فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸این گلهای زیبا
تقدیم به شما خوبان
به پاس حضور و همراهی تون🌸🍃
💖 زندگیتون قشنگ و رنگارنگ 🌸
@gholch🌹
🔰 #یاد_یاران | #سیره_شهیدان
🔅وقت تلفی ممنوع!
🔻 هرگاه در منزل كاری نداشت، از نوارهای قرآن كه در خانه داشتیم، استفاده میكرد. من ندیدم وقت را به بطالت طی كند. همیشه میگفت: «اگر امروزم با دیروزم یكی باشد، از غصه دق میكنم.»
شهید محمدجواد تندگویان🌷
@gholch🌹
#براے_توسعـہ_معاش
🍡مرحوم میرداماد درختومات مجربہ آوردہ است ڪہ جهت زیادےوتوسعہ درمعاش 2385 بار این اسماء رابخواند
🌿💙یاڪافےیا غنےیا فتاح یارزاق💙🌿
📚رهنماے گرفتاران ص 227
@gholch🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اسم اعظم خدا چیست؟
ویژه دالنود کنید🙏
🎤 #استاد_عالی✅
@gholch🌹
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اراده خدا...وزیبایهای معرفتی نصیب زندگیتون😊
@gholch🌹
#دو_خط_شعر
هم در به دری دارد هم خانه خرابی
عشق است و مزین به هنرهای زیادی
@gholch🌹
🌸چه شب زيبایی
✨خواهـد بود
🌸وقتی
✨برای دوستان و عزیزانمان
🌸آرامش موفقيت و سلامتی
✨بخواهيـم ...
🌸با آرزوی شبی آرام برای شما
@gholch🌹
همیشه گفته اند
دعادرحق دیگری زودتر
مستجاب میشود
گاهی بی هیچ دلیلی
خوشحال هستید
وحالِ خوبی دارید
یقین بدانید
كسی برایتان دعاكرده است.
🌟#شبتون_بخیر 🌟
@gholch🌹
🌺🍃🌺🍃
شخصی از خدا دو چیز خواست......
یک گل و یک پروانه......
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود......
غمگین شد.با خود اندیشید شاید خداوند من را
دوست ندارد و به من توجهی ندارد......
چند روز گذشت......
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شد و
آن کرم تبدیل به پروانه ای شد......
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید
به او اعتماد کنید.........
خارهای امروز گلهای فردایند.....
@gholch
#داستانهای_ڪوتاه
روزی باز پادشاهی از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پیرزن فرتوتی که مشغول پختن نان بود روی آورد.
پیرزن که آن باز زیبا را دید فورا پاهای حیوان را بست، بال هایش را کوتاه کرد، ناخن هایش را برید و کاه را به عنوان غذا جلوی او گذاشت.
سپس شروع کرد به دلسوزی برای حیوان و گفت: ای حیوان بیچاره!
تو در دست مردم ناشایست گرفتار بودی که ناخن های تو را رها کردند که تا این اندازه دراز شده است؟
مهر جاهل را چنین دان ای رفیق
کژ رود جاهل همیشه در طریق
پادشاه تا آخر روز در جستجوی باز خویش می گشت...
تا گذارش به خانه محقر پیرزن افتاد و باز زیبا را در میان گرد و غبار و دود مشاهده کرد.
با دیدن این منظره شروع به ناله و گریستن کرد و گفت: این است سزای مثل تو حیوانی که از قصر پادشاهی به خانه محقر پیرزنی فرار کند.
هست دنیا جاهل و جاهل پرست
عاقل آن باشد که زین جاهل بِرَست
@gholch