من با نافرمانیم هم، به تو امیدوارم،
پس بین من و آنچه به آن امیدوارم جدایی مینداز...
امام علی(ع) به خدا میگفت :)
۱۶ تیر ۱۴۰۲
امروز وقت عملیاتی شدن #چالش_ابابیل
منتظر و مشتاق دیدن عکس های شما هستم😍😊
@sara_taherian
۱۶ تیر ۱۴۰۲
یادت باشه #ابابیل یه پرنده کوچولو بود که با یه تکه کلوخ کوچولو توی نوکش اتفاق بزرگی رو رقم زد🕊
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
یعنی ما بچه شیعه ها اندازه یه پرنده توان نداریم تو راه تبلیغ غدیر؟ 😐
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
یاعالی بهحق علی
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین.
این عجیب نیست که قرنهاست که آدمها بهخاطر چنگزدن تشکر میکنند؟ همه جمع شدهایم دور هم و داریم بهخاطر اینکه خدا ما را انداخت توی دستهٔ کسانی که محکم گرفتهاند و ولکن نیستند، از او قدردانی میکنیم. واژه همینقدر زمخت است: «چنگزدن» نه گرفتن. نه نگه داشتن. نه ماندن. چنگزدن!
کسی که چنگ میزند، رد طناب روی دستش میماند. زبری طناب دستش را اذیت میکند و خراش میاندازد و خون میکند. کسی که چنگ میزند، وقتی یکی از دستهاش را از دور طناب برمیدارد و پوستهپوستهٔ سرخش را نگاه میکند، با دست دیگر طناب را سفت گرفته.
ما داریم برای چیز عجیب و سختی از خدا تشکر میکنیم. چیزی عجیب و سخت که خودمان هم میدانیم آدمش نیستیم. انگاری رفتهایم زنگ در خانهای را زدهایم، در چهارچوب در صاحبش را گیر انداختهایم و گفتهایم: «مرسی که من را هم گذاشتی توی لیست دعوتیهایت. مرسی که من را هم قاطی آدمهای مهمات حساب کردی.»
انگار صاحبخانه با شنیدن این حرفها دلش نمیآید که ما را راه ندهد. انگار وقتی میشنود که کسی مقابل چارچوب ورودی اینطور زبان میریزد، دلش نمیآید که متمسک حسابش نکند.
امروز خیلی به این فکر میکنم که وقتی در این عید بزرگِ خدا این جمله از دهانمان در میاید، خدا به دستهای نرم و خراشنخورده و زحمتنکشیدهمان نگاه میکند و میگوید: «تو را چه به تمسک؟» یا اینکه چربزبانیمان را قبول میکند و میگوید: «قبول. تو هم با دستهای کمجانت بیا قاطی متمسکین. بیا و هرچهتوان داری، سعی کن امسال ولش نکنی!»
الهی که دومی باشد.
عید بزرگ همهٔ متمسکین ریز و درشت مبارک. :)
غدیر ١۴۴۴
✍ سارا رحیمی
https://ble.ir/vaghtikhanemabeheshtmishavad
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
۱۶ تیر ۱۴۰۲
یارازق البرایا🦋
همین بس که خدا؛
احوال بندگانش را میداند🍃
@ghasedakhaa
۱۷ تیر ۱۴۰۲