eitaa logo
هر روز یک آیه تا هفده سال
4.6هزار دنبال‌کننده
398 عکس
104 ویدیو
3 فایل
ختم قرآن در هفده سال . هر روز یک آیه . بهترین روش قرآن خوانی در عصر ماشینی .
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁برای رهایی از عذاب قبر چه کنیم؟🍁 بنابر روایات مستند، مداومت بر قرائت برخی ادعیه و یا سوره‌هایی از قرآن، همچون آیه الکرسی، قرائت برخی از ادعیه صحیفه، خواندن سه مرتبه دعای یستشیر، خواندن سوره یاسین، قرائت سوره تکاثر در هنگام خوابیدن، قرائت و مداومت بر زیارت عاشورا، خواندن نماز مخصوص شب جمعه که جزئیات آن در مفاتیح ذکر شده است، از جمله اعمالی است که موجب کاستن فشار قبر بر بدن انسان پس از مرگ خواهد شد. طولانی کردن سجده به هنگام نماز خواندن، مردم آزار نبودن، بی مبالات نبودن به طهارت و نجاست، خوش اخلاقی با خانواده، صبر کردن زن در برابر بد خلقی و تنگ دستی شوهر، بخشیدن مهریه زن به شوهر و… همگی جزو اعمالی است که انسان را از عذاب قبر پس از مرگ مصون می‌کند. علما و بزرگانی که اموری را از حضرت ولی عصر (عج) کسب کرده اند، گفته اند که مداومت بر قرائت زیارت عاشورا، تأثیر به سزایی در دفع عذاب قبر دارد، چرا که در فراز آخر زیارت عاشورا می‌خوانیم "اللهم الرزقنی شفاعه الحسین (ع) یوم الورود" و این "یوم الورود" بر طبق روایات، همان روزی است که پیکر انسان وارد قبر می‌شود. حجت الاسلام والمسلمین کریم مومنی ‌‎‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✨﷽✨ 🌼 ملاقات یکی از پیامبران با دو مرده مختلف 🌼 ✍امام باقر (علیه السلام) فرمود: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است. آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد (مرد اولی) بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه (با آن وضع رقبت بار) قرار دادی و این (امیر) نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ (آن چیست و این چیست؟) خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن (مرد اولی) بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من (امیر) که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی (و طلب) نداشته باشد. 📚اصول کافی، ج 2، ص 446، باب عقوبه الذنب، حدیث 11 ‌‎‌‌‌‎‌ ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
💠سوالات قبر چیست؟💠 ✅ دو ملک به نام نکیر و منکر در قبر از عقاید و اعمال کلی انسان، سوالاتی را مطرح می‌کنند که انسان باید بالاجبار به آن سوالات جواب دهد. 🔳 امام سجاد (ع) در این باره میفرماید: 1⃣ اولین سؤال آن دو فرشته این است که آیا خدا را پرستش می کردی یا مشرک بودی؟ 2⃣ دوم این که از پیامبر و مکتب و دین و کتاب (قرآن) سؤال میشود؛ 3⃣ سوم این که از رهبری و ولایت می پرسند که کدام رهبر (حق یا باطل) را تقویت و یا تضعیف می کردی؟ 4⃣ چهارم این که از عمر می پرسند که در چه راهی مصرف کردی؟ 5⃣ پنجم این که از مال و درآمدها می پرسند که از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی مصرف نمودی؟ ◀️ بعد حضرت در ادامه می فرمایند: خودتان را برای پاسخ گویی به سؤالات شب اول قبر آماده نمایید. 📕بحار الأنوار، ج ۶، ۲۲۳٫ 💠سوالات قبر چیست؟💠 ✅ دو ملک به نام نکیر و منکر در قبر از عقاید و اعمال کلی انسان، سوالاتی را مطرح می‌کنند که انسان باید بالاجبار به آن سوالات جواب دهد. 🔳 امام سجاد (ع) در این باره میفرماید: 1⃣ اولین سؤال آن دو فرشته این است که آیا خدا را پرستش می کردی یا مشرک بودی؟ 2⃣ دوم این که از پیامبر و مکتب و دین و کتاب (قرآن) سؤال میشود؛ 3⃣ سوم این که از رهبری و ولایت می پرسند که کدام رهبر (حق یا باطل) را تقویت و یا تضعیف می کردی؟ 4⃣ چهارم این که از عمر می پرسند که در چه راهی مصرف کردی؟ 5⃣ پنجم این که از مال و درآمدها می پرسند که از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی مصرف نمودی؟ ◀️ بعد حضرت در ادامه می فرمایند: خودتان را برای پاسخ گویی به سؤالات شب اول قبر آماده نمایید. 📕بحار الأنوار، ج ۶، ۲۲۳٫ ‌‎‌‌‌‎‌ ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✅دليل باز ماندن دهان و چشم مرده چيست؟ در آیه قرآن می خوانیم : فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ؛ براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است . هنگامى كه سرآمد آن ها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى ‏كنند، و نه بر آن پيشى مى‏ گيرند.» از معصوم (ع) سؤال كردند که بعضى از اموات و مردگان را مى ‏بينيم چشم آن ها باز است و بعضى بر هم و بسته است. كدام يك علامت سعادت و شقاوت است؟ حضرت فرمود: آن كه چشمش باز است، موقعى كه مرگ آمد، چشمش باز بود. مهلت نداشت كه چشمش را بر هم گذارد. آن كه چشمش بر هم و بسته است، موقعى كه مرگ آمد، چشمش بر هم بود. مهلت نداشت چشم را باز كند. 📚سوره اعراف،آيه 34 ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
💐💐💐💐💐 ✨﷽✨ ✅یکی از جاهای استجابت دعا سر قبر پدر و مادر است 🌹🌹امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: به زیارت قبر مرده‌هایتان بروید، زیرا آنان با زیارت شما خوشحال می‌شوند و شما خواسته‌هایتان را بر سر قبر پدر و مادرتان از خداوند بخواهید (که خدا به احترام آنها دعای شما را اجابت کند) زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا 📚اصول كافي، ج‏۳، ص۲۳۰ 💥با مردن بدن می‌میرد و می‌پوسد و درک و فهم باقی می‌ماند، چون درک و فهم مربوط به روح آدمی است، از این رو در روایات سفارش شده به دیدار مردگان به ویژه پدر و مادر بروید تا ضمن خوشحالی آنها، حاجات شما را هم برآورده کنند. ‌‌💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
✍چهار عامل ما را🔥جهنـمی🔥کرد ✅در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟ 💠 آنها می گویند : ۴ عامل : ۱-« لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ » ٬پای بند به نماز نبودیم . ۲-« لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ » به گرسنگان اعتنا نمی کردیم. ۳-« کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ » ٬ ما در جامعه فاسد هضم شدیم . ۴-« کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین » ٬قیامت را هم نمی پذیرفتیم. 📚 قصص الصلاة - ص ۱۸۹ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
‌ 🔴اگر کسی‌ از گناهان‌ کبیره‌ اجتناب‌ کند، گناهان‌ صغیره‌اش‌ خود بخود آمرزیده‌ می‌شود؛ و دیگر برای‌ آمرزش‌ آن‌ نیازی‌ به‌ شفاعت‌ ندارد. آیه قرآن چنین می‌فرماید: •{ إِن‌ تَجْتَنِبُوا کبَآئرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیئاتِکمْ }• اگر شما از گناهان‌ بزرگی‌ که‌ از آن‌ نهی‌ شده‌اید اجتناب‌ ورزید، ما گناهان‌ کوچک‌ شما را می‌آمرزیم.. پیامبراکرم نیز در این باره فرمودند: إنَّ شَفَاعَتِی‌ لاِهْلِ الْکبَآئِرِ مِنْ أُمَّتِی‌ شفاعت من برای گناهان کبیره امت من است. 📚سوره نساء 31 📚المیزان ج‌14ص‌308 ‌‎‌‌‌‎‌ ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
💠وادی برهوت کجاست؟💠 ✅ همانطور که ارواح مؤمنین به وادی‌السلام برده می‌شود ارواح کفار به وادی برهوت که سرزمینی در یمن است برده می‌شود. 🔳 علامه طهرانی در معادشناسی چنین می‌گوید: برهوت‌ نام‌ چاهی است‌ در سرزمين‌ حَضْرَمَوت‌ كه‌ در جنوب‌ يمن‌ است‌؛ در آن‌ چاه‌، مارهای سياه‌، عقرب‌ها، جغدها و حيوانات‌ وحشی آنقدر فراوانند كه‌ كسی قدرت‌ عبور ندارد و گرمای سوزانی دارد‌ كه‌ دقيقه‌ای از آن‌ قابل‌ تحمّل‌ نيست‌. 📕معادشناسی، ج۳، ص ۲۷۱ 🌺رسول خدا (ص) می‌فرمایند: بهترين آبهای روی زمين آب زمزم و بدترين آبها، آب برهوت است كه در بيابان حضرموت واقع شده و ارواح كفار با بدن‌ها‌ی مثالی خود به آنجا منتقل می‌شوند. 📕 كافي، ج 3، ص 246، حديث 5 ✅ ظاهرا مار و عقرب و حیوانات وحشی برای عالم مثال و برزخ می‌باشد. ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
⚜ یاد مرگ دستور بزرگان هست ▪️ عرفای ما وقتی می خواهند به شاگردان شان دستورالعمل بدهد، یاد مرگ جزو دستورات شان است. آیت الله جمال گلپایگانی که مرجع تقلید بزرگی بود و همدرس آیت الله بروجردی بود و از عرفای بزرگ بود. او تا وقتی که در اصفهان شاگرد آخوند کاشی بود، به او توصیه کرده بود که شب جمعه ها حتما به قبرستان برو و در آنجا توقف کن و درنگ و تامل بکن. ایشان در نجف از شاگردان مرحوم قاضی بود و ایشان هم همین توصیه را داشته اند. آقای گلپایگانی خیلی به قبرستان وادی السلام می رفت و در زمینی که قبری نبود می نشست. بعد ها پس از مرگش همانجا محل قبر خودش شد. ▫️ایشان به بعضی از خواص خودشان نقل کرده بودند که من ارواحی از این قبرستان را در مکاشفاتی دیدم. در هوای گرم بعضی از ارواح با حالت زننده ای به سمت من می آمدند. من آنها را شناختم. آنها متکبرینی بودند که در دنیا هرچه از دنیا و آخرت به آنها می گفتیم مسخره می کردند. آنها به من التماس می کردند که در اینجا ما در سختی هستیم چون تو از فرزندان رسول خدا هستی برای ما دعا بکن. ایشان پرخاش می کردند و به آنها می گفتند که گم شوید تا وقتی در دنیا بودید گوش نمی کردید و حالا که دست تان از دنیا کوتاه شده التماس می کنید ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
🔴 وصی خودت باش ✍ تا خودت زنده هستی، برای خودت کاری کن. خودت وصی خودت باش. برای بعد از خودت نگذار که معلوم نیست با اموالت چه می کنند. لذتش برای دیگران است و بار سنگین جواب دادنش برای تو. البته معنای این توصیه ها این نیست که خانواده و نزدیکان خود را در نظر نگیرید. خیر آنها مقدم اند و در صورت نیاز اولویت با آنهاست. معنایش این است که سهل انگاری نکنید و خودتان مدیریت اموالتان را به عهده بگیرید و جوری خرج کنید که برای آخرت خودتان فقط وزر و بال و جواب دادنش نماند. 📚 کتاب صراط و شفاعت، استاد عالی ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
•✨❄️• 🔘 داستان کوتاه روزی "جوانی" نزد پدرش رفت و گفت: دختری را دیده ام و "شیفته زیبایی" و جادوی چشمانش شدم، می‌خواهم با او ازدواج کنم. پدر با خوشحالی گفت: این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟ پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند، اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی "خوشبختش" کنی، او باید به مردی مثل من تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر "ازدواج" میکند من هستم نه شما! پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به "قاضی" کشید، ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با که ازدواج کند. قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است! پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند. "وزیر" با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند! بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت: راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید، اولین کسیکه بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد! بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پسر، پدر، قاضی، وزیر و امیر به دنبال او... ناگهان هر پنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند. دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!! من "دنیا" هستم!! "من کسی هستم که اغلب مردم به دنبالم می‌دوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من ازخانواده، دین، ایمان و معرفتشان می‌گذرند و حرص و طمع آنها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالیکه هرگز به من نمی‌رسند..." . ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8
📚 داستان کوتاه "کرامت امام رضا در حق دزد" تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام. رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار. "ابراهیم جیب بر کی بود؟!" از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد! حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!" رئیس کاروان با خودش گفت: خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال! اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم." رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده. بالاخره پیداش کرد! گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟ (ولی جریان خوابو بهش نگفت) ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! " رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم." فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!" ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم. کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن! اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد! رئیس گفت: "ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!" ابراهیم خندید و گفت: وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد! همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت: "ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟" چون "حضرت به من فرمودن،" حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟ ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت: یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟ از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید." و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت... مشهد... روبروی ایوان طلا... خیره به گنبد طلا... اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي.... ✔️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/4088332598C63f3117fd8