فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹رهسپارم سوی یارم
ای قرار دل بیقرارم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#پای_کار_حسین_ایستاده_ایم
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جنگ فرهنگی از جنگ نظامی
خطرناکتر است
#پیشنهاد_دانلود 👌
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
@ala_allah
*ماموریت ویژه یکی ازمدافعان حرم برای شناسایی پیکرمطهر شهید_محسنحججی*
*بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود* . تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
■ *بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند* و داعش هم *پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد* و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
*به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"*
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم.
یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ *پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت:* "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! *این بدن اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:
*پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش*؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: *"کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
داعشی به زبان آمد. گفت: " *تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!*"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: " *فقط همینجا."*
■ *نمی دانستم چه بکنم* . شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"*
گفتم:
*بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.*
■ *یهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن* . ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب *DNA* مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و *گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم* ."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ **نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم*
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
*گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."*
*گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."*
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● *وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم* و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و *گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"*
*راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم*
*نثار_روح_پاک_شهدا_صلوات*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#تلـــنــگـــــــر
🔴⚠️👈 حواست_هست‼️
🔴👈«زهیر» زنش را در کربلا طلاق میدهد
تا در رکاب 💔حسین💔
علیه السلام شهید شود‼️‼️
🔴⚠️👈 و «ما» حسین را طلاق میدهیم
تا در کنار
🔴⚠️👈 حوریان زمینی خیابانی و با عکس و فیلم عروسکان خیمه شب بازی مجازی و واقعی،
زندگی کنیم‼️😔‼️
🔴⚠️👈 حسینی شدن بها دارد...
و ما هنوز دنبال صفا کردنیم!
#درس_عاشورا
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
💢 فقط مونده همین روسری!"
📝 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﯾﻦ ﻭ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﮐﺎﺥ ﺳﻔﯿﺪ ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
ﻣﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ.
ﭼﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﮔﻠﺪﺍﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﯿﻢ!
ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯿﻦ، ﺗﻨﮓ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ.
ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺣﺠﺎﺏ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
که آن هم به لطف روسري هاي ليز به راحتي سر ميخورد و مدام از سر آنها ميُفتد
ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻧﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ بيشتر ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﺑﮑﺸﺎﻧﯿﻢ
ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ!!!!
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ!!
ميبيني بانوي مسلمان ايراني؟؟؟
ميبيني چه خوابها برايمان ديده اند و به راحتي دارند خوابهايشان را تعبير ميکنند...؟!
پس بخود آییم....
⭕️ یادت نرود بانو!
هربار که از خانه پا به بیرون میگذاری
گوشه ی چادرت را در دست بگیر و
آرام زیر لب بگو؛
🌹"هذه امانتک یا فاطمة الزهراء🌹
#جنگ_نرم #جنگ_فرهنگی
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
حال رقیه رو #فقط بچه های شهدا درک میکنند.😭
حتی اونایی که پدرشون رو به مرگ طبیعی از دست دادن هم، نمیتونن درد این بچه ها رو بفهمند.
یک عمر تنهایی و حسرت و نداشتن سایه سر، بخاطر کی؟
بخاطر چی؟
۱
🕊
چرا خانم ها شهيد نميشن؟؟!
👤| حاج_آقا_پناهیان:
🔴 چون به شهادت احتیاج ندارن.این
آقایونن که باید شهید بشن، تا به سعادت
برسن
🔴 خانم ها یه تحمل بکنند تو خونه،
اجر یه شهید رو بهشون میدن
دیگه نمیخواد کار زیادے بڪنن
🔴 خانمها واقعا امکانات معنویشون بالاست
فقط باید بدونند ڪجا باید چیڪار ڪنند
مرد بداخلاقشو تحمل ڪنه, بچه " ولایتمدار " میشه...
🔴 اون رفتارهایے ڪه براے آقایون گفتیم هم همین تأثیر رو داره...
🔴 همون روز اول ڪه حضرت ام البنین(س)
اومدن تو خونه حضرت ،
حسنین ڪسالت داشتند، شروع ڪرد به تیمار ڪردن...
🔴 تا سالها به احترام بچه هاے حضرت،
خودشون بچه دار نشدند...
🔴 بعد ڪه چهار پسر آورد،
همیشه به پسرانش تأڪید میڪرد؛↓
📌 من ڪنیز بچه هاے امیرالمومنین(ع) هستم
و شماها خدمتگزاران بچه های آقا هستید...
🔴 " مــادر" ولایتمدار تربیت میڪنه.
مادرهاے بزرگوار! نقشتون ویژه هست
به حق حضرت ام البنین یه همت بزرگے بڪنید،در تربیت بچه ها...
🔴 پدر اگر امیرالمؤمنین هم باشه،
نمیشه نقش" مادر " رو انڪار ڪرد...
💢👈 دخترها رو دارید تربیت میڪنید؟
به گونه ای خاص تربیت بڪنید
ڪه پس فردا ام البنین باشند.
#تربیت #خانواده
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
درد، اونجایی زخم باز میکنه و تا ته قلب رو میسوزونه که بجای سرسلامتی و التیام، نمکِ طعنه و کنایه روی زخم شون میپاشند.😭
وگرنه رقیه ها پذیرفته اند که بخاطر خوشبخت شدن من و تو، یک عمر بی پدری را تحمل کنند.
۲
🕊
از یِڪی پرسیدم:
ان شاءالله اگه بخوام اربعین برم ڪربلا باید چه ڪارهای اداری رو انجام بدم؟؟؟؟
▪️ گفت:اول میری پاسپورتتو از اِمام 🕊رِضا(ع) میگیری،
+بعد میدی به حضرت 🌱معصومه(س) پاراف میڪنه...
+بعد ميدی به حضرت ⚘عباس (ع) امضاء ميڪنه
+بعد از اون میبری دبیرخونه حضرت 🌷زینب(س) ثبت میڪنه
وآخرین مرحله ممهور به مهر حضرت مادر(س) میشه و تمام . . .
گفتم راهی نداره ڪه زودتر انجام بشه؟!!
گفت چرا یه راه وجود داره اونم اینه ڪه
بری در خونه حضرت ⚘رقیه (س) رو بزنی و با ايشون صحبت ڪنی....😭
.
.
.
.
گَر دُخترکی پیشِ پِدر ناز کند
گره ی کَربُ و بَلای همه را باز کند ...🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹قسم به مادرت
نزار دلم شکسته بشه
قسم به مادرت
نزار که راه بسته بشه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#پای_کار_حسین_ایستاده_ایم
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
خوش به حال رقیه.mp3
21.16M
🎤مداح:رضا نریمانی
🎼 خوش به حال رقیه
🗒زمینه
پیشنهاد دانلود⬇️⬇️⬇️
اون چیزی که رقیه رو شکست، زخم زبان بود، قدرنشناسی بود، طعنه و کنایه بود.
😭
تو روضه ها زار میزنیم برا دل رقیه و زینب و نفرین میکنیم به اون پست فطرت هایی که به این زن و بچه داغدیده زخم زبان زدند، در حالیکه در ایران بافرهنگ خودمون، از این آدمهای بیشعور کم نیستند.
۳
🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#تلنگر
حفظ حجابــ‼️
✅پیام حضرتــ رقیه (س) در عاشورا استــ.
عصر عاشورا بود🌅
حجابــ از سر زنان و دختران حسینے ربوده شد(وای بر من)😭
🔅هنگامے كه حضرتــ رقیه(س)
※بعد از شهادت پدر ※ و سیلے خوردن از دست شمر ※و اصابت كعب نی به بازو ※ و پاره شدن گوش(یاالله😭)
عمه اش زینبــ را مےبیند از هیچڪدام از این مصیبتــ ها شكایتــ نمی كند.😭
بلڪه شكایتــ حضرتــ رقیه(س) به عمہ اش این استــ كه می گوید:👇
🔹یا عمتاه هل من خرقة أستر بها رأسی عن أعین النظار◣ .
🔹ای عمه جان آیا پارچه ای هست كه سر خود را از نامحرمان بپوشانم؟◣😭
📚منبع :بحارالانوارجلد 45صفحه 61
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#درس_عاشورا
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
4_6001283542716254744.mp3
4.35M
🎧 توی خرابه هر شب منتظرت نشستم
🎤 سید مجید بنی فاطمه
🏴 #مداحی
🔺حجت الاسلام علوی تهرانی به دلیل ابتلا به #کرونا در بیمارستان بستری شد.
برای شفای ایشان یک حمد شفا قرائت کنیم
خدا ایشان و همه بیماران را شفا عنایت فرماید انشاءالله🤲
Roghayeh-Ahangaran02.mp3
2.31M
📀نوحه حاج صادق آهنگران از حرم مطهر حضرت رقیه (س)
⚫️این روضه در هیچ کجا پیدا نمیشه چون چند سال پیش از تلویزیون ضبط شده
🔴حتما گوش بدید تا دلها و خانه هایتان نورانی بشه ان شاء الله
التماس دعا #حضرت_رقیه
#دولت_انقلابی 👊
🏴 شهادت حضرتـــ رقیـــہ[س] تسلیتـــ باد
◾️در گوشه خرابه کنار فرشته ها
با ناخنی شکسته ز پا خار میکشد
◾️دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار میکشد
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین_ع
🌺بسم رب الشهدا
وصیت نامه شهید_محسن_حججے به خواهران:
همیشه این بیت شعر را به یاد آورید...↓
آن زمانے ڪه " حضرت رقیه(س) " خطاب
به پدرش فرمودند:
غصه ے
حجابِ من را نخورے باباجان...!
چادرم سوخته
اما به سرم هست هنوز...
🔴دیروز خبر آمد پژوهشگران در مشهد موفق به تولید مرغ گوشتی ایرانی شدهاند. امروز مطالبی با عنوان مرغهای ایرانی آلوده به هاری در تلگرام و واتساپ دست به دست میشود! (آخه مرغ و هاری؟!)
پ.ن: هر چیزی که مستقل و بدون کمک خارجی در ایران تولید شود محکوم به نابودی و یا مضحکهشدن است!
🔗 محمد وحیدی