زندگی قرار نیست که آسون باشه. گاهی شاد و رضایتمنده، یه وقتهایی هم سخت و طاقتفرسا.
اما با هر بلندی و پستی یه درس میگیری که تو رو قوی میکنه!
🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @ghjariafsane 🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
🌸امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
هرگاه کسی بگويد (✨اَلْحَمْدُ لِلّهِ کَما هُوَ اَهْلُهُ ✨)
🌸ملائکه از نوشتن ثواب آن باز بمانند و عرض کنند: خدايا، ما غيب نمي دانيم (ثواب حمدي را که سزاوار آن هستي نمي دانيم) خداوند مي فرمايد: شما آنچه بنده ی من مي گويد بنويسيد، پاداش آن بر عهده ي خود من مي باشد.
🌸[هر گاه انسان متذکّر نعمتي شود، گفتن آن مناسب است]
📗(وسائل الشيعة : ۷ / ۱۳۷)
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @ghjariafsane 🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
•🌼•
سلام امام زمانم💖
چہ شَوَد گَر تو بیائے و بَری غَم زِ دلِ ما
ڪهبه هر خَستہ دَوائے
و به هَر بَستہ ڪِليدے.
یـَآمَوْلآنـٰایـَاصـآحـِبَالـزَّمـٰآنِ 🌿
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @ghjariafsane 🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گوشه ای از آمادگی نظامی یگان های ویژه صابرین نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی @ghjariafsane
❌ حماقت طالبان !
ضرب المثل ” آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می خونه “ مصداق حرکت امروز #طالبان است!
طالبان برای جمهوری اسلامی ایران بیشتر شبیه به یک #شوخی است و حماقت امروز آنها چاهی عمیق شد که بهتر بود کنده نشود!
بزودی صدای طالبان را از اعماق آن چاه خواهید شنید!
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @ghjariafsane 🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شکر خدا که
🌷نام علی در اذان ماست
🌸ماشیعه ایم وعشق علی هم ازآن ماست
🌸از یا علی گفتن
🌷زبان ودهان خسته کی شود
🌸اصلا زبان برای همین در دهان ماست
🌸ماشیعه زاده ایم و خدا را هزاران شکر
🌷این شیعه زادگی شرف خاندان ماست
مولی الموحدین
🌸اسدالله الغالب
🌷شافع روز جزا مولا علی مرتضی
🎉 🌹💐
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام👇👇
┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
🟡 @ghjariafsane 🟡
┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندآموز
"اندر حکایت شکر و ناشکریهای ما آدم ها"
پیرمرد تهیدستی "زندگی" را در فقر و تنگدستی میگذراند، و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میساخت.
از "قضا" یک روز که به آسیاب رفته بود،
دهقانی مقداری "گندم" در دامن لباسش ریخت.
پیرمرد "خوشحال" شد و گوشه های دامن را گره زد و به سوی خانه دوید !!!!
در همان حال با "پروردگار" از مشکلات خود سخن می گفت، و برای گشایش آنها "فرج" می طلبید و تکرار میکرد؛
"ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.."
پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره ای از گره هایش "باز" شد، و تمامی گندمها به زمین ریخت.
او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به "خدا" کرد و گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟؟
پیرمرد بسیار ناراحت نشست، تا گندمها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از "طلا" ریخته اند...
"تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه"
مولانا
لینک کانال در محضر قرآن واهل بیت (علیهم السلام)👇👇
@ghjariafsane
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃