💚زیارت مداوم
قال الصادق علیه السلام: زوروا کربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته... (۱۲)
🕊امام صادق (ع) فرمود:
کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.
📗کامل الزیارات، ص ۲۶۹٫
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
🎆کمک کردن #امام_زمان (علیه السلام) به علاّمه حلّی در نوشتن یک کتاب قطور در یک شب:
از جمله مقام های بزرگی که برای آیت الله حلّی امتیاز به شمار می آید آن است که جزء افراد با ایمان به شمار می آید.
یکی از دانشمندان سنّی که در بعضی رشته های علمی استاد علّامه حلّی بود، کتابی در مورد مذهب شیعه امامیّه نوشته بود ودر مجالس، آن را برای مردم می خواند وآنها را گمراه می کرد واز ترس آنکه نکند کسی از دانشمندان شیعه نوشته های آن را ردّ کنند کتاب را به کسی نمی داد که بنویسد وجناب شیخ همیشه در فکر طرح نقشه ای بود تا آن را بدست آورد و نوشته های آن را ردّ کند.
🍃ناچار از محبّت بین استاد وشاگرد استفاده کرد واز او خواهش کرد تا آن کتاب را به او قرض بدهد.
چون استاد سنّی نمی خواست که بلافاصله دست ردّ بر سینه او بزند گفت: «من قسم خورده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم».
🍃علّامه حلّی نیز آن مدّت زمان را غنیمت شمرد و کتاب را گرفت و به خانه برد که در همان شب آن کتاب را تا جایی که ممکن است بازنویسی کند.
🍃چون به نوشتن مشغول شد و نصفی از شب گذشت خوابش گرفت، ناگهان حضرت صاحب الامر (علیه السلام) ظاهر گشت و به علّامه حلّی گفت: «کتاب را به من بده و تو بخواب».
وقتی که شیخ از خواب بیدار شد دید که باز نویسی شده آن کتاب از کرامت صاحب الامر (علیه السلام) تمام شده است.
🍁در نقل دیگری آمده است: علّامه حلّی کتابی از بعضی از دانشمندان خواست که نسخه برداری کند.
استاد سنّی آن کتاب را به علاّمه نداد چون آن کتاب مهمّی بود تا اینکه این اتّفاق افتاد که به او کتاب را داد به شرط آنکه یک شب بیشتر پیش او نماند ونسخه برداری آن کتاب کمتر از یک سال نمی شد که انجام شود.
پس علّامه حلّی کتاب را به منزل خودش آورد ودر همان شب شروع به نوشتن آن کرد، پس از اینکه چند صفحه نوشت خسته شد.
ناگهان دید مردی که شبیه مردم حجاز است از در وارد شد وسلام کرد ونشست.
🍃آن شخص گفت: «ای شیخ! تو این اوراق را مسطر بکش ومن می نویسم».
پس شیخ برای او مسطر می کشید و آن شخص می نوشت واز سرعت کتابت، مسطر به او نمی رسید.
وقتی خروس هنگام صبح شروع به خواندن کرد کتاب تمام شده بود.
بعضی گفتند: چون شیخ خسته شد خوابید. و وقتی بیدار شد کتاب نوشته شده بود.
📗مجالس المؤمنین
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
🎆کمک کردن #امام_زمان (علیه السلام) به علاّمه حلّی در نوشتن یک کتاب قطور در یک شب:
از جمله مقام های بزرگی که برای آیت الله حلّی امتیاز به شمار می آید آن است که جزء افراد با ایمان به شمار می آید.
یکی از دانشمندان سنّی که در بعضی رشته های علمی استاد علّامه حلّی بود، کتابی در مورد مذهب شیعه امامیّه نوشته بود ودر مجالس، آن را برای مردم می خواند وآنها را گمراه می کرد واز ترس آنکه نکند کسی از دانشمندان شیعه نوشته های آن را ردّ کنند کتاب را به کسی نمی داد که بنویسد وجناب شیخ همیشه در فکر طرح نقشه ای بود تا آن را بدست آورد و نوشته های آن را ردّ کند.
🍃ناچار از محبّت بین استاد وشاگرد استفاده کرد واز او خواهش کرد تا آن کتاب را به او قرض بدهد.
چون استاد سنّی نمی خواست که بلافاصله دست ردّ بر سینه او بزند گفت: «من قسم خورده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم».
🍃علّامه حلّی نیز آن مدّت زمان را غنیمت شمرد و کتاب را گرفت و به خانه برد که در همان شب آن کتاب را تا جایی که ممکن است بازنویسی کند.
🍃چون به نوشتن مشغول شد و نصفی از شب گذشت خوابش گرفت، ناگهان حضرت صاحب الامر (علیه السلام) ظاهر گشت و به علّامه حلّی گفت: «کتاب را به من بده و تو بخواب».
وقتی که شیخ از خواب بیدار شد دید که باز نویسی شده آن کتاب از کرامت صاحب الامر (علیه السلام) تمام شده است.
🍁در نقل دیگری آمده است: علّامه حلّی کتابی از بعضی از دانشمندان خواست که نسخه برداری کند.
استاد سنّی آن کتاب را به علاّمه نداد چون آن کتاب مهمّی بود تا اینکه این اتّفاق افتاد که به او کتاب را داد به شرط آنکه یک شب بیشتر پیش او نماند ونسخه برداری آن کتاب کمتر از یک سال نمی شد که انجام شود.
پس علّامه حلّی کتاب را به منزل خودش آورد ودر همان شب شروع به نوشتن آن کرد، پس از اینکه چند صفحه نوشت خسته شد.
ناگهان دید مردی که شبیه مردم حجاز است از در وارد شد وسلام کرد ونشست.
🍃آن شخص گفت: «ای شیخ! تو این اوراق را مسطر بکش ومن می نویسم».
پس شیخ برای او مسطر می کشید و آن شخص می نوشت واز سرعت کتابت، مسطر به او نمی رسید.
وقتی خروس هنگام صبح شروع به خواندن کرد کتاب تمام شده بود.
بعضی گفتند: چون شیخ خسته شد خوابید. و وقتی بیدار شد کتاب نوشته شده بود.
📗مجالس المؤمنین
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✅نام گذاری امام حسن از سوی خداوند
✍جابر بن عبدالله میگوید: هنگامی که حضرت زهرا امام حسن (علیه السلام ) را به دنیا آورد، به امام علی(ع) گفت: «برایش نام انتخاب کن». علی(ع) فرمود: «من در نامگذاری این فرزند بر پیامبر خدا پیش نمیگیرم».
قنداقه امام حسن را خدمت رسول الله (ص) آوردند و گفتند: یا رسول الله! برایش نام انتخاب کن. پیامبر فرمود: «در این نامگذاری بر خدای متعال سبقت نمیگیرم». پس خدای متعال به جبرئیل وحی فرستاد که محمد(ص) صاحب فرزند شد، به جانب وی برو، تبریک بگو، و به او بگو که علی نسبت به تو مثل هارون نسبت به موسی است، پس نام فرزند هارون را بر وی بگذار. جبرئیل بر پیامبر(ص) فرود آمد، تولد فرزند را از جانب خداوند بر وی تبریک گفت و گفت: خدای متعال فرمود: «نام مولود فاطمه را به اسم پسر هارون نامگذاری کن».
💥پیامبر فرموند: «نام پسر هارون چیست؟» جبرئیل گفت: شبر. پیامبر (ص) فرمود: « زبان ما عربی است!» پس جبرئیل در جواب گفت: «او را حسن نام بگذار» و پیامبر نام حسن را برایش برگزید.
📚بحار الانوار، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیارى در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آنها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذکر شده است.
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
فرياد رسي #صلوات در قبر
شبلي نقل نموده است:
من همسايه اي داشتم که وفات نمود.
او را خواب ديدم،
از او پرسيدم: خدا با تو چه کرد؟
گفت : اي شيخ ! هول هاي بزرگ ديدم،
و رنج هاي عظيم کشيدم.
از آن جمله به وقت سوال منکر و نکير،
زبان من از کار باز ماند.
با خود مي گفتم : واويلاه،
اين عقوبت از کجا به من رسيد؟
آخر ، من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم.
آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبيدند.
ناگاه شخصي نيکو موي و خوش بوي آمد ،
ميان من و ايشان حايل شد
و مرا تلقين کرد تا جواب ايشان را
به نحو خوب بدهم ،
از آن شخص پرسيدم : تو کيستي – خدا تو را رحمت کند – که من را از اين غصه خلاصي دادي؟
گفت: من شخصي هستم که از صلواتي که تو بر پيغمبر (صلی الله علیه وآله) فرستادي آفريده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در ماني به فرياد تو رسم
منبع: آثار و برکات صلوات ص ۱۳۱
✨به نیت فرج آقا صاحب الزمان (عج)
سـه صلـوات هـدیه کنید✨ 🌹
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
🌺سه سوال پادشاه از وزیر
❇️یک روز پادشاهی به وزیر خود می گوید: من از تو سه سوال می پرسم و تو فردا جوابش را می دهی اگر جواب دادی که هیچ، ولی اگر جواب ندهی تو را از وزیری عزل می کنم!!
✅سه سوال عبارت اند از:
1⃣خدا چه می پوشد
2⃣خدا چه می خورد
3⃣خدا چکار می کند
🔷وزیر به خانه رفت، وزیر یک غلام زیرک داشت، وزیر این سوالات را از غلام پرسید؟
👈غلام گفت من امروز دوتا رو به شما می گویم ولی آن دیگری را فردا به شما می گویم! وزیر قبول کرد وی گفت:
خداوند چه می پوشد، غلام گفت: "خداوند گناهان بنده هایش را می پوشاند!"
خداوند چه می خورد گفت: "خداوند حرص بنده هایش را می خورد!"
☀️فردا شد و وزیر به همراه غلام خود به نزد شاه رفت، شاه سوال ها را پرسید و وزیر جواب داد، شاه گفت این جواب ها را چه کسی به تو گفت وزیر گفت: من غلام زیرکی دارم و جواب ها را از او شنیدم!!
👑شاه همان جا به وزیر گفت: لباس وزیری را دربیاور و لباس غلامی بپوش و آن گاه به غلام گفت که لباس وزیری را بپوشد!!
در همان لحظه وزیر از غلام پرسید: جواب سوال آخر چه بود؟
🔶غلام گفت: "و خداوند چه می کند، که خداوند در یک لحظه وزیری را غلام و غلامی را وزیر میکند.!!!"
✔️#زندگی_تا_مرگ_در_ایتا⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
#روز_هشتاد_و_پنجم
_جزء بیست و دو، حزب دوم
_۱۰۰۰ صلوات
_آیة الکرسی ۳ مرتبه
_دعای فرج
_زیارت عاشورا
انشالله تعجیل در ظهور🙏