eitaa logo
قصه ♥ قصه
112 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
398 ویدیو
70 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معلم كيمياے جسم و جان است  مــعلم رهنماے گمرهان است  شـده حك بر فراز قلہ ےعشق  معلم وارث پيغــــمبران است به حرمت تأثیری کہ بر همہ ے   فرزندان سرزمینت داشتہ و داری، روزت از امروز تا همیشہ مبارک باد. ╲\╭┓ ╭🌸 🍃 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
🔶 شکل نمکی 🖌ابزار: نمک رنگی، نی، لوله دستمال کاغذی. ❇️ ابتدا یک پلاستیک پهن می کنیم ،بعد نمک رنگی را روی آن پخش می کنیم. ❇️ از کودک می خواهیم با استفاده از نی و لوله دستمال کاغذی، روی نمک ها نقاشی کند. ✅برای بچه های👇 🌀بازی با👇 @ba_gh_che
#یه_بازی_خوووب #نمک_رنگی شکل نمکی @ba_gh_che
💜🐱فی فی خپلو🐱💜 فی فی؛ بچه‌گربه‌ی خپـلوی تنبل با مامانش در یک سطلِ آشغال زندگی می‌کرد. یک روز که فی ‌فی روی در سطل لم داده بود، شکمش قار و قور صدا کرد. فی فی گفت: «مامان! گشنمه.» مامانش گفت: «یه دونه اسکلت ماهی لای کاغذهاست. پاشو بخور فی فی من!» فی فی خمیازه کشید و گفت: «لای کاغذها؟! چقدر دوره. میاری برام بخورم؟» مامانش پرید آورد و گذاشت جلوی فی فی. فی فی به اسکلتِ خوشمزه و چرب‌وچیلی ماهی نگاه کرد و لب‌هایش را لیسید. مامانش گفت: «پاشو بخور فی فی سیبیلوی خودم!» فی فی گفت: «بلند شم از جام؟ خیلی سخته. میشه بیاری جلوی دهنم؟» مامانش برد جلوی دهانش و گفت: «فی فی من! دهنت رو باز کن بخور عزیزم!» فی فی چشم‌هایش را بست و گفت: «اووف! چه کار سختی؟ دهنم رو باز کنم؟ نمی‌شه تو به جام باز کنی؟» مامانش دهانِ فی فی را باز کرد و اسکلتِ ماهی را گذاشت روی زبانِ پسرش. فی فی بو کشید. بوی ماهی توی دماغش رفت و دلش آب افتاد. مامانش گفت: «قورتش بده فی فی مامان! بجو و قورتش بده عزیزِ دلم!» فی فی گفت: «ای وای! چه کار خیلی سختی می‌خوای من بکنم؟ نمی‌شه تو به جای من بخوریش؟ من آخه خیلی خسته می‌شم یه دونه اسکلتِ ماهی رو تنهایی قورت بدم.» مامانش در یک چشم به هم زدن، اسکلت ماهی را قورت داد و لبهایش را لیسید. فی فی پرسید: «خوش مزه بود؟» مامانش گفت: «اوووم! چه جور هم »بعد هم رفت روی آسفالت درازکشید و به خواب رفت. شکمِ فی فی هنوز قار و قور می‌کرد و فی فی خپل گرسنه‌اش بود. #قصه 🐱 💜🐱 🐱💜🐱 💜🐱💜🐱 Join🔜 @childrin1
@childrin1کانال دُردونه.mp3
176.9K
✨🌷 مهدی بیا 🌷✨ وقتی که مهدی بیاد تاریکی رسوا میشه درهای بسته همه یکی یکی وامیشه وقتی که مهدی بیاد زمین پراز نور میشه چشم اونا که بدن از نوراون کور میشه وقتی که مهدی بیاد همه میشن با خدا خدا به ما قول داده مهدی میاد ان شالله ╲\╭┓ ╭✨🌷 🆑 @childrin1 ┗╯\╲
🔴چگونگی مواجهه کودکان و نوجوانان با روزه و اعمال عبادی دیگر مثل نماز و... 🔻روش صحیح برخورد والدین 🔻روشهای غلط والدین در مسائل عبادی 🔻روش صحیح تذکر دادن به نوجوانان 🔻آیا اجبار و زور صحیح است؟ روش آماده سازی فرزندان برای روزه و عبادتهای دیگر 🔻روش برخورد با بچه‌های بالغ ولی ضعیف در ماه رمضان 🔻ارائه تجربیات موثر والدین 🔻چگونگی انس فرزندان با اعمال عبادی 🔻نکات کاربردی درباره روزه مانند تغذیه و.. و موضوعات مختلف دیگر در 8فایل صوتی نیم ساعته، دراین کانال دانلود کنید👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 قابل استفاده برای والدین و نوجوانان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود کودکانه ماه پرواز اجرا توسط گروه کر «می رسد باز .
داستان قشنگترین شب دنیا پیامبر عزیز ما در حال نماز خواندن بودند. .   شب بود و همه جا تاریک تاریک. ستارههای زیادی در آن شب زیبا در حال چشمک زدن بودند.آن شب شبی زیبا و آرام بود. اصلا با شبهای دیگر فرق میکرد.در آن هنگام فرشته مهربان خدا ،منتظر شد تا پیامبر عزیز ما نمازشان را تمام کنند. بعد از آن به پیامبر(ص)سلام کرد و گفت:ای پیامبر خدا!خداوند مهربان از من خواسته تا همه حرفهایش را برای شما یکجا بگویم. پیامبر هم که همیشه از شنیدن حرف های خدا خوشحال می شد ،این بار وقتی شنید قرار است همه حرفهای خدای عزیز و مهربان  یکجا برای او گفته شود، خوشحال شد و با دقت گوش کرد.بله در آن شب زیبا حرفهای خدا ،که در قرآن آمده یک جا بر پیامبر خوانده شد. آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، شب قدر نام گرفت. در آن شب تمام فرشتهها به زمین میآیند. آدمهای خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار میمانند،دعا میکنند، قرآن میخوانند و با خدای مهربان حرف میزنند. فرشته ها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدمهای خوب هدیه میدهند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سورهای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است.  
نمایش سوره قدر کودکان از این که نقشها را خلق و اجرا کنند لذت میبرند  و چون خودشان در اجرای نقش فعال هستند بنابر این مفاهیم در ذهنشان بیشتر ماندگار خواهد شد. به همین دلیل برای تکرار و تبیین مفاهیم سوره و تکرار دوباره ی کل سوره و نیز به منظور ایجاد تنوع در آ موزش میتوانید از نمایش استفاده کنید . برای اجرای نمایش سعی کنید ابتدا متن را به شکل داستان گونه بیان کنید. سپس خودتان آن را یک بار اجرا کنید. آنگاه از کودکان بخواهید به انتخاب خود نقشی را برگزینند و اجرا کنند. قصه گو: ماه رمضان بود . همه روزه بودند. زهرا کوچولو که دختری شش ساله بود، با اجازهی مادرش روزهی کله گنجشکی می گرفت.چند شبی از ماه رمضان نگذشته بودکه مادر زهرا به او گفت:زهرا جان!  امروز بعد از ظهر می خوام استراحت کنم چون امشب قرار تا سحر در مسجد بمونم. در ضمن اگر توهم بخواهی می تونی چند ساعتی با من در مسجد  بمونی . زهرا کوچولو: مادر مگه امشب چه خبره !!؟  مادر: دختر گلم!امشب شب بسیار بزرگیه. شبی که خدا ی مهربون قرآن رو یکجا بر پیامبر نازل کرد. فرشته مهربون:( آیه اول سوره قدر را می خواند.) قصه گو:  زهرا کوچولو با خودش فکر میکنه امشب شب بزرگیه یعنی چه; یعنی چهقدر بزرگه؟به همین خاطر با کنجکاوی از مادر پرسید: زهرا کوچولو: مامان جون یعنی امشب چه قدر بزرگه ؟ مادر: دخترم خدادر سوره قدر می فرماید شما نمی دونین اهمیت شب قدرچه قدر زیاده!حتی به اندازه هزار هزار تا ازشبهای دیگه است. فرشته مهربان:( آیه دوم و سوم سوره قدر را می خواند. ) زهرا کوچولو: مادر جون امشب تو مسجد چه کار می کنیم ؟! مادر:  عزیزم در شب قدر نماز و قرآن می خونیم و دعا می کنیم .خدا هم به فرشتههاش دستور می ده که به زمین بیان و اون دعاهای ما رو که برا مون خوب و مفیدن برآورده کنن. فرشته مهربون: ( آیه چهارم سوره قدر را می خواند.) زهرا کوچولو: یعنی امشب که شب قدره همین جوریه و دعاهامون مستجاب میشه؟ مادر: بله عزیزم. خدای مهربون تا صبح برای بنده های خوبش شادی و سلامتی میفرسته.  فرشته مهربون: (آیه پنجم سوره قدر را می خواند.) قصه گو: زهرا دل تو دلش نبود. او خیلی خوشحال بود که خدای مهربون ،شب به این بزرگی رو قرار داده، بنا بر این تصمیم گرفت زودتر به اتاقش بره و استراحت کنه. چون قراربود او هم در کنار مادر مهربونش چند ساعتی رودرمسجد بمونه. توی همین فکر ها بود که کم کم خوابش برد.
هدایت شده از معرفی کانال
از اينكه رسانه هستيد پيشاپيش سپاسگذاريم؛ كانال وســـواس فقهي بانـوان در پيام رسانهاي مختلف🔰 🔻سروش https://sapp.ir/feghhivasvas 🔻تلگرام https://telegram.me/feghhivasvas 🔻 ایتا http://eitaa.com/vasvasfeghhi
گفته اند از اعمال شب اول ماه مبارک رمضان طلب استهلال ماه است... من اما؛ به دنبال هلال روی ماه تو هستم تعجیل در ظهور مولا عج پنج اللهم العجل لولیک الفرج