eitaa logo
◦•●◉✿ قاطیـ جاتــ✿◉●•◦
926 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
123 فایل
‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
۱-ماهم همینطور✋🏻💔" ۲-سلام ان‌شاء‌الله عزیزم✨️" ↬🌝🌿@ghatijat
همچنین عزیزم تو خوبی🥲♥️؟!" ↬🌝🌿@ghatijat
پـایـه‌ایـن‌انقــلاب‌مـی‌مـانیــم، حتـی‌بـه‌قیمـت‌جـانمــان😎🖐🏻؛ 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
اےڪہ‌تمام‌ِ، -وصیت‌عزیز‌مـا‌بودی🖐🏻♥️:))! 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
◦•●◉✿ قاطیـ جاتــ✿◉●•◦
#رمان [پارت پنجم👀] •🌿•🌿•🌿•🌿•🌿• نام‌رمان: <میشه‌یکم‌اینجا‌بمونم:)؟> پدرم تا این رو گفتم زد زیر خند
[پارت ششم👀] •🌿•🌿•🌿•🌿•🌿• نام‌رمان: <میشه‌یکم‌اینجا‌بمونم:)؟> صبح با صدای زنگ گوشی پدرم که از پذیرایی میومد از خواب پریدم؛ احتمال میدادم که من رو به دادگاه امروز نبره ولی باید تلاش ام رو میکردم؛ از اتاقم رفتم بیرون، پدرم رو دیدم که در حال خوردن مسکن بود، از حالت چهره اش فهمیدم باز سر درد گرفته، به طرف اش رفتم و صبح بخیر گفتم... -چرا بیدار شدی بابا؟! +الان باید بریم دادگاه دیگه.‌‌.. -تو نباید بیای اونجا... از جواب بابا ناراحت شدم، ولی خب حق داشت جای من اونجا و توی اون مکان نبود، ولی این دادگاه بخاطر من تشکیل شده بود پس باید میرفتم، علاوه بر این نمیتونستن بزارم اون دو نفر، یک منو از بابام بگیرن و دوم اونو زیر فشار قرار بدن... همین فکرهایی که توی سرم بود رو به بابام گفتم، نمیتونست راضیم کنه که نیام، برای همین گفت: -باشه برو لباساتو بپوش... +مرسی بابایی، الان سریع میام... به اتاقم رفتم و لباس های دیروز که سر کلاس پیانو پوشیده بودم رو به تن کردم، انقد سریع اینکار رو کردم که وقتی از اتاق بیرون اومدم پدرم تعجب کرده بود، چون معمولا دیر حاضر میشدم... چادرم رو روی دستام انداخته بودم و منتظر بودم تا پدرم هم حاضر شود... +بابا بریم؟! -آره حاضرم بریم... <رسیدن به دادگاه> دم در وایساده بودیم تا قاضی اجازه‌ی ورود بده، مادرم و همسرش کمی اونورتر از ما وایساده بودند و باهم دیگه حرف میزدند؛ دستای پدرم سرد شده بود، معلوم بود استرس شدیدی داره، دستاش رو فشار دادم و گفتم: چیزی نمیشه... بهم نگاه کرد و لبخند زد ولی بازهم از سرمای دستش چیزی کم نشد... مامور:بفرمایین داخل... بر خلاف انتظارم اجازه دادن که من هم وارد بشم، قاضی بالاتر از ما روی صندلی بزرگی نشسته بود و دو نفر هم بغل دستش؛ من و پدرم سمت راست نشستیم و مادرم و اون عشق مسخره‌ش سمت چپ ما نشسته بودند... با اشاره قاضی دادگاه شروع شد.... •🌿•🌿•🌿•🌿•🌿• نویسنده:میم‌.ت✏️♥️" <کپی با ذکر نام نویسنده مجاز است>
حࢪف‌حساب‌جواب‌نداࢪهـ‌خب"✋🏿💚:))! 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
10.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعࢪیف‌حجاب‌از‌زبان‌دکتࢪ‌عزیزے؛ -هم‌بخندوهم‌یادبگیࢪ"💕🖇:))! 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
توࢪاکهدیدم.mp3
1.29M
بࢪاے‌صداے‌گوشـے‌هاتون‌‌🥺🖇" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat
کنتنوࢪا.mp3
405.5K
بࢪاے‌صداے‌گوشـے‌هاتون‌‌💕🖇" 🌿 ↬🌝🌿@ghatijat