.
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
پی ابقاء قَد قامَت به ظهر روز عاشورا
برای گفتن الله اكبر، اكبر آوردم
برای كشتن دونان به دشت كربلا یا رب
چو عباس همایونفر، امیر لشگر آوردم
پی آزادی نسل جوان از بند استعمار
برادرزادهای چون قاسم فرخفر آوردم
علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم
اگر با كشتن من دین تو جاوید میگردد
برای خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم
برای آن كه قرآنت نگردد پایمال خصم
برای سُمّ مركبها، خدایا پیكر آوردم
علی انگشتر خود را به سائل داد اما من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم
به پاس حرمت بوسیدن لبهای پیغمبر
لبانی تشنه یا رب بهر چوب خیزر آوردم
حسن را گر كه از لخت جگر آكنده شد طشتی
من اینك سر برای زینت طشت زر آوردم
برای آن كه همدردی كنم با مادرم زهرا
برای خوردن سیلی، سه ساله دختر آوردم
من ژولیده میگویم، حسین بن علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
#ژولیده_نیشابوری
@gholch🌹🏴
[#حدیث]
💎امام صادق عليه السلام:
🔹كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام، وأَبلى بَلاءً حَسَنا، ومَضى شَهيدا
عمويمان عبّاس عليه السلام،
🔹بصيرتى عميق و ايمانى استوار داشت و در كنار اباعبداللّه الحسين عليه السلام جهاد كرد و مردانه جنگيد و شهيد شد .
✨عمدة الطالب صفحه 356
🏴🏴
@gholch🌹
صبحم،بنامِ آقایم حسین(علیه السلام)💚
عالم،به عشقِ روی تو بیدار می شود💚
هر روز،عاشقـانِ تو بسیـارمی شود💚
وقتی،سـلام می دَهَمت،در نگاهِ من💚
تصویرِ کربلای تو، تکرار می شود🕌
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله 💚
🍃🌸🍃
🌿🌺به رسم ادب سلام به ارباب و سالارشیعیان🌿🌺
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌷 🍃🌷 🌷 🍃🌷 🌷🍃🌷
🍃🦋🍃 🍃 🦋🍃 🍃🦋🍃
✨ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮّﺣﯿﻢ✨
🌿🌷سبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ ياکاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَارحِم ضَعفی وَقِلَـّةَ حيلَتی وَارزُقنی حَيثَ لااَّحتَسِب يارَبَّ العالَمين🌸
✍🏻 شعری زیبا در رسای علمدار کربلا
علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم
تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم
خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم
قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم
به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم
کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم
خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم
نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم
تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم
بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم
(حسن لطفی)
🕊🏴🕊
هـر چـند که قلب پر گناهی داریم
صد شکر هنوز اشک و آهی داریم
ایـن سـوز و گـداز را نگـیری از ما
جـز روضـهتان مگر پنـاهی داریم؟
#محرم
#امیرحسین_پورعزیز
@gholch🌹🏴