🖤
کاپشن صورتی به تن دارد
دختری که ز شوق می خندد
کودک گوشواره ی قلبی
چشم زیبای خویش می بندد
با دل پاک و چهره ای معصوم
در کنار عمو سلیمانی
با ملائک به بارگاه رب
می نشیند به رسم مهمانی
بوی عطر گلاب می آید
یک سبد سیب سرخ می افتد
دانه دانه انار می پاشد
یک جوانه ترنج می غلتد
نقش سنجاق موی دردانه
جوی خون در حریم گلخانه
دشت کرمان نشسته در لاله
می رود تا بهشت ، «ریحانه»
زمزمه ای شنیده شد آنجا
مادری سوگوار فرزندش
یک پدر در سکوت جانسوزی
در پی کودکان دلبندش
پر کشیدند کفتران حرم
آسمان و زمین نشسته به داغ
باز میهن سیاه پوشیده است
ابر احساس می چکد در باغ
چکمه های سیاه پر از کین
دست های کثیف شیطانی...
به کدامین گناه کشته شدند؟
چلچله های پاک نورانی
در زمستان اگرچه افتادند
شاخه شاخه جوانه ی شمشاد
دانه دانه دوباره می رویند
دین شکوفاست ؛ با همه بیداد
✍ #ترانه_هموطن
.
#کاپشن_صورتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت پدرِ « دختر کاپشن صورتی با گوشوارههای قلبی» از روز حادثه
#کاپشن_صورتی