قال الصادق:نوحوا علی الحسین ...
نوحوعلی الحسین که این کارفاطمه است
این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است
نوحوعلی الحسین که جدم غریب بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
نوحوعلی الحسین که لب تشنه جان سپُرد
بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
نوحو علی الحسین درخاک وخون نشست
هرکه رسید دربدنش نیزه را شکست
نوحوعلی الحسین که مویش کشیده شد
جان داشت جدِ من که گلویش بریده شد
نوحو علی الحسین که در بین ازدحام
با ضربة دوازدهم کار شد تمام
نوحو علی الحسین که ذبحش حرام بود
چشمان او هنوز به سوی خیام بود
نوحوعلی الحسین که می دید خواهرش
تاراج می شود همه هستش برابرش
نوحوعلی الحسین که باصورتی کبود
چشم ِ سرِ بریدة او باز مانده بود
نوحوعلی الحسین که با ضجر کُشتَنَش
چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
سبک منم آواره بین کوفه
نوحه امام صادق (ع)
سبک 9
به جان اتش زد زهر کينه - زنم ناله با سوز سينه
خدا حافظ شهر مدينه واويلا
شدم راحت از داغ مادر - نميبينم با ديده تر
درو ديوار کوچه دیگر واويلا
واويلا - محاسن سپيد از غم بازويم
عزادار ميخ درو پهلويم _زکوچه چه گويم
من از تبار زهرا و حيدرم
مرد غريب شهر پيمبرم
روضه بخوانم با ياد مادرم
يبن الزهرا اه و واويلتا
شده خاکى موى سپيدم - ميان اتش ها چه ديدم
به دنبال مرکب مى دويدم واويلا
نبود عمامه بر سر من - کشيده ميشد پيکر من
نخورده سيلى دختر من واويلا
عاشورا چه ها بر سر عمه ام اوردند
همان لشکرى که همه نامردند -به صحرا چه کردند
با لب تشنه تا سر بريده شد
عمه سادات قامت خميده شد
تمام خيمه اتش کشيده شد
يبن الزهرا اه و واويلتا
کشيده شد معجر زسرها -پريشان زينب بين صحرا
فقط ذکر لبها يازهرا واويلا
ميان اتش دختر افتاد -به زيور چشم لشکر افتاد
نگاهى به انگشتر افتاد واويلا
واويلا به فکر غنيمت سواره افتاد
نفس ها همه در شماره افتاد _دو گوشواره افتاد
شبى شبيه ان شب نمى شود
لايق بوسه هر لب نمى شود
هيچ اسيرى زينب نمى شود
يبن الزهرا اه و واويلتا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#فایل_صوتی
🔸نوحه شب شهادت امام جعفر صادق(ع)
🚩 مسجد ارک تهران _ سال ٨٤
☑️ @hajhoseinsazvar
⬇️⬇️⬇️
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام
شب بود ناگهان همه جا پر ز دود شد
بیت الحرام فاطمه جایِ یهود شد
نامرد تا که دید عزیز مدینه ام
بر این شکوهِ مادریِ من حسود شد
سجاده ام کشید و نماز مرا شکست
با ضربه ای قیام نمازم سجود شد
آنکس که بین کوچۀ باریک ضربه خورد
داند چرا دو گونۀ مادر کبود شد
بار دگر مدینه و یک مرد بی ادب
آنچه سزای آل پیمبر نبود شد
در بین شعله ناله زدم عمه جان کمک
در پیش دیده آتش خیمه شهود شد
شکر خدا ندید کسی سر برهنه ام
بر حفظ آبرو ،شب تاریک سود شد
اما میانِ کوچه بازار عمه رفت
باعده ای ارازل واشرار عمه رفت
دنبالِ اسب ،پایِ برهنه مرا کشید
راهِ مرا به روضة کرببلا کشید
در دستِ او محاسن من ریخته بهم
بیرون مرا زخانه کسی ، بی حیا کشید
با پیرِ سالخورده چنین تا نمی کنند
بی تربیت لباس مرا بی هواکشید
گودال هم لباسِ حسین پاره پاره شد
ازبسکه گرگ ،پنجه به آن نخ نما کشید
هرکس رسید نیزة خودراشکست ورفت
هرکس رسید یک طرف آن کشته را کشید
با نعل هایِ تازه بهم ریخت پیکرش
کار عزیز فاطمه بر بوریا کشید
درقتلگاه عمة مارا کتک زدند
تادست از گلوی تنی سر جدا کشید
#قاسم_نعمتی
#امام_صادق
@karimegharib
شبهای جمعه مادر ما داد می زند
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام
گفتم خليل زاده ام آتش عقب کشيد
دستى به روى شانۀ من با ادب کشيد
لعنت بر آنکه آتش از او با حياتر است
از پشت سر لباس مرا با غضب کشيد
با آنکه در مقابل خانه مرا زدند
همسايه اى نديد و کتک ها به شب کشيد
اينجان ميان روز زمين خورد مادرم
رويش عباى خويش امير عرب کشيد
شهر مدينه شهر زمين خوردها شده
سجاده را ز پاى من آن بى نسب کشيد
در کربلا زمانۀ غارت غلام شمر
در خيمه ها رداى تنى غرق تب کشيد
شب هاى جمعه مادر ما داد ميزند
گيسو گرفت قاتل و سر را عقب کشيد
بازار کوفه گريه کنان عمه جان ما
از دست بچه ها همه نان و رطب کشيد
صحبت ز شام و هلهله ها مى کشد مرا
ان لحظه اى که کار به بزم طرب کشيد
ميخواست داد عمۀ ما را در آورد
آتش به قلب سوختۀ آن بى ادب کشيد
اول شراب خورد و به سر يک نگاه کرد
با خنده چوب دستى خود روى لب کشيد
يک سرخ مو بلند شد از ما کنيز خواست
ترسيد دخترى و خودش را عقب کشيد
#حاج_محمود_کریمی
#قاسم_نعمتی
#امام_صادق
#شب_جمعه
#روضه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#چقدر_نام_تو_زیباست_اباعبدالله
https://www.instagram.com/p/CPprD38BCP9/?utm_medium=share_sheet
السلام علیکم یا اولیاءالله
یاانصاراهل بیت النبوه
بمناسبت سالروز افتخارآفرین فتح خرمشهر چندبیتی تقدیم میکنم.
می رسد بوی وصال از آسمان
می رسد بوی غروری جاودان
می رسد گلبانگ تکبیر خدا
از شکوه عزتی بی انتها
عزتی که نور یک امداد بود
آری آری سوم خرداد بود
حمله ای که رمز آن شد بی عدد
یاعلی بن ابیطالب مدد
ذکریاحیدر به لبهاجاگرفت
خاک جبهه عطری از زهرا گرفت
تا که خون جاری میان شهرشد
تا ابد این شهر خرمشهرشد
یک سفر بادل روم تا کویشان
تاکنم عرض ادب بر عاشقان
زنده این ایام نامت میکنم
ای جهان آرا سلامت میکنم
بادلی تنگ و به این اشک روان
گشته ام امشب زیارت نامه خوان
ای شهیدان خدایی السلام
عاشقان کربلایی السلام
السلام ای لاله های سوخته
السلام ای سینه ی افروخته
السلام ای تکسواران بهشت
ای کفن پوشان سرخ سرنوشت
السلام ای قدسیان سینه چاک
آسمانی های مهمان روی خاک
السلام ای رهروان راه عشق
ای بصیرت پیشگان راه عشق
السلام ای شیر مردان خدا
ای سحرخیزان شب های دعا
ای مناجاتی دلان شب نورد
ای ابرمردان پیکار و نبرد
ای سبک باران افلاکی سرشت
می رسد از خاکتان بوی بهشت
روسپیدان دیار معرفت
لاله های نوبهار معرفت
ای علمداران صاحب اقتدار
سینه چاکان همیشه بیقرار
قبله ی سیار دل های غیور
بر دل غمدیدگان سنگ صبور
دارد این دل اشتیاق گفتگو
سینه ها پر درد و بغضی در گلو
درد ها در سینه و لب ها خموش
وای از این روزگار دین فروش
جایتان خالی چه دنیایی شده
رسم دینداری تماشایی شده
جامعه بوی تغافل می دهد
معصیت راه تکامل می دهد!
شهرمان با آسمان بیگانه شد
خانه ها تبدیل بر بتخانه شد
خانه ها از نور قرآن دور شد
مصحف توحیدیان مهجور شد
هر کسی دنبال مسئولیت است
میزها خالی ز نورانیت است
خدمت مردم اصول راه نیست
آن که دلسوزی کند بر خلق کیست
کو عدالت کو عدالت محوری
کو توجه بر کلام رهبری
کو ترحم بر یتیمان غریب
کو تبسم بر رخ هر غم نصیب
کو تکلم با دل درد آشنا
دستگیری از زمین افتاده ها
هر که مقروض است با حجب و حیا
سوق یابد جانب وام ربا
فقر در خانه ای مأوا کند
صاحبان خانه را رسوا کند
کیست از همسایه اش گیرد خبر
کرده با سیلی رخش را سرخ تر
کیست بنشیند ز سوز و سازها
پای درد غربت جانبازها
مومنین هیهات دینداری چه شد؟
از حقیقت ها طرف داری چه شد؟
ای شهیدان سینه ها سنگین شده
دین فروشی شغل هر بی دین شده
عاشقان آواره و سرگشته اند
خوب ها... از راهتان برگشته اند
با اجانب هم کلامی می کنند
بر شما بی احترامی می کنند
از جگرها کینه بیرون می کنند
قلب آقای زمان خون می کنند
کس به فکر خدمت آیا هست نیست
جز به فکر مال دنیا هست نیست
بهر خدمت هر که نازی می کند
یا که دارد حزب بازی می کند
کس نمی گوید ز نسل مؤمنون
بر منافق ها فأین تذهبون
خاک قبرستان صداتان می کند
بر عذابش مبتلاتان می کند
ریشه یابی گر کنی این درد را
در روایات و کلام اولیا
ریشه اش یک نکته باشد والسلام
وای مردم وای از مال حرام
لحظه ای یک لقمه نان شبهه ناک
می نماید عرشیان را اهل خاک
لیک جبران می شود آن نقص ها
بعد رد دین و رد قرض ها
با نم اشکی به دور از واهمه
بر غریبی های پور فاطمه
اشک ها جاری شود با شور و شین
تا زِ دل آرام می گویی حسین
کیست این آقا همان آب حیات
ذبح لب تشنه لب شط فرات
کیست او دار و ندار زینب است
دلبر نیزه سوار زینب است
سر به نی جسمش به زیر دست و پا
کربلا یا کربلا یا کربلا
#قاسم_نعمتی
#شهادت
#شهدا
@karimegharib
سلام فرمانده
فراخوان سرباز کوچک امام زمان ارواحنا فداه علی نعمتی برای شرکت در همایش بزرگ اجرای سرود «سلام فرمانده»
در ورزشگاه بزرگ آزادی
انشاءالله وعده ما ساعت ۱۷ ورزشگاه بزرگ آزادی
سلام فرمانده
سلام از این نسل غیور جامانده ...
#سلام_,فرمانده
#امام_زمان_عج
#ورزشگاه_آزادی
#علی_نعنتی
@ghasemnemati_ir
https://www.instagram.com/p/Cd_1oiUo2Bv/?igshid=MDJmNzVkMjY=
💎تا انتهای روایت مطالعه بفرمایید💎
گرسنگیهای آخرالزمان
شیخ مفید (ره) در کتاب «الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد» حدیثی را از حضرت اباعبدالله امام جعفر صادق (ع) آورده است که در آن، حضرت (ع) ضمنِ اینکه به گوشهای از اوضاع اقتصادیِ جامعه و مردمانِ در آستانۀ ظهور حضرت منجی (عج) اشاره کردهاند، سختیها و تنگیهای معیشت در آن روزگار را آزمایشی الهی برای مردم معرفی کردهاند. صاحب «الارشاد» روایت را چنین نقل کرده است:
«محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام صادق علیهالسلام، میفرمود:
همانا پیش از آمدنِ حضرت قائم، علیهالسلام، از جانب خداوند آزمایشی است. عرض کردم: قربانت گردم، آن [آزمایش] چیست؟
امام علیهالسلام، این آیه را خواند: «هرآینه بیازماییم شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهشدادنِ مالها و جانها و میوهها؛ و مژده دِه به صبرکنندگان» (سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۵).
آنگاه فرمود:
ترس، از سلاطینِ
و گرسنگی بهواسطۀ گرانی نرخها
و کاهش مال بهوسیلۀ کسادی وضع تجارت و بازار و کمی سود
و کاهش جانها، به مرگهای عمومی و سریع؛
و کاهش محصول، به کمی غلّه و زراعت و بیبرکتی میوهها
سپس فرمود: و مژده ده به صبرکنندگان در آن هنگام به اینکه بهزودی حضرت قائم، علیهالسلام، خروج کند».
🔹منبع : کتاب الارشاد القلوب شیخ مفید (ره)
سلام فرمانده
یکی از بهترین روزهای عمرم رقم خورد
ورزشگاه بزرگ آزادی وقتی میان آن همه قلب پاک و معصوم سلام خدمت ولیعصر ارواحنا فداه دادم تازه فهمیدم که حقیقت زیارت چیست ...
طعم خوشِ لبیک یا حسین های اربعین در کامم زنده شد
بعنوان شخصی که با تمام ضعف هایم سالهاست به وسیلهٔ شعر با قلب مردم در ارتباط هستم احساس کردم یکی از آرزوهای امام صادق علیه السلام که طلیعه شب شهادتشان بود به ظهور آمد و محقق شد .
انشاءالله تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این راه ادامه دارد....
آقا ابوذر خداقوت
شاعر عزیز این اثر ماندگار قلمت تا قیامت سبز
و در آخر ای کودکان عزیزی که عاشقانه همخوانی این اثر را کردید انشاءالله همه باهم در کنار حضرت ، صبح ظهور را درک کنیم .
کمترین نوکر آستان اهل بیت
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
https://www.instagram.com/tv/CeHJ0-YoSeg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ترکیب بند حضرت معصومه سلام الله علیها
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی
جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند
بر حسین خانواده زینب کبری شدی
خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا
بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا
از همان اول دلت گشته گرفتار رضا
بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا
جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست
عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا
یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ
عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا
در تمام عرضه های بندگی پاک تو
همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا
تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی
کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا
آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی باشی علمدار رضا
هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند
تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا
ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم
دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا
روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من
آبرو داری بود کار تو و کار رضا
دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم
خاکساری تو می گردد شفیع محشرم
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگان تو تلاطم می کند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش
جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند
با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود
بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
سرود میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
به سبک بازدوباره
اومد از راه
نازنین خواهر آقای خراسان
قبلهء دوم سرزمین ایران
حرم مطهرش جنت و رضوان
زندگی سلطان
آسمون و زمین باشکوه تموم، محضرش سربه زیره
دست هرکسی که خاک پای رضاست این کریمه میگیره
وصفش مثله آیات کوثره
مثل مادر پاک و مطهره
دردانهء موسی بن جعفره
یامولاتی اخت الرضا مدد
باقدمهاش
شوره زاره قم عجب بهاگرفته
عطروبوی مشهدالرضا گرفته
کرمش ارثی زمجتبی گرفته
دست ما گرفته
ای بنازم به قم چون توی دامنش گوهری رو نهفته
هرکسی میرسه روبرو ضریحش یاد زهرا میفته
راه شیعه راه سعادته
امشب قلبم تنگه زیارته
چون این خانوم باب شفاعته
یامولاتی اخت الرضا مدد
هرکسی که
روبروی گنبد طلاش میشینه
پیش چشماش صحن زینب و میبینه
زائر دخت امیرالمومنینه
عاشقیمون اینه
کاشکی روزی بشه دسته جمع یه غروب سوریه زینبیه
بعدازاون باادب سربزاریم شبی رو ضریح رقیه
تاپای جان یار ولایتیم
درراه دین کوهی زغیرتیم
لب تشنهء جام شهادتیم
یامولاتی اخت الرضا مدد
#قاسم_نعمتی
@karimegharib