♨️ پایان اصلاحطلبی و فرآیند تشکیل دولت نهم
** خاتمی، خاتمی بود و من معین هستم!
🔻در روزهای پایانی دولت اصلاحات، همه توان حامیان این جریان برای تداوم وضع موجود به میدان آمده بود تا اجازه ندهد دولتی دیگر با گرایش فکریـ سیاسی دیگری به قدرت برسد. در این میان، طیف ساختارشکن و رادیکال اصلاحطلب که در ماههای پایانی از خاتمی نیز عبور کرده بودند، برای پیروزی در انتخابات دکتر مصطفی معین را به میدان آورده بودند!....
✅ بصیرت
🔗ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
https://basirat.ir/fa/news/331701
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
دبیرکل سازمان ملل خواستار حذف تحریمهای آمریکا علیه ایران شد
🔹«آنتونیو گوترش» از آمریکا خواست همه تحریمها علیه ایران را طبق برجام حذف کند. او همچنین خواستار تمدید معافیتها در رابطه با تجارت نفت با ایران و تجدیدکامل معافیتها در ارتباط با پروژههای منع گسترش سلاح هستهای شد.
@Farsna
آیا میدانید مزار شریف کجاست؟؟
بله در افغانستان است
سؤال دوم چرا اسم مزار شریف را براین شهر گذاشتهاند؟
.
چون علی ابن ابیطالب در آنجا دفن شده است. لذا به مزار ایشان مزار شریف میگویند واسم این شهر را به همین نام قرار دادند
سوال سوم. اگر علی ابن ابیطالب در مزار شریف افغانستان دفن هستند پس جریان دفن امیرالمؤمنین در نجف چیست؟
.
اصل قضیه این است
داستان شهر مزار شریف:
تقدیم به حضرت زهرا (س)
شهر مزار شریف در ولایت بلخ افغانستان قرار دارد و دارای بارگاهی باعظمت و باشکوه بوده و مورد توجه شیعیان افغانستان است
گرفتاران بسیاری از این بارگاه حاجت گرفته اند
مشهور است کبوتران با هر رنگی به این بارگاه بیایند به رنگ سفید درمی آیند
روی سنگ قبر نوشته شده است
هذا مزار شریف علی بن ابیطالب
اینجا مزار شریف علی ابن ابیطالب است
قضیه واقعی مزار شریف که متاسفانه به گوش کمتر شیعه ای در ایران رسیده به این شرح است
سالیان پیش حاکم بلخ که سنی مذهب بود دچار دردی در ناحیه پا گردید
مداواهای فراوان نمود
لیکن پایش بهبود نیافت
شبی حضرت علی(ع) را در خواب میبیند
حضرت به او امر میکند که روغن ۲ لا برای خوب شدن پایش استفاده کند
حاکم تمام علما وزرا اطبای شهر را جمع کرده و میگوید برای من روغن۲ لا بیاورید
اطبا و علما جواب میدهند ما در تمام عمر خود نام این روغن را نشنیده ایم و بعید است چنین روغنی وجود داشته باشد
حاکم جواب داد چون حضرت علی(ع) امر کرده پس این روغن باید در جایی از جهان وجود داشته باشد
دستور داد که هرکس روغن ۲ لا را بیاورد پاداش بزرگی دریافت میکند
خبر شهر به شهر روستا به روستا چرخید
لیکن هیچ کس نتوانست روغن ۲ لا را یافته و نزد حاکم بیاورد
در ولایت بلخ عالمی شیعه که غریب و گمنام بود به نزد حاکم آمد و گفت حاکم باید روغن زیتون استفاده کند
حاکم چنین کرد و به سرعت درد کهنه پایش بهبود یافت
پرسید از کجا فهمیدی منظور حصرت علی (ع) از روغن ۲ لا روغن زیتون است؟
آن عالم شیعه گفت از انجایی که خدا در آیه ۳۵ سوره نور فرموده است
(شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غربیه)
درخت مبارک زیتون که نه شرقی است و نه غربی
چون ۲ تا لا دارد (لا شرقیه و لاغربیه) پس منظور روغن زیتون بوده است
حاکم از این جواب شگفت زده شد
و گفت لیاقت تو بالاتر از پاداش نقدی است تو از امروز ندیم خاص ما هستی
عالم غریب شیعه حالا شده ندیم خاص و همه کاره دربار حاکم شهر
مدتی گذشت
علما و وزیران که اهل سنت بودند به این مقام و جایگاه یک مرد شیعه حسادت کردند
به حاکم گفتند ما فهمیده ایم که این مرد شیعه زیارت عاشورا میخواند و به عمر و ابوبکر لعن میفرستد
حاکم در حضور علما و وزرا از عالم شیعه پرسید آیا این موضوع صحت دارد؟
عالم شیعه نیامد تقیه کند سیاه نمایی کند برای حفظ مقام و ثروت خود دروغ بگوید
لذا با شهامت پاسخ داد
من نه تنها عمر و ابوبکر را لعن میکنم بلکه به آنها توهین هم میکنم
جماعت از این پاسخ شگفت زده شدند
علما گفتند حکم این مرد اعدام است
حاکم گفت این مرد فاضل و حکیم است
حتما دلیلی دارد به راحتی پشت پا به این مقام و ثروت زده و خریدار مرگ خود شده است
از عالم شیعه پرسید چرا به عمر و ابوبکر که مورد احترام ما اهل سنت است لعن میکنی؟
عالم شیعه جوابی داد که آن مجلس تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شد و همه حاضرین گریه نمودند.
آن عالم شیعه جواب داد
حاتم طایی مردی کافر بود ولی در نهایت سخاوت و بخشندگی
قبل از مرگ مردم را جمع کرد و گفت
آی کسانی که گرسنه بودید و حاتم طایی لقمه نانی در دهان شما گذاشت
آی کسانی که برهنه بودید و حاتم طایی لباسی به شما پوشانید
آی کسانی که لقمه نانی سر سفره حاتم طایی خوردید
الان وقت مرگ من شده و من از شما توقع هیچ پاداشی را ندارم
فقط دختری از من به یادگار مانده
جان شما و جان این دختر
اگر میخواهید محبت های مرا جبران کنید به این دختر محبت کنید
خلاصه حاتم طایی مردم را به خوش رفتاری با دخترش سفارش ها نمود
آنگاه عالم شیعه گفت
روزی این دختر به نزد پیامبر(ص) آمد
پیامبر(ص) به احترام پدرش که سفارش کرده بود و مرد باسخاوت و بخشنده ای بود آن دختر را اطعام و اکرام کرد و هدایایی نیز به او بخشید
حالا مردم من حرفم این است
پیامبر(ص) که برای دین اسلام زحمات زیادی کشید و خون دلها خورد روز آخر فرمود من از شما توقع هیچ پاداش و قدر دانی ندارم
اگر میخواهید به من محبت کنید به دخترم فاطمه محبت کنید
جان شما و جان فاطمه
مبادا از گل نازک تر به او بگویید
هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده خاطر کرده است
و خلاصه پیامبر(ص) در مورد خوش رفتاری با حضرت زهرا(س) سفارش ها نمود
لیکن چند روز از رحلت پیامبر(ص) نگذشته بود که این دو نفر(عمر و ابوبکر) برخلاف سفارشات پیامبر(ص) نه تنها هیچ گونه خوش رفتاری و محبتی نسبت به دختر رسول خدا نداشتند بلکه ناجوانمردانه خانه اش را آتش زدند به صورتش
سیلی زدند پهلویش را شکستند
هدیه که ندادند هیچ باغ فدک را نیز از تنها یادگار پیامبر(ص) به ناحق گرفتند
حالا شما قضاوت کنید
ما الان باید به این دو رفیق ناجوانمرد و بی شرف درود و رحمت بفرستیم یا لعن و توهین ک
نیم؟
صدای گریه و ناله حاضرین بالا رفته بود و جلسه محاکمه این عالم شیعه تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شده بود
مقام و منزلت این عالم شیعه بیشتر شد
چندسالی گذشت
عالم شیعه دعوت الهی را لبیک گفت و دار فانی را وداع کرد
حاکم عزای عمومی اعلام کرد
تشییع جنازه باشکوهی بعمل آورده و او را با احترام به خاک سپردند
خواستند سر قبرش نام او را بنویسند
دیدند او را فقط عالم شیعه خطاب میکردند
به سراغ صندوقچه شخصی اش رفتند
مدارکی را دیدند که نشان میداد نام واقعی او علی است و نام پدرش ابیطالب
لذا بر سر قبرش نوشتند
هدا مزار شریف علی ابن ابیطالب
این بود داستان عارف و عالم گمنام شیعه حضرت آیه الله آقا علی بن ابیطالب (رحمه الله علیه) که تربت پاکش در شهر مزار شریف قرار دارد.
لطفا به همه گروه ها ارسال بفرمایید تا خدمتی هرچند کوچک به این مذهب کرده باشید
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیه)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
ارسال شده از سروش+:
کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت خاتمی میگه سفیر انگلیس در ایران دوره اش تمام شده بود ، در مقر سازمان ملل بودیم داشت با من خداحافظی میکرد .
به من گفت به عنوان آخرین صحبتم با شما میخوام نکته مهمی رو به شما بگم و اون اینکه غرب ، گریبان شما رو رها نخواهد کرد مگر اینکه ۵ خواسته ما را تمکین کنید :
۱_ این کشورهایی که اینجا هستند را ببین (سازمان ملل) یا نخست وزیر دارند یا رئیس جمهور (جالبه که به پادشاهی ها اشاره نکرده !!) شما یک مقام دارید به نام [ ولایت فقیه] ، این رو باید بردارید .
۲_ همه این کشورهایی که می بینی یک نیروی نظامی دارند به نام ارتش ، شما علاوه بر اون یک نیرو هم به نام [سپاه] دارید ، این رو باید بردارید .
۳_ مردم رو باید در انتخاب آزاد بگذارید ( چیزی که در هیچ جای دنیا وجود نداره ، هر کشوری یک سیستم تایید صلاحیت داره)
باید [ شورای نگهبان] رو بردارید .
۴_ مردم رو باید در نوع پوشش آزاد بگذارید ، [ حجاب ] رو باید بردارید ( تا راحت بتونن جامعه رو به دنبال خودشون بکشن و روح ایمانی مردم رو نابود کنن ) .
۵_ [ اسرائیل ] را هم باید به رسمیت بشناسید .
تا این ۵ کار را انجام ندید غرب ، گریبان شما را رها نخواهد کرد
❇ نشریه اخبار و تحلیلهای چهارشنبه ۹ تیر
✨دست برتر ایران در مذاکرات احیای برجام
✨سه نکته مهم بیانات رهبر معظم انقلاب
✨روسیه شایعه درباره نیروگاه بوشهر را تکذیب کرد!
✨توصیف نگاه امپریالیستی آمریکا توسط چین
✨فعال اصلاحطلب: از مردم فاصله گرفتهایم!
✨رئیسی: به دنبال تثبیت فوری بازار هستیم
✨عراق هم یکپارچه شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل سر داد!
🔗ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
https://basirat.ir/fa/news/331752
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
♦️اگر در این صرافی حساب دارید، آن را ببندید
🔹صرافی هیوبی مستقر در چین محدودیت های تازه ای برای کاربران خود در سراسر جهان اعلام کرد. این صرافی که یکی از ۱۰ صرافی بزرگ ارزهای دیجیتالی در جهان نیز محسوب می شود در بیانیه ای اعلام کرد شهروندان ۲۱ کشور و منطقه از جمله ایران از انجام تراکنش های رمزارزی و خدمات مرتبط با آن ها از طریق پلتفرم هیوبی منع شده اند.
🔹این ۱۱ کشور و منطقه عبارت اند از: آمریکا، کانادا، ژاپن، ایران، کره شمالی، شبه جزیره کریمه، چین، انگلیس، تایوان، اسراییل، عراق، بنگلادش، بولیوی، اکوادور، قرقیزستان، سواستوپول، هنگ کنگ، کوبا، سودان، سوریه، ونزویلا.
🔹در روزهای اخیر و به دنبال تشدید سختگیری های دولت چین علیه رمزارزها، بسیاری از صرافی های دیجیتالی ارایه خدمات به کاربران خود را بسیار محدود کرده و حتی برخی از آن ها فعالیت خود را تعلیق کرده اند. دولت چین مقابله با پولشویی و اقدامات مجرمانه در بازار رمزارزها را دو دلیل اصلی این تصمیم خوانده است./ایسنا
اخبار فوری و مهم👇🏻
→ https://eitaa.com/joinchat/878706719Cccb1c0eaf7
*بسم* *الله* *الرحمن* *الرحيم*
*خاطره* ای از *اولین* *مبادله* اجساد شهدا و کشته های عراقی ، برای *اولین* بار در *تاریخ* *جنگ* بین ایران و عراق .
*امروز* پس از سالها جستجو در خاطراتم( این خاطره مربوط به حدودا 33 سال پیش است ) به خاطره ای *زیبا* رسیدم که برای *اولین* بار در اینجا نقل میکنم :
مدت کوتاهی
بعد از *آتش* *بس* در جنگ *تحمیلی* در تابستان 1367 *اولین* مبادله شهدا ، توسط ما در واحد *اطلاعات* عملیات تیپ *الغدیر* *یزد* اتفاق افتاد.
خاطره ای که *نه* هیچ دوربینی، *بجز* دوربین های *خداوند* آن را ثبت کرده است و *نه* در جایی *گفته* یا *نوشته* شده است.
برای اولین بار در اینجا نقل میکنم.
مدت *کوتاهی* بعد از آتش بس، حدودا *یک* ماه بعد از آتش بس در تابستان *1367* ، در خط مقدم شلمچه پشت کانال *عرایض* در منطقه ای که *نزدیکترین* فاصله با عراقی ها داشتیم، حدودا 20 تا 30 متر ، و توسط یک پل لوله ای خط ما با خط عراقی ها وصل میشد. این پل در زمان جنگ برای عبور نیروهای ایرانی از کانال عرایض درست شده بود.
(کانال عرایض ،یک آب گرفتگی وسیع بود بین ما وعراقی ها در شلمچه ) ما بچه های واحد *اطلاعات* عملیات تیپ *الغدیر* *یزد* یک سنگر بزرگ داشتیم و در آن مستقر بودیم.
یادم هست چون تازه جنگ تمام شده بود، روزها و بخصوص بعد از ظهر ها که گرمای هوا قابل تحمل تر بود، هم *نیروهای* *عراقی* و هم ما *نیروهای* *ایرانی* میرفتیم بالای *خاکریز* و همدیگر را *تماشا* می کردیم .
خیلی برای هر دوطرف *تازگی* داشت.
چون در مدت *8* *سال* *جنگ* *هیچ* وقت در *روز* روشن *هیچکدام* از نیروهای عراقی و ایرانی *جرات* *نداشتند* *راست* *راست* رو در روی هم *بالای* *خاکریز* راه بروند و همدیگر را *تماشا* کنند.
*خلاصه* اینکه حالا جنگ *تمام* شده بود و *آتش* *بس* برقرار شده بود.
من خیلی دوست داشتیم با عراقی ها *عربی* صحبت کنم.
به *کمک* یکی از دوستانم که *طلبه* بود و از بچه های اطلاعات و مستقر در خط بود، دست و پا *شکسته* با عراقی ها عربی صحبت میکردم.
از طرفی *اجساد* *شهدای* ما در آنطرف خط عراقی ها روی زمین افتاده بود و خیلی از *اجساد* کشته های عراقی ها در مناطق عملیاتی ما *رها* شده بودند.
و چون منطقه *شوره* زار و *نمک* زار بود، خیلی از اجساد نیروهای ایرانی و عراقی *خشک* شده بودند و تقریبا قابل *شناسایی* بودند .
با نظر *دوستان* به این فکر افتادیم که با عراقی ها صحبت کنیم برای *مبادله* اجساد.
یک روز *صبح* ؛
من با زبان عربی دست و پا شکسته به عراقی ها *پیشنهاد* دادم که اجساد کشته های دو طرف را *مبادله* کنیم.
*فردای * آن روز یکی از *فرماندهان* *عراقی* آمد روی خاک ریز و مرا صدا کرد :
*اگلک* *اگلک* .. *امین* *الله*
امین الله امین الله. ..
(اسم *مستعار* من برای عراقی ها *امین* *الله* بود .
تا چند ماه بعد از آتش بس که من در خط حضور داشتم ، همیشه عراقی ها مرا امین الله صدا میکردند.
حتی یادمه اون *اواخر* نیروهای *ناظر* بر آتش بس *سازمان* *ملل* UN هم مرا امین الله صدا میکردند. )
رفتم بالای خاکریز و گفتم : شینو؟ یعنی چی میگی
*گفت* : حاضریم اجساد کشته های ایرانی را بدهیم، بشرط اینکه به ما *یخ* بدهید.
من هم قبول کردم.
مقدمات فراهم شد.
عراقی ها *سه* تا از اجساد *شهدای* ایرانی رها شده در پشت خاکریز شان را داخل *پتو* پیچیدند و آماده مبادله شدند .
چون مدت *کوتاهی* از آتش بس نگذشته بود، حقیقتا هم نیروهای عراقی و هم ما به همدیگر *اعتماد* *نداشتیم*
ما سه قالب *یخ* بزرگ داخل پتو گذاشتیم و آمدیم *روی* خاکریز و در جلو پلی که روی کانال عرایض بین ما و عراقی ها بود، *ایستادیم* .
*عراقی* ها هم اجساد *3تن* از شهدای ما را داخل یک *پتو* پیچیدند و آمدند روی خاکریز.
من از فرمانده عراقی خواستم بیایند *روی* *پل*
*فرمانده* عراقی به عربی به من گفت: *امین* *الله* !
شما قالب های یخ را بیاورید روی خاکریز ما و اجساد کشته هایتان را اینجا تحویل بگیرید.
بچه های خودمان به من گفتند اینکار *نکن* .
شاید *تله* باشد و میخواهند تو را *اسیر* کنند.
من به فرمانده عراقی *گفتم* : *نه* *نمیشود* .
شما اجساد را بیاورید *وسط* پل و ما هم میاییم *وسط* پل تا مبادله در *وسط* پل انجام شود.
فرمانده عراقی قبول نکرد.
بعد از *یکی* *دو* *ساعت* چانه زنی؛ بلاخره فرمانده خط عراقی ها *موافقت* کرد که *مبادله* اجساد در *وسط* پل انجام شود.
*دلهره* عجیبی در دو طرف ایجاد شده بود.
هیچکدام از طرفین به همدیگر *اعتماد* *نداشتیم* .
من به کمک یک نفر از بچه های واحد اطلاعات عملیات؛ ارام ارام از خاکریز بسمت پل حرکت کردیم و *سه* قالب یخ را حمل میکردیم بسمت وسط پل.
*دو* سرباز عراقی هم که *سه* جسد از *شهدای* ما را داخل پتو پیچیده بودند آرا
م آرام ازخاکریزشان بسمت وسط پل آمدند.
بقیه *نیروهای* طرفین روی خاکریز ها ایستاده بودند و *شاهد* ماجرا بودند و *آماده* باش .
برای *اولین* بار بود که دو طرف از فاصله *بسیار* نزدیک* * در *کنار* هم قرار گرفته بودیم.
*ابتدا* ما قالب های *یخ* را به آنها دادیم و سپس *اجساد* شهدا را *تحویل* گرفتیم.
حس خیلی *عجیبی* بود. هم *خوشحال* بودیم از یک مبادله *ارزشمند* و هم ترس مان از همدیگر *ریخته* شده بود.
خدا حافظی کردیم و هر کدام بسمت خط خودمان حرکت کردیم.
*شهدا* را تحویل واحد *تعاون* دادیم.
بدین ترتیب برای *اولین* بار در تاریخ *جنگ* ایران و عراق و بعد از آتش بس بین ایران و عراق؛ *سه* تن از اجساد شهدای ما با سه قالب یخ معاوضه شد.
در *روزهای* بعد هم ،این *مبادله* اجساد انجام می گرفت.
گاهی مبادله *اجساد* شهدای ما با *اجساد* کشته های عراقی.
گاهی مبادله *اجساد* شهدای ما با *یخ* یا *کنسروجات* و غیره انجام میشد.
این روند *مدتی* ادامه داشت.
نکته *جالب* توجه این که این مبادله *بدون* حضور نیروهای ناظر بر آتش بس *سازمان* *ملل* و *بدون* تشریفات *دیپلماتیک* و *بدون* حضور *خبرنگاران* و *بدون* سرو صدای رسانه ای *بدون* اینکه حتی یک دوربینی *بجز* دوربینهای *خداوند* آن را ثبت کند و *بدون* ریا و بدون *منیت* و *بدون* اینکه جایی *ثبت* شود و *بدون* اینکه *شانتاژ* *تبلیغاتی* انجام شود که برای بعضی دیپلمات ها انجام میشود؛ *توسط* چند *بسیجی* * *بدون* سواد *دیپلماسی* * و *فقط* قربت الی *الله* *بدون* تشریفات *دیپلماتیکی* و *بدون* هزینه انجام شد.
ما همگی خوشحال بودیم .
کم کم حرف زدنم به زبان عربی بهتر شده بود ........
این داستان برای *اولین* بار بعد از حدود *33* سال اینجا بازگو می کنم .
شاید عبرتی باشد برای مسئولان دیپلماسی کشورمان.
راوی خاطره :
محمد حسین ارجمندنیا*
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
🔴 ویروس روحانیسم
🔹وعده دادن بیحساب، حوالهی عملی شدن وعدهها در آینده، فرار به جلو پس از عملی نشدن وعدهها، فرافکنی و دیگر مقصر پنداری در بحرانها و مشکلات، از تکنیکهای پرزیدنت برای توجیه ناکارآمدیها است.
🔹در همین چارچوب پرزیدنت روحانی گفت : "اگر جنگ اقتصادی و کرونا نبود، امروز نرخ دلار زیر ۵ هزار تومان بود...یک ویروس کرونا است و یک ویروس ترامپ است...که اگر این دو ویروس نبود شرایط اقتصادی ما چگونه بود. اگر این دو ویروس نبود دلار زیر ۵ هزار تومان بود."
🔹با این حال به نظر میرسد #روحانیسم را باید مهمترین ویروس ناکارآمدیها دانست. ویروس #روحانیسیم سیستم عاملی است که شامل غربگرایی و اعتماد به آمریکا، اشرافیگرایی و عدم درک دغدغههای مردم، نداشتن روحیه جهادی و خدمتگزاری، عدم صداقت و دروغگویی و... میگردد که متاسفانه معیشت مردم و وضعیت کشور را به اینجا کشانده است.
✍ دکتر #رضا_سراج