🔹کشورهای عربی ببینید و لذت ببرید و یاد بگیرید... آن قرآنی زنده است و جریان دارد که برای حمایت از مظلوم سکوت نکنی... آن قرآنی زنده است که به تمام آیاتش عمل کنی نه گزینشی آن قرآنی زنده است که تو را آماده ایثار و شهادت کند👌 و در تاریخ بنویسید بیشترین حامیان فلسطین، شیعیان حضرت رسول و حضرت امیرالمومنین علی علیهم السلام بودند. 🌹محفل بزرگ قرآنی حرم امام رضا علیه السلام📖😍 #اغاز_ولایت_امام_زمان (عج) #عید_بیعت #نهم_ربیع دعوتید به قنوت قلم👇🖋 @ghonooteghalam

وضو در هنگام کار به مثابه ی تطهیر در حین عبادت است. هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید. این قدر به زور و بازوی تان متّکی نباشید، رزق را باید از جای دیگر بدهند. شما دائماً اهل طهارت و پاکی باشید، رزق تان وسیع خواهد شد. عارف بالله علامه حسن زاده آملی ره ✍️🏻 #اغاز_ولایت_امام_زمان (عج) #عید_بیعت دعوتید به قنوت قلم👇🖋 @ghonooteghalam

نسخه لبنانی سرود سلام فرمانده خیلی عالیه حتما به عشق حضرت مهدی عج ببینید و نشر بدید 🌸 #اغاز_ولایت_امام_زمان (عج) #عید_بیعت دعوتید به قنوت قلم👇🖋 @ghonooteghalam

دعوتید به قنوت قلم👇🖋 @ghonooteghalam

. ☘ ریحانه بهشتی 🔸دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ (پنجم ربیع) 🔻از همان اول صبح، اطراف چایخانه باغ رضوان، شلوغ بود. زائرین در بهشت حرم امام رضا(ع) وسط یک محوطه سرسبز و بهشتی صف می‌بندند، و چای داغ و معطر، با طعم و رایحه بهشتی را می‌نوشند. چای حضرتی شفای جسم و روح است؛ آن هم در یک باغ بهشتی ، داخل خود حرم با این همه حس خوب و تلفیقی از نیت های مقدس و فضای نورانی و نگاه مهربان امام(ع). درست شبیه طعام های ویژه بهشتی که در صبحگاهان و شامگاهان در اختیار اهالی بهشت است. موقع جمع آوری استکان های خالی، یک دفعه دختر نوجوانی را دیدم که با چادر گل گلی، همان اطراف می‌چرخید و مدام استکان ها و نعلبکی ها را در سبد جمع می کرد. دخترک‌، پرتلاش بود و با دقت حواسش فقط به دست های زائران بود که استکان های خالی‌شان را زود بگیرد و در سبد بگذارد. دخترک محجوب ظاهری آرام اما نگاهش غم داشت. اسمش را پرسیدم گفت ریحانه گفتم دخترم! خسته می‌شی! گفت نذر دارم! پرسیدم از کجا اومدی؟ پاسخ داد که از شیراز. ریحانه همچنان بی وقفه روی میزها را مرتب می‌کرد. آقامحمدرضا دشتی ، با چوپ‌پر مخصوص خادمی، جلوی محوطه چایخانه ایستاده بود و زائرین را راهنمایی می‌کرد. تا جلو رفتم، چشم هایش پر از اشک شد و با اشاره‌ به ریحانه گفت: می‌دونی! پدرش فلج و بیماره! اومده تا شفای پدرشو بگیره! گفتم: حتما آقا جان‌مان(ع) به این دختر عنایت ویژه‌ای می کنه. ریحانه همچنان جلوی چشم‌های غمگین مادرش، استکان‌ها را جمع می‌کرد. لحظاتی بعد مادرش، با محبت و عشق، ریحانه را در آغوش گرفت و نوازشش کرد. دلم بیشتر گرفت. اجازه گرفتم و با گوشی چند عکس از ریحانه انداختم. ریحانه بعد از چند ساعت کمک کردن، خداحافظی کرد و بسمت حرم رفت. در آن لحظات هرچه فکر کردم دیدم خواسته دیگری جز شفای پدر ریحانه ندارم... اللهم اشف کل مریض 🤲 ✍مهدی طوقانی #عید_بیعت #ربیع الاول #چایخانه حضرتی_حرم رضوی #کانون_خدمت_رضوی_شهید احمدی‌روشن_ رحمت آباد_یزد دعوتید به قنوت قلم👇🖋 @ghonooteghalam

. لطفا یک سوره حمد برای شفای پدر ریحانه بخونید. و دعا کنید این بار ریحانه به همراه پدرش ، ضریح مطهر امام رضا(ع) را زیارت کند.