی بلند یک پل بزرگ ساخته است. برادر کوچکتر که از صبح شاهد این صحنه بود پیش خود اندیشید حتماً برادرش برای آشتی دستور ساخت پل را داده است و بی‌صبرانه منتظر بازگشت او بود. رفت و برادر بزرگ را در آغوش گرفت و از او معذرت‌خواهی کرد. دو برادر از نجار خواستند چند روزی مهمان آنها باشد. اما او گفت: پل‌های زیادی هستند که او باید بسازد و رفت. ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌ . 🌴💠 یاعلی 💠🌴