هر چیزی کمش دارو است
متوسطش غذا است
و زیادش سم است
@ghaseedak
" حتی محبت کردن "
۱- هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن... حرمتها "شکسته" میشود.
۲- هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن... تبدیل به "وظیفه" میشود.
۳ - هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز... "بی ارزش" میشی...
از ذهن تا دهن فقط یک " نقطه" فاصله است...
پس تا " ذهنت " را باز نکردی
،" دهانت " را باز نکن.
@ghaseedak👈join
🌷🌷🌷
دل نوشته يك زن
بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم
روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره
خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم
البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن
ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه )
عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم
دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد
تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی
منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم
و طبقه بالای خونمون جاش دادم
تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد :
👊اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا
مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم 👫 و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم 😈
وقتی وارد خونمون 🏡 شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش 👠 رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت😡
همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش
چیزی که خونمو بجوش می اورد 😡 صدای کفشش👠 بود
یعنی 24 ساعته ⌚ بخاطر همسرم بخودش رسیده 💃و تو خونه راه می ره
دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس👰 خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه
بهترین لباسامو 👗 پوشیدم 🕶 و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در 🗝
در همین حین تا شنید کسی در 🚪 رو داره باز میکنه اومد سمت در
منم که صدای کفشش👠 رو. شنیدم داره میاد
تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم
به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه 💦 صدام کرد و گفت پاشو ببین👀
وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه 🛢
گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی 👶👸
فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه
گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بعععععععع🐏😂😂
@ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
آيـا وكيلم شما را به عقد دائمىِ....
و بعد از چند بار چيدن گل و آوردن گلاب بالاخره با اجازه ى بزرگتر ها بله را مى گويند و به اصطلاح خودشان مى روند قاطىِ مُرغها..!
امّا از من به شما نصيحت "بى عشق" تن به وصلت ندهيد كه عاقبت اين عمل خطرناك خوشايند نيست.
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه آمار"طلاق " را بالا نبريد.
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه ريشه ى "خيانت"بخُشكد.
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه به محض ديدن دوست مجردتان نگوييد
(اگر عقل الانم را داشتم ازدواج نمى كردم)
لطفاً،براى رفع تكليف دامن به اين فاجعه نزنيد..!!
#فرزانه_صدهزارى
@ghaseedak
🌷🌷🌷
گربوسه به من بخشی دانی به چه ماند؟
مرغی که گه کشتن،
قاتل دهدش آب ...
👤ملک الشعرای بهار
@ghaseedak
🌷🌷🌷
مرد وقتی عاشق زنی میشود
در دل خود پنهانش میکند مبادا که دیگران او را بدزدند،
اما زن وقتی عاشق شد آن را جار میزند تا کسی برای نزدیک شدن به آن مرد تلاش نکند.
مرد به خاطر یک عقیده هرکسی را قربانی میکند و زن به خاطر یک نفر هر عقیدهای را.
مرد عقل است و زن قلب...
به همین خاطر در هر رابطهای زن بیشتر از مرد اذیت میشود
@ghaseedak
🌷🌷🌷
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری ، همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری...
👤علی شریعتی
@ghaseedak
🌷🌷🌷
کنار خیابون ایستاده بودم که دیدم یه عقب مونده ذهنی که آب دهنش کش اومده بود و ظاهر نامناسب و کثیفی داشت به هر کسی که میرسه با زبون بی زبونی ازش میخواد دگمه بالای پیراهنش رو ببنده، اما چون ظاهرخوب و تمیزی نداشت همه ازش اکراه داشتن و فرار میکردن!
دو سه تا سرهنگ راهنمایی و رانندگی با چند تا مامور وسط چهار راه ایستاده بودن و داشتند صحبت می کردند. یکی از اونها معلوم بود نسبت به بقیه از لحاظ درجه ارجحیت داره چون خیلی بهش احترام میذاشتن.
این عقب مونده ذهنی رفت وسط خیابون و به اونها نزدیک شد و از همون سرهنگی که ذکر کردم، خواست که دگمه اش رو ببنده! سرهنگ بیسیم دستش رو به یکی از همکارانش داد و با دقت دگمه پیراهن اون معلول ذهنی رو بست و بعد از پایان کارش وسط خیابان و جلوی اون همه همکار و مردم به اون عقب مونده ذهنی یه سلام نظامی داد و ادای احترام کرد!
اون عقب مونده ذهنی که اصلا توقع این کار رو نداشت خندید و اون هم به روش خودش سلام داد و به طرف پیاده رو اومد. لبخند و احساس غروری که توی چهره اش بود رو هیچوقت فراموش نمی کنم.
بعد از این قضیه با خودم گفتم کاش اسم و مشخصات اون سرهنگ رو یاد داشت می کردم تا با نام بردن ازش تقدیر کنم، اما احساس کردم اگر فقط به عنوان یک انسان ازش یاد کنم شایسته تر باشه، این کار جناب سرهنگ باعث شد اشک توی چشمام جمع بشه و امیدوار بشم که هنوز انسانهایی با روح بزرگ وجود دارند. زنده باشی جناب سرهنگ!
@ghaseedak
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
این عمرگرانمایه عجب می گذرد
شوال و محرم و رجب می گذرد
شوال و محرم و صفر خیلی زود
اما رمضان! وجب وجب می گذرد
خیام هست،با غم نزدیک شدن به ماه رمضون😂😂😂😬
@ghaseedak
🌷🌷🌷