🖤اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ🖤
°• ■ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ
نازنینا! ای حقی که باطل را خلق کردی و گنج وجود خویش بر جویندگان راستین ات پنهان نمودی. ای آن که بر مخلوق خویش در کنار بیداری شان، خواب؛ و در کنار سیری شان گرسنگی و غذا، و در کنار تشنگی شان آب، در کنار تنهایی شان جفت؛ و در کنار عقل، خیال را خلق کردی تا نیازمندی و عجزشان به آنان نشان دهی و بی نیازی خویش از هر نیازی را بر آنان بنمایانی.
خدایا! بر من نشان دادی که تو را به شناخت من نیازی نیست و هرچه نیاز است در من است.... هر گنجی با کسباش، کاسب اش را ثمری بخشد و گنجینه ای چون تو را بهایی در کسی نیست که پردازد تا تو را کسب کند و تو تنها گنج این عالَم هستی، که معرفت تو نتیجه بالاترین تلاش برای جویندگان آن کَنْز مخفی است. معبودا! ما را توفیق این گنج معرفت از رحمت ات عنایت فرما.
🔘✨سـ🖤ــلام
🕊✨روزتـــون
🔘✨پر از خیر و برکت
🕊✨امروز جمعه↶
✧ 5 مرداد 1403 ه.ش
❖ 20 محرم 1446 ه.ق
✧ 26 جولای 2024 میلادی
🔘✨↯ ذڪر روز ؛
🕊✨《 اللهم صل ؏ محمد وآل محمد 》
✾࿐༅🍃🖤🍃༅࿐
▫️قالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه
مؤمنی نیست که گامزنان به سوی نماز جمعه برود، جز آن که خداوند پس از آن که امام خطبه خواند، هراسهای روز رستاخیز را از وی بکاهد و آن همان ساعتی است که خداوند، مردان و زنان مؤمن را مورد رحمت قرار میدهد.
📚 مستدرك الوسائل، ج ۶ ص ۴۲ ح ۶۳۷۹
✾࿐༅🍃🖤🍃༅
روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد.
مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند.
در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت.
پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد.
خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت:
یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟
پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید...
💠 یاعلی 💠🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷🍃🌷🍃
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَ الْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَ أَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
🍃🌷🍃🌷🍃
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼 سلام بر تو ای
💫فرزند ماههای روشنیبخش...
🌼️سلام بر تو و بر روزی
💫 که شبتیره چشمهای ما،
🌼به ماه رویتو روشن میگردد.
🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح دعوتی است
🍃به بیداری و تفکر
🌸بندگی و مهربانی ..
🌸خدا هر صبح می گوید
🍃که ای بنده ی من
🌸برخیز و بیندیش
🍃بکوش و مهربانی کن
🌸لبخند بزن و زندگی کن
🍃که من در کنار توام..
روزتون سرشار از آرامش 🌸
🌸🍃
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره ای شنیدنی از دکتر سعید عزیزی اززپیاده روی #اربعین
بسیار زیبا و تاثیر گذار
#کربلا
https://eitaa.com/masereatesal
در ادامه مطلب قبل درباره زنان تاثیرگذار در تاریخ اسلام یه موردی هست خیلی آدم رو منقلب میکنه
عمربن حمق خزاعی یکی از بهترین یاران امیرالمؤمنین بود. امام علی (علیه السلام) درباره عمروبن حمق گفته بود ای کاش من 50نفر مثل تورو داشتم. زمان خلافت معاویه زمانی که هفتادهزار منبر در جهان اسلام امیرالمؤمنین رو دشنام میدادن، عمرو میرفت برای حضرت تبلیغ میکرد. معاویه گفت بگیریدش بکشیدش
عمرو رفت مخفی شد. معاویه دستور داد زنش رو گرفتن.
آمنه بنت شرید زن عمروبن حمق رو گرفتن. عمرو فهمید به گوش زنش رسوند که میخوام خودمو معرفی کنم. زنش گفت نه نیا. من طاقت میارم. زندانیش کردن، مجبورش کردن از امیرالمؤمنین اعلام بیزاری کنه، ولی نکرد
میگن عمروبن حمق تو داهات کورهها میرفت تبلیغ امیرالمؤمنین رو میکرد. و زنش کماکان تو زندان بود
دوسال بعد عمروبن حمق رو گرفتن، کشتن. اولین سری که به نیزه رفت، در سال 50هجری سر عمربن حمق بود، سر رو بردن تو زندان انداختن جلوی زنش. زنش انتظار چنین چیزی رو نداشت. میخواستن مقاومتش رو بشکونن، تسلیمش کنن. زنش تا سر رو دید، در آغوش گرفت و گفت
تن و جانم فدای سری که در راه امیرالمؤمنین خاکآلوده و خستهس، آب ندارم سرت رو بشورم، با گریه میشورمت
(امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص۹۵)
اگه ماها برای دفاع از ناموسمون، جونمونم حاضریم فدا کنیم
یه زمانی در راه امیرالمؤمنین شیعیان ناموسشون رو فدا میکردن.
اگر نقش زنان در زنده نگه داشتن دین خدا و مکتب اهل بیت رو نادیده بگیریم، ظلم بزرگی در حق مکتب اهلبیت ع و خود زنان کردیم.
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در ادامه مطالب زنان تاثیرگذار
این مکالمه دارمیه حجونیه، یکی از زنانی که محب امیرالمؤمنین بود با معاویه رو بشنوید خیلی زیباست، خواستم متنش رو بذارم دیدم از زبان حامد کاشانی قشنگتره
گوش بدید...
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
در کربلا امروز چهخبر است؟
🔹بیستم محرم سال ۶۱ هجری قمری است. بعد از ۱۰ روز از واقعهٔ عاشورا جمعی از قبیلهٔ بنیاسد بدن جون غلام ابیذر را که در کربلا به شهادت رسیده بود را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس بدنش را دفن کردند.
🔸جون را امیرالمومنین به ۱۵۰ دینار خریده بود و به ابیذر بخشید. بعد از رحلت ابیذر، جون به مدینه آمد و به امیرالمومنین و سپس امام حسن(ع) و بعد سیدالشهدا خدمت میکرد.
@FarsMaaref
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️خانمی بچهشو آورده مسجد.
بچه گریهاش گرفته مجلسِ حاجآقا را ریخته به هم...
واکنش حاجآقا را ببینید چه میگه به خانوم
🔹قابل توجه امام جماعت ها و هیئت امنای مساجد و خادمین مساجد و مسئولین فرهنگی
🖤 «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» 🖤
🥀 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
🥀 وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🥀 وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🥀 وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🤲🏻 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة
معبودا! ای آن که نور را با ظلمت ات معنا کردی، گرما را با خلقت سردی، حبّ را با خلق غضب، ثروت را با خلقت فقر، جهل را با خلقت علم، بقاء را با خلقت فنا و.... ای برترین معلم که با اضداد، اضداد را بر ما می نمایانی که هیچ کس را قدرت چنین تعلیمی نیست.
خدایا! بر ما بیاموز غیر از تو هر چیز باطل است و سخت ترین اضداد شناخت حق و باطل است که هرکس را معرفت آن بخشی به سوی سعادت رهنمون اش ساخته ای.... ای حضرت حق ما را توفیق شناخت خویش برای شناخت باطل از رحمت ات عنایت فرما
🔘✨سـ🖤ــلام
🕊✨روزتـــون
🔘✨پر از خیر و برکت
🕊✨امروز شنبه
6 مرداد 1403 ه.ش
❖ 21 محرم 1446 ه.ق
✧ 27 یا جولای 2024 میلادی
🔘✨ ↯ ذڪر روز ؛
🕊✨《 یا رَبَّ الْعالَمین 》
✾࿐༅🍃🖤🍃༅࿐
💎امام حسین علیه السلام فرمودند:
از ظلم به کسی که در برابر تو، هیچ یاری کنندهای به جز خداوند ندارد، بر حذر باش
📚الكافی،جلد 2، صفحه331
✾࿐༅🍃🖤🍃༅
*پادشاهی که مملکتی آشفته داشت ودر آن رشوه، دزدی، فحشاء، غصب مال، بی عدالتی و انواع آسیب های اجتماعی غوغا می کرد در سفری در دامنه کوهی که مشرف به دریاچه ای بود چوپانی را دید که گله گوسفند سنگینی داشت. دید با یک صدای او گله به سرعت رو به بالای کوه می کنند و با صدای دیگرش به سرعت به سوی دامنه و دریاچه باز می گردند و هیچ گوسفندی سرپیچی نمی کرد
تعجب کرد چوپان را فرا خواند دلیل تسلط او بر گله و متابعت گله را جویا شد.چویان گفت به دلیل سه کار : مهارتم درکار ، تربیت کردن درست گله، مجازات بموقع آن ها
پادشاه به او گفت بیا در مملکت داری به من کمک کن
چوپان: باید اختیارات تام بدهی
پادشاه: دادم
او در دستگاه مستقر شد و مشکلات را اولویت بندی کرد اول نوبت به کنترل دزدی رسید
سارقی را دستگیر کردند حکم به قطع دستش داد جلاد در گوشی به حاکم گفت این سارق از قبیله فلان وزیر است .
داد زد که حکم را اجرا کن
وزیر خودش را به او رساند تا وساطت کند
امر به اجرای حکم و هم چنین عزل وزیر و زندانی او کرد
روز دوم قاتلی را آوردند حکم به قصاص داد۰ فلان وزیر سفارش کرد قاتل فرزند برادر من است
چوپان امر به اجرای حکم قاتل و زدن صد تازیانه به آن وزیر داد
در روز پنجم کار به جایی رسید که بساط آن همه فجایع اجتماعی بر چیده شد و دزد و خلافکار و غاصب و اختلاس گر و...هر کدام به سوراخی خزیده بودند و اثری از انها دیده نمی شد
*امنیت در گروی اجرای بدون ملاحظه قانون است
💠 یاعلی 💠🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمال سرخ گـــل 🕊🌸
در غنچه پنهان است ای بلبل
سرودی خوش بخوان🕊🌸
کز مژدهی صبحش بخندانیم
سلام صبحتون بخیر و زیبـایی🕊🌸
امروزتون سراسر خوشی وخوشبختی🕊
🖤 «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» 🖤
نازنینا! بر ما بیاموز هر نعمتی از تو مصداق امانتی از تو برای ماست که اگر نعمات تو را امانات تو در حق خویش ببینیم تا شکر نعمات و امانات تو نکرده ایم، نعمت دیگری از تو نخواهیم خواست.
و کسی که نعمات تو را امانتی از تو نبیند و از تلاش و شایستگی خویش آن را ببیند پس در امانت تو خیانت کند و تمام این امانات در خشنودی نفس خویش به کار بَرد و آن روز چه سنگین خواهد بود در دیوانِ عدل تو پاسخ دادن به امانات تو که چند روزی بیش در دست مان نبود....
🔘✨سـ💚ــلام
🕊✨روزتـــون
🔘✨پر از خیر و برکت
🕊✨امروز یکشنبه↶
✧ 7 مرداد 1403 ه.ش
❖ 22 محرم 1446 ه.ق
✧ 28 جولای 2024 میلادی
🔘✨↯ ذڪر روز ؛
🕊✨《یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام》
✾࿐༅🍃🖤🍃༅࿐
امامـ حـسـیـن عليه السلامـ
دارايى تو اگر از آن تو نباشد، تو از آنِ او خواهى بود. پس به آن رحم نكن؛ زيرا كه او به تو رحم نمىكند.
الدرّة الباهرة، ص٢۴
✾࿐༅🍃🖤🍃༅
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد.
شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.
عارف به حضور شاه شرفیاب شد.
شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود.
استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: "بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن."
شاهزاده با تمسخر گفت: " من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! "
عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.
سپس دومین عروسک را برداشته و اینبار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد.
او سومین عروسک را امتحان نمود.
تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش میرفت، از هیچیک از دو عضو یادشده خارج نشد.
استاد بلافاصله گفت : " جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته "
شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: " پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و منهم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود. "
عارف پاسخ داد : " نه "
و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت: " این دوستی است که باید بدنبالش بگردی "
شاهزاده تکه نخ را بر گرفت و امتحان نمود.
با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت : " استاد اینکه نشد !
عارف پیر پاسخ داد: " حال مجددا امتحان کن "
برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد.
شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقیماند
استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: " شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند ".
💠 یاعلی 💠🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 الهی صبح را آفریدی
✨و ما را خلقتی
🌸دوباره بخشیدی
🌸خلقت دوباره ی تو را در
✨این صبح زیبا شاکریم
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو