eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
132 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام توو سامرا ، شده زمستی ، ولوله برپا میگن ملائک ، اومده دنیا ، عزیز زهرا پدره امامه بت شکنه زیباترین یاسه این چمنه ثانی علمداره جمله پسرعلی اسمش حسنه ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ کرامتش شده زبون زد ، میون مردم خاک حریمش ، داره نشون از ، امام هشتم هرکی داره حاجت توو عالمین میره تا حریم عسگریین هرکی میبده توو حرم دخیل میرسه به شیش گوشه حسین ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ به عشق تو ، حوله احرام ، میخرم آقا توو هرطوافی ، نام قشنگت ، می برم آقا بی تو طواف خونه خدا بخداحرومه برای ما دستم و دراز میکنم جلوت شبیه گداهای سامرا ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ @karimegharib
علیه السلام آسمان در طلوع یک خورشید می کند روزهای خود تمدید این چه نوریست در افق پیدا این چه نوریست نور عشق و امید در سحر جلوه اش که می گوید نور او فاطمیست بی تردید در میان سکوت سرد حجاز گوش دل یک صدای ناز شنید خبری آمد از سرادق عرش گل بریزید فاطمه خندید پدرش دور خانه می گردد بر لبش ان یکاد یا توحید چشم در چشم کودکش دائم می نماید خدای خود تمحید تا که دستی برد به گیسویش هر چه دلداده را کند تهدید دیدگان حدیث روشن شد تا که نور جمال او را دید جبرئیل آمد و تبرک کرد بال خود را به صورتش مالید مثل گردون? زمین و زمان با ملائک به دور او چرخید او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان قامت عشق کاملا خم شد ساغر و جام و باده در هم شد انبیاء صف کشیده مستانه در تحیر تمام عالم شد هر چه می شد ز عاشقی رو کرد جلو? کاملش در آن دم شد صحن? درس عشق بازی ها بین گهواره ای مجسم شد بین دریای پر تلاطم عشق چه بگویم که صبر دل کم شد دل عالم شد آب تا اینکه لحظ? بوسه ای فراهم شد با شکوه صدای این دو لب طپش سینه ها منظم شد از صفای همین محبت ها رشت? دین به عشق محکم شد بهر تبریک این ولادت ها حضرت رب عشق ملزم شد صله بر دوستان این آقا دوری از آتش جهنم شد او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان من که هستم؟ ز سائلان حرم او که باشد خدای جود و کرم نازم او را که نازدار خداست ناز او را به جان و دل بخرم از گدایان سامرا بودن آبرویم شده چو تاج سرم قبله گاه کرامت او باشد من به پیشش شبیه رهگذرم چه بگویم ز دست معصیتم بهر پرواز بسته بال و پرم تا که گردیدم آشنا با او شد جهانی غریبه در نظرم حاجتی دارم از خداوندش در میان دعای هر سحرم کی شود تا اجازه ای بدهد دل خود را به صحن او ببرم یک سحر وقت صحن گردی ها کند او بی قرار و در بدرم هر وجب صحن او بشویم با کوثر چشم های پر گوهرم خاک زیر قدوم زوارش- را کنم طوطیای چشم ترم او که باشد امیر انس و جان سومین نسل حضرت سلطان @karimegharib
علیه السلام توو سامرا ، شده زمستی ، ولوله برپا میگن ملائک ، اومده دنیا ، عزیز زهرا پدره امامه بت شکنه زیباترین یاسه این چمنه ثانی علمداره جمله پسرعلی اسمش حسنه ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ کرامتش شده زبون زد ، میون مردم خاک حریمش ، داره نشون از ، امام هشتم هرکی داره حاجت توو عالمین میره تا حریم عسگریین هرکی میبده توو حرم دخیل میرسه به شیش گوشه حسین ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ به عشق تو ، حوله احرام ، میخرم آقا توو هرطوافی ، نام قشنگت ، می برم آقا بی تو طواف خونه خدا بخداحرومه برای ما دستم و دراز میکنم جلوت شبیه گداهای سامرا ( مولا مولا یا امام عسکری / ۳ ) ۳ ------------------------ @karimegharib
🔸️دعوتنامه 🔸️مجمع شعرای آیینی شهرری 🔸️در سایه‌سار سیدالکریم ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد مسعود امام عسکری(ع) 🔸️برگزاری چهل و پنجمین جلسه و نشست صمیمی سه‌شنبه‌های شاعرانه در سایه‌سار سیدالکریم(ع) 🔸️زمان: سه‌شنبه ۲ آبان ماه ۱۴۰۲ 🔸️بعد از نماز مغرب و عشا از ساعت ۱۸/۳۰ الی ۲۰/۳۰ 🔸️مکان:حرم حضرت عبدالعظیم(ع)طبقه زیرین مسجدجامع حرم
🔰 صلوات، نماز، حرز و توسل به امام حسن عسکری علیه السلام 📿 صلوات خاصه حضرت: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِیِّ الصَّادِقِ الْوَفِیِّ النُّورِ الْمُضِیءِ خَازِنِ عِلْمِکَ وَ الْمُذَکِّرِ بِتَوْحِیدِکَ وَ وَلِیِّ أَمْرِکَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّینِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِینَ وَ الْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ وَ أَوْلادِ رُسُلِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ 📿 نماز حضرت: چهار رکعت است (دو تا دو رکعتی) که در نماز دو رکعتی اوّل، هر رکعت پس از سوره «حمد» پانزده بار سوره «زلزال» و در نماز دو رکعتی دوّم، هر رکعت بعد از «حمد» پانزده بار سوره «توحید» خوانده میشود. 🤲دعای پس از نماز: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الْحَمْدَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الْبَدِیءُ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الَّذِی لا یُذِلُّکَ شَیْ ءٌ وَ أَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ فِی شَأْنٍ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ خَالِقُ مَا یُرَی وَ مَا لا یُرَی الْعَالِمُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ بِغَیْرِ تَعْلِیمٍ أَسْأَلُکَ بِآلائِکَ وَ نَعْمَائِکَ بِأَنَّکَ الله الرَّبُّ الْوَاحِدُ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ وَ أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ أَنْتَ الله لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الْوِتْرُ الْفَرْدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ، وَ أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ الله لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ الْقَائِمُ عَلَی کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ الرَّقِیبُ الْحَفِیظُ وَ أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ الله الْأَوَّلُ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ الْآخِرُ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ الْبَاطِنُ دُونَ کُلِّ شَیْءٍ الضَّارُّ النَّافِعُ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ وَ أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ أَنْتَ الله لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الْبَاعِثُ الْوَارِثُ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ ذُو الطَّوْلِ وَ ذُو الْعِزَّةِ وَ ذُو السُّلْطَانِ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ أَحَطْتَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماّ وَ أَحْصَیْتَ کُلَّ شَیْءٍ عَدَداّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 📿 توسل به حضرت: اَللّهُمَّ اِنّی أَسْئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ الحَسَنِ بْنِ عَلِی عَلَیْهِمَا السَّلامُ اِلاّ أَعَنْتَنی بِهِ عَلی اَمْرِ آخِرَتی بِطاعَتِکَ وَ رِضْوانِکَ وَ سَرَرْتَنی فی مُنْقَلَبی وَ مَثْوایَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ 📿 دعای ساعت یازدهم هر روز که متعلق به امام عسکری علیه السلام است: ساعت یازدهم: پیش از زرد شدن خوشید تا زرد شدن آن است (نزدیک غروب): یا اَوَّلاً بِلا اَوَّلِیَّةٍ وَ آخِراً بِلا آخِرِیَّةٍ یا قَیُّوماً بِلا مُنْتَهی لِقِدَمِهِ یا عَزیزاً بِلاَ انْقِطاعٍ لِعِزَّتِهِ یا مُتَسَلِّطاً بِلا ضَعْفٍ مِنْ سُلْطانِهِ یا کَریماً بِدَوامِ نِعْمَتِهِ یا جَبّاراً وَ مُعِزّاً لاَِوْلِیائِهِ یا خَبیراً بِعِلْمِهِ یا عَلیماً بِقُدْرَتِهِ یا قَدیراً بِذاتِهِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی عَلَیْهِمَا السَّلامُ وَ اُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی اَنْ تُصَلِیَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی...(حاجت خود را بگوید) 📿 حرز حضرت: بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا عُدَّتی عِنْدَ شِدَّتی وَ یا غَوْثی عِنْدَ کُرْبَتی وَ یا مُونِسی عِنْدَ وَحْدَتی اُحْرُسْنی بِعَیْنِکَ الَّتی لاَتَنامُ وَ اکْنُفْنی بِرُکْنِکَ الَّذی لا یُرامُ 📿 هرکس بر خواندن این دعا مداومت داشته باشد(خصوصا بعد از نمازها) با امام حسن عسکری علیه السلام محشور می‌شود و از آتش جهنم نجات پیدا می‌کند: یَا عَزِیزَ الْعِزِّ فِی عِزِّهِ مَا أَعَزَّ عَزِیزَ الْعِزِّ فِی عِزِّهِ یَا عَزِیزُ أَعِزَّنِی بِعِزِّکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ أَبْعِدْ عَنِّی هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَ ادْفَعْ عَنِّی بِدَفْعِکَ وَ مَنِّعْ مِنِّی بِمَنْعِکَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ خِیَارِ خَلْقِکَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا فَرْدُ یَا صَمَدُ 📿 تسبیح حضرت در روز ۱۶ و ۱۷ هر ماه قمری: سُبْحَانَ مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دَانٍ وَ فِی دُنُوِّهِ عَالٍ وَ فِی إِشْرَاقِهِ مُنِیرٌ وَ فِی سُلْطَانِهِ قَوِیٌّ سُبْحَانَ الله وَ بِحَمْدِهِ 📿 روز متعلق به حضرت: روز پنجشنبه، که شایسته است در این روز زیارت ایشان خوانده شود. @ghasemnemati_ir
◼️ وفاتِ شهادت‌گونه کریمه آل الله... در نقل‌ها آمده است: جناب هارون بن موسی بن جعفر علیه‌السلام همراه ۲۳ نفر از که بزرگ قافله آنها خواهرش حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام بود، در کاروانی وارد ساوه شدند. دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام به هارون که در حال غذا خوردن بود، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند. و قَد دُسَّ إلَيها السَمُّ في ساوة؛...و لَم تَلبِثْ إلّا أياماً قليلةً وَ استُشهِدَت ▪️در غذای حضرت معصومه علیهاالسلام نیز زهر ریختند. بدین ترتیب، آن بانوی گرامی، مسموم گشت و بستری شد و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید. (بر اساس نقلی، زنی در ساوه آن حضرت را مسموم کرد.) 📚الحیاة السیاسیّه للامام اارضا علیه‌السلام، جعفر مرتضی عاملی، ص ۴۲۸؛ 📚قیام سادات علوی، ص ۱۶۱-۱۶۸ 📚وسیلة المعصومین، ص۶٨ @ghasemnemati_ir
سلام الله علیها 🎙به سبک بازدوباره اومد از راه نازنین خواهر آقای خراسان قبلهء دوم سرزمین ایران حرم مطهرش جنت و رضوان زندگی سلطان آسمون و زمین ؛ باشکوه تموم ؛ محضرش سربه زیره دست هرکسی که ؛ خاک پای رضاست ؛ این کریمه میگیره وصفش مثله آیات کوثره مثل مادر پاک و مطهره دردانهء موسی بن جعفره ( یامولاتی اخت الرضا مدد /۳ )۳ ----------------------- باقدمهاش شوره زاره قم عجب بهاگرفته عطروبوی مشهدالرضا گرفته کرمش ارثی زمجتبی گرفته دست ما گرفته ای بنازم به قم چون توی دامنش گوهری رو نهفته هرکسی میرسه روبرو ضریحش یاد زهرا میفته راه شیعه راه سعادته امشب قلبم تنگه زیارته چون این خانوم باب شفاعته ( یامولاتی اخت الرضا مدد /۳ )۳ ----------------------- هرکسی که روبروی گنبد طلاش میشینه پیش چشماش صحن زینب و میبینه زائر دخت امیرالمومنینه عاشقیمون اینه کاشکی روزی بشه دسته جمع یه غروب سوریه زینبیه بعدازاون باادب سربزاریم شبی رو ضریح رقیه تاپای جان یار ولایتیم درراه دین کوهی زغیرتیم لب تشنهء جام شهادتیم ( یامولاتی اخت الرضا مدد /۳ )۳ ----------------------- @karimegharib
سلام الله علیها تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی در میان شوره زار قم بهشتی ساختی مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند بر حسین خانواده زینب کبری شدی خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا از همان اول دلت گشته گرفتار رضا بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا در تمام عرضه های بندگی پاک تو همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی در حریم عاشقی باشی علمدار رضا هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من آبرو داری بود کار تو و کار رضا دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم خاکساری تو می گردد شفیع محشرم تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل برآید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا خون زینب در رگان تو تلاطم می کند ------------------------- کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها زینب سلام الله علیها فاطمه ای کوثر موسای عشق صاحب هر رتبه والای عشق با تو شود فاطمی احساس ها پاک تر از بوی گل یاس ها جلوه کند نور ، ز سیمای تو مظهر توحید ، مُصلّای تو معرفتُ الله ، نَمِ باده ات سایة عرش است به سجاده ات غرق سکوت است تمام فَلک ذکر قنوت تو دعای مَلک حضرت حق محو عباداتِ تو منتظر وقت مناجات ِ تو چادرت از بالِ مَلَک ناز تر سفره ات از عرض و سما، باز تر ریزه خور خوان تو کون و مکان وسعت احسان تو هفت آسمان صد چو سلیمان به حریمت گُم است مرکز فرمانِ تو شهر قم است هرکه به دستانِ تو تایید شد پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد «روح عبادات سلام علیک عمه سادات سلام علیک» شاهِ خراسان شده دلبسته ات قائمة عرش ، دو گلدسته ات کوی تو بر سینه صفا می دهد تربت تو بوی رضا می دهد ای که پدر بوده تو را دست، بوس عاشق تو حضرت سلطانِ طوس مدح تو بر روی زبان پدر ذکر« فِداها» به لبان پدر ** ای که ز طفلی زبلا سوختی چشم به راهِ پدرت دوختی حسرت لبهای تو بوسیدنش آروزی هرشب تو دیدنش غم به روی غم، سرت آورده اند تاخبرش را بَرَت آورده اند بعد پدر گریه شده کار تو دستِ رضا بوده نگهدار تو ذکر لبان تو رضا بود و بس راحتِ جان تو رضا بود و بس دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو بسته به لبخند رضا قلب تو وای از آن روز که دلها شکست رشتة دیدار تو با او گُسست قلب تو از هرچه که ترسید ، شد یارِ تو از پیش تو تبعید شد چارة تو صبر به لوحِ قضا قاتلِ تو مدینة بی رضا در همه شب دیده به ره دوختی یاد رضا ناله زدی سوختی تاغم یکساله به پایان رسید لحظه به لحظه به لبت جان رسید نامه ای از یار به دستت رسید نامه نگویم همه هستت رسید دلخوشی ات دستخط یار شد حاجت تو دیدن دلدار شد بال و پرِ بستة تو باز شد ناقه سواریِّ تو آغاز شد تا ،رهِ تو جانب ساوه رسید کامِ توهم طعم مصیبت چشید روزِ تو مانند شبِ تار شد قافلة خسته ات، آزار شد باهمه اینها به دلی داغدار جانب قم قافله شد رهسپار کَم نشده پرده ای از مَحملت گَشته مدرارا همه جا بادلت زینب ِ آقای خراسان شدی تاج سرِ مردم ایران شدی گُل به سر و روی تو از بام ریخت برجگرم شعله غمِ شام ریخت زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دوچشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشة گودال زمین گیر شد زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر برلب است دردِ من از اسارت ِ زینب است عمة سادات گرفتار شد ناقه نشین ،واردِ بازر شد عمة سادات به چشمِ ترش دید، گِره خورده مویِ دلبرش عمة سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمة سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمة سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمة سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید @ghasemnemati
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه داری مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم محتضر ،خسته ،از این بی کسی ایامم ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟ شده تسکین به همین نامه کمی آلامم چقَدَر خوب شد اینجا سروکارم افتاد میهمانِ قم و این سلسلة خوش نامم چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من فکر آوارگی زینب و شهرِ شامم جز سلام ، از همه یک بی ادبی نشنیدم سرِبازار ندادست کسی دشنامم داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم دست بسته سرِهر کوچه تماشا نشدم عزتم را نشکستند خیالت راحت غیرتم را نشکستند خیالت راحت پَرِ خاکی ننشسته است روی چادر من حرمتم را نشکستند خیالت راحت مثلِ کوفه وسط خطبة من کف نزدند صحبتم را نشکستند خیالت راحت دست بر سینه مودب همه ره وا کردند شوکتم را نشکستند خیالت راحت با لگد باز نکردند درِ بیت النور خلوتم را نشکستند خیالت راحت قم کجا شام کجا غربت سادات کجا سرِ بر نیزه و دروازة ساعات کجا دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها زینب ِ آقای خراسان تویی تاج سرِ مردم ایران تویی گُل به سر و روی تو از بام ؛ ریخت بر جگرم شعله غمِ شام ؛ ریخت زینبِ قم ، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دو چشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشة گودال ؛ زمین گیر شد زینبِ قم ، رأسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم ، دستِ تو دیده طناب ؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، پیش تو چیزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر بر لب است دردِ من از بی کسیِ زینب است عمة سادات گرفتار شد ناقه نشین ، واردِ بازار شد عمة سادات به چشمِ ترش دید ، گِره خورده مویِ دلبرش عمة سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمة سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمة سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمة سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل برآید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا خون زینب در رگان تو تلاطم می کند کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها 🎙به سبک من و اشکی مثل بارون ------------------- قرار قلب رضایم ؛ به درد و غم مبتلایم نمایم گریه شب و روز ؛ که از دلدارم جدایم رضاجان*کجایی ای برادر نگاهی*نما بر حال خواهر دهم جان*ببین بادیدة تر بیاتاسر بر پایت گذارم دمِ آخر بنگر بی قرارم امیدم این بوده که میایی ؛ تو کنارم رضاجان*رضا جانم رضا ------------------------- خیالت راحت برادر ؛ ندیدم بی احترامی رضا جانم قم کجا و ؛ گذرهایِ تنگ شامی رضاجان*نرفته بویِ یاسم در اینجا*نشد خاکی لباسم کجا در *دیاری ناسپاسم به کوفه زینب را دوره کردند به سنگ کینه مردِ نبَردند همیشه در فکر خنده بر یک ؛ دوره گردند رضاجان رضاجانم رضا --------------------- رسیدی تو با جوادت ؛ دمِ تشییعِ جنازه خدا را شکر که نشُستی ؛ زپهلویم خونِ تازه مدینه*علی تنهایِ تنها بشوید*تنِ مجروحِ زهرا یتیمان*همه غرقِ تماشا علی میشُست و با آهِ ممتد زحسرت مُشتش بر سینه میزد شکاف ِ پهلویِ ضربه خورده ؛ هم نیامد رضا جان رضا جانم رضا @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها -------------------------- بانوی دوعالم . نور عالمینم من آرام جان . شاه کاظمینم چون باب الحوائج . من مشگل گشایم خاتون بهشتم . من اخت الرضایم واویلا واویلا ------------------------ باچشمان گریان . بی تاب و غمینم دارم آرزو تا . رویت را ببینم مانده از تو تنها . یک نامه کنارم یادگاریت را . بر سینه گذارم واویلا واویلا ------------ ممنونم ازاین شهر . خیلی باحیا بود جایم بهترین جا . امن و بی صدا بود کار من نیفتاد . بین کوچه بازار آزارم نداده . چشمی بین انظار واویلا واویلا ------------------- اما عمه ما . زینب شد گرفتار دورش را گرفتند . رقاصان بازار از یک سو نگاهش . برنیزه به سرها از یک سو بپوشد . خود را از نظرها واویلا واویلا @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها مولاتنا اخت الرضا شفیعه روز جزا ای حرمت بهشت ما ای قبله گاه اولیا بابای تو مشگل گشا دودمه عصمت تو نورزهرا را نمایان می کند حضرت معصومه خواهر سلطان درعالم کار سلطان می کند @karimegharib
سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها علیه_السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عليه السلام سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام اروحنافداه لیست در حال به روزرسانی است از شکیبایی شما سپاسگزارم .
صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین 🚩روضه شبهای جمعه 🕰 ساعت۱۹ 🕌شهرری سه راه ورامین خیابان ابن بابویه کوچه شهید صادقی پلاک پرچم کهف الحسن علیه السلام ۱۴صلوات با مرحمت و عنایت مادرتو هرهفته بساط گریهٔ ما پهن است هنگامِ سلام، خانهٔ کوچکِ ما انگار به باصفایی یک صحن است @ghasemnemati