eitaa logo
🌹درمحضر قرآن واهل بیت🌹
7.3هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
26هزار ویدیو
125 فایل
استفاده مطالب کانال با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عج. دراین کانال، تفسیر، قرآن، احکام، نماز، حجاب، نهج البلاغه، ترفندها، آشپزی، کلیپ های مذهبی، شرح دعای جامعه، انسان شناسی، شیوه زندگی شیرین، سیاسی، اعتقادی و....
مشاهده در ایتا
دانلود
📛دیگران را مسخره نکن📛 ❌اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است، پیش داوری مکن، خانواده‌اش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن، ✅چرا که نوح علیه السلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به بود. ❌کسی را که از قومش اخراج کرده اند مسخره مکن و نگو بی‌ارزش و بی‌جایگاه است، ✅چرا که ابراهیم علیه السلام را راندند درحالیکه مشهور به بود. ❌زندان رفته و زندانی را مسخره مکن ✅چرا که يوسف علیه السلام سال‌ها زندان بود در حالیکه مشهور به بود. ❌ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن ✅چرا که ايوب علیه السلام بعد از غنا، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به بود. ❌شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن ✅چرا که لقمان علیه السلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به بودن او اذعان دارد. ❌کسی را که همه به او ناسزا می‌گویند و از او به بدی یاد می‌کنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد، ✅چرا که به حضرت محمد ﷺ ؛ ساحر، مجنون و دیوانه می‌گفتند در حالیکه خدا بود. ⚠️پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم. لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام)👇👇 @ghjariafsane 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‎‌‌‍‌‌‎‌ "اندر حکایت شکر و ناشکریهای ما آدم ها" پیرمرد تهیدستی "زندگی" را در فقر و تنگدستی میگذراند، و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میساخت. از "قضا" یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقانی مقداری "گندم" در دامن لباسش ریخت. پیرمرد "خوشحال" شد و گوشه های دامن را گره زد و به سوی خانه دوید !!!! در همان حال با "پروردگار" از مشکلات خود سخن می گفت، و برای گشایش آنها "فرج" می طلبید و تکرار میکرد؛ "ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.." پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره ای از گره هایش "باز" شد، و تمامی گندمها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به "خدا" کرد و گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟؟ آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟؟ پیرمرد بسیار ناراحت نشست، تا گندمها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از "طلا" ریخته اند... "تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه" مولانا لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام)👇👇 @ghjariafsane 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعماڵ قبل خواب یادت نࢪه مھࢪبون ♥️ @ghjariafsane
هر شب همه با هم بخونیم.... الهی عظم البلاء...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا