ابراهيم بن عباس گويد:
هرگز نديدم حضرت رضا عليه السّلام با كلامى در گفتارش به كسى جفا و يا درشتى كند،
و هيچ گاه نديدم سخن كسي را قطع كند،صبر مي كرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم مىديد كلامى مي گفت،
و نديدم كسى از او حاجتى بخواهد و مقدور آن حضرت باشد و ردّ كند،
و هرگز نزد كسى پاى خود را دراز نمىكرد،
و در برابر همنشين و جليسى تكيه نمي داد،
و هرگز نديدم از خدمتكاران و كارگزاران خود كسى را بد بگويد و دشنام دهد،
و يا در پيش چشم كسى آب دهان بيندازد،
و هرگز نديدم در خنديدن قهقهه نمايد،بلكه خندهاش تبسّم بود،
و چون خلوت ميشد و سفرۀ طعام براى او مي گستردند همۀ غلامان و خدمتكاران را بر سر سفره مي خواند،حتى دربان و مهتر را،
و او بسيار كم خواب بود و بسيار بيدارى مىكشيد،و بيشتر شب را با بيدارى بسر مي برد؛از اوّل تا هنگام دميدن صبح،
و بسيار روزه مي گرفت،و سه روز روزۀ هر ماه از وى فوت نمىشد و مي فرمود:اين روزه مانند روزه گرفتن همۀ سال است،
و بسيار پنهانى صدقه مي داد و احسان مي كرد،و بيشتر اين كار را شبهاى تاريك انجام مي داد،
📗عيون أخبار الرضا(عليه السلام) : الشيخ الصدوق ج : 1 ص : 198
آیا میدانید ماجرای شعر مشهور؛
*''با آل علی هر که در افتاد ور افتاد''* چیست و این اثر از چه کسی هست؟
این شعر را *سید اشرف الدین حسینی* (مدیر نشریه نسیم شمال) خطاب به نیکلای اول سزار یا تزار روسیه سرود.......
بعد از اینکه نیکلای فرمان داد که حرم مطهر رضوی (علیه السلام) گلوله باران شود وگفت: حرم را زیر و رو میکنم تا ببینم چه کسی جلوی من را میگیرد.......
بحالت مستی توهین میکرد. دین و مذهب ما را نشانه میگرفت.
اما همان شب بطور نامحسوس و بطور معجزه آسایی که هیچ پزشکی علتش را نفهید به درک واصل شد. صبح که منتظر دستورش بودن با جنازه......... روبرو شدند.
اکثریت فرماندهان یا جنون گرفتن یا فرار کردن، بعضیها هم بقدرت اهلبیت سلامالله علیهما پیبرده و متاثر شدند.......
در همان روز بطور ناباورانه طبع شعر آقا سید اشرفالدین شعلهور میشود.
شعر کامل را بدین ترتیب سرودند:
دیشب به سرم باز هوای دگـر افتـاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریـح شه والا گهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد:
*با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد*
این قبر غریبُ الغُـرَبا، خسرو طوس است
این قبر مُعین الضعفا، شمس شموس است
خاک در او ملجأ ارواح و نفـوس است
باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد
*با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد*
حـوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل ملَک از نور، طبقها همه بر کف
شاهـان به ادب در حرمش گشته مشرف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
*با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد*
اولاد علی شافع یوم عرصاتند
دارای مقامات رفیـعُ الدرجاتند
در روز قیامت همـه اسباب نجاتند
ای وای بر آن کس که به این آل درافتاد
*با آل علـی هـرکه درافتاد، ورافتاد*
کام و دهن از نام علی یافت حـلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جایگهش در سقر افتاد
*با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد*
هرکس که به این سلسله پاک جفا کرد
بد کرد و نفهمید و غلط کرد و خطا کـرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چهها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
*با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد*
ای قبله هفتم که تویی مظهر یاهو
ای حجت هشتم که تویی ضامن آهو
ما جمله نمـودیم به سوی حرمت رو
از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد
*با آلعلی هرکه درافتاد، ورافتاد*