قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
حوزه/ در یکی از شب هایی که در حرم حضرت رقیه(س) مشغول روضه خوانی بودم، دیدم سردار رشید اسلام، ابومهدی المهندس به همراه جمعی از اعضای حشدالشعبی به زیارت حضرت مشرف شدند. تا آن زمان نه ایشان را دیده بودم و نه می شناختم، اما هر انسانی با دیدن حال با صفای ایشان که وجودی سرپا تواضع بود، غبطه می خورد.
حجت الاسلام سید حسن فاضلیان رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان همدان، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در همدان با اشاره به سفر سال گذشته خود به شهر کرمان، و بازدید از روند ساخت ضریح مطهر حرم امام حسین(ع)، گفت: در این سفر بنده از مهندس پلارک که رئیس وقت ستاد بازسازی عتبات بودند و پس از آن سپهبد سلیمانی او را به عنوان مشاور خود به نیروی سپاه قدس برد، درخواستی مبنی بر زیارت حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) ارائه کردم.
وی افزود: بنده همدان و کرمان را به دلیل برادری شهید همدانی و سردار سلیمانی، برادر خوانده هم خواندم و خطاب به مهندس پلارک بیان کردم تا به سبب این برادری، مقدمات حضور روحانیون حاضر در ستاد بازسازی در کشور سوریه و زیارت حرم حضرت رقیه و حضرت زینب را فراهم کند.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه این درخواست مورد قبول واقع شد و ۳۰ نفر از روحانیون ۳۰ استان کشور، به این سفر زیارتی مشرف شدند، ابراز داشت: بنده نیز به عنوان مسئول روحانیون استان همدان در ستاد بازسازی عتبات عالیات، در ایام ماه ذی الحجه و عید قربان توفیق حضور در این زیارت را پیدا کردم.
وی با بیان اینکه در طول سفر افتخار قرائت زیارات و روضه خوانی به بنده محول شده بود، خاطر نشان کرد: در یکی از شب هایی که در حرم حضرت رقیه(س) مشغول روضه خوانی بودم، دیدم سردار رشید اسلام، ابومهدی المهندس به همراه جمعی از اعضای حشدالشعبی به زیارت حضرت مشرف شدند. تا آن زمان نه ایشان را دیده بودم و نه می شناختم، اما هر انسانی با دیدن حال با صفای ایشان که وجودی سرپا تواضع بود، غبطه می خورد.
حجت الاسلام فاضلیان با اشاره به اینکه شهید المهندس سعی داشت تا کسی ایشان را نشناسد و متوجه حضورشان در حرم نشود، یادآور شد: زمانی که از طریق اطرافیان، با این مجاهد بزرگ آشنا شدم، انسان با صفایی را دیدم که از همه وجنات او، نور، تقوا و اخلاق ساطع می شد.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان همدان ابراز داشت: حال و احوال کردن و صحبت چند دقیقه ای ما با این سردار بزرگ اسلام، آن چنان دلنشین بود که حتی با وجود زمانی اندک این ارتباط، حس بسیار خوبی نه تنها به بنده، بلکه به جمع ما منتقل شد.
وی تاکید کرد: قطعا همین تواضع و فروتنی این شهید بزرگ بود که سبب شد تا برای ایشان این چنین تشییع با شکوهی در کشور ما و در عراق برگزار شود و بعد از قرائت نماز توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی به خاک سپرده شود.
#ابومهدی
#حاج_قاسم
#شهید_حسین_پورجعفری
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
رفتی از دیـــــارما
سوی جنت المأوا...
حاج قاسم کجـــــای
حاج قاسم کجـــــای
بی تــــو ای سلیمانی
دل مانــــد و پریشانی
📎پ ن:
یــوسفی
رفتــه ست آری
وضــع کنــعان روشـن است ...
#سردار_دلها❤️
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
دختر شهیدی که برای حاج قاسم کلاس میگذاشت
خیلی دوست داشتم حاج قاسم را ببینم. وقتی خبر دادند در مصلای بابل مراسمی است نگفتند که قرار است با سردار سلیمانی دیدار کنیم. محمد جواد کوچک بود و زهرا ۶ سالش بود. مادر شوهرم هم پا درد شدید داشت و باید بیشتر حواسم به او بود. زهرا دختر بزرگم که ۱۲ ساله بود را با خودم بردم. چون تاکید کرده بودند همراه نیاورید دو بچه دیگر را مجبور شدم بگذارم خانه.
به سختی خودمان را رساندیم مصلا. مراسم که تمام شد باز هم نگفتند قرار است چه ملاقاتی باشد که لااقل اطلاع دهیم بچههای دیگر ما را هم بیاورند.
اعلام کردند بروید برای نماز جماعت. وقتی رفتیم داخل مصلی دیدم حاج قاسم آنجاست و میتوانیم از نزدیک او را ببینیم. حسرت خوردم کاش اطلاع داده بودند تا دو فرزند دیگرم را هم میآوردم با دیدن سردار آرام میشدند.
به فاطمه گفتم برو با سردار عکس بینداز. فاطمه خیلی خجالتی بود. سردار نگاهی به او کرد گفت: میخواهی با من عکس بیاندازی؟ بیا بیا. چادر او را به سمت خودش کشید. واقعا با چنان حس پدرانهای برخورد کرد که ما هم راحت رفتیم عکس انداختیم. حاج قاسم سر همه میزها رفت و یک ربعی صحبت میکرد. سر فاطمه را نوازش کرد و خندید گفت: من به تو میگویم با هم عکس بگیریم تو کلاس میگذاری؟ بعد یک انگشتر به فاطمه داد. گفتم: حاج اقا یک دختر هم در خانه دارم میشه برای او هم انگشتر بدید؟ گفت: بله. گفتم یک پسر سه ساله هم دارم پدرش به او توصیه کرده دوست دارم بزرگ شدی جزو افرادی باشی که اسراییل را فتح میکنی. برای او نامه مینویسید؟ نامه هم نوشت و روی عکس آقا مهدی امضا زد. وقتی رفت فاطمه که تازه خجالت را کنار گذشته بود، گفت: من با عکس بابا و حاج قاسم با هم عکس نینداختم. سردار که متوجه شد دوباره گفت: معلومه که با شما باز هم عکس میگیرم. فاطمه را کشید سمت خودش گفت: شما تازه ما را تحویل گرفتی مگه میشه عکس نندازیم؟ دوباره عکس گرفتند.
انرژی بسیار قوی و آرامش خاصی به من در آن دیدار داده شد که همه اش حسرت میخورم کاش دو فرزند دیگرم هم بودند و این ارامش را میگرفتند. آن دیدار بسیار فاطمه را عاشق حاج قاسم کرده بود. وقتی خبر شهادت را بچهها شنیدند شوکه شدند انگار دوباره خبر شهادت پدرشان را شنیده بودند.
فاطمهای که در مراسمات پدرش به سختی شرکت میکرد و باید به زور میبردیمش مرا مجبور کرد برای تشییع حاج قاسم به تهران بیاییم.
*جمله سردار سلیمانی به همسر یک شهید
در آن دیدار حاج قاسم سر میز شهید حاجی زاده رفت و وقتی دید همسرش چقدر جوان است اول پرسید شما دختر شهید هستید؟ وقتی فهمید همسر شهید است گفت: آنقدری که از دیدن همسر شهدا دلم به درد میآید از دیدن پیکر شهدا ناراحت نمیشوم. وقتی هم فهمیدند مادر شهید او را به ازدواج پسر دیگرش درآورده خیلی خوشحال شد. میگفت: همسران شهدا باید مشکلاتی را سالیان سال تحمل کنند که بسیار سخت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کشتار داعش توسط #سردار_سلیمانی با کت شلوار😳😱
ببینید و به ایرانی بودن خودتون ببالید
کپی ممنوع است لطفا کپی نکنید
کانال شهید حاج قاسم سلیمانی
@ghasem_solaymani
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ ویژه به یاد حاج قاسم
🎙 بانوای: حاجمیثممطیعی
🔰 با زیر نویس عربی
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 دکلمه و اجرای زیبای استاد رسول نجفیان از دلنوشته «دکتر محمدمهدی زاهدی» برای سردار دلها «شهید حاج قاسم سلیمانی» در آستانه اربعین ایشان
🔹 تو در خاکریزها دنبال آسمان میگشتی، حالا میخواهم با دلم دنبالت بگردم. دلم میخواهد از تو بیاموزم؛ ای استاد پشت میز ننشستهی من...!
به من یاد دادی که نباید فقط به دنبال حل مسئله بود. تو خودت مسئلهای شده بودی برای تمام دشمنان که نتوانستند حلش کنند...