غزل مصیبت
موسی بن جعفرعلیه السلام
در میان هلهله سوز و نوا گم می شود
زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود
بس که بازی می کند زنجیر ها با گردنم
در گلویم گریه های بی صدا گم می شود
در دل شب بارها آمد نمازم را شکست
در میان قهقهه صوت دعا گم می شود
چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم
وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود
تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش
راه مادر در میان کوچه ها گم می شود
بین تاریکی شب چون ضربه خوردم آگهم
آه در سینه به ضرب بی هوا گم می شود
لا به لای پنجه هایش مشتی از موی سرم
بین این تصویر ها دیگر حیا گم می شود
از یهودی ضربه خورده خوب می داند چرا ؟
گوشوارِ بچه ها در کربلا گم می شود
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
یاباب الحوائج
دوری از شهر و دیارم عزتم را لطمه زد
این جدائی قلب پاک عترتم را لطمه زد
با دو دست بسته هم باب الحوائج بوده ام
کی غل و زنجیر فضل و رحمتم را لطمه زد
ناله های ممتدم گویای این مطلب شده
بغض سینه اشتیاق صحبتم را لطمه زد
تار می بینم ز بس که این حرامی یهود
گاه و بیگاه آمد از ره صورتم را لطمه زد
صوت سیلی هم صدا شد با صدای خنده اش
هر دمی آمد سراغم خلوتم را لطمه زد
نام زهرا را نه تنها با طهارت او نبرد
بد دهن بود و دل با غیرتم را لطمه زد
داغ من یک سر بریدن کمتر از جدم حسین
آخر کار این کفن ها غربتم را لطمه زد
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
السلام علیک یا باب الحوائج
موسی بن جعفر علیه السلام
مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد
تنها غُل وزنجیر از حالم خبر شد
درد وبلایِ شیعه را بر جان خریدم
من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد
از این قیامی که دگر شکل رکوع است
طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد
قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان
آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد
سِندی چه آورده سرم شیعه نداند
از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد
از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل
بر ضربه هایش دستهای من سپر شد
از بسکه پیچیده به دورم تازیانه
از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد
سر پنجه های آهنین چکمه هایش
بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد
سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد
با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد
گر مویِ پیشانی بهم می ریخت اما
شکل محاسن از سرم آشفته تر شد
در دستِ این نامرد چون گودیِ گودال
حتی بلندیِ محاسن، درد سر شد
درپیشِ چشمِ مادرم سر را بریدند
ازاین مصیبت مادر ما نوحه گر شد
وقتی که با ضربه جدا می کرد سر را
فریادهایِ «یا بنی» بیشتر شد
«نَحنُ رَضَضنَا الصَّدر بعد الظّهر »یعنی
زیرِ سمِ مرکب بدن زیر وزِبَر شد
دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه
در کوچه وبازار زینب در به در شد
زینب کجا وسکّویِ برده فروشان
در مَعرَض ِ چشمان صدها رهگذر شد
رأسِ بریده چند جا خون گریه کرده
در مجلسِ نامحرمان حرفی دگر شد
لبهایِ خشکی که ضریحِ مصطفی بود
بازیِ دستِ خیزران در تشتِ زر شد
#کانال_رسمی_اشعارقاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحة موسی بن جعفر علیه السلام
قبلة کاظمینی تو*روضه خوانِ حسینی تو
نورِ دوعینی تو
السلام ای اباالسلطان
جان دهی گوشة زندان
فاطمه در عزای ِتو-شده گریان
یبن الزهرا غریب آقا
*
خون شدآبِ وضوی تو*گشته زخمی گلوی تو
آشفته مویِ تو
جایِ پا بر عبایت بود
غرقِ خون ساقِ پایت بود
ذکرِ خلصنی یا الله –دعایت بود
یبن الزهرا غریب آقا
**
رویِ یک تخته جسمت را*می برند محضرِ زهرا
ای وای غریب آقا
باهمه غربتت آخر
شد کفن عاقبت پیکر
پیکرِ غرقِ در خونت –نشد بی سر
السلام ای شهِ عریان
یا حسین سیدالعطشان
مادرت یابنی گفته در میدان
واحسینا غریب آقا
#کانال_رسمی_اشعارقاسم_نعمتی
@karimegharib
غزل مصیبت
كنج زندان بلا تا كه ز پا افتادم
ناخودآگاه فقط ياد رضا افتادم
دشمنم كرد گمان تا كه ببندد دستم
ديگر از مرحمت و جود و عطا افتادم
آنقدر بزم مناجات مرا ريخت بهم
با وجودى كه كليمم ز دعا افتادم
وسط سجده چنان ضربه به پهلويم زد
صورتم خورد زمين و ز نوا افتادم
بعد از آنى كه ز سيلى دهنم پر خون شد
مثل بانوى مدينه ز صدا افتادم
بسكه پيچيده بهم ساق دو پايم، هربار
خواستم تا كه بمانم سرِ پا افتادم
تا كه سنگينى پا را به تنم حس كردم
ياد گودال و شهِ كرببلا افتادم
دست و پا مى زنم اما بخدا خوشحالم
دخترم نيست ببيند كه كجا افتادم
تا كه عمّامه كشيد از سرم آن پست يهود
ياد معجركشى شام بلا افتادم
جسر بغداد هم از غربت من مى گريد
در مسير گذر شاه و گدا افتادم
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر
بس کن یهود زاده ،حرم را بهم نریز
هربار، خلوتِ سحرم را بهم نریز
من پا به سِن شدم سرِ زنجیر را نکش
با هر تکان ِ ضربه پرم را بهم نریز
هراستخوانِ لِه شده بد جوش میخورد
ارثیه هایِ پشتِ درم را بهم نریز
من هم شبیهِ مادرِ خود گیر کرده ام
ترکیبِ جسمِ مختصرم را بهم نریز
نامرد نامِ فاطمه را بی وضو مبر
با حرف هایِ بد جگرم را بهم نریز
مویِ سپیدِ من شده بازیِ دستِ تو
با ضربه ، هالة قمرم را بهم نریز
بردار پایِ نحسِ خودت را ز صورتم
تصویرهایِ چشمِ ترم را بهم نریز
گودال هم، نهیب زد عمه،برو سنان
این کشتة بدون سرم را بهم نریز
با نیزه ات عزیز ِ مرا زیرو رو نکن
بس کن حرام زاده حرم را بهم نریز
بر اسبهایِ تازه نفس گفت دختری
بانعلِ تازه ات پدرم را بهم نریز
فریاد زد رباب برو حرمله برو
با نیزه تربت پسرم را بهم نریز
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
📆 تقویم شیعه
💢 بیست و چهارم رجب المرجب
🔻 #فتح_خیبر به دست #امیرالمؤمنین_سلام_الله_علیه
🔹در این روز در سال ۷ هجری قمری در جنگ خیبر #مرحب به دست امیرالمؤمنین سلام الله علیه کشته شد و #قلعه_خیبر به دست آن حضرت فتح گردید.(۱) و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خیبر ذکر شده است.(۲)
🔸چون پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ خیبریان رفت و #قلعه_قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به #ابوبکر دادند. ابوبکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او باز گشتند. روز بعد پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را به #عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده باز گشت.
🔷 انتخاب علی سلام الله علیه برای فتح خیبر
🔹پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «فردا پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، و خداوند خیبر را به دست او فتح می کند».
🔸همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود.
🔹فردای آن روز، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: علی بن ابی طالب سلام الله علیه کجاست؟ گفتند: چشمدردی دارد که حرکت برای آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبر صلی الله علیه و آله سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانی حضرت خاتم الاوصیاء علی مرتضی سلام الله علیه مالید و فرمود: «بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار». پس از آن روز بر امیرالمؤمنین سلام الله علیه درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت.
🔸پیامبر صلی الله علیه و آله زره خود را بر او پوشانید و #ذوالفقار را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده فرمود: «#جبرئیل از سمت راست، #میکائیل از سمت چپ، #عزرائیل از پیش رو و #اسرافیل از پشت سر، و نصرت خدا بالای سر، و دعای من از پشت سر تو است». فرمود: یا علی، مسلمانی را بر ایشان عرضه کن.
🔷 میدان #جنگ_خیبر
🔹آن حضرت رفت، و پس از موعظه و نصیحت عده ای برای جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیرالمؤمنین سلام الله علیه بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عده ای آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد.
🔸#مرحب که شجاع بود به خونخواهی آمد. امیرالمؤمنین سلام الله علیه چنان با #ذوالفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت. صدای تکبیر مسلمانان بلند شد. عده ای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیرالمؤمنین سلام الله علیه به مبارزه ادامه داد تا عده ای کشته شدند و عده ای به قلعه گریختند.
🔹آن حضرت با دست قدرتمند حیدری در قلعه را کند و برای مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روی خندق به وسیله آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود.(۳)
🔻 بازگشت جعفر طیّار از حبشه
🔹آمدن #جناب_جعفر_بن_ابیطالب سلام الله علیه از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است.(۴)
_________
(۱): زاد المعاد: ص ۳۵. فیض العلام: ص ۳۱۷.
(۲): بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸-۳۸۴.
(۳): المستدرک علی الصحیحین: ج ۳، ص ۳۷. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج ۹، ص ۱۲۴. کنز العمّال: ج ۵، ص ۲۸۳. فیض العلام: ص ۳۱۷-۳۲۱.
(۴): منتخب التواریخ: ص ۵۶. وقایع الایام: ج رجب، ص ۲۵۵.
📚 کتاب تقویم شیعه،
نوشته استاد عبدالحسین بندانی نیشابوری
#رجب_المرجب
#بیست_و_چهارم
┈••✾•🍃🌸🍃•✾•┈┈
🔰 در نشر معارف اهلبیت علیهمالسلام سهیم باشیم.
@ghasemnemati
به مناسبت فتح خیبر
تقدیم به امیرالمومنین علی علیه السلام
اسدالله علی ، دست خداوند علی
غضب الله علی ، گریه و لبخند علی
فتح خیبر همه حیدر شدنش را دیدند
با دو انگشت در ِ قلعه ز جا کند علی
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati
تقدیم به جناب ابوطالب علیه السلام
انوار توحید است در جان ابوطالب
شد کعبه زاده طفلِ دامان ِ ابوطالب
این مرد بابای امیرالمومنین باشد
طعنه زده بر خلق ایمان ابوطالب
✍قاسم نعمتی
@ghasemnemati
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
انشاءالله روضه شب های جمعه این هفته ساعت چهار بعدازظهر وعده گاه همیشگی گوشهٔ باب الجواد برقرار می باشد .
السلام علیک یا سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا به جان جواد
درایام شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام و طلیعهء عید بزرگ مبعث ختم الانبیاء در حریم ملک پاسبان و ملکوتی امام الرئوف دعا گوی شما هستم .
#قاسم_نعمتی
#دعاگوی_دوستان
@ghasemnemati
نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید
واویلا واویلا واویلا
کاروانی به راه افتاده- مادری ناله ها سرداده
شد حسین راهیِ کربلا
واویلا واویلا واویلا
نسیمی جانفزا....
آمده بدرقه یک مادر-می زند شانه مویِ اکبر
کن تماشا به چشمان تر
وداعِ اکبر ولیلا را
واویلا واویلا واویلا
می کند گریه ام البنبن-گوید عباس من دلغمین
همه حرفم به تو باشد این
جان تو جانِ پورِ زهرا
واویلا واویلا واویلا
بِکِش ناز همه دخترها-جان ِ تو جانِ این خواهرها
نشکند غرور معجرها
لحظة بی کسی در صحرا
واویلا واویلا واویلا
دورِ گهوارة اصغر باش-دائما دورِ این مادر باش
فکرِ این رباب مضطر باش
پرنگهداری تو مشکش را
واویلا واویلا واویلا
شب جمعه شد وغوغا شد- روضه خوانِ حرم زهرا شد
واویلا واویلا واویلا
مادرت روضه بر پا کرده-برایت ظرفِ آب آورده
کرده با گریه محشر بر پا
واویلا واویلا واویلا
بُنَی بُنَی جان من-دورِ تو حلقه میزد دشمن
وای از آن غارت پیراهن
بر سر جسم تو شد دعوا
واویلا واویلا واویلا
رویِ نیزه سرت را بردند-باکتک خواهرت را بردند
معجر دخترت را بردند
وای از آن غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
مثنوي وداع از مدينه
جدايي از مدينه باورم شد
حرم غمخانة صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادري و شير خواري
شود آمادة اُشْتُر سواري
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمي آرام ، اصغر خواب باشد
كناري باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشي نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روي قاسم
زند شانه سر گيسوي قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا
ولي يك سو همه تصوير اين شب
شده وقت پريشاني زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان
نمام آرزوهايم تو هستي
منم مجنون و ليلايم تو هستي
همه شب روي سجاده نشينم
الهي اي حسين داغت نبينم
تمامي امانت هاي مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
(( جواب سيد الشهدا ))
دلم را آب كردي گريه كم كن
مرا بي تاب كردي گريه كم كن
شده وقت سفر اي نور ديده
نشين بالاي محمل اي رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علي اكبر به پاي ناقه رفته
به روي معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پاي تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامي آمد از مادر به عباس
زمان حرفهاي آخرين شد
وصيت خواني ام البنين شد
صدا زد مي روي اي نور عينم
ولي جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردي
مبادا بي حسينم باز گردي
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندي هاي ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
#کانال_رسمی_اشعارقاسم_نعمتی
@karimegharib
سلامعلیکم و رحمةالله
گریز روضهای به نظرم میرسه در شب وداع کاروان از مدینه که زبان حال هستش شاید سند مقتلی نداشته باشه ولی هیچ استبعادی نداره که این اتفاق افتاده باشه هدیه میکنم به همه امام حسنی ها و همه نوکرای خوبی که زیر خاکند فیض ببرند .
هنگام وداع کاروان سحر ۲۸ رجب دیدند یه خانومی دست چند بچه رو گرفته و از کاروان جدا شد به سمت بقبع کنار قبر امام حسن علیه السلام ،عرضهداشت حسنجان ما همراه کاروان حسین طبق وصیت شما داریم میریم به مقصدی که حسین میرود ، حسن جان خودت منو کمک کن هرجا توی سفر گرفتار شدم کمکم کن این بانوی باعظمت نجمه خانم همسر امام مجتبی است، میدونید کجا این جلوه کرد وقتیکه حضرت قاسم وارد خیمه شد گفت عموم بهم اجازه نمیده برم میدان حضرت فرمود عجله نکن یک دستنوشته ای را بازوبندی را که به بازوی تو کوچکشده بود کنار گذاشته بودم اینجا به دردت میخوره بازکردند دستخط امام حسن بود «من الغریب الی الغریب »
و یا در لحظه های شهادت حضرت عبدالله علیهالسلام اونجام این خانم توسل به امام حسن کرد امام حسن کمکش کرد این گریز روضهای که دوستان میتونن در جلساتشان تو این چند شب بخوانند .
🚩حرم و نام ووجودش همه شد وقف حسین
هر حسینیه که بر پاست خیام حسن است
این مطلب و به دست دوستان روضه خوان برسانید و درشادی دل امام حسن علیه السلام سهیم باشید
نثار شادی روح تمام مادرها مخصوصا مادر دو شهید کربلا حضرت نجمه خانم سلام الله علیها صلوات
🖌 قاسم نعمتی
@karimegharib
🔸️دعوتنامه
🔸️در روز های پایانی ماه پر برکت رجبالمرجب
🔸️هفدهمین جلسه سهشنبههای شاعرانه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱
🔸️میهمانان ویژه
حجهالاسلام و المسلمین عرفاتی
معاونت فرهنگی آستانه حضرت عبدالعظیم(ع)
و آقای حسین خرازی مدیر کل مجموعه فرهنگی آستانه
🔸️در آستانهی ورود به ماه شعبان المعظم
🔸️میلاد امام حسین(ع)و علمدار کربلا(ع)
🔸️سید الساجدین امام العارفین(ع)
🔸️سه شنبههای شاعرانه در حسینیه حضرت علی اکبر(ع )
واقع در شهرری خیابان شهید فدایی ساعت ۱۹ الی ۲۱ برگزار میشود
🔸️دوستان عزیز و شاعران گرامی:
راس ساعت مقرر حضور بهم رسانند لطفا هر عزیزی خود رسانهای برای اطلاع رسانی در فضای مجازی و گروهها باشند
ارادتمند تمام دوستداران ادبیات
قاسم نعمتی
شب اول ماه شعبان المعظم و فردا روز اول ماه
امشب و فردا اعمال زیر انشاءالله موجب نزول برکات و عنایات الهی خواهد شد
اما اعمال هر ماه نو چند عمل است:
🔹 اوّل: خواندن دعاهاى نقل شده در وقت ديدن هلال، كه بهترين آنها دعاى چهل وسوّم صحيفه كامله است، كه همراه با اعمال اول ماه رمضان ذكر شد.
🔹دوم: خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع درد چشم.
🔹سوم: اندكى پنير خوردن، چه روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود.
🔹چهارم: در شب اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در هر ركعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند، و از خدا بخواهد او را از هر ترس و دردى ايمن گرداند، و در آن ماه حادثهاى را نبيند كه ناپسند او باشد.
🔷پنجم: در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سی مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتی اش را در آن ماه از خدا خريده است.
و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين
*زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها
*نمازحضرت زهرا سلام الله علیها
دورکعت رکعت اول بعدازحمد100مرتبه اناانزلناه و رکعت دوم بعداز حمد100توحید
تسبیحات و دعای مفاتیح
التماس دعا
یاعلی
#قاسم_نعمتى
@karimegharib
یااباعبدالله
همیشه اول هرماه افضل الاعمال
سلام برسر بالای نیزه ها دادم
قسم به زلف پریشان تو روی نیزه
هلال دیدم و یاد هلال افتادم
زتشنگی ترک افتاده بود بر لب تو
کنار راس تو باخنده آب میخوردند
به روی صندوق حمل سر تو هرشهری
به پیش دیدهء زینب.... میخوردند
#قاسم_نعمتى
@karimegharib
سرود ولادت امام سجــّـاد علیه السلام
به سبک بال ملائک باز شده ...
سبوی خراباتیـا شد زِ می لبالب
امیر مناجاتیـا اومد از ره امشب
باده نایاب اومد جلوه مهتاب اومد
که دومین حیـدرِ خونه اربـاب اومد
نغمهِ داوودی اون دل از همه بـُرده
آخه سر سفره مرتضی نمک خورده
یا علی ابن الحسین(ع)
***
مسافر عرش خــدا سجاده نشینـه
سلطان ما سینـه زنــا زین العـابدینـه
صحیفه سجـادیش راه و رسم عشقـه
هم نفسِ نیمه شبِ بانـوی دمـشقـه
بال و پـر زیـنبـه دور و بـر زیـنبـه
بـا جـبـروت عـلـی همسفـر زیـنبـه
تویِ رگای غـیـرتِش خونِ خــدا داره
رو شونـه هاش پـرچـمِ سرخ کربلا داره
یا علی ابن الحسین(ع)
می دونی که زهرا ز کِـی ما ها رو خریده
از روزی که شهربـانو رو تـا حـرم کشیده
با اومدنِ اونِـه که شاه عـالمیـنـیـم
اهالی این سرزمین نـوکـر حسیـنـیـم
تو خونِ ما ها وفـاست خاکِ ما از کـربلاست
فـَخـر ما اینـه ، حسین(ع) فـامیلِ ایـرانـیـاست
تو قلبِ دیوونه ی ما یه عمرِی غوغاست
مهریـه ی عـروس فـاطمه خونِ ماهاست
یا علی ابن الحسین(ع)
***
اعتقـاد ما نوکـرا ختم یک کـلومـه
مناجاتِ ماه رمضون بی شما حـرومـه
صاحب نفسِ مسجد ارک از تو جـون میـگـیـره
با ابـوحمـزت هـر سحـر اون زبون میـگـیـره
شیـر عبـادت توئی مـَرد اسـارت توئی
کربلا هر کی میخواد باب زیارت توئی
یا علی ابن الحسین(ع)
#قاسم_نعمتی
بسم رب العشاق
رب الارباب مسبب الاسباب حبیب الاحباب
حسین حسین حسین
هرکس که حسینی ست بکائی دارد
تا عرش خدا برو بیائی دارد
ارباب به گردن همه نوکرها
والله قسم حق خدائی دارد
الهم الرزقنی مرافقة الحسین فی الدنیا و الاخره
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
ترکیب بند مدح و روضه کامل حضرت اباالفضل علیه السلام
گريه كردم مُطَهّرم كردند
پاكْ مانند ساغرم كردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم كبوترم كردند
با نگاهي ز چشم شهلايت
خاكْ بودم ولي زرم كردند
پدر و مادرم همان اول
نذرِ اولاد حيدرم كردند
تا كه گفتم مُحبِّ عباسم
دلِ آلوده را حرم كردند
شخص بي آبرو چنان من را
پيشِ مردم چه محترم كردند
شك ندارم كه اين محبت را
به دعاهاي مادرم كردند
سالياني است آبرو دارم
ساليانيست نوكرم كردند
يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن
باز در علقمه صدايم كن
دست بر سينه رو به كرب و بلا
السلام عليك يا سقا
قمر خانوادة خورشيد
صدقه دارد اين قد و بالا
پسر چهارمِ امير حُنين
دست بر سينة بني الزهرا
چشم و ابروي تو سپاه حسين
كاشف الكرب سيد الشهدا
سيزده ساله فاتح صفين
سومين بچهْ شيرِ ، شيرِ خدا
ارمني ها مُريد نام تواند
شاهدم سفره هاي تاسوعا
نامِ تو هم رديف يا فَتّاح
چشمهايت مُفَرِّجُ الغَمّاء
تو كه هستي ، حسين هم آخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سايبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرميِّ زينب كُبري
إعطِني يا كريم ، انا سائل
مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل
دست گيرِ همه خدايِ ادب
دست پروردة امير عرب
نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم
به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ
سفره ات بهر سائلان پهن است
صورتت شير و خالِ تو ، چو رطب
مي كند زنده ياد حيدر را
چين پيشاني ات به وقت غضب
اسدالله كربلا ، عباس
بِنِشين با وقار بر مركب
قد كشيدي همينكه روي اسب
لشكر كوفيان كشيد عقب
مي شود روضه را تجسم كرد
با كمي فكر ، رويِ اين مطلب
تا تو بودي سفر به خير گذشت
اي نگهبان محمل زينب
تا تو بودي رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپيدي غب غب
تا تو بودي نديد يك مادر
طفلش از تشنگي كند لب لب
تا تو بودي رقيه معجر داشت
روي دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودي كسي اجازه نداشت
بزند چوب خيزران بر لب
رفتي بر غرورها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد
واي از لحظه اي كه غوغا شد
رفتي و در خيام بلوا شد
دختري مشك آب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سايه ات بين نخلها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسيدي كنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قيامت خجل ز لبهايت
خنكي هاي آب دريا شد
جانب خيمه راه افتادي
فكر و ذكرت لبان آقا شد
در كمينت چهار هزار نفر
تيرها در كمان مهيّا شد
قدُّ و بالات كار دستت داد
چند صد تير در تنت جا شد
بي هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شكارِ اعدا شد
حرمله در شكارِ چشم آمد
هدفش چشم هاي شهلا شد
نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد
تا پرش بين ديده ات جا شد
خواستي تير را برون بكِشي
گردنت خم به سوي پاها شد
از سرِ تو كلاه خود افتاد
يك نفر با عمود پيدا شد
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چينِ ابرويت وا شد
واي بي دست بر زمين خوردي
سجده گاه تو خاكِ صحرا شد
تيرهايِ كمي فرو رفته
خوب بر جسمِ اطهرت جا شد
بعدِ سي سال يا اخا گفتي
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت حسين افتاد
همه ديدند قامتش تا شد
گفت عباس خيز و كاري كن
رويِ لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ خيمه زمان غارت ها
سرِ يك گوشواره دعوا شد
سند ارث بُردن از زهرا
با كف پا به چادر امضا شد
پاسخ اَيْنَ عمّيَ العباس
سيلي چند بي سر و پا شد...
#قاسم_نعمتی
#یاعباس
@karimegharib
امشب احسان و کرامت بی حسـابـه
ناامیدی یـه سوال بی جـوابـه
چونکه صاحب سفره پـُور بـوتـرابـه
این آقا همتا نداره مثل حیدر تکسواره تیغ ابروش ذوالفقاره
دل عاشق شده پابَست ابالفضل ابالفضل
سینه چاکِ عشق و سرمست ابالفضل ابالفضل
خـدا هستی رو داده دست ابالفضل ابالفضل
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
***
شاه و سردم دار عشقِ عـالمینـه
تک یـلِ بیـرق به دوش نشـأتینـه
نقش روی بازوهاش وقف الحسینـه
قبلة هفت آسمونـه بسکه خوب و مهربونـه با رقیه همزبونـه
کاشف الکربی توُ غمـزه ی نگاهت ابالفضل ابالفضل
تا قیامت آل حیـدر در پناهت ابالفضل ابالفضل
جبرئیل از سائلای بین راهت ابالفضل ابالفضل
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
***
تا قیامت پرچمت در احتـرازه
حضرت سقا همیشه سرفـرازه
کربلا به این علمدارش می نازه
مقتدر مرد زمینی چون امیرالمومنینی تک یل ام البنینی
نام تو شورِ تمامِ هیئتـا شد ابالفضل ابالفضل
ذکر تو زمزمه خون خدا شد ابالفضل ابالفضل
علـقـمـه مِـیخـونـه غیـرتـیـا شد ابالفضل ابالفضل
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
***
میآد از چشم فلک بارون الماس
دل مارو بردی با عطر گُل یاس
اسم قلبم رو گذاشتم بیت العباس
خونِ توُو رگات حسینه عکس توُو چشات حسینه رمز حمله هات حسینه
میمـَنه تا میسره پاشیده لشکـر ابالفضل ابالفضل
پسرِ شیـرِ حُنیـن فاتح خیبـر ابالفضل ابالفضل
آخه شمشیر کشیده زاده حیـدر ابالفضل ابالفضل
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
***
یک جلوه زنور اهل بیت عباس است
تکبیر سرور اهل بیت عباس است
نامی که طلاکوب نمودست خدا
بر تاج غرور اهل بیت عباس است
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
مولا که دو چشم حیـدری وا می کـرد
یک لحظه نظـر به هـر دو دنیا می کـرد
اما گـهِ سـِیـر قامتت یـا عبـاس(ع)
با گـردش سـر تـو را تمـاشـا می کـرد
او بـا تـو که تمـرین منظم می کـرد
تصـویـر جوانـی اش مجسم می کـرد
اما عـجـبـا که ذوالـفـقـار حیـدر
در پیش غضب های تـو سـر خـم میکـرد
.::به یاد مجید سیب سرخی::.
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
✨ سرود زیبا _ميلاد_امام سجاد عليه السلام _حاج حسين سازور✨
مولا مولا مولا علی بن الحسین...
رو دست باد،زلف پریشون میکنه بی داد
همه غزلخون اومده دنیا امام سجاد
عزیز دل مصطفی اومد
گل پسر خون خدا اومد
یوسف دعاخون اهلبیت
امیر مناجاتیا اومد
مولا مولامولا یا علی بن الحسین....
غرور ما تو جلوه هایی از این وجودت
که مادر تو عروس زهرا،ایرانی بوده
(حساب ما از عالمین جداست
اصل گل ما خاک کربلاست)2
تا قیامت این فخر ما شده
حسین دوماد ما ایرانیاست
وقت سحر مست صداتم با داد و غمزه
روح دعا رو تو زنده کردی با ابوحمزه
(ماه رمضون سفره نوره
بساط مناجاتیا جوره
قرار همه مسجد ارگیا
پای مناجات حاج منصوره)2
قرار همه مسجد ارگیا
پای مناجات حاج منصوره
مولا مولا مولا علی بن الحسین...
دلم میخواد ز دستای تو بگیرم حاجت
یه بار دیگه تو شهر زهرا برم زیارت
از کنار خاک صحن و سرات
میکنی نظر سوی نوکرات
ما رو میرسونی تو عاقبت
تا حرم شش گوشه بابات
مولا مولا مولا علی بن الحسین...
رو دست باد،زلف پریشون میکنه بی داد2
همه غزلخون اومده دنیا امام سجاد2
(عزیز دل مصطفی اومد
گل پسر خون خدا اومد)2
یوسف دعاخون اهلبیت
امیر مناجاتیا اومد
مولا ...
#قاسم_نعمتی
#حاج حسین سازور
@karimegharib
باتشکر از دوستان کانال باب الحرم
الگوی بصیرت و وفا عباس است
دلگرمی شاه کربلا عباس است
سوگند به احترام روز جانباز
آرام دل رهبر ما عباس است
رهبرعزیزم روزت مبارک
#قاسم_نعمتی
#جانبازباغیرت
@karimegharib