ی تأمین سلاح ایجاد کند.
چیزی که ایران به خاطر درگیری نظامی با همسایه خودش عراق، به شدت نیازمند آن بود.
اکنون به برخی از سخنانی که در این روزنامه از قول حسن روحانی و امیرام نیر آمده است، توجه کنید:
حسن روحانی: من انگلیسی میفهمم اما متأسفانه نمیتوانم صحبت کنم. لذا قربانیفر ترجمه خواهد کرد. لطفاً این نشست را کاملاً محرمانه در نظر بگیرید، خیلی محرمانه. من از طرف دولتم صحبت نمیکنم. چرا که این نشست کاملاً غیر منطقی است. با این حال، چون من واقعاً به آقای قربانیفر اعتقاد دارم، موافقت کردم که با شما ملاقات کنم، که امیدوارم مؤثر باشد.
من اصلاً حس خوبی نسبت به سخنرانی افراطی دیروز امام خمینی ندارم. من فکر میکنم این سرسختانهترین سخنرانی او از زمانی است که قدرت را به دست گرفته است. [۶] او میخواهد همه کسانی را که با مواضع ضد امریکایی افراطی او همراهی نمیکنند، تکهتکه کند. اما این تقصیر شما است. شما امریکاییها نشستهاید و آنچه را که بین ما و عراق میگذرد، تماشا میکنید و هیچ کمکی به ما نمیکنید. شما تا وقتی که حرکتی نکنید و نیازهای ما را تأمین ننمایید، چیزی از ایران به دست نمیآورید.
این باید برای شما واضح باشد که آنچه الان میگویم، چیزی است که رفسنجانی خواسته است تا بگویم. اگر این کار را نکنم، کار من تمام است. این روزها ما داریم با افراطیهایی مانند خمینی و پسرش رهبری میشویم. محافظان، مرا احاطه کردهاند. من چیزی برای خودم نمیخواهم، حتی پول. چرا که در جایگاهی هستم که نمیتوانم آن را خرج کنم. چون باعث سوء ظن است. من به دنبال چیزی هستم که برای کشورم بهترین است.
اگر شخصیت خمینی را تحلیل کرده باشید، باید فهمیده باشید که یک مخالف قوی، او را وادار میکند که صد قدم به عقب برود. در حالیکه یک مخالف ضعیف، او را تحریک میکند که جلو بیاید. متأسفانه شما موضع غلطی اتخاذ کردهاید. شما با او بسیار نرم برخورد میکنید. شما باید تندتر باشید. باید از موضع برتری و تفوق برخورد کنید. شما قدرت نشان نمیدهید.
همۀ «اعتدالیون» در کشور ما، روی یک خط باریک حرکت میکنند. ما نمیتوانیم هر هفته با شما ملاقات کنیم، یا حتی هر ماه. ما آماده هستیم تا یک همکاری واقعی با شما داشته باشیم. اما نخست شما باید به ما کمک کنید تا اسلام درست را در کشورمان پرورش داده و گسترش دهیم و برای این، نیاز به پول و کمک شما داریم تا جنگ با عراق را خاتمه دهیم.
امیرام نیر: من از صداقت شما ممنونم. هیچکس از این گفتوگو مطلع نخواهد شد. فقط دو نفر در کشور من از آن اطلاع دارند. شما باید بدانید که ما با ذهنی باز و قلبی گشاده برای حل نگرانیهای ایران به اینجا آمدهایم. ما نباید اشتباهات گذشته را نبش قبر کنیم، چه از طرف شما بوده باشد چه از طرف ما. ما باید به آینده نگاه کنیم. کاملاً واضح است که اگر ایران با غرب ارتباط برقرار نکند، هیچ آیندهای نخواهد داشت. همانطور که واضح است ما به طور جدی روی مسئله ایران سرمایهگذاری کردهایم. ما احترام فراوانی برای مردم ایران قائلیم. ما برای انقلاب ایران هم احترام فراوانی قائلیم. ما امیدواریم به شما کمک کنیم، به شما «اعتدالیون» تا بتوانید خود را تقویت کنید. هر چه را لازم است به من بگویید تا ببینیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
حسن روحانی: ابتدا و در درجۀ نخست، شما باید محکم و سرسختانه در مقابل خمینی بایستید. اگر دندانهایتان را به خمینی نشان ندهید، شما در همه جای جهان به مشکل خواهید خورد. اگر او را با نیروی نظامی تهدید کنید، حتی ممکن است دستتان را ببوسد و بگریزد.
نیر: ما کجا باید قدرتمان را نشان دهیم؟
روحانی: مثلاً شما به او بگویید که باید همه زندانیهای جنگی در لبنان را تا پنج روز دیگر آزاد کنید. در غیر این صورت، ما علیه شما اقدام نظامی خواهیم کرد و خودتان مقصر هستید.
نیر: ما یک امپراتوری هستیم و در حال حاضر، آرام عمل میکنیم. شما نحوۀ عمل ما در لیبی[۷] را دیدهاید. اما ما معتقدیم که استفاده از قدرت، ممکن است ایران را در دست روسها قرار دهد.
روحانی: شما باید به وسیلۀ پاکستان و ترکیه، بین مسلمانان یک پروپاگاندا علیه خمینی سازماندهی کنید. [چیزی که امروزه به وقوع پیوسته است]
امیرام نیر در اینجا اعلام میکند که میخواهد به دستشویی برود. در آنجا نوار کاست را به روی دیگر برمیگرداند و به محل ملاقات باز میگردد.
نیر: چگونه میتوانیم به افرادی در ایران کمک کنیم که معتقدند آیندۀ ایران در گرو اتحاد با غرب است؟
روحانی: برای این موضوع میتوان یک کتاب نوشت. اما بهترین راه این است که من به ایران بازگردم و با افراد نزدیک به آیت الله منتظری صحبت کنم. ما طرحی را آماده میکنیم و من با یک پاسخ نزد شما باز خواهم گشت. اما من میخواهم بدانم که آیا شما جدی هستید؟ من اعتقاد ندارم که شما واقعاً بخواهید به ما کمک کنید. تا زمانی که خمینی و افرادش قدرت داشته باشن
د، هیچگاه روابط ما با غرب،
بهبود نخواهد کرد.
این آخرین جملهای است که رد و بدل شده. بن ایشای در ادامه گزراش خود را با این کلمات به پایان میبرد:
اینجا بود که یک راز افشاء گردید. آیت الله منتظری در آن زمان، کاندیدای اصلی برای جانشینیِ خمینیِ بیمار بود. او طراح تماسها با امریکا و اسرائیل بود. روحانی آشکارا تلاش میکرد در مناقشات قدرتی که بر سر تصرف جایگاه رهبری در ایران وجود داشته و هنوز هم دارد، به منتظری کمک کند.
با این حال هیچیک از طرحهای روحانی به نتیجه نرسید. وقوع رسوایی ایرانگیت، به تمامی جاهطلبیهای منتظری و تلاشهای روحانی برای ارتقای او پایان داد. پس از مرگ خمینی، آیت اللهها بر روی علی خامنهای افراطی توافق کردند، کسی که به عنوان جانشین خمینی تا به امروز بر این کشور حکمرانی میکند.
پس از رسوایی ایرانگیت، امیرام نیر سمت خود را رها کرد و به سراغ فعالیتهای اقتصادی رفت. او در سال ۱۹۸۸ در یک سانحه هوایی با هلیکوپتر در مکزیک کشته شد. برخی ادعا کردند که او به خاطر اطلاعات فراوانی که در مورد دخالت جورج بوش پدر در رسوایی تسلیحاتی داشت، جان خود را از دست داد.
[پایان گزارش روزنامه یدیعوت آحارانوت]

آیا میتوان دیدار حسن روحانی با امیرام نیر را واقعی تلقی کرد؟
اگر این گزارش صحیح باشد، تنها توجیهی که میتوان برای آن تراشید این است که جناب حسن روحانی در حال فریب این فرد بوده تا بتواند تسلیحات مورد نیاز رزمندگان را فراهم آورد.
اما متأسفانه این سخن نیز چندان وجهی ندارد. زیرا او از همان ایام در مجمع عقلای مجلس شورای اسلامی (گروه ۹۹ نفرهای که خود جناب حسن روحانی، ریاستش را بر عهده داشت)، همواره صحبت از صلح و پایان جنگ میکرد که با اطلاع امام خمینی و نهیب آن بزرگوار، گروه از پاشید. این ماجرا در فیلم مستند «اتاق جنگ» (مصطفی حریری) و ایضاً در مستند «من روحانی هستم» از زبان خود حسن روحانی بازگو شده است. به هر حال، حسن روحانی به عنوان تابع اکبر هاشمی، سیاستهای او را اجرا میکرد.
از اعماق دل، آرزو میکردم که ای کاش این گزارش، سراسر جعل و کذب باشد. اما متأسفانه، قرائن و امارات فراوانی برای صحت آن وجود دارد. مخصوصاً که جناب هاشمی رفسنجانی به عنوان حامی حسن روحانی و عامل اصلی در رئیس جمهور شدن او، خودش چنین رفتارهایی داشته است. به برخی از آن موارد توجه فرمایید:
۱. تلقی دکتر روحانی از برجام که حتی آب نوشیدنیِ مردم را به مذاکره با امریکا پیوند زد، به طور ناگهانی به وجود نیامده است. مخصوصاً که او سعی داشت که رفتار دولت خود را مشابه با صلح امام حسن(ع) قلمداد کند و مذاکره با امریکا را، مورد نظر قاطبۀ مردم جلوه دهد.
۲. اینکه حسن روحانی نقش خود را در ماجرای مکفارلین (که حداقل سه نوبت جناب هاشمی بر آن تصریح کرده)، انکار میکند از قضا نشان دهندۀ این است که چیزی در این میانه صحیح نیست. چنانکه افراد دیگری مانند محسن کنگرلو نیز از حضور حسن روحانی در مذاکرات سخن گفتهاند. و شخص مکفارلین هم در سال ۲۰۱۶ در گفتاری که در انتهای فیلم مستند قمار وجود دارد، به حضور حسن روحانی در مذاکرات اشاره میکند.
۳. هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۷ از حضرت امام خواسته بود که سه مسئله مهم را فیصله دهد مسائل مهمی که بعد از او، قابل حل نخواهند بود: پایان جنگ، تغییر قانون اساسی، رابطه با امریکا. امام راحل، دو مورد را حل کرد اما رابطه با امریکا را نپذیرفت (مصاحبۀ تسنیم با سید مرتضی نبوی، ۲۴ آذر ۱۳۹۹؛ همچنین مصاحبۀ سایت جماران با محسن هاشمی، ۱۶ دی ۱۳۹۹). این سخن هاشمی، نشان میدهد که او از دهۀ ۱۳۶۰ به دوستی با امریکا علاقه داشته است. چنانکه در دوران ریاست جمهوری خود نیز بارها قصد داشت با امریکا طرح دوستی بریزد. البته اکبر هاشمی این موضوع را با رهبر معظم انقلاب نیز مطرح کرده بود اما معظم له هیچگاه با درخواست او موافقت نکرد (مصاحبه با غلامعلی رجایی، سایت جماران، ۲ آذر ۱۳۹۹) و در نهایت، این آرزو برای جناب هاشمی سر نگرفت. حسن روحانی نیز با ریسمان هاشمی رفسنجانی در چاه امریکاییها فرو رفت، و شد آنچه شد.
۴. پنجم مهر ۱۳۸۸ هاشمی رفسنجانی به مایکل پوستل سفیر اتریش در روز پایان مأموریتش در ایران گفته بود که اگر غرب شیپور تقلب در انتخابات و نقض حقوق بشر را به صدا در آورد، به ادامه کار کمک شایانی خواهد کرد. جناب سفیر گزارش این دیدار را ایمیل کرده و متن، از طریق سایت ویکی لیکس لو رفته است (ویکی لیکس). این دیدار در خبرگزاریهای ایرانی، به صورت یک دیدار عادی رئیس مجمع تشخیص مصلحت، در خصوص استفاده از منابع انرژی بازتاب یافته بود! (ایسنا، ۵ مهر ۱۳۸۸).
۵. در آبان ۱۳۸۸ امریکاییها از رهبران جنبش سبز خواسته بودند که بگویند که چطور میتوانند به آنها کمک کنند. آقایان نیز نامهای بدون امضاء نوشته، به وزارت خارجه امریکا دادند مبنی بر اینکه ایران را تحت فشار قرار دهید
و تحریم کنید! این نامه در م
رداد ۱۳۹۴ از سوی مایکل لدین در مجله فوربس منتشر شد. حداد عادل نمایندۀ مردم تهران، متن فارسی آن را در مجلس شورای اسلامی قرائت کرد (ترجمۀ نامه را اینجا بخوانید). از آنجا که مهدی هاشمی مسئول رساندن این نامه به امریکاییها شده بود، نقش پدرش جناب اکبر هاشمی رفسنجانی در مقام نویسندۀ اول تصور میشود.
ماجرا توسط نیکآهنگ کوثر (ضد انقلاب فراری و مقیم کانادا) افشاء شده زیرا مهدی با او تماس گرفته تا به کمک او این نامه به مقامات امریکایی رسانده شود، چنانکه بارها اخبار فراوانی برایش میفرستاده و او در سایت خودنویس منتشر میکرده است. حمایت این روزهای فائزه هاشمی از ترامپ و اصرار او به اینکه سخنانش را از سر خطا نبوده، نشاندهندۀ پشت گرمی این صبیه به راهی است که پدرش آن را گشوده. چنانکه وی همیشه پدرش را صد در صد تأیید و حمایت کرده است.
۶. مخالفت هاشمی با عزل منتظری و اصرار شدید او به حضرت امام برای بازنگری در این تصمیم، نهایتاً منجر شد به اینکه متن نامۀ حضرت امام در رسانهها منتشر نشود (نامۀ عزل منتظری، ۶ فروردین ۱۳۶۸). این نامه نهایتاً در آبان ۱۳۷۶ که منتظری علیه رهبر معظم انقلاب سخنرانی کرد، منتشر شد و جناب هاشمی همان روزها، نقش خود در سانسور این نامه را در خطبههای نماز جمعه بازگو کرد.
۷. یکی از دلایلی که هاشمی به عنوان فرماندۀ جنگ به امام تحمیل کرد، نداشتن سلاح کافی و تجهیزات مدرن بود. حضرت امام برای پذیرش قطعنامه، از اصطلاح «جام زهر» استفاده کرد که مقصود او چندان فهم نشد. اما اصطلاح جام زهر، یک تعبیر برای اشاره به «خیانت خواص» است که در ادبیات جهان نیز کاربرد دارد. دشمن خارجی، تیر میاندازد اما دشمن داخلی، جام زهر پیشکش میکند.
۸.. نماد انتخاباتی روحانی یک «کلید» بود. رابرت مکفارلین نیز به طور کاملاً تصادفی، یک کیک به شکل کلید، از طرف ریگان برای مسئولان آورده بود. جالب توجه اینکه جناب روحانی، نگاهش تماماً به بیرون از ایران بود و کلیدش را فقط برای باز کردن همان قفل رابطه با امریکا مصروف کرد.
۹. توصیفات هاشمی، فرزندانش و حسن روحانی از خودشان به عنوان «اعتدالیون»، با گزارش فوق همخوانی دارد.
۱۰. تجدید نظرطلبی جناب هاشمی در مسائل اصلی انقلاب، بارها ابراز شده است؛ از پشیمانی در تسخیر لانه جاسوسی، [۸] تا سعی در حذف شعار مرگ بر امریکا، که از همان ابتدای رئیس جمهور شدنش صدای افرادی چون محتشمیپور را در آورد (سایت دیپلماسی ایرانی گزارشی از سند ویکی لیکس، ۳ اسفند ۱۳۹۵)، حتی اینکه در این اواخر در صدد حذف رهبر معظم انقلاب و سپردن مسئولیت به شورای رهبری بود (مصاحبه انصاف نیوز با فائزه هاشمی، ۲۰ دی ۱۳۹۹) در حالیکه خود او در مجلس خبرگان، نقش مهمی در رساندن آیت الله خامنهای به رهبری داشت. در واقع او شهادتی از حضرت امام داشت مبنی بر اینکه آیت الله خامنهای را شایسته این مقام میداند و آن را کتمان نکرد. و ما از این جهت، سپاسگزار او هستیم.

آیا ایران میتواند با امریکا دوستی کند؟
طبق آنچه غلامعلی رجایی میگوید، اکبر هاشمی معتقد بود که ما از مذاکره با امریکا هیچگاه ضرر نمیکنیم (سایت جماران، ۱۹ آبان ۱۳۹۹). این تصور کاملاً اشتباه است. زیرا از شیطان نمیتوان امید خیر داشت، مگر اینکه همجنس او باشید. نامۀ رهبران جنبش سبز به امریکا برای تحریم دولت احمدینژاد، بیش از همه یقۀ خود آنها یعنی دولت حسن روحانی را گرفت. دولت خاتمی که با شعار مذاکره و گفتوگوی تمدنها به میدان آمد، توسط جورج بوش «محور شرارت» نامیده شد.
به هر حال باید واضح شده باشد که اگر زمانی بیاید که ما از دشمنی با امریکا دست برداریم، آنها از ما دست برنخواهند داشت مگر اینکه ما را مانند خودشان، کافر کنند. در این مورد آیات قرآن، روشنگر و واضح هستند. با این مشعل میتوان حق و باطل را شناخت و به طور صحیح عمل کرد.
امریکاییها عملاً سیاستهای یهودیان پشت پرده از قبیل مایکل لدین را اجرا میکنند. دشمنی یهود با دین خدا، از صدر اسلام تاکنون جاری و پیوسته بوده است. چون آنها تورات و انجیل را به نحوی تحریف و بیاثر کردند که بتوانند در دنیا به هر نحوی که دوست دارند، زندگانی کنند و چیزی مانع آنها نباشد. این نقشه را برای دین اسلام هم کشیدند و متأسفانه توانستند مسیر خلافت را تغییر دهند و احادیث پیامبر را نابود کنند. به لطف خدا آن احادیث توسط امام باقر و امام صادق بازگو و مکتوب شدند. و ان شاء الله به زودی، حضرت صاحب الزمان خلافت رسول اکرم را به جای خود بازخواهند گرداند.
|در همین باره بخوانید:
| ماجرای بزرگترین دروغهای تاریخ
مهمترین تحریف در تورات و انجیل، این است که با تغییر نام ذبیح از اسماعیل به اسحاق، پیامبر آخر را از قوم یهود جلوه دادند. بنابراین، یهودیان مدعی شدند که پیامبر آخر هنوز نیامده و مسیحیان ادعا کردند که آن پیامبر، همین حضرت عیسی بوده که باید دوبا
ره به جهان برگردد. در حالیکه ع
لمای یهودی و مسیحی کاملاً به این حقیقت واقف هستند که آخرین پیامبر، از نسل فرزند ارشد حضرت ابراهیم یعنی اسماعیل(ع) است. و او کسی نیست جز حضرت محمد رسول الله، چنانکه نام مبارک او را با هفتاد وصف در تورات و انجیل مییابند.
|در همین باره بخوانید:
| پیامبر اسلام(ص) در کلام سلیمان(ع)
دشمنی علمای یهود با اسلام حقیقی، کاملاً آگاهانه است و مرض آنها قابل درمان نیست. علت دوستی برخی کشورها و مذاهب اسلامی با یهود نیز به همین سبب است که توانستهاند از قرنها قبل در آنها نفوذ کرده و به قدر کافی، جعل و تحریف در مذهبشان وارد کنند. اما در مورد خاندان سعودی ماجرا تفاوت دارد. آنها خودشان از نسل یهودیان حجاز هستند و اسلام آنها نیز از سر نفاق است.
قرآن به ما خبر میدهد که دشمنترین دشمنان ما مسلمانان، یهود هستند (مائده/ ۸۲). بیش از ۱۰ سال قبل یک قبیله در اردن با تفکر کردن در این آیه، تغییر مذهب داده و شیعه شدند. چون به این نتیجه رسیده بودند که مذهب حق در میان مسلمانان، همان است که یهود با آنها دشمنی میورزد؛ یعنی شیعه دوازده امامی. ای کاش همین مقدار عقل و ایمان در برخی رؤسای جمهور وجود داشت که نخواهند آیات قرآن را دوباره امتحان کنند.
به سخن قرآن کریم گوش بسپاریم و در صدد راضی کردن یهود و دنبالچههای آنها نباشیم. وگرنه به مصیبتی که در انتهای این آیه آمده، دچار خواهیم شد؛ چه اینکه الان دچار شدهایم.
وَ لَن تَرْضَی عَنکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إنَّ هُدَ ی اللهِ هُوَ الْهُدَ ی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللهِ مِن وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ (بقره/ ۱۲۰)
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق، فقط همان است. و بعد از آنکه طریق حق را دریافتی اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.
** تحقیق و تألیف: امیر اهوارکی
[۱]. دستور قرآن به مقاتله با سران کفر، بدان علت است که آنها حتی به عهد و سوگندشان وفادار نیستند. و این دقیقاً یکی از پیشگوییهای خداوند تعالی است که ما در توافقنامه برجام، صدق آن را مشاهده کردیم. نه تنها ترامپ، بلکه دولت اوباما نیز برجام را نقض میکرد. رهبر معظم انقلاب نیز در به این آیه احتجاج کردهاند (۳۰ خرداد ۱۳۹۷). پس به حقانیت قرآن ایمان آوریم:
وَ إن نَکَثوا أیمانَهُم مِن بَعدِ عَهدِهِم وَ طَعَنوا فی دینِکُم فَقاتِلوا أئِمَّةَ الکُفرِ، إِنَّهُم لا أیمانَ لَهُم لَعَلَّهُم یَنتَهونَ (توبه/ ۱۲). و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند، و دین شما را مورد طعنه قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید، چرا که آنها پیمانی ندارند؛ شاید (با شدّت عمل) دست بردارند!
[۲]. این خاطره تکاندهنده از برخی از اسرای ایرانی در عراق نقل شده است. مسئولان صلیب سرخ از تکتک اسرای ایرانی میپرسید که آیا شکنجه شدهاند یا نه. نوبت که به سید علیاکبر ابوترابی رسید، سکوت کرد و چیزی نگفت. بعد از رفتن آنها، مسئول شکنجه از او پرسید که چرا چیزی نگفتی؟ ابوترابی گفت: ما هر دو مسلمان هستیم، نباید به اهل کفر شکایت ببریم. این رفتار حجت الاسلام ابوترابی، برگرفته از آیۀ ۶۰ سورۀ نساء است که مسلمانان را از تحاکم به طاغوت منع کرده است. خدایش بیامرزاد و با اجداد طاهرینش محشور کناد.
[۳]. منوچهر قربانیفر با نام اصلی سوزنی، متهم به عضویت در ساواک، قبل از انقلاب مدیر یک شرکت کشتیرانی بود که صاحبانش امریکایی ـ اسرائیلی بودند. او بعد از کودتای نوژه از ایران گریخت. بعد از افشای اخبار مکفارلین به بیت آقای منتظری، ارتباطات پنهان سید مهدی هاشمی با ساواکیها علن شد؛ کسی که پیش از انقلاب، آیت الله شمسآبادی را به قتل رسانده بود. در نهایت، در آبان ۱۳۶۷ پس از محاکمه در دادگاه انقلاب، اعدام گشت.
ظاهراً همه چیز با قربانیفر، شروع شده است. او، واسطۀ اولین قرار در پاریس هم بود. امریکاییها به کنگرلو خبر میدهند که قصد دارند برخی از مقامات خود را به ایران بفرستند و او موضوع را به مقامات ایرانی اطلاع میدهند. بعد از چندی، مکفارلین به ایران میآید و بقیه ماجرا. کنگرلو از قربانیفر به عنوان یک میهنپرست یاد میکرد. به هر حال بنا به مصاحبۀ روزنامه جمهوری اسلامی با او، قربانیفر در همان دهۀ ۱۳۶۰، چند بار به تهران آمده و با برخی مسئولان اطلاعاتی مانند علی یونسی همکاری کرده است (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۹ دی ۱۳۹۳).
[۴]. علی هاشمی بهرمانی متولد ۱۳۴۰، برادزادۀ اکبر هاشمی رفسنجانی است. پدر او به نام قاسم، در سال ۱۳۴۴ درگذشت و او در نزد عمویش اکبر بزرگ شد و تربیت یافت. او در سال ۱۳۶۵، دانشجوی زمینشناسی دانشگاه شهید بهشتی بود و برای معالجۀ چشم
به اروپا رفته بود که به تور امری
کاییها افتاد و بارها برای ابلاغ پیام واسطه شد بدون اینکه حتی زبان انگلیسی بلد باشد.
[۵]. Rohani in ۱۹۸۶: West too soft on Khomeini, Ron Ben Yishai, Ynetnews, ۲۶.۰۶.۲۰۱۳
[۶]. اشاره است به دیدار مسئولان کشور در روز دوم شهریور ۱۳۶۵ (عید غدیر ۱۴۰۶ ق.) با امام خمینی که آن حضرت، افرادی را که در ادامۀ جنگ تحمیلی کارشکنی میکردند مانند کسانی دانست که حکمیت را بر حضرت امیر(ع) تحمیل کردند (صحیفۀ امام، ج ۲۰، ص ۱۱۱ تا ۱۲۱). و ظاهراً همینطور هم شد. فرماندگان جنگ کمتر از دو سال بعد، حضرت امام را مجبور کردند که قطعنامه شورای امنیت را بپذیرد. امام از این تحمیل، با رمز «جام زهر» یاد کرده است.
[۷]. در آوریل ١٩٨۶ امریکا به تلافی یک بمبگذاری در برلین غربی که جان شهروندان ایالات متحده را گرفت، لیبی را بمباران کرد.
[۸]. محمد هاشمی رفسنجانی (سایت الف، ۱۰ مهر ۹۹): آقای هاشمی هیچوقت بیان درستی از این مسئله [تسخیر سفارت امریکا] نمیکرد و با اصل قضیه مخالف بود و میگفت باید تشنجزدایی انجام شود و روابط بر این پایه باشد. این جمله را آقای هاشمی همیشه میگفت و استراتژیاش در دوران ریاست جمهوری نیز همین بود. و همچنین سخن فائزه هاشمی (انصاف نیوز، ۲۰ دی ۱۳۹۹): پدرم میگفت که گرفتن سفارت آمریکا عمل اشتباهی بوده...
✔️ چرا «رئیسی» چالش در سیاست خارجه را از خود «بایدن» شروع کرد؟
✍️ پربازنشرترین خبر و تصویر از اولین نشست خبری رئیس جمهور منتخب سوال خبرنگار شبکه «راپلی» روسیه از آیت الله رئیسی بود؛ او از رئیس جمهور منتخب پرسید در صورت لغو و برداشته شدن تحریمها شما حاضر به ملاقات دونفره با رئیس جمهور آمریکا هستید؟ پاسخ آیتالله رئیسی به این سوال تنها یک کلمه بدون هرگونه لفاظی اضافه بود؛ «خیر!»
👈 درباره چرایی این اظهار نظر مهم بیان نکات ذیل قابل توجه است:
1️⃣ طبق برنامهریزی و طراحی آمریکاییها، «جو بایدن» به عنوان رئیس جمهور آمریکا، آخرین حلقه اظهار نظر درباره برجام محسوب میشود و این در حالی است که در ایران عموما این حسن روحانی هست که اولین حلقه اظهارنظر درباره مذاکرات و برجام است و از این بیتدبیری و برخی اظهارات شتابزده و یا غلط روحانی نیز خود دیپلماتهای ایرانی مذاکره کننده هم کم آسیب ندیدهاند. اما رئیسی سیاست خارجه خود را با چالش کشیدن شخص بایدن به عنوان حلقه آخر اظهارنظر درباره برجام آغاز کرد. او همچنین نشان داد که آمریکایی ها باید در محاسبات خود درباره میزان نیاز به مذاکره و عکس یادگاری در دوران پساروحانی در داخل ایران تجدید نظر جدی بکنند.
2️⃣ شروع رئیسی در سیاست خارجه گرچه با چالش شخص بایدن شروع شد ولی با اصل برجام و بودن یا نبودن آن کاری نداشت بلکه در چگونگی مواجهه با برجام مواضع خود را بیان کرد. کلیدیترین جمله دیپلماتیک از طرف رئیسی نیز آنجایی بود که گفت سیاستخارجه دولتش از برجام شروع نمیشود و به برجام نیز محدود نخواهد شد. پیام این اظهارنظر راهبردی نیز این بود که سیاستخارجه ایران دیگر نه تنها زنجیر به برجام نمیخواهد باشد بلکه با انبوهی از فرصتها و ظرفیتهای دیگر کار خود را پیش خواهد برد. طبیعی است که این موضوع نه تنها سیاست خارجه ایران را پس از هشت سال ترمیم خواهد کرد بلکه مهار کل رفتار ایران در حوزه سیاست خارجه از طریق برجام را نیز دچار چالش جدی خواهد کرد.
3️⃣ مساله راهبردی بعدی که در اظهارات آقای رئیسی نیز به صورت واضح گفته شد، این بود که دولت آقای رئیسی معیشت مردم را نمیخواهد صرفا از طریق برجام ارتقا بدهد بلکه برای آن برنامه و طراحی دیگری دارد. اگر دولت رئیسی موفق شود که بهبود اقتصاد و معیشت مردم را از طریق دیگری غیر از مذاکره و برجام ارتقا بدهد، سیاست هشت ساله غربگرایان داخلی در گروگانگیری افکار عمومی نه تنها پایان می پذیرد بلکه یکی از آخرین راهبردها و ترکشهای جریان سلطه جهانی در مواجهه با ایران یعنی گره زدن ارتقا معیشت مردم به سیاستهای راهبردی نظام به خصوص در نوع مواجهه انقلاب اسلامی با جریان استکباری در دنیا شکست سنگینی خواهد خورد.
✍ #مهدی_جهان_تیغی
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️"خیر" رئیسی آغازی بر پایان تفکر غربزدگی!
📌 مأمور امنیتی انگلیسی با پوشش دیپلماتیک در راه تهران
🔹وزارت امور خارجه انگلیس، روز گذشته، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «سایمون شرکلیف» بهعنوان سفیر جدید این کشور در ایران معرفیشده است.
🔸شرکلیف نامی آشنا در میان محافل دیپلماتیک در تهران است، زیرا او بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ دبیر دوم سفارت بریتانیا در تهران بوده است. در آن دوران انگلیسیها دولت اصلاحات را به سر میز مذاکره آورده و با گرفتن امتیاز در مذاکرات سعدآباد درنهایت با گرای آمریکاییها پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند.
🔹سفیر جدید انگلیس در ایران پیش از آنکه سابقه دیپلماتیک داشته باشد، یک مأمور امنیتی کارکشته است که سابقه مدیریت در بخش امنیت ملی وزارت امور خارجه بریتانیا را در کارنامه دارد.
🔸سایمون شرکلیف فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج است که در یمن، نیجریه، کابل، واشنگتن و بغداد نیز سابقه کار داشته است. وی همچنین مسئول بخش مبارزه با تروریسم وزارت خارجه بریتانیا در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ بوده و بعدازآن هم بهعنوان معاون نمایندگی سفارت انگلیس در نیجریه فعالیت کرده است.
🔹نکته قابلتأمل آنکه دوره مأموریت شرکلیف در نیجریه نقطه اوج فعالیتهای گروه تروریستی بوکوحرام نیز محسوب میشود. در آن روزها این گروه شورشی-سلفی دست به کشتار و گروگانگیریهای سریالی در شهرهای مختلف کشور نیجریه میزند.
🔸آخرین مأموریت شرکلیف به مدت یک سال، از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ در یمن بوده است. در این تاریخ انگلیسیها برای اولین بار بهصورت مستقیم در موقعیت میدانی جنگ یمن حاضرشده و البته ضربات و خسارات شدیدی نیز از مقاومت خوردهاند. اخیراً یک منبع در وزارت دفاع دولت نجات ملی یمن در گزارش اعلام کرده است که بریتانیا در سال ۲۰۱۷ به شکل مستقیم در جنگ یمن نقش داشته و تجهیزات نظامی ائتلاف متجاوز سعودی را اداره کرده همچنین علاوه بر خدمات مستشاری در جبهههای شمالی بخش زیادی از انواع سلاحهای عربستان توسط انگلیسیها تأمینشده است.
🔹سایمون شرکلیف چهره امنیتی انگلیسی با پوشش دیپلماتیک از سال ۱۹۹۸ به وزارت خارجه بریتانیا پیوسته است، او قرار است جای سفیر پرحاشیه رابرت مک ایر را بگیرد.
مک ایر دیماه سال ۱۳۹۸ در حاشیه یک تجمع سیاسی روبروی دانشگاه امیرکبیر در تهران بازداشت شد. مأموران امنیت ناجا سفیر انگلیس را در حالی بازداشت کردند که در حال فیلمبرداری در جمع تعدادی اغتشاشگر بود.
⚠️حالا رفتن مک ایر و آمدن شرکلیف نشانهای از تحولات دیپلماتیک انگلیسیها پس از انتخابات در ایران است. به نظر میرسد انگلیسیها یک لابیست سیاسی را با یک تکنسین عملیات میدانی تعویض کردهاند. این تغییرات در رصد قرارگرفته و شعاع عملکرد در کنترل قرار دارد.
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
🔴 درسآموزی از انتخابات
🔹چرا انتخابات سیزدهمین دورهی ریاست جمهوری درسآموز است؟ مهمترین درسهای انتخابات چیست؟
🔹انتخابات ایران در حالی برگزار شد که مردم و کشور همزمان با چند رویداد و موضوع مواجه بودند. ۱)اعمال و تداوم سیاست فشار حداکثری آمریکا ۲)ناکارآمدی غربگرایان در دولت روحانی ۳)جنگ روانی دشمنان و بدخواهان برای تحریم انتخابات و کاهش مشارکت ۴)همهگیری بیماری کرونا به ویژه در موج چهارم ۵)گلهمندی و دلخوری فراگیر مردم از وعدههای دروغ و عملینشده ۶)شرایط بد معیشتی با بالاترین نرخ تورم طی هفتاد و پنج سال اخیر ۷) اختلال در فرآیند اخذ رای در هنگام برگزاری انتخابات
🔹در چنین شرایطی آگاه بودن مردم از وضعیت و مشارکت پنجاه درصدی آنان در انتخابات، درس عظمت ملت ایران بود که آن را به رخ جهانیان کشاند. سیلی محکم مردم به دشمنان، ضدانقلاب خارجه نشین و بدخواهان داخلی که مترصد براندازی بودند؛ یکی از درسهای مهم انتخابات بود. اعتماد مردم همزمان به فرآیند انتخابات و جریان انقلابی، برای تغییر وضع موجود، درس دیگر انتخابات بود. انتخابات این درسآموزی را داشت که گفتمان انقلاب همچنان برای حل مشکلات در جامعه معتبر است. انتخابات اخیر نشان داد مشارکت بیش از آنکه به دو قطبی سازیهای کاذب و غلط و همچنین رقابت سیاسی در انتخابات ربط داشته باشد به رضایتمندی اجتماعی وابسته است. و البته درسهای دیگر...که باید روایت شوند تا در تاریخ افتخارات انقلاب و مردم ثبت و ضبط گردد.
✍ دکتر #رضا_سراج
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
امیرمحمد یاور رهبر:
مقدمه ای بر جنگ نرم از نگاه قران
مقدمه ای بر جنگ نرم: یکی از شیوه های جنگی، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. در جنگ نرم، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانک، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر واندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود. با نگاهی به […]
مقدمه ای بر جنگ نرم:
یکی از شیوه های جنگی، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. در جنگ نرم، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانک، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر واندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود.
با نگاهی به جریان شناسی جنگ نرم می توان گفت که این شیوه جنگی، از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ ها به عنوان یک ساز و کار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در دوران گذشته و عصر معاصر یافت، تفاوت در ابزارها و روشهای آن است و اصولا بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تاثیرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بی آن که واکنشی از خود نشان دهد، تسلیم دشمن شده و یا در مسیر خواسته های او گام بردارد.
براساس این فرضیه می توان به سراغ آموزه های قرآنی رفت و تحلیل قرآن را از جنگ نرم و مسایل و مباحث مربوط به آن را استخراج کرد. نویسنده در این مطلب با توجه به چنین پیش فرضی به سراغ آیات قرآنی رفته تا نگرش قرآن را در این موضوع ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
جنگ نرم و حدود و مرزهای آن
دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحادمردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند. (رهبر معظم انقلاب)
آموزه های قرآنی به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسی و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آیات بسیاری به این مسئله از دو زاویه دید مختلف نگریسته است. به این معنا که اگر دشمن برخی از سازوکارهای جنگ روانی را در جنگ نرم به کار می گیرد، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن می بایست از همه امکانات بهره گیرد و در جنگ نرم، به حکم مقابله به مثل
«فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقین» عمل نماید. (بقره، آیه ۱۹۴)
البته در این آیه و آیات دیگر بر این مهم توجه و تاکید شده است که مومنان به حکم تقوای الهی، از هرگونه رفتارهای ضد اخلاقی و عقلانی که هنجارها و ارزش های اساسی بشریت را تضعیف می کند و یا از میان برمی دارد باید پرهیز کنند.
بنابراین خطوط قرمزها و محدودیت هایی را برای این مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معین کرده است که مومنان نمی توانند از آن مرزها گذر کنند و همانند دشمنان خدا و دین، عمل نمایند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بی گناهان و زنان و کودکان در فرهنگ ضدبشری دشمنان اسلام صورت می گیرد ولی مومنان مجاز نیستند این گونه رفتار کنند. در جنگ نرم نیز دشمنان به شیوه های زشت و ناپاکی رو می آورند که حریم های انسانی و نیز قداست و کرامت بشری را می شکند و به تهمت و افتراهای ناموسی و همانند آن رو می آورند، در حالی که مومنان براساس آموزه های اسلامی و محوریت تقوای عقلانی و عقلایی و شرعی نمی تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گیرند.
روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان
خداوند در تحلیل روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان اسلام و توحید، به این نکته توجه می دهد که دشمنان اسلام، به سبب همدلی و مشابهت و همانندی در فکر و اندیشه، یکسان و همانند هم عمل می کنند (بقره آیه ۱۱۸) از این رو بخش زیادی از آیات قرآنی به گزارش های تاریخی از رفتارهای دشمنان و تحلیل علل، عوامل، اهداف و مانند آن اختصاص یافته است؛ زیرا با تحلیل آن امور به آسانی می توان رفتارهای دشمنان عصر حاضر را تحلیل و ارزیابی کرد و توصیه های مناسب برای مقابله و مواجهه با آن ارائه داد.
دشمنان اسلام و توحید هرچند که از نظر ظاهری و نژادی و قومیت ها متفاوت هستند، ولی همگی آنان از عنصر مشترک انسانیت سود می برند که می تواند رفتارها و شیوه های آنان را یکسان نماید. همین تشابه قلوب که در آیه مطرح شده است، به ما این امکان را می دهد تا بتوانیم از پیش، رفتارهای آنان را پیش بینی کنیم و براساس آن، سازوکارهای مقابله را فراهم آوریم و اجازه ندهیم تا دشمن به اهداف پست و پلید خود دست یابد.
ابزارهای جنگ نرم
تنها اختلافی که میان جنگ های نرم در گذشته و حال می توان یافت، تفاوت در ابزارهای و روشهایی است که از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار می گیرد؛ زیرا انسان ها هر روزی به ابزارهای جدیدی دست می یابند که در گذشته غیرقابل دسترسی بود. فرهنگ و تمدن بشری همان گونه که به سوی کمال پیش می رود در ابزارها نیز
کمال می یابد و نواق
ص و کمبودهای آن جبران می شود. دشمنان توحید و عدالت و اسلام نیز در مقابل، هر روز بیش از گذشته تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای نوین، سد راه اهداف کمالی و عدالت خواهانه توده های مردم به ویژه مسلمانان و مومنان شوند.
در گذشته ابزارهای جنگ نرم در داستان سرایی و شعر و مانند آن خلاصه می شد. اشعار هجوآمیز به ویژه در میدان های جنگی به عنوان رجز خوانده می شد تا روحیه مخاطبان را تضعیف کرده و شرایط روحی مبارزان را تغییر دهد. رجز و شعر دو کارکرد متضاد نسبت به دوست و دشمن داشت. اشعار به دوستان انگیزه مبارزه می بخشید و روحیه دشمنان را تضعیف می کرد.
داستان سرایی و افسانه سازی از شخصیت های پهلوانی از دیگر ابزارهایی بود که در جنگ نرم میان تمدن ها و اقوام و ملل بسیار مورد بهره برداری بوده است. اقوام از طریق افسانه ها و اسطوره سازی، نه تنها موقعیت خویش را فراتر از اقوام موجود تثبیت می کردند و به مردم و ملت خویش انگیزه می بخشیدند، بلکه اقوام و ملل دیگر را تحقیر کرده و به سخریه می گرفتند تا جایی که شخص از انتساب به قوم و قبیله ای شرم می داشت.
یکی از مهم ترین اتهاماتی که همواره به پیامبران از سوی دشمنان ایشان زده می شد، عنوان شاعری بود. این اتهام از آن رو زده می شد که آموزه های آنان را در حد سخنانی برای تحریک عواطف و احساسات پایین آورند و به مردم بقبولانند که آموزه های آنان بیرون از دایره عقلانیت می باشد و نمی تواند عامل خوشبختی و سعادت ایشان و دستور درست زندگانی بشر باشد.
دشمنان برای تحقیر و تمسخر پیامبران، خود از ابزار شعر بهره می بردند و این اشعار را به گونه ای می سرودندکه مخاطبان از انتساب خود به پیامبران و عنوان پیرو بودن شرم کنند (صافات آیه ۳۶، طور آیه ۳۰، انبیاء آیه ۵ و حاقه آیه ۴۱)
افسانه سرایی از دیگر روش هایی بود که دشمنان برای مقابله با پیامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسیار می کردند که آیاتی چون آیه ۲۵ سوره انعام و ۳۱ سوره انفال و آیه ۲۴ سوره نحل و ۸۳ سوره مأمنون و ۵ سوره فرقان و آیاتی دیگر بر آن دلالت می کند.
در جهان امروز، ابزارهایی که برای جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد از تنوع و تعدد بسیاری برخوردار است. روزنامه ها، تلفن های همراه، ماهواره ها، رسانه های همگانی و اینترنت و شبکه جهانی آن، در کنار ابزارهای دیگر، مهم ترین ابزارهای جنگ نرم است که در بسیاری از کشورها و ملت ها تأثیرات مخرب خود را گذاشته و زمینه را برای تسلط جهانخواران و دشمنان مردم فراهم آورده است.
روش های جنگ نرم
در جنگ نرم در طول تاریخ از روش های همانندی استفاده شده است. از این رو می توان گفت بیشتر روش هایی که در گذشته مورد استفاده بوده، هنوز به همان قوت و شدت مورد استفاده دشمنان قرار می گیرد. در تمامی این روش ها تلاش بر آن است تا با بهره گیری از روان شناسی، عواطف و احساسات مخاطب تحت تأثیر قرار گیرد و با تغییر در آن ها، اندیشه ها و افکار شخص را نیز تغییر داده و بر وی چیره شوند.
می دانیم که انسان مجموعه ای از بینش ها و نگرش هاست. نگرش ها، ارتباط تنگاتنگی با سه مألفه شناخت، عواطف و احساسات و رفتار دارد. از آن جایی که نمی توان در انسان میان این سه مألفه جدایی مطلق افکند، تغییر و دگرگونی در هر یک از آن ها می تواند در دو چیز دیگر نیز تغییر ایجاد کند. بسیار دیده شده است که شخص از نظر شناخت نسبت به موضوعی در مقام اطمینان و علم عرفی است و یا حتی در مقام قطعیت نشسته است ولی از آن جایی که عواطف و احساسات وی تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر یافته، برخلاف شناخت قطعی و یا علم عادی خود عمل می کند. این که در برخی از روایات درباره جوانان به عنوان جاهلان در مقابل عاقلان سخن به میان آمده و ایشان را عاقل نمی شمارد و یا همین نسبت را درباره زنان نیز اطلاق می کند، از آن روست که اصولاً جوانان و زنان بیش از آن که از شناخت عقلانی و داده های آن متأثر باشند، متأثر از عواطف و احساسات هستند و آن چه رفتار و کردار آنان را مدیریت و کنترل می کند، عواطف و احساسات ایشان است.
البته این مسأله خاص این دو گروه نیست بلکه همه انسان ها در چنین شرایطی قرار می گیرند. حتی در گزارش های قرآنی این معنا مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است که برخی از خواص نیز که در مقام بصیرت نشسته اند، ممکن است تحت تأثیر عواطف و احساسات خود عمل کنند و آن چه از حقایق را که به دانش خدادادی و نوری کسب کرده اند، نادیده بگیرند و برخلاف آن رفتار نمایند. در قرآن این تغییرپذیری و متأثر شدن، درباره بلعم باعورا و سامری گزارش شده است.
مهم ترین روش هایی که در طول تاریخ جنگ نرم و جنگ روانی گزارش شده است، مجموعه ای از روش ها چون روش افک و افتراء، روش شخصیت سازی، روش تخریب شخصیت، روش شایعه سازی، روش افتراء، روش تهدید، روش تحریم و مانند آن است.
در روش افک و افتراء، دشمنان تلاش می کنند تا جایگاه رهبران و مسئول
ان هر جامعه و نظامی را
از مقام کاریزماتیک، شخصیت های کامل و سالم و الگوهای مهم دیگران پایین آورده و تنزل دهند. آنان می کوشند با افک و افترا، هاله نورانیتی که از شخصیت سالم و کامل ایشان در نزد پیروان و ملت پدید آمده، از میان بردارند و آنان را حتی از سطح شخصیتی توده مردم نیز فروتر و پایین تر بکشند. از اینرو ترور شخصیت به عنوان مهم ترین روش در جنگ نرم مورد توجه و تأکید قرار می گیرد.
در این روش، تلاش می شود تا نخست خود شخص، ترور شخصیت شود و از جایگاه و مقام و منزلت خویش به زیر کشیده شود. هر آن چه که برای ملت و پیروان آن شخص، به عنوان ارزش و الگوی برای دیگران تلقی می شود، با انواع تهمت و بهتان تخریب می شود.
در طول تاریخ این گونه رفتارها از سوی دشمنان درباره پیامبران بسیار به کار رفته گزارش شده است. اتهام دزدی و بهره گیری از قدرت و ثروت برای مقاصد شخصی، بهره کشی از دیگران برای مقاصد پست دنیوی و هواهای نفسانی از جمله این امور است که همواره از سوی دشمنان استفاده شده است.
در مرحله دوم، اگر ترور شخصیت رهبران، شدنی نشد به سراغ خانواده و بستگان نزدیک وی می روند که ازجمله معروف ترین این وقایع می توان به ترور شخصیت پیامبر گرامی (ص) از طریق افک و بهتان به همسر وی اشاره کرد که در آیه ۱۱ سوره نور گزارشی از آن آمده است. در داستان عیسی (ع) دشمنان یهودی آن حضرت (ع) چون نتوانستند آن حضرت را بی شخصیت کنند، با بهره گیری از افک و بهتان، کوشیدند تا دامن پاک دوشیزه ای چون حضرت مریم (س) را بیالایند و شخصیت کاریز ماتیک آن بزرگوار را هدف گیرند. (مریم آیه ۸۲)
شخصیت سازی
از دیگر روش های جنگ نرم می توان به شخصیت سازی اشاره کرد. دشمنان می کوشند تا رقیبانی از درون همان جامعه برای شخصیت های اصلی و رهبران جامعه ایجاد کنند. در این کار با گزینش کسانی که قابلیت هایی را در اختیار دارند، با روش جایگزین سازی می کوشند تا جا به جایی در سطوح رهبری را فراهم آورند و با کم ترین هزینه، بیش ترین سود را ببرند. در داستان حضرت موسی (ع) فرعون کوشید تا نخست با ساحران (اعراف آیات ۵۱۱ تا ۷۱۱ و نیز شعراء آیات ۳۴ تا ۵۴ و آیات دیگر) و سپس با بلعم باعورا (اعراف آیه ۶۷۱) به اهداف خود برسد و جایگزینی برای آن حضرت (ع) بسازد که از نظر او همتراز شخصیتی موسی (ع) بودند. در زمان پیامبر (ص) نیز با معرفی دو نفر به عنوان همتراز ایشان تلاش شد با شخصیت سازی دیگران، جایگزینی برای آن حضرت معرفی کنند و قدرت را با انتقال به آنان مدیریت و مهار کنند. (زخرف آیه ۱۳)
در جهان معاصر نیز با اهدای جوایز بین المللی چون صلح نوبل و حقوق بشر و شخصیت سازی از طریق رسانه ها، همانند سازی و شخصیت سازی برای رهبران صورت می گیرد.
روش ارتداد
از روش های جنگ روانی، بازی با ارزش های جامعه با ایمان و ارتداد نسبت به آن است. برخی از دشمنان از کافران و منافقان، با بهره گیری از این شیوه می کوشند تا تردید و دودلی را در جامعه بیفکنند. از این رو گاه با ابزار ایمان و همدلی و همراهی ظاهری با مسئولان و مردم، و سپس اظهار کفر وبی ایمانی نسبت به آن می کوشند تا مردم را دچار تردید نسبت به آموزه ها و ارزش ها و باورهای خود کنند. همراهی با شخصیت های اجتماعی و رهبران و تایید مواضع آنان و سپس مخالفت با آنان، بسیاری از سست ایمان ها و بیماردلان را به تردید می افکند و زمینه اختلاف و تفرقه را فراهم می آورد. قرآن گزارش می کند که در دوره پیامبر (ص) دشمنان از این روش بسیار سود می بردند. (نساء آیات ۷۳۱ و ۸۳۱)
بازی با ایمان از طریق ارتداد از مهم ترین روش هایی است که دشمنان برای تخریب روحیه مومنان از آن بهره می گیرند. درجهان امروز نیز این شیوه بارها از طریق دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. دشمنان حتی کوشیدند تا برای تاثیرگذاری بیش تر، مدت زمانی را در ظاهر ایمانی به سر برند و سپس با نفوذ در لایه های اجتماعی و وجیه المله شدن، توانستند با بازگشت و ارتداد خود ضربه های استواری به ایمان اشخاص سست ایمان بزنند.
شایعه سازی
روش شایعه سازی و شایعه پراکنی از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم به شدت مورد توجه و کاربرد است. این روش حتی در میدان جنگ برای کاهش روحیه سربازان به کار می رود. در جنگ احد دشمنان با شایعه کشته شدن پیامبر (ص) تلاش کردند تا موجب اختلاف و فرار و از هم پاشیدگی ارتش اسلام شوند.
در قرآن گزارش های بسیاری درباره شایعه و نقش آن در تضعیف روحیه و حتی شکست ارتش ها بیان شده که می توان به آیه ۳۸ سوره نساء ۰۶ سوره احزاب و ۴۷۱ و ۵۷۱ سوره آل عمران اشاره کرد. در این آیات از نقش تخریبی شایعه و آثار آن در شکست ارتش ها سخن گفته شده و از مومنان خواسته شده تا در دام شایعه سازی دشمن قرار نگرفته و به عنوان عامل دشمن به شایعه پراکنی اقدام نکنند و در حقیقت آب به آسیاب دشمن نریزند.
روش تهدید و تحریم از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم بسیار مورد توجه است