eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
132 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله بی‌دل ترینم و ز همه دل بریده‌ام تا طعم گریه کردن بر تو چشیده ام بازار عشق رفتم و پای بساط عشق هستی خویش داده و مهرت خریده ام خونم حلال آنکه مرا نوکر آفرید زین نوکری ز سوی خدا برگزیده ام بر صفحه‌ای ز سینه به تأیید فاطمه ابراز شد به ساحت قدس ات عقیده‌ام الحق که اصل طینت ما خاک کربلاست شادم خدا ز طینت تو آفریده ام ارباب جان بیا که کمی درددل کنم تا گویمت چه زخم زبان‌ها شنیده ام هر جا که باب روضه عباس وا شود چشم انتظار دو مادر قامت خمیده ام من هم شبیه ام بنین غصه می‌خورم آن قبر کوچکی که شنیدم ندیده ام @ghasemnemati_ir
یاکاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) برخیزومرا تا درِ خیمه برسان والله، که راه ِ خیمه راگم کردم دانی زچه دست میزنم پشت دست بالایِ سرِ تو دست وپا گم کردم ** تا خم شدم این تیر زچشمت بِکِشم خم ماند، کنارِ پیکرِ تو کمرم یک لشگر ویک دشت عبا میخواهد تا جسم تورا جانبِ خیمه ببرم *** کار تو چه برعکس شده، چون هرکس کوته زحرم رفت کشیده برگشت تو یک سروگردن از همه سربودی حالا چه کنم گم شده جسمت در دشت *** نعره زنم از جگر ولی بی تاثیر دور بدنت ز بس شلوغ است شلوغ لب وا کن وبهر دلخوشی من گو این صحنة رفتنت دروغ است دروغ *** ای پشت وپناهِ دخترانِ زهرا بارفتنِ تو بگو که زینب چه کند؟ هشتاد و چهار دختر و زن ، زینب با سوخته ها بگو که امشب چه کند؟ **** من دلهره دارم ای یَلِ اُمِّ بنین یک لشگری آمده غنیمت بِبَرد بازار، ندیده اند دخترهایم!!!! ناموسِ مرا شمر اسارت بِبَرد؟ @ghasemnemati_ir
چند بیت روضه قمربنی هاشم بر سرش تا عمود کوبیدند با صدای بلند خندیدند پای او در رکاب گیر افتاد وسط گرگها شیر افتاد آن سپاهی که پست و نامردند از نگاهش فرار می کردند یک نفر داد زد همه بدوید حرمله داد زد همه بزنید پیکر او ز روی مرکب ریخت او زمین خورد ... قلب زینب ریخت @ghasemnemati_ir https://www.instagram.com/reel/C9a2LvUI2KR/?igsh=MWZ0eDRnN3Nnbzg0dA==
باذنک یا زهرا سلام الله علیها اشعار شب عاشورا @karimegharib ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
غزل مصیبت ظهر عاشورا چگونه صبر کنم رفتن تورا بینم نوای وا عطشا گفتن تورا بینم در این طرف تو صدا می زنی “انا المظلوم” جواب هلهله دشمن تورا بینم بپوش زیر زره دست دوز مادر را مباد لحظه ای عریان تن تورا بینم چگونه معجر خودرا به سر نگه دارم چگونه لحظه جان دادن تورا بینم کویر واین همه لاله حسین خیز وببین میان دشت فقط گلشن تورا بینم شود به سم ستوران تن تو حلاجی میان گرد و غبار ، خرمن تورا بینم چگونه حفظ کنم چادرم که در مقتل به دست چند نفر جوشن تورا بینم خداکند که نیفتی به زیر پای کسی به چشم خویش لگد خوردن تورا بینم @karimegharib
شب عاشورا فردا چى ميشه حسين ناله غريبونت قلبم و از جا مى کنه اين دل من شور مى زنه جون من حسين داداش سر تو بذار رو شونم اسمتو صدا کنم خوب تو رو نگا کنم فردا چى ميشه حسين من ميترسم که ما دو تا رو زهم جدا کنن رحمى کن بر دل من عزيز دلم داداش ميشنوم از تو بيابونا صداى مادرم چه خاکى ميشه سرم زينبم گريه نکن گوش بده برات بگم فردا چه غوغايى ميشه وقت تنهائى ميشه گوش بده برات بگم يادته بچه بودى خواب يه طوفان و ديدى از يارت دل بريدى گوش بده برات بگم فردا اول يکى يکى مرغا رو پر مى برن گلا تو سر مى برن گوش بده برات بگم با لب تشنه ميام برا وداع از حرم واى به حالت خواهرم گوش بده برات بگم ما بايد با چشم تر از همديگه دل بکنيم حرف غربت بزنيم گوش بده برات بگم خنجرو ميذاره روى جاى بوسه گاه تو در پيش نگاه تو گوش بده برات بگم از سر تل مى بينى نشسته رو سينه من ميگى دست و پا نزن @karimegharib
نوحه شب عاشورا شبِ عاشورا رسیده – ببارد اشکم ز دیده شود فردا قامتم خم – کنارِ رأسِ بریده حسین جان – غریبِ کربلائی از امشب – رسد بوی جدائی نبینم – به رویِ نیزه‌هائی دعا کن قبل از تو من بمیرم زدست و پایِ تو بوسه گیرم فقط فکر اینکه تو نباشی – کرده پیرم حسین جان – عزیز مادرم مکن گریه خواهر من – بیا نشین در بر من که گویم فردا می‌آید – بلاهائی به سرِ من عزیزم – تو فردا بی‌پناهی نماند – برایت تکیه‌گاهی کنارِ – خودم در قتلگاهی نما آماده آن پیرهن را که می‌بینی جسمی بی‌کفن را میانِ مقتل بینی تو عریان – این بدن را حسین جان – عزیز مادرم تو فردا یاور نداری – دو دستت بر سر گذاری ببین نرمیِّ گلویم – نما کمتر بی‌قراری عزیزم – خورِد نیزه گلویم بگیرد – یکی آشفته مویم نمائی – به زحمت جستجویم بیائی بی‌معجر بین گودال زمانی که جسم رفته از حال ببین لبهایم زیر چکمه – گشته پامال حسین جان – عزیز مادرم @karimegharib
نوحه شب عاشورا امشب دل اهل حرم را غم گرفته در کنج خيمه خواهرى ماتم گرفته دم نينوايى _ امان از جدايى برادر حسين جان صوت غريبى را نبينم بر زبانت کشتى مرا با اين ترک هاى لبانت بوسم تمام بند بند استخوانت مرو نازنينم _ غمت را نبينم برادر حسين جان من يک تنه گردم سپاهت اى اميرم با ديده پر اشک دامانت بگيرم دستت بنه بر سينه ام تا که نميرم حسين جان حبيبى _ نبينم غريبى برادر حسين جان کم گريه کن اى غم کشيده خواهر من بايد که صبرت تو باشى ياور من گويم براى تو چه ايد بر سر من تو با اه سوزان _ دلم را مسوزان برادر حسين جان واى از غروبى که سر نيزه نشينم هم صورت و هم معجران را پاره بينم ايکاش تير ايد من اين صحنه نبينم همه در فرارند _ امانى ندارند برادر حسين جان @karimegharib
نوحه شب عاشورا به درد تنهایی اسیرم-دعا کن قبل از تو بمیرم نباشم من داغت بگیرم(حسین جان) پریشان حال و دل غمینم-از آن میترسم نازنینم که فردا داغت را ببینم(حسین جان) برادر-شب آخر ما دوتا شد امشب تو هستی تمام امید زینب-عزیز دل من رسد به گوشم آوای مادرم بگو چه سازم ای سایه حرم نما مدارا با قلب مضطرم ((یابن الزهرا مظلوم کربلا)) قرار قلب بی قرارم-برادر جان دلشوره دارم کسی را غیر از تو ندارم (حسین جان) بیا بنشینم روبرویت-زنم شانه من تار مویت ببوسم نرمیِ گلویت(حسین جان) برادر-بیا تا تماشا کنم رویت را ببوسم چنان مادرم رویت را-عزیز دل من زمین نیوفتی ای ماه آسمان مده به قاتل زیر گلو نشان موی تو افتد در دست این سگان ((یابن الزهرا مظلوم کربلا)) @karimegharib
زمينه نوحه شب عاشورا داداش حسین دعا کردم روزی من غم نشه داداش حسین زداغ تو پشت زینب خم نشه داداش حسین الهی سایت از سرم کم نشه ميرسد امشب ناله زهرا کن مدارا با زينب کبرى زينب کبرى حرمت گیسوی منو نگهدار داداش حسین ميون دشمنا نشم گرفتار داداش حسین يه کارى کن به ماتمت نشينم داداش حسین تورو چطور تو قتلگاه ببینم داداش حسین داداش حسین ميريزه اشکام داداش حسین ميلرزه پاهام داداش حسین به فکر فردام واى حسين عزيز زهرا 2 چيکار کنم داداش خيلى قلب من شور ميزنه چيکار کنم داداش دورى از تو قاتل منه چيکار کنم داداش اين صحرا پره از دشمنه دستامو روى سر ميزارم من طاقت داغ تو ندارم من بيقرارم من با جگرم بازى نکن جون من داداش حسين بیا و حرف بی وفایی نزن داداش حسين ايشاالله زير دست و پا نيوفتى داداش حسين با ضرب نيزه از صدا نيوفتى داداش حسين داداش حسین میبوسم روت و بوسه زدم خم ابروت و شونه زدم همه گیسوت و @karimegharib
نوحه شب عاشورا از آسمان امشب غم و بلا ریزد به دامن زینب چه غصه ها ریزد حسین امشب میان خیمه ها حسین فردا به زیر نیزه ها واویلا واویلا دلا پرخونه چشا گریونه ببین که زینب چه سرگردونه اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله شبه جدایی ها زمان هجران شد زناله ی مادر دلم پریشان شد حسین بی تو ز جان سیرم مرو حسین من بی تو میمیرم مرو واویلا واویلا قد و بالایت کنم تماشا امان از هجران امان از فردا اباعبدالله کمی تحمل کن نزن به سر زینب بگویم از فردا برای تو امشب بزن راحت شانه موی سرم ببوس نرمی زیر حنجرم واویلا واویلا غروب فردا ز بالای تل مرا می‌بینی میان مقتل اباعبدالله نرفته از یادت وصیت مادر بیاور آن بسته برای من خواهر نما آماده تو پیراهنم به تو گویم چه میشود تنم تنم پامال مرکب میشود سرم چه نامرتب میشود ثارالله ثارالله بیایی فردا میان گودال ببینی جسم مرا تو پامال @karimegharib
شب عاشورا می آید بوی هجران حسین جان خواهرت شد پریشان حسین جان میگویم دیده گریان حسین جان دل نگرانم داغت ببینم_برس به دادم ای نازنینم ببین برادر زار و حزینم ای آرام قلب زینب_غریب مادر جانم برادر(3) می سوزد قلبم از سوز آهت دور از چشم تمام سپاهت تا سالمی نمایم نگاهت بوسه زنم بر اعضایت امشب_ببین تو جای لبهای زینب به پیکر تو چیده مرتب ای آرام قلب زینب غریب مادر جانم برادر(3) یاد ان دست لرزان مادر می زنم شانه مویت برادر کن نظر یا اخا حال خواهر حیف گلویت بر نی نشیند_پیکر پاکت ضربه ببیند چگونه خواهر حالت ببیند ای آرام قلب زینب _غریب مادر جانم برادر(3) @karimegharib
زمینه شب عاشورا امشب شهادت نامه ؛عشاق امضا می شود فردا زخون عاشقان؛این دشت دریا می شود واویلتا واویلتا حضرت زینب سلام الله علیها: امشب ببین که مضطرم؛آید صدای مادرم فردا بدون تو حسین؛ریزم چه خاکی برسرم واویلتا واویلتا ابیعبدالله علیه السلام: امشب لباس کهنه را؛آماده کن با سوز وآه فردا همین را هم کسی؛بیرون کشد از قتلگاه واویلتا واویلتا حضرت زینب سلام الله علیها امشب بیا شانه زنم؛باگریه بر گیسوی تو فردا به دست این وآن؛ ترسم بیفتد موی تو واویلتا واویلتا ابیعبدالله علیه السلام امشب ابوفاضل بُود؛گرم طواف خیمه ها فردا سنان و حرمله؛آتش کِشند بر خیمه ها واویلتا واویلتا زینب سلام الله علیها امشب اجازه می دهی؛بوسه زنم پا تا سرت فردا تورا گُم می کنم؛برهم بریزد پیکرت واویلتا واویلتا امشب به دوش مادری ؛ششماهه آهسته به خواب فردا به دنبال سرش ؛آواره می گردد رباب واویلتا واویلتا امشب درآور جان من؛انگشترت را مهربان فردا به غارت می برَد؛با بی حیایی ساربان واویلتا واویلتا امشب بیا حرزی ببند؛باگریه روی چادرم فردا شبیه مادرم_چه ضربه هایی می خورم واویلتا واویلتا @karimegharib
عصر عاشورا میان ِ آن همه تشویقِ گوشهٔ گودال زنی به گریه صدا زد بِبُر تمامش کن به نفس استاد : @hajmansourarzi به قلم : @ghasemnemati_ir https://www.instagram.com/p/Cg_7o5GI_yk/?igshid=MDJmNzVkMjY=
با سلام و آرزوی قبولی عزاداریها با اجازه مادر سادات امسال که شب جمعه با شب عاشورا همزمان شده است مجموعه‌ای از اشعاری که با مضمون روضه شب جمعه می باشد به محضر حضرت عرضه می نمایم . شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند @karimegharib با یک سلام از هر طرف پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد @karimegharib سبک‌نسیمی جانفزا می آید شب جمعه شد وغوغا شد- روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده-برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من-دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند-باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا @karimegharib شعر شب زيارتى حضرت برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز جنان ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر در شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی بهم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه @karimegharib شب جمعه ، شب گريه * شب ناله هاي زهراست سينه زنها خوب مي دونن * تو حرم ولوله برپاست آخه مادرش مياد زيارتش تا كه بوسه بگيره ز صورتش يه دفعه داد مي زنه سرت كجاست مي بينه غرق به خون رو نيزه هاست اونقَدَر تو سر و سينه مي زنه هِيْ ميگه حسين من بي كفنه پسرم تشنه بريدن سَرِ تو دراُوردن صداي مادرتو پسرم گلوت چرا پاره شده نگا گن خواهرت آواره شده يا حسين و يا حسين و يا حسين @karimegharib حسین حسین گفتن . افضل ِ اعمال همه به کربلا آید . شب‌های جمعه فاطمه ناله زند ای پسرم زائرت با چشم ترم غریب مادر یاحسین نرفته از یادم . تصویر جان دادن تو کُشد مرا آخر . داغِ عریان ماندن تو مادرجان؛ کو پیرُهنت ؟ عوض شده رنگ تنت غریب مادر یاحسین شبیه من اول . ضربه خورده پهلوی تو به دستهٔ خنجر . گره زده گیسوی تو در آورده داد مرا باپا برگردانده تورا غریب مادر یاحسین توکه زمین خوردی . آواره شد خواهر تو به کوچه و بازار . آمد دنبال سر تو ناقه اش محاصره شد قافله اش مسخره شد غریب مادر یاحسین اززبان حضرت زینب سلام الله علیها جدایی از یارم . پایان تقدیر من است دراین شب غربت . آتش دامن‌گیر من است بااین دخترها چه کنم باخیره سرها چه کنم وای ازغریبی یاحسین بند سوم ندیده میگیری . بسکه تو اعمال مرا الهی العفوم . وا می کند بال مرا پر وامیکنم سمت حرم مثل شهیدان بخرم
🔴 حیوانات وحشیِ صحرا هم، بر او گریستند، مبادا شما در حقش جفا کنید ... ▪️حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي دَاوُدَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عُمَرَ الْجُلَّابِ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ (عليه السلام) بِأَبِي وَ أُمِّي الْحُسَيْنَ الْمَقْتُولَ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ وَ اللَّهِ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْوُحُوشِ مَادَّةً أَعْنَاقَهَا عَلَى قَبْرِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْوَحْشِ يَبْكُونَهُ وَ يَرْثُونَهُ لَيْلًا حَتَّى الصَّبَاحِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَإِيَّاكُمْ وَ الْجَفَاءَ. 🔸حضرت امیرالمومنین «سلام‌ الله‌ علیه» كه پدر و مادرم فدايش باد، فرمودند: امام حسين «سلام‌ الله‌ علیه» در پشت كوفه كشته خواهد شد. بخدا قسم گويا میبينم كه وحوش گردن‌هاى خود را بر قبرش كشيده و بر او میگِريند و از شب تا صبح بر او مرثيه میخوانند و وقتى حال وحوش چنين باشد پس شما انسان‌ها از جفاء به او حذر كنيد. 📚کامل الزیارات، باب۲۶، حدیث۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@karimegharib حسین جان ... سلام ای کسی که عزیز ِ خدایی تو آقایِ عالم شهِ کربلایی حسین جان ... شب جمعه مادر به قدی خمیده ببوسد به گریه گلوی بریده بنی ... ازاین غم چه خاکی روی سر بریزم شهید ِ غریبم سرت کو ؟ عزیزم حسین جان... به پیش نگاهم به هم خورده مویت شد آخر بریده بریده گلویت حسین جان ... حرم بی اباالفضل ندارد پناهی ببین مانده زینب میان ِ سپاهی علمدار... چه بد با عمودی سرت را شکستند سرت را به زحمت روی نیزه بستند علمدار... زنی با حیاشد اسیر و گرفتار کشیده مسیر عقیله به بازار علمدار... @karimegharib پرمی کشیم از همه جا محضر حسین(ع) پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع) عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع) شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع) فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید فریاد می زند پسرمن سرت کجاست قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست خنجر که کند شد اثرش این گلو شود مانند گیسوان سرت مو به مو شود @karimegharib چند خط روضه ... هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میچینم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برید پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم جگرخواهراو ریخت بهم بس کن شمر گیسوان سر او ریخت بهم بس کن شمر آمدی سر ببری تیز کن این خنجر را ازقفا حنجراو ریخت بهم بس کن شمر بی حیا دست که داری به نوک چکمه چرا گیسوی مادر او ریخت بهم بس کن شمر این چه رسمیست عرب نیزه خود میشکند همه پیکر او ریخت بهم بس کن شمر @ghasemnemati شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست بوی سیب از حرم کرببلا می آید مادری با کمری خم شده و موی سپید بادلی سوخته از عرش خدا می آید می زند ناله «بنی» چه بهم ریخته ای هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟ هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟ چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است چون کنار تن تو معجر زینب بُردند گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است @karimegharib شبهاي جمعه مادري حزينه ناله زند با زخمهاي سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان برسرم بریزم با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده اي تو از هر طرف يك ضربه خورده اي تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از رگهای ِ نا مرتب سوزِ عطشهای لبانِ زینب @karimegharib شب جمعه شب زیارتی است می زنم ناله با دلی بی تاب دست بر سینه رو به کرببلا السلام علیک یا ارباب تا سحر از کنار تربت تو شب جمعه صدای آه آید کوچه وا می کنند تا مادر دم ِ گودال قتلگاه آید می زند ناله ای حسین ِ عزیز گیسوانت کجاست شانه زنم یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو درد می گیرد ای حسین ، تنم نیزه ها در قیام و سجده شان اشهد حنجر تو را خواندند عده ای آمدند در گودال صورتت رو به خیمه چرخاندند آتش افتاده بود بر جگرت آسمان را چو دود می دیدی خواهرت را محاصره کردند خواهرت را کبود می دیدی سر اینکه سر تو را نبُرند رو زده خواهر تو بر دشمن هرچه فریاد زد نزن نامرد عمرسعد گفت که شمر بزن دست و پاگیر سر بریدن شد گفت بیرون کنید این زن را با ته نیزه و قلاف زدند بر سر و صورتش چنان زهرا ته گودال تا دم خیمه حرمت چادرش به خاک نشست مثل من که زکوچه برگشتم فضه با پارچه سرش را بست کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت پیر مردی عصا زنان آمد شمر و خولی که غارتش کردند نیمه شب تازه ساربان آمد @ghasemnemati
السلام ای شه لب تشنهء بی سر ارباب می رسد از حرمت نالهء مادر ارباب گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است می گذارد لب خودرا روی حنجر ؛ارباب خاطراتی ز تو و بوسه ء زینب دارد میکند یاد گرفتاری خواهر؛ارباب خواهرت را ته گودال کنار تو زدند خاک گودال نشسته روی معجر ؛ارباب مثل او باکتک ازیار جدایش کردند جای پا مانده به روی همه پیکر ؛ارباب @ghasemnemati
حسین جان؛ هرتارِ موی من سرِ داغی سپید شد این صحنه های تلخ مرا پیر کرده بود دیدم به نعل ها که درِ خانه ها زدند نخ هایی از لباسِ تنت گیر کرده بود @karimegharib