کجایید ای شهیدان خدایی ...😔 . یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم خاردار دراز بکشد تا بقیه از روی آن رد شوند یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید، همه رد شدند جز یک پیرمرد گفتند: «بیا!» گفت:« نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!» چسبیدن به سیم خاردار کجا و چسبیدن به میز ریاست کجا... ! @gholch🌹

صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ❤️ آنان که بر عزای حسین بی تمایلند از اجر و مزد و فیض عزادار غافلند خدام آستان ملک پاسبان او دیوانگان عشق حسینند عاقلند آن کشته ای که نوحه سرایان ماتمش در شام تیره شمع و چراغ محافلند آنان که بر سفینه او آرمیده اند از بیم غرق رسته خرامان ساحلند عشق حسین طلیعه عقل است و معرفت آنانکه عاقلند در این عشق کاملند... @gholch🌹

خضره تقدیر الی قسمتده یازوب آب حیات حافظی ایلدیلر شیفته ی شاخه نبات منه اؤرگتدیلر اما گجه گوندوز چاغیرام یاحسین نوکروام ای آدی کشتیِ نجات ❤️ 💟کانال گلچین شده ها 👇 @gholch🌹

❤️السلامُ علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) ❤️ تحصیل ادب ایله حسینون ادبیندن اول محترم خلق کمالون سببیندن قویدی آدوی نوکر حسین سروردینه پاکیزه دولان خوف ایله حقون غضبیندن... @gholch🌹

ارمنی یک بار رو زد حاجت خود راگرفت خوش به حال ماکه عمری در پی ات آواره ایم @gholch 🌹

الله الله نه دلارادی ابوالفضلین آدی اسم‌اعظم‌کیمی والادی ابوالفضلین آدی ذکرموسیٰ و مسیحادی ابوالفضلین آدی چاره‌سیز درده‌مداوادی ابوالفضلین آدی حاجتین ‌اهل‌شرافت شرف النّاسه دییر چاره‌سیزدردی‌اولان‌دردینی عباسه دییر..😔 @gholch 🌹

سینه دن سسلرم من عاشق حیدرم من.. سالار زینب، سالار زینب..😔 شاخسی گویان #آذری با نوای حاج #مهدی_لیثی👌 💟کانال گلچین شده ها 👇 @gholch🌹🏴

🌹 @gholch 🌹 🔘 داستان کوتاه پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند، آن تابلو ها، تصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در چمن می دویدند، رنگین کمان در آسمان، پرنده و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد... اولی، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود، در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است. تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد، اما کوهها ناهموار بود، قله ها تیز و دندانه ای بود، آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بودند. این تابلو با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است، بعد توضیح داد: آرامش چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل و بدون کار سخت یافت شود، بلکه معنای حقیقی آرامش این است که هنگامیکه شرایط سختی بر ما می گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود.

" نعمتهای بهشت " کدام حریر و پرنیان خوشتر از مهربانی و کدام آویز الماس بهتر از عشق و کدام سایه خوشتر از سایۀ لطف محبوبی که بر سر آدمی باشد و کدام زیور برای دست خوشتر از احسان و دستگیری و کدام زنجبیل گیراتر از لطیفۀ ناز و دلبری که همینجا اهل ذوق را مست و مدهوش می کند. به قول شیخ محمود شبستری: " سقاهم ربّهم " چبود بیندیش طهورا چیست؟ صافی گشتن از خویش برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم حسین الهی قمشه ای✌️ @gholch🌹

تنها انسان عاشق است كه از احوال ديگری باخبر می‌شود؛ با او همدلی می‌كند، به درون كشتی ديگری می‌رود و اگر طنابی سست شده است، آن را محكم می‌كند و اگر شكستگی‌ پيش آمده است به اصلاح آن می‌كوشد. آن كس كه عاشق نيست خبری جز از خويشتن ندارد و یقیناً خويشتن را نيز درست نمی‌شناسد.✌️ @gholch🌹