امیرمحمد یاور رهبر:
و) مصاديق جنگ نرم عليه سبك زندگي اسلامي ايراني در شبكههاي ماهوارهاي
با توجه به اينكه بحث درباره همه ابزارهاي جنگ نرم طولاني است و در اين مقال نميگنجد، تمركز اين نوشتار تنها بر تاثيرگذاري شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان است و مصاديقي كه در اين قسمت ذكر ميشود، ناظر به سريالها و ديگر برنامههاي اين شبكههاست كه در بررسيهاي دورهاي به عمل آمده است:
يك ـ تضعيف بنيان ديني
اول ـ فرديسازي اعتقادات ديني
از آنجا كه سبك زندگي اسلامي بر مبناي باورها و اعتقادات ديني پيريزي شده است، تضعيف بنيان ديني سبك زندگي اسلامي از اهداف اصلي جنگ نرم است و اين كار با روشهاي به ظاهر علمي، ديني و حتي سرگرمي و طنز انجام ميشود. براي مثال فرديسازي اعتقادات ديني، جزو آموزشهاي اصلي شبكه «من و تو» است كه در بسياري از برنامهها بدان اشاره ميشود. بر خلاف رويكرد سياسي كه معمولاً اينگونه شبكهها تلاش ميكنند تا آن را پنهان سازند، اين شبكه رويكرد مذهبي خود را آشكار و در چارچوب انديشه انحرافي سكولاريسم ميداند، هر چند كه آن را فرياد نميزند؛ اما در تمام برنامهها آن را به مثابه قانوني رعايت و بدان اشاره نيز ميكند.
بسياري از مهمانهاي برنامه «بفرماييد شام»، بسياري از سوژههاي برنامه «به زندگي من خوش آمديد»، بسياري از آيتمهاي برنامههاي به ظاهر فرهنگي نظير «من و تو + (پلاس)» و حتي در لابهلاي برنامههايي مستند، مانند «معروفترين شهرهاي جهان» نيز به اين تعبيرها اشاره ميشود: «حالا پس از اجراي مراسم سنتي مذهبي در كليسا، مردم ميتوانند به سراغ زندگيشان بروند و به زندگي معمول خود ادامه دهند».
يا براي مثال در برنامه «من و تو» در روز عاشوراي حسيني، مجري و گزارشگر برنامه (اميد خليلي) بارها تأكيد ميكند كه براساس اعتقادات شخصي، بعضي وقتها در چنين روزهايي براي كمك، به مركز اسلامي لندن ميرود و البته بيان ميكند كه من اصلاً اين كار را تأييد و رد نميكنم، بلكه فقط يك نظر شخصي است و نظر هركس براي خودش محترم است. او براي تهيه گزارش از چگونگي پختن غذا در شبهاي عزاداري ايام محرم، به اين محل ميرود و خود نيز در گزارش مشغول فعاليت و كمك ميشود و ناگهان اعلام ميكند: مسئولان مركز اسلامي، به محض آگاه شدن از اينكه اين گزارش براي شبكه ماهوارهاي و آن هم «من و تو» تهيه ميشود، گروه تصويربردار و ايشان را از مركز بيرون ميرانند. او اين مطلب را چندبار تكرار ميكند و مجري زن برنامه نيز در استوديو، اين مطلب را دستاويزي براي تمسخر همكارش قرار ميدهد. اين تمام آن چيزي است كه از عاشوراي حسيني در اين شبكه بدان پرداخته شد. (خوشرو، [بيتا]: 14)
يا در برنامه «بفرماييد شام» هر شب شروع سفره غذا با سرو مشروب است و اگر احياناً فردي تمايلي به خوردن مشروب نداشته باشد به صورتي كاملاً زيركانه از سوي راوي تخريب ميشود. (خوشرو، [بيتا]: 14)
ترويج خرافهگرايي، ترويج مذهبهاي دروغين، تبليغ عقايد و باورهاي غلط دراويش، تحريف مفاهيم والايي همچون: انتظار، توكل، دعا، تعبد و قضا و قدر و نيز ارائه نظريههاي ويرانگر گوناگون عليه مذهب، همه براي رسيدن به اين هدف سازماندهي و اجرا ميشود.
دوم ـ تضعيف ارزشهاي سبك زندگي اسلامي از جمله حجاب اسلامي
تغيير در نظام ارزشي و جهانبيني مخاطبان از طريق القاء شبهات ديني پيرامون احكام و قوانين دين اسلام در برنامههاي اين شبكهها صورت ميگيرد. براي مثال برنامههاي رصدشده، از دو شبكه خبري ـ تحليلي ماهوارهاي فارسيزبان؛ يعني «بي.بي.سي» فارسي و «صداي امريكا» در سال 1389 نشان ميدهد، اين دو شبكه در اين سال، دهها برنامه در قالب خبر، گزارش، مستند، گفتوگو و ميزگرد با موضوع حجاب و روابط زن و مرد در ايران تهيه و پخش كردهاند. شبكههاي يادشده در برنامههاي گوناگون خود به طور مستمر سعي در تضعيف و نفي فرهنگ حجاب و عفاف داشتهاند (شفيعي، 1390: 138 ـ 139).
در يكي از برنامههاي طنز شبكه «من و تو» كه در قالب مسابقه خوانندگي پخش ميشود، مردي كه در نقش يك زن و به عنوان شركتكنندهاي از ايران و با پوشش روسري در اين مسابقه شركت كرده بود، مورد اعتراض داور مسابقه قرار گرفت. داور مسابقه با اشعاري سخيف، نوع پوشش اين شركتكننده را تمسخر كرد و از وي خواست تا خودش را پشت چادر و حجاب نپوشاند. داور اين مسابقه در اشعار خود با توهينهايي زشت به حجاب اسلامي، ضمن «لچك» خواندن روسري، اين شركتكننده را به كشف حجاب و دورانداختن روسري تشويق كرد و از او خواست در برابر قانون حجاب جمهوري اسلامي مقاومت كند و زيربار اجراي اين قانون نرود. (كد خبر: 83707 http://fararu.com/fa/news) راهبرد ديگر اين شبكهها ايجاد وازدگي نسبت به برخي از احكام و شعائر ديني با سياسي جلوه دادن آنهاست. نيز جايگزينسازي لذات دنيوي به جاي ارزشهاي والاي انساني، زير سؤال بردن فرهنگ جبهه و ايثار و شهادت، ناكا
رآمد جلوه دادن قواني
ن حكومتي و ديني و ضمانت اجرايي آنها نيز از ديگر شگردهاي آنان است.
سوم ـ بهرهگيري سوء از نمادهاي اسلامي
ترويج اسلامهراسي يا تخريب چهره اسلام و مسلمانان از موارد قابل توجه در سريالهاي ماهواره است. در ميان سكانسها و موارد مشاهده شده، مهمترين و بيشترين موارد، مربوط به شيوههاي بازنمايي منفي از چهره اسلام و مسلمانان است. در جهت تخريب چهره مسلمانان، سريالهاي ماهوارهاي با بهرهبرداري يا سوء استفاده از نمادهاي اسلامي براي شخصيتهاي منفي سريال، اين تصوير را در ذهن مخاطب شكل ميدهند كه اين مسلمانان يا به تعبير دقيقتر اين افراد مذهبي هستند كه مجرمان، جنايتكاران و تبهكاران اجتماعي را تشكيل داده و نسبت نزديكي با بدخلقي، بيرحمي، كينهتوزي و امثال آن دارند. (شفيعي، 1390: 36)
چهارم ـ ترويج باورهاي غلط ديني
باورسازي غلط و اشاعه آن در جامعه از مقولات كار فرهنگي معكوس است كه به صورت كاملا نرم، جامعه را در قالب اعتقادي ظاهري و پوستهاي ديني از مسير اعتقادات اصيل منحرف ميسازد. بديهي است به دليل رنگ و لعاب ديني، شناخت آن براي بسياري از افراد عادي جامعه سخت است و به آساني قابل درك براي همه نيست. وجود ديالوگهاي زير به خوبي نشاندهنده اجرايي شدن اين راهبرد است:
«با پاك كردن حافظه، برخي از مشكلات انسان حل ميشه»، «آدما يه فهرست دارن كه اشتباهاتشون رو توش نوشتن و قبل از مرگ اونا را اصلاح ميكنن، بعدش ميميرن!»، «دستكاري عدالت اشكالي نداره!» و در نهايت با تشويق به دروغگويي: «دروغ گفتن تو يه امر كاملا طبيعيه!» و... از جمله مثالهايي هستند كه با فرمي زيبا و صحيح، محتوايي غلط را براي مخاطب بيان ميكند و آن را با عنوان فرهنگ ديني غالب و درست جا مياندازند. (شفيعي، 1390: 38)
پنجم ـ ترويج شيطانپرستي و فرقههاي انحرافي نوپديد
يكي از مؤلفههاي مذهبي نسبتاً رايج در سريالهاي ماهواره، ترويج عرفانها و فرقههاي ضاله نوپديد است كه اغلب آنها سر از شيطانپرستي1 در ميآورند. استفاده از نمادها، نمايش علائم، به تصوير كشيدن مناسك و آيينها و بيان برخي عقايد و باورهاي شيطانپرستي، بخشي از شيوههاي معمول در عاديسازي شيطانپرستي در ذهن مخاطب و ترويج آن در جايگاه مسلكي اعتقادي در جامعه است. اين سريالها با القاء انديشههاي بنيادين شيطانپرستي، از جمله قدرتمند بودن شيطان، تسلط و مالكيت شيطان بر دنيا و منافع ارتباط انسان با شيطان، سعي دارند اين فرقه و اعتقادات آن را در جامعه هدف، نهادينهسازي كنند.
از جمله مواردي كه اين مسئله را به خوبي در دل داستان يك سريال نشان ميدهد، داستان نيروهاي فراطبيعي افراد خاص در سريال «قهرمانان» است. در اين سريال از جمله كارهايي كه اين افراد انجام ميدهند، پاك كردن حافظه براي فرار از كارهاي غلط و زشت گذشته است. تصرف و توقف زمان و مكان براي انجام كارهاي خوب و بد، رفتن به زمان آينده و گذشته و تغيير احوالات حال و آينده، ذهنخواني، حذف خاطرات از ذهن افراد، ديدن رنگ صداها، زنده كردن اشخاص، قدرت ميرايي انسانها و شفا دادن، از جمله كارهاي خارقالعاده است كه اين انسانها در سريال انجام ميدهند.
چنانچه توجه شده باشد برخي از كارهايي كه چنين سريالهايي به قهرمانان شيطانياش نسبت ميدهند، از نوع معجزات انبياي الهي است و اينگونه نمايشها، از يكسو معجزات پيامبران را سخيف ساخته و قابل تكرار معرفي ميكند و از سوي ديگر قدرت شيطان را همعرض و هماندازه قدرت انبياء معرفي ميكند. مواردي مانند اعجاز شفاي بيماران ناعلاج، همچنين زنده كردن مردگان كه از معجزات مشهور حضرت عيسي عليه السلام است. ( جمعي از نويسندگان، 1394 : 38 )
دو ـ القاء مؤلفهها و ويژگيهاي سبك زندگي غير اسلامي
اول ـ ترويج سبك زندگي التقاطي
اين هدف از مهمترين اهداف شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان است كه در حوزههاي مختلف از سوي دستاندركاران اين شبكهها پيگيري ميشود. در اين قسمت به برخي از آنها اشاره ميشود:
يكي از شگردهاي شبكههاي ماهوارهاي براي تغيير سبك زندگي اسلامي، ترويج سبك زندگي التقاطي از سبك زندگي اسلامي، تركي و غربي يا سبك زندگي اسلامي، هندي و غربي است.
براي نمونه در «سريال قبول ميكنم» به مسلمان بودن شخصيتها و خانوادهها اشاره و بر آن تأكيد ميكند. ولي مانند سريالهاي تركي شبكه جم، جز يك نام و حفظ حداقلي برخي رسومات، هيچ نشاني از مسلماني در سبك و شيوه زندگيشان ديده نميشود. نامهاي خانوادگي فاروقي، قريشي، صديقي، حسينا و رضا ابراهيم، نشاندهنده يك جامعه اسلامي معتقد و ريشهدار است. در حقيقت اين فيلم نيز در يك فضاي دوگانه سنتي ـ مدرن، سبكي پستمدرن از زندگي را نشان ميدهد كه روحي مدرنيته و غربيمآب بر كالبد ظواهر زندگي سنتي نشسته است و در اين بين، نه تنها از روح مسلماني خبري نيست، بلكه از ظواهر زندگي مسلماني نيز، تنها به چند نماد حداقلي
اكتفا شده است. ولي كار
گرداني سريال تأكيد دارد كه مخاطب فراموش نكند اين داستان خانوادههاي مسلمان هند است؛ چرا كه در تيتراژ شروع هر قسمت، دو شخصيت اصلي سريال يعني اسد و زويا را در حال عبادت و نماز نشان ميدهد. در خلال سريال نيز، گاه شخصيتها را در حال نماز خواندن نشان ميدهد.
نكته مهم ديگر در اين رابطه، جايگاه حجاب و تعريف جديدي است كه از مقوله شرعي «محرم و نامحرم» ارائه ميكند. زنان اين سريال، زماني كه از خانه خارج شده و در محيط بيرون از خانه قرار ميگيرند، يا افراد غريبهاي به خانهشان وارد ميشوند، از شالي براي حجاب استفاده ميكنند؛ ولي در خانه و در حضور افراد خانواده به معناي گسترده آن، يعني تمام اعضاي فاميل و حتي دوستان و آشنايان نزديك، به ندرت از اين حجاب نيز استفاده ميكنند. (جمعي از نويسندگان، 1394: 33 و 34 )
در حقيقت ميتوان گفت كه اين سريال تلاش ميكند شيوهاي تلفيقي يا به عبارت بهتر «التقاطي» را با عنوان سبك زندگي اسلامي معرفي نمايد. اين سبك زندگي شامل ويژگيهايي همچون برخورداري حداقلي از ظواهر ديني مانند نماز و حجاب، برخورد گزينشي با احكام شريعت و آموزههاي ديني، رويكرد افراطي در مناسك شادي منسوب به دين (مانند عيد فطر) و تنظيم ساختاري روابط مبتني بر فرهنگ غربي است.
دوم ـ عاديسازي بيبند و باري و فحشا
مجاز شمردن خيانت زن به شوهر و عاديسازي روابط با جنس مخالف، القاء آزادي دختران در خارج از خانه، ترويج مفهوم دوست پسر و دوست دختر براي كودكان، اصلي مترقي در رشد روابط اجتماعي آنان و از اصليترين مؤلفههاي سريالهاست.2
سوم ـ ترويج آرايشها و پوششهاي نامتعارف
ترويج آرايشها و پوششهاي تند و محرك يا آرايشهاي خاص فرقههاي شيطانپرستي يا برخي گروههاي جامعهستيز غربي راهبرد ديگر براي تغيير مؤلفههاي سبك زندگي است. در مقوله پوشش نيز، تبليغ شلختهپوشي يا نابجاپوشي براي زنان، پوشيدن لباسهاي كهنه و مندرس در محيطهاي اجتماعي يا فضاهاي شغلي براي زنان، يكي از مدهايي است كه در سريالهاي ماهواره تبليغ ميشود و لازم است اهداف يا تبعات چنين مدهايي تحليل و ارزيابي شود.
چهارم ـ تبليغ زندگي لوكس و اشرافي و مصرفگرايي
سبك زندگي سريالهاي ماهوارهاي، تجمل را تبليغ ميكند؛ چنانكه همه سريالهايي كه از شبكه «جم كلاسيك» پخش ميشود، همگي حول داستان زندگي افرادي ميچرخد كه از نظر وضعيت مالي و تجمل در صدر جامعه خودشان هستند. خانههاي بزرگ و ويلايي با وسايلي لوكس و تجملي، دغدغه خريد لباسهايي از كشورهاي فرانسه و امريكا، ماشينهاي گرانقيمت؛ به طوري كه در اين شبكه، حتي يك فيلم هم نيست كه داستان زندگي يك خانواده معمولي را روايت كند.
پنجم ـ ترويج درآمدهاي نامشروع و بادآورده
درآمدهاي ناشي از ربا، قاچاق كالا و مواد مخدر، قمار و حتي دزدي در بسياري از اين سريالها موجه جلوه داده شده و در پيچ و تابهاي داستاني توجيه ميشوند. همچنين نمايش ثروتهاي آني يا بادآورده مانند گنجها و ارث و ميراث از ديگر مؤلفههاي اين سريالهاست. از نتايج اينگونه مفاهيم، رواج ارثطلبي، گنجيابي و شايع شدن تنبلي و زيادهطلبي، بيارزش شدن كار و مفاهيمي چون پشتكار، قناعت و رزق حلال است. (جمعي از نويسندگان، 1394: 32-33)
ششم ـ ترويج مصرف مشروبات الكلي و غذاهاي حرام در آشپزي
«خوردنيها» و «نوشيدنيها» مسئلهاي مهم در سريالها هستند. البته مهمترين مقوله، ترويج نوشيدنيهاي حرام يا همان مشروبات الكلي است. چنانكه روشن است سريالهاي ماهواره براي ترويج هرچه بيشتر مشروبات الكلي، ابتدا بر نمايش مشروبات و مصرف آن تأكيد ميكنند تا پيش از هر امر ديگري شرايط عاديسازي آن را در ذهن مخاطب فراهم سازند. علاوه بر اين، كاركردهاي متنوعي نيز براي مشروبات الكلي معرفي و تبليغ ميكنند. ترويج مشروب بر سر ميز غذا و مصرف آن در كنار وعدههاي غذايي. با توجه به عدم موضوعيت آشپزي در سريال، گوياي اصرار در كاشت اين مفهوم در سبك زندگي مخاطب و افزودن آن به شيوههاي پخت و پز تماشاگران سريالها ميباشد و نمايانگر وجود طرحي با اهداف و برنامههاي مشخص در اين جهت است.
يكي ديگر از مواردي كه درباره ترويج مشروبات الكلي، با وجود فراواني اندك از اهميت ويژهاي برخوردار است، كاهش سن مصرف مشروبات الكلي و تبليغ و توجيه آن در سريالهاي فصل تابستان است. سريال «خاطرات تلخ» در فصل تابستان بر اين مسئله تأكيد كرده و سعي ميكند قبح مصرف مشروبات الكلي براي نوجوانان را بشكند. اين سريال بر حضور والدين و تكرار اين عمل در مقابل آنان و البته با تأييد و توجيه آنان تلاش ميكند، قبح مسئله را بين والدين و فرزندان بشكند و هر دو طرف را براي پذيرش آن مجاب نمايد. تا جايي كه روشهاي متنوع مصرف مشروبات الكلي آموزش داده ميشود. تأكيد بر پرسود بودن كارخانه مشروبسازي، نمايش مكرر، جذاب و متنوع از بارهاي شراب بهعنوان بخشي از طراحي منزل،
نمايش شراب بهعنوان اول
ين دارو در رفع سردردها و خستگيها، رفع افسردگي و خلاصي از دغدغهها، نمايش شراب بهعنوان عامل پخت بهتر گوشت و نمايش چهرهاي خشونتطلب و رياكار از افرادي كه با مشروبفروشيها مبارزه ميكنند، از جمله آن موارد است. (جمعي از نويسندگان، 1394: 16)
هفتم ـ شركت در ديسكوها و كلوپهاي شبانه
يكي ديگر از موارد ترويجي سريالهاي ماهواره در ترويج سبك زندگي غربي، نمايش و ترويج انواع پارتيهاست. رفتن به ديسكوها و كلوپهاي شبانه، يك سرگرمي رايج، مرسوم و البته جذاب معرفي ميشود و مسائلي چون رقص، مشروبخواري، مستي، موسيقي، عرياني و ديگر مسائل ناشايست و تهييجكننده كه در اين سكانسها تصوير ميشود تا مخاطب را نسبت به آن ترغيب و تشويق نمايد. (جمعي از نويسندگان، 1394: 30)
هشتم ـ تبليغ خانههاي مجردي
تبليغ خانههاي مجردي، يكي از شاخصهاي سبك زندگي غربي است. اين شبكهها به صورت خاص به دنبال هويت دادن به اين نوع سبك زندگي كردن غربي هستند تا با تحريك لذتطلبي مخاطبان به ويژه جوان، آنها را از مسئوليتپذيري و داشتن زندگي مشترك و خانواده سالم دور كنند.
سه ـ تضعيف باورهاي ملي و هويت ايراني
اول ـ وارونه نشان دادن شرايط انقلاب با مقايسه بين شرايط فعلي و قبل از انقلاب
يكي از راهبردهاي اصلي شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان در راستاي استحاله فرهنگي انقلاب اسلامي، نشان دادن تصويري سياه، درهم ريخته، يأسآلود و اسفبار از شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه ايراني تحت حاكميت نظام اسلامي است. در حقيقت دشمنان از طريق اين راهبرد ميكوشند چنين القا كنند كه جامعه ايران در دوران حكومت جمهوري اسلامي، در مقايسه با حكومت فاسد پهلوي دچار انحطاط و واپسگرايي شده و امروز از هرگونه اميد به پيشرفت كاملاً تهي گرديده است و در مقابل تصويري زيبا از جامعه ايران در عصر پهلوي نمايش داده ميشود. شبكههاي ماهوارهاي، خبرگزاريها و سايتهاي اينترنتي معاند جمهوري اسلامي، همواره در اخبار و برنامههاي خود اين راهبرد را پي ميگيرند. در اين ميان شبكه «بي. بي. سي» فارسي و سايتهايي مانند: «جرس نيوز» و «بالاترين» نقش پررنگي دارند. حتي شبكهاي همچون «من و تو» كه كار ويژه آن توليد برنامههاي تفريحي و سرگرمكننده است، نيز از راهبرد سياهنمايي غافل نمانده است.
براي مثال اين شبكه فيلمهاي يكي از كارگردانهاي فمينيست ايراني را پخش ميكند، سپس در گفتوگو با كارگردان به نقد اين فيلم ميپردازد. كارگردان هم در اين گفتوگوها بدون پردهپوشي، تمام نيات خود را از ساخت فيلم بازگو ميكند و بيشتر مواقع با سياهنمايي اوضاع زنان در ايران و جامعه ايراني به نقد يك طرفه ميپردازد تا آثار خود را تأييد نمايد. (شبكهاي كه براي من و تو نيست، 1389). مشابه اين موضوع بارها توسط شبكههاي ماهوارهاي دنبال شده و در قالب فيلمهاي مستند با ارائه تحليلهاي نادرست تلاش شده است ذهن جامعه، به ويژه قشر جوان را به سمت مقايسهاي غلط سوق دهد.
دوم ـ برندسازي از توليدات مصرفي غرب
برخي از سريالهاي ماهواره با تبليغ غير مستقيم يك برند مشخص، به دنبال ترويج برندهاي خاص درون سريال هستند. از برند گوشي تلفن همراه تا برندهاي خاص عروسك و اسباببازي. توجه به برخي برندها در جواهرات و لوازم لوكس خانه نيز در داخل سريالها ديده شده است. از بين برندهاي تبليغ شده، ميتوان به برند باربي در اسباببازي و عروسك و برند كيسيلر در لوازم الكترونيكي و گوشي تلفن همراه نام برد. علاوه بر اين، توجه به خريد لوازم مارك و ترويج روحيه برندپرستي يكي از نتايج كلي غالب سريالهاي ماهواره است. (جمعي از نويسندگان، 1394: 31)
سوم ـ ترويج استفاده افراطي از ابزارهاي ارتباطي مدرن
استفاده افراطي از رسانهها، استفاده از رسانههاي خاص همچون اينستاگرام و شبكههاي ديگر اجتماعي تحت وب و موبايل از جمله سرگرميهايي هستند كه در سريالهاي ماهوارهاي ترويج ميشوند. براي مثال در اين سريالها داشتن صفحه فيسبوك يك ضرورت در زندگي تلقي ميشود. شبكه «فارسي وان» نيز با توليد و نمايش انيميشن فارسي ديگري به نام «سه نقطهها» به سراغ آموزش و ترويج استفاده از شبكههاي اجتماعي موبايلي رفته كه از يك سو هم در دسترستر از فيسبوك است و از سوي ديگر فراگيري بيشتري نسبت به آن دارد. از جمله شبكههاي اجتماعي تبليغ شده در اين مجموعه ميتوان به شبكههاي بيتالك، تانگو، ويچت و... اشاره كرد. تكيه اين شبكهها بر تشويق مستقيم و غيرمستقيم مخاطبان برنامه، براي گذاشتن عكسهاي عريان و نيمهعريان خود روي شبكه با هدف جذب لايكها و فرندشيپهاي بيشتر، بخش ديگري از اهداف اين سريالها را عيان ميسازد (جمعي از نويسندگان، 1394: 31 ـ30). اين مسئله در راستاي راهبرد اصالت زندگي مجازي و غفلتزايي به دنبال كاربري افراطي در فضاي مجازي است.
♨️ پایان اصلاحطلبی و فرآیند تشکیل دولت نهم
** خاتمی، خاتمی بود و من معین هستم!
🔻در روزهای پایانی دولت اصلاحات، همه توان حامیان این جریان برای تداوم وضع موجود به میدان آمده بود تا اجازه ندهد دولتی دیگر با گرایش فکریـ سیاسی دیگری به قدرت برسد. در این میان، طیف ساختارشکن و رادیکال اصلاحطلب که در ماههای پایانی از خاتمی نیز عبور کرده بودند، برای پیروزی در انتخابات دکتر مصطفی معین را به میدان آورده بودند!....
✅ بصیرت
🔗ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
https://basirat.ir/fa/news/331701
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
دبیرکل سازمان ملل خواستار حذف تحریمهای آمریکا علیه ایران شد
🔹«آنتونیو گوترش» از آمریکا خواست همه تحریمها علیه ایران را طبق برجام حذف کند. او همچنین خواستار تمدید معافیتها در رابطه با تجارت نفت با ایران و تجدیدکامل معافیتها در ارتباط با پروژههای منع گسترش سلاح هستهای شد.
@Farsna
آیا میدانید مزار شریف کجاست؟؟
بله در افغانستان است
سؤال دوم چرا اسم مزار شریف را براین شهر گذاشتهاند؟
.
چون علی ابن ابیطالب در آنجا دفن شده است. لذا به مزار ایشان مزار شریف میگویند واسم این شهر را به همین نام قرار دادند
سوال سوم. اگر علی ابن ابیطالب در مزار شریف افغانستان دفن هستند پس جریان دفن امیرالمؤمنین در نجف چیست؟
.
اصل قضیه این است
داستان شهر مزار شریف:
تقدیم به حضرت زهرا (س)
شهر مزار شریف در ولایت بلخ افغانستان قرار دارد و دارای بارگاهی باعظمت و باشکوه بوده و مورد توجه شیعیان افغانستان است
گرفتاران بسیاری از این بارگاه حاجت گرفته اند
مشهور است کبوتران با هر رنگی به این بارگاه بیایند به رنگ سفید درمی آیند
روی سنگ قبر نوشته شده است
هذا مزار شریف علی بن ابیطالب
اینجا مزار شریف علی ابن ابیطالب است
قضیه واقعی مزار شریف که متاسفانه به گوش کمتر شیعه ای در ایران رسیده به این شرح است
سالیان پیش حاکم بلخ که سنی مذهب بود دچار دردی در ناحیه پا گردید
مداواهای فراوان نمود
لیکن پایش بهبود نیافت
شبی حضرت علی(ع) را در خواب میبیند
حضرت به او امر میکند که روغن ۲ لا برای خوب شدن پایش استفاده کند
حاکم تمام علما وزرا اطبای شهر را جمع کرده و میگوید برای من روغن۲ لا بیاورید
اطبا و علما جواب میدهند ما در تمام عمر خود نام این روغن را نشنیده ایم و بعید است چنین روغنی وجود داشته باشد
حاکم جواب داد چون حضرت علی(ع) امر کرده پس این روغن باید در جایی از جهان وجود داشته باشد
دستور داد که هرکس روغن ۲ لا را بیاورد پاداش بزرگی دریافت میکند
خبر شهر به شهر روستا به روستا چرخید
لیکن هیچ کس نتوانست روغن ۲ لا را یافته و نزد حاکم بیاورد
در ولایت بلخ عالمی شیعه که غریب و گمنام بود به نزد حاکم آمد و گفت حاکم باید روغن زیتون استفاده کند
حاکم چنین کرد و به سرعت درد کهنه پایش بهبود یافت
پرسید از کجا فهمیدی منظور حصرت علی (ع) از روغن ۲ لا روغن زیتون است؟
آن عالم شیعه گفت از انجایی که خدا در آیه ۳۵ سوره نور فرموده است
(شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غربیه)
درخت مبارک زیتون که نه شرقی است و نه غربی
چون ۲ تا لا دارد (لا شرقیه و لاغربیه) پس منظور روغن زیتون بوده است
حاکم از این جواب شگفت زده شد
و گفت لیاقت تو بالاتر از پاداش نقدی است تو از امروز ندیم خاص ما هستی
عالم غریب شیعه حالا شده ندیم خاص و همه کاره دربار حاکم شهر
مدتی گذشت
علما و وزیران که اهل سنت بودند به این مقام و جایگاه یک مرد شیعه حسادت کردند
به حاکم گفتند ما فهمیده ایم که این مرد شیعه زیارت عاشورا میخواند و به عمر و ابوبکر لعن میفرستد
حاکم در حضور علما و وزرا از عالم شیعه پرسید آیا این موضوع صحت دارد؟
عالم شیعه نیامد تقیه کند سیاه نمایی کند برای حفظ مقام و ثروت خود دروغ بگوید
لذا با شهامت پاسخ داد
من نه تنها عمر و ابوبکر را لعن میکنم بلکه به آنها توهین هم میکنم
جماعت از این پاسخ شگفت زده شدند
علما گفتند حکم این مرد اعدام است
حاکم گفت این مرد فاضل و حکیم است
حتما دلیلی دارد به راحتی پشت پا به این مقام و ثروت زده و خریدار مرگ خود شده است
از عالم شیعه پرسید چرا به عمر و ابوبکر که مورد احترام ما اهل سنت است لعن میکنی؟
عالم شیعه جوابی داد که آن مجلس تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شد و همه حاضرین گریه نمودند.
آن عالم شیعه جواب داد
حاتم طایی مردی کافر بود ولی در نهایت سخاوت و بخشندگی
قبل از مرگ مردم را جمع کرد و گفت
آی کسانی که گرسنه بودید و حاتم طایی لقمه نانی در دهان شما گذاشت
آی کسانی که برهنه بودید و حاتم طایی لباسی به شما پوشانید
آی کسانی که لقمه نانی سر سفره حاتم طایی خوردید
الان وقت مرگ من شده و من از شما توقع هیچ پاداشی را ندارم
فقط دختری از من به یادگار مانده
جان شما و جان این دختر
اگر میخواهید محبت های مرا جبران کنید به این دختر محبت کنید
خلاصه حاتم طایی مردم را به خوش رفتاری با دخترش سفارش ها نمود
آنگاه عالم شیعه گفت
روزی این دختر به نزد پیامبر(ص) آمد
پیامبر(ص) به احترام پدرش که سفارش کرده بود و مرد باسخاوت و بخشنده ای بود آن دختر را اطعام و اکرام کرد و هدایایی نیز به او بخشید
حالا مردم من حرفم این است
پیامبر(ص) که برای دین اسلام زحمات زیادی کشید و خون دلها خورد روز آخر فرمود من از شما توقع هیچ پاداش و قدر دانی ندارم
اگر میخواهید به من محبت کنید به دخترم فاطمه محبت کنید
جان شما و جان فاطمه
مبادا از گل نازک تر به او بگویید
هر کس فاطمه را بیازارد مرا آزرده خاطر کرده است
و خلاصه پیامبر(ص) در مورد خوش رفتاری با حضرت زهرا(س) سفارش ها نمود
لیکن چند روز از رحلت پیامبر(ص) نگذشته بود که این دو نفر(عمر و ابوبکر) برخلاف سفارشات پیامبر(ص) نه تنها هیچ گونه خوش رفتاری و محبتی نسبت به دختر رسول خدا نداشتند بلکه ناجوانمردانه خانه اش را آتش زدند به صورتش
سیلی زدند پهلویش را شکستند
هدیه که ندادند هیچ باغ فدک را نیز از تنها یادگار پیامبر(ص) به ناحق گرفتند
حالا شما قضاوت کنید
ما الان باید به این دو رفیق ناجوانمرد و بی شرف درود و رحمت بفرستیم یا لعن و توهین ک
نیم؟
صدای گریه و ناله حاضرین بالا رفته بود و جلسه محاکمه این عالم شیعه تبدیل به مجلس روضه حضرت زهرا(س) شده بود
مقام و منزلت این عالم شیعه بیشتر شد
چندسالی گذشت
عالم شیعه دعوت الهی را لبیک گفت و دار فانی را وداع کرد
حاکم عزای عمومی اعلام کرد
تشییع جنازه باشکوهی بعمل آورده و او را با احترام به خاک سپردند
خواستند سر قبرش نام او را بنویسند
دیدند او را فقط عالم شیعه خطاب میکردند
به سراغ صندوقچه شخصی اش رفتند
مدارکی را دیدند که نشان میداد نام واقعی او علی است و نام پدرش ابیطالب
لذا بر سر قبرش نوشتند
هدا مزار شریف علی ابن ابیطالب
این بود داستان عارف و عالم گمنام شیعه حضرت آیه الله آقا علی بن ابیطالب (رحمه الله علیه) که تربت پاکش در شهر مزار شریف قرار دارد.
لطفا به همه گروه ها ارسال بفرمایید تا خدمتی هرچند کوچک به این مذهب کرده باشید
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیه)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
ارسال شده از سروش+:
کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت خاتمی میگه سفیر انگلیس در ایران دوره اش تمام شده بود ، در مقر سازمان ملل بودیم داشت با من خداحافظی میکرد .
به من گفت به عنوان آخرین صحبتم با شما میخوام نکته مهمی رو به شما بگم و اون اینکه غرب ، گریبان شما رو رها نخواهد کرد مگر اینکه ۵ خواسته ما را تمکین کنید :
۱_ این کشورهایی که اینجا هستند را ببین (سازمان ملل) یا نخست وزیر دارند یا رئیس جمهور (جالبه که به پادشاهی ها اشاره نکرده !!) شما یک مقام دارید به نام [ ولایت فقیه] ، این رو باید بردارید .
۲_ همه این کشورهایی که می بینی یک نیروی نظامی دارند به نام ارتش ، شما علاوه بر اون یک نیرو هم به نام [سپاه] دارید ، این رو باید بردارید .
۳_ مردم رو باید در انتخاب آزاد بگذارید ( چیزی که در هیچ جای دنیا وجود نداره ، هر کشوری یک سیستم تایید صلاحیت داره)
باید [ شورای نگهبان] رو بردارید .
۴_ مردم رو باید در نوع پوشش آزاد بگذارید ، [ حجاب ] رو باید بردارید ( تا راحت بتونن جامعه رو به دنبال خودشون بکشن و روح ایمانی مردم رو نابود کنن ) .
۵_ [ اسرائیل ] را هم باید به رسمیت بشناسید .
تا این ۵ کار را انجام ندید غرب ، گریبان شما را رها نخواهد کرد