eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.2هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
17.8هزار ویدیو
64 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
از کانال سردار سلیمانی راضی هستید ؟ با لینک.زیر نظر خودتون رو.اعلام کنید ممنونم https://EitaaBot.ir/poll/vr3w
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅↭🌷﷽🌷↭🔅   شهید جهاد مغنیه: ما فرزندان مکتبی هستیم که از دشمن امان نامه نمی‌گیریم! 🌷 به مناسبت سالگرد شهادتشون...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ماجرای حمله زنبورها🐝 به پادگان حزب الله 🔰 مشاور اسبق ریس بنیاد شهید که در تشکیل حزب الله لبنان نیز حضور داشته میگوید: 🔸جلسه مهمی با حضور و فرمانده هان حزب الله داشتیم ناگهان زبنورهای وحشی🐝 به پادگان کردند با ما کاری کردند که کل پادگان را تخلیه و برای خلاصی از دست آنها به سمت کوه⛰ رفتیم 🔸وضع جوری شده بود که کسی جز به فرار فکر نمیکرد🗯 مدتی بعد که از پادگان دور شدیم ناگهان پادگان توسط اسرائیلی به طور کامل منهدم شد💥 ما مانده بودیم و بهت از این دیگر خبری از زنبور ها نبود❌
{•°🧡✨°•} چِـقَـدرْ لـَبْخـَنـدْ بـہِ لَـبَـتْ می‌آیـَدْ...😻🙊🖇 جـانم به فدایـَــ♥️ـــت💋
▪️ چقدر جهاد را دوست داشت، بعد از شهادت جهاد همیشه می‌گفت جهاد را الگوی نسل جدید کنید. حالا این عکس را می‌شود در بهشت تصور کرد. دیگر برای همیشه باهم هستند #جهاد_عماد_مغنية #سالگرد_شهادت
.•°~♡ #جهادمغنیه من زبان چشمهایت را نمیدانم به من رمز شهادت را بگو بگو آخر،چگونه پر زدن آموختی چگونه همچو پروانه به گرد شمع عشق سوختی چگونه آتش را در دستانت حفظ کردی؟ نگفتند دیوانه ای؟؟ بگو با من چگونه میتوان در آتش عشق جانفشانی کرد چگونه می توان بی بال ترک این دنیای فانی کرد تو از جنس ما بودی و با ما فرق داشتی از درد مردم ستم دیده درد داشتی درد عشق،درد متعالی تا کجا می شود از عشق تو گفت نامت آغازگر سرنوشتت بود چه زیبا جهاد با نامت تداعی شد چه زیبا عشق و خون و خاک قاطی شد #چگونه‌میتوان‌درآتش‌عشق‌جانفشانی‌کرد...💔 سالروز شهادتت مبارک #شهید_جهاد_مغنیه
فاطمه مغنیه از آخرین دیدارش با پدر میگه: فاطمه عماد مغنیه، بر‌می‌گردد به آن روز. انگار همه‌‌ی جزئیات جلوش چشم باشد. لبخندی می‌زند و از یک فنجان نسکافه حرف می‌زند که پدرش «همه را یکجا سرکشید. خیلی هم تند. البته من این فنجان را برای خودم درست کرده بودم! قبلش از او پرسیدم نسکافه می‌خواهی؟ که گفت نه.» شنبه شبی بود، نهم فوریه 2008 «یعنی دو روز پیش از شهادتش. پدر سه شنبه شهید شد.» سکوتی می‌کند و ادامه می‌دهد: «درست مثل برادرم جهاد. او را هم برای آخرین بار روز پنجشنبه دیدم و روز یکشنبه شهید شد.» با اشتیاق، ادامه آخرین دیدار با پدرش را از سر می‌گیرد: «آمد به خانه‌ی من. مادرم هم بود. نشستیم به شب‌نشینی. آن شب قسمتی از یک سریال طنز سوری را دیدیم و کلی خندیدیم.» :) 🖤🖤
📿🍂 | صَد هِزاران چون "سلیمـانے" بـُــــــوَد سَربـــــــٰازِ |
••┈┈••✾❀🕊💓🕊 ❀✾••┈┈•• ای شهید❤️ اگر تو سجاده آسمانیست و با او به معراج رفته ای... پس هم می تواند بال باشد🕊 برای آسمانی شدن 😇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا